- واژهشناسی
- دید تاریخی
- شرایط متعه چیست؟
- نظر موافقان
- نظر مخالفان
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
[قاموس قرآن] [سنتهای اسلامی]
متعه (به عربی: نکاح المتعه) یا نکاح منقطع که به ازدواج موقت یا در زبان عامیانه به صیغه نیز معروف است، نوعی از ازدواج در مذهب شیعه است که در آن عقد ازدواج برای مدت معین و محدودی (با مهریهای معلوم)، بین دو طرف (زن و مرد) بسته میشود. این نوع ازدواج در مذهب تشیع و عملی مستحب است[جواهر الکلام ج ۳۰، صص ۱۳۹ و ۱۵۱]. اما اهل سنت آن را حرام میدانند.[۱]
[↑] واژهشناسی
«مُتعه» از مادهی «متع» است که در لغت بهمعنای آن چیزی است که از آن بهرهبرداری شده[٢] و انتفاع قلیل و موقت برده میشود؛[٣] و در اصطلاح فقهی ازدواجی است که مردی با زنی تا مدت زمان معین با مهریهی معین، نکاح انجام داده و با سـرآمدن وقـت تعیین شــده، مرد و زن از همـدیگـر بدون طـلاق جـدا میشــوند.[۴]
همهی علمای مذاهب اسلامی در اين نکته اتفاق دارند که «متعه ازدواجی است که در آن مرد و زن مدت زمانی را برای عقد معين میکنند و پس از گذشتن مدت، خودبهخود محرميت از بين رفته و احتياجی بهطلاق ندارد». تنها آیهای که بحث متعه را در قرآن مطرح کرده، آیهی ٢۴ سورهی نسأ است. قرآن پس از بیان یک سری احکام از جمله تعدد زوجات در اوايل این سوره[۵] و ازدواجهای حرام در آیات قبل،[٦] به حکم ازدواجهای حلال پرداخته، از جمله ازدواج موقت که حلیّت و شرایط آن را بیان نموده است: «... و زنانی را که متعه [= ازدواج موقت] میکنید، واجب است مهر آنها را بپردازید...»[٧]
از زبان امام جعفر صادق(ع) روایت شده است که هیچ ازدواجی «متعه نمیباشد مگر با دو امر: مدت معین و مهر معین.»[٨]
یکی از ارکان اساسی نکاح متعه، ذکر مدت است. در قانون مدنی آمده: نکاح وقتی موقت است که برای مدتی معلوم و معین واقع شده باشد؛ یعنی ابتدا و انتهای آن باید کاملاً مشخص شده و این مدت، هنگام عقد باید لحاظ گردد و اگر از روی فراموشی یا عمدی مدت ذکر نشود، نکاح متعه به دايم تبدیل میشود.
رکن دوم نکاح متعه، تعیین مهریه است. آنچه از آیهی شریفه بالا استفاده میشود، اینست که اصل تشریع ازدواج موقت، قبل از نزول آیه امری مسلم بوده که در این آیه نسبت به پرداخت مهریه، توصیه و تأکید شده است.[۹]
[↑] دید تاریخی
در دین زرتشتی بجز امکان اجاره دادن زن، امکان ازدواج موقت یا صیغه نیز وجود داشت. زنان صیغهای (متعه) در حکم کارگرانی بودند که وظیفه داشتند در کارگاه یا خانه مرد که در حکم کارفرما بود، کار کنند و نیز مشترکاً به او خدمات جنسی بدهند. تعداد زنان صیغهای هر مرد بستگی به ثروت و موقعیت اجتماعی و شغلی او داشت. زنانی که به صیغه این مردان در میآمدند، در ازای کار روزانه خود دستمزدی نمیگرفتند و حقی بر ارث نیز نداشتند، اما مبلغی به عنوان مهریه (صداق) دریافت میکردند و خوراک و پوشاک آنان تأمین میشد. فرزندان این زنان نیز از مرد ارث نمیبردند و نام و نسب مرد به آنان نمیرسید. مرد همچنین حق داشت که یکی از زنان صیغهای خود را با رضایت یا بدون رضایت او به یکی از پسران خود واگذار کند. در مجموع میتوان گفت که زنان کارگر شاغل در کارگاهها و خانهها، در حکم زنان صیغهای صاحب کارگاه بودند که میبایست بدون دستمزد و فقط در ازای خوراک و پوشاک و مبلغی مهریه برای او کار کنند و رضایت جنسی او و پسران او را نیز برآورده سازند.[۱٠]
[↑] شرایط متعه (ازدواج موقت) چیست؟
بواسطه عقد ازدواج، زن به مرد حلال میشود و آن (از نظر علمای تشیع) بر دو قسم است: دايم و غیر دايم. و عقد غیر دايم آن است که مدت زناشويی در آن معین شود مثلاً زن را به مدت یک ساعت یا یک روز یا یک ماه یا یک سال یا بیشتر عقد نمایند و زنی را که به این قسم عقد کنند «متعه» و «صیغه» مینامند. در عقد غیر دايم نیز علاوه بر رضایت طرفین، بایستی صیغه عقد خوانده شود که این صیغه را خود زن و مرد میخوانند یا دیگری را وکیل میکنند که از طرف آنان بخواند. دستور خواندن عقد غیر دايم در رسالههای عملیه اهل تشیع موجود است.
توجه داشته باشید که: بنا بر نظر اکثر علمأ، اگر دختری که به حد بلوغ رسیده و رشیده است، یعنی مصلحت خود را تشخیص می دهد، بخواهد شوهر کند (چه به صورت عقد دايم و چه غیر دايم) چنانچه باکره باشد، باید از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد.
[↑] نظر موافقان
موافقان ازدواج موقت بهعنوان مثال چنین استدلال میکنند: جوانی که بهمنظور ادامه تحصيلات خود بايد سالهای متمادی در يک کشور و يا شهر غريب بهسر ببرد و بهعلت امکانات محدود، نمیتواند به ازدواج دايم دست يابد، در برابر خود سه راه مشاهده میکند که بايد يکی از آنها را انتخاب کند: بههمان حالت عزب باقی بماند؛ یا در منجلاب فحشا و آلودگیها سقوط کند؛ و یا در چهارچوب شرايط يادشده، با زنی که ازدواج او شرعاً جايز است، برای مدت معينی ازدواج نمايد.
در مورد صورت نخست بايد گفت که غالباً با شکست روبرو میشود، هر چند افراد انگشتشماری میتوانند قيد هر نوع عمل جنسی را بزنند و صبر و بردباری پيشه سازند اما اين روش، برای همه قابل اجرا نيست. فرجام کسانی که راه دوم را برگزينند نيز تباهی و بيچارگی است و از ديدگاه اسلام عملی حرام است و انديشه تجويز آن بهبهانه ضرورت، نوعی گمراهی فکری و کجانديشی میباشد. از این روی، روش سوم، بهترین گزینه است.
به نظر موافقان نکاح متعه، این نوع ازدواج در صدر اسلام مشروع بود و در زمان پیامبر اسلام هم هرگز نسخ نشده است و دليل روشن مشروع بودن متعه، اين آيه است: «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنّ قآتوهُنّ أجُوُرَهُنّ فَرِيْضَةً»[نسأ: ٢۴]؛ (پس هرگاه، از آن زنان بهرهمند شديد، مزد آنان را - که مهر معين است - بپردازيد)
الفاظ اين آيه بهروشنی گواه است که در مورد ازدواج موقت وارد شده؛ زيرا: اول آن که واژه «استمتاع» بهکار رفته، که ظاهراً در مورد «نکاح موقت» است. اگر منظور از نکاح دايم بود نياز به قرينه داشت. دوم آن که لفظ «اُجُورَهُنَّ» بهمعنای «مزد آنان» بهکار برده شده است که گواه روشنی بر متعه است؛ زيرا در مورد نکاح دايم کلماتی از قبيل «مهريه» و «صداق» بهکار میرود. سوم آن که افزون بر مفسّران شيعه و برخی از مفسران سنی هم بر آنند که آيه يادشده، در مورد نکاح متعه نازل گرديده است. چنان که جلالالدين سيوطی در کتاب تفسير «در المنثور» از ابن جرير و سدی نقل میکند [دّرالمنثور، ج ٢، ص ۱۴٠، در ذيل آيه ياد شده] و همچنين، ابوجعفر محمد بن جرير طبری در تفسير خود، از سدی و مجاهد و ابن عباس روایت میکند که اين آيه در مورد نکاح موقت است.[جامعالبيان فی تفسير القرآن، جزء ۵، ص ۹] چهارم آن که صاحبان صحاح و مسانيد و جوامع روايی نيز اين حقيقت را پذيرفتهاند؛ بهعنوان مثال مسلم بن حجاج در صحيح خود بهنقل از جابر بن عبدالله و سلمة بن اکوع، روايت میکند که گفتهاند: «خرج علينا منادی رسولالله (عليهالسلام) فقال انَّ رسولالله قد أذن لکم أن تستمتعوا؛ يعنی متعة النِّسأ».[صحيح مسلم، جزء ۴، ص ۱٣٠، چاپ مصر] (منادی پيامبر بهسوی ما آمد و گفت: رسول خدا به شما اجازه استمتاع (بهرهمند شدن از زنها)؛ يعنی نکاح متعه زنان را عنايت فرمود.)
روايات صحاح و مسانيد در اين زمينه، بيش از این است. بنابراين، اصل تشريع متعه در صدر اسلام و در عصر پيامبر گرامی مورد پذيرش دانشمندان و مفسران اسلامی بوده است.[صحيح بخاری، باب تمتّع، ٢) مسند احمد، ج ۴، ص ۴٣٦ و ج ٣ ص ٣۵٦، ٣) الموطّأ (مالک)، ج ٢، ص ٣٠، ۴) سنن بيهقی، ج ٧، ص ٣٠٦، ۵) تفسير طبری، ج ۵، ص ۹، ٦) نهايه ابن اثير، ج ٢، ص ٢۴۹، ٧) تفسير رازی، ج ٣، ص ٢٠۱، ٨) تاريخ ابن خلکان، ج ۱، ص ٣۵۹، ۹) احکام القرآن (جصاص)، ج ٢، ص ۱٧٨، ۱٠) محاضرات راغب، ج ٢، ص ۹۴، ۱۱) الجامع الکبير (سيوطی)، ج ٨، ص ٢۹٣، ۱٢) فتح الباری ابن حجر، ج ۹، ص ۱۴۱]
شايد کمتر کسی پيدا شود که در مورد اصل مشروع بودن متعه در زمان رسول خدا ترديد کند، سخن درباره بقا و منسوخ نشدن اين حکم است. اينک، پرسش اصلی اين
است که آيا مفاد آيه متعه منسوخ شده است؟
روايات و تاريخ اسلام، حاکی از آن است که عمل به اين حکم الهی تا زمان خلافت خليفه دوم در ميان مسلمانان، رايج بوده و خليفه، بنابر مصالحی از آن، نهی کرده است. مسلم بن حجاج، در صحيح خود، نقل میکند که ابن عباس و ابن زبير، درباره متعه نسا و متعه حج، اختلاف نمودند، جابر بن عبدالله گفت: «فعلناهما مع رسولالله (صلیالله عليه وآله) ثمّ نهانا عنهما عمر فلم نعد لهما».[سنن بيهقی، ج ٧، ص ٢٠٦ و صحيح مسلم، ج ۱، ص ٣۹۵] (ما همراه با پيامبر (صلیالله عليه وآله) هر دو را انجام میداديم، سپس عمر ما را از آن دو نهی کرد و از آن پس ديگر به آن دو نپرداختيم.)
[↑] نظر مخالفان
[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱: ازدواج مؤقت
پيوست ٢: مهدی خراسانی، افشای یک سند دال بر فاحشهگری اسلامی در ایران
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]-
[٢]- ابنمنظور، محمدبنمکرم؛ لسانالعرب، بیروت، دارصار، ۱۴۱۴ ق، چاپ سوم، ج ۸، ص ۲۳۹.
[٣]- قرشی، سیدعلیاکبر؛ قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳٧۱ ش، چاپ ششم، ج ٦، ص ٢٢٦.
[۴]- راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ المفردات فی غریبالقرآن، دمشق بیروت، دارالعلم الدارالشامیه، ۱۴۱۲ ق، چاپ اول، ج ۱، ص ٧۵٧.
[۵]- سورۀ نساء، آیۀ ۳.
[٦]- همان سورۀ، آیات ۲۲-۲۴
[٧]- همان سورۀ، آیۀ ۲۴
[٨]- حرعاملی، محمدبنحسن؛ وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آلالبیت لإحیاءالتراث، ۱۴۱٦ ق، چاپ سوم، ج ۲۱، ص ۴۲.
[۹]- کارم شیرازی، ناصر و همکاران؛ تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳٧۴ ش، چاپ اول، ج ۳، ص ۳۳۵.
[۱٠]- مرادی غیاثآبادی، رضا، رنجهای بشری ۱۳۰: ازدواج موقت یا صیغه در دین زرتشتی، بهرهکشی جنسی از کارگران زن، پژوهشهای ایرانی (سه شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۱)؛ برگرفته از: برای آگاهی بیشتر بنگرید به: رضی، هاشم، دانشنامه ایران باستان، جلد یکم، انتشارات بهجت، تهران، ۱۳۸۱، صفحه ۳۸۵ و ۳۸۶؛ بارتلمه، کریستین، زن در حقوق ساسانی، ترجمه ناصرالدین صاحبالزمانی، چاپ دوم، تهران، ۱۳۴۴، صفحه ۱۳؛ کتب مقدس مشرق زمین، جلد پنجم، صفحه ۳۲۵ و ۳۴۴٫
[۱۱]-
[۱٢]-
[۱٣]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱٦]-
[۱٧]-
[۱٨]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]