جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۳ مرداد ۸, چهارشنبه

ثابت کن این‌طور نیست

از: مریم اقدمی

خطاهای روزمره

(٧)

ثابت کن این‌طور نیست

فهرست مندرجات




[] ثابت کن این‌طور نیست

«ادعای ما این است که شما در حال ساختن سلاح‌های خطرناکی هستید. شواهدی برای این ادعا نداریم؛ اما اگر مخالف چنین ادعایی هستید، باید مدارکی نشان دهید و ثابت کنید این طور نیست.»

«حرف‌های آقای ب که در سخنرانی افتتاحیه ایراد فرمودند، بسیار متین و درست هستند. اگر کسی با آن‌ها مشکلی دارد و فکر می‌کند ایرادی در آن‌ها هست، خلاف آن سخنان را ثابت کند.»

«به ما گفته‌اند شما باعث اخلال در نظم عمومی شده‌اید. مدرکی برای اثبات جرم شما در دست نیست و اگر این اتهام را قبول ندارید؛ باید خلاف آن را اثبات کنید.»

«من معادله و فرمول اتم را کشف کرده‌ام و با این کشف می‌توانم همه پدیده‌ها را توضیح دهم؛ حتی می‌توانم بگویم الان در سیاره‌ای در آن سوی کهکشان، چه موجوداتی زندگی می‌کنند. تئوری من حتی قادر است سرنوشت مردگان پس از مرگ را توصیف کند و پیش‌بینی‌هایی هم در این مورد انجام داده‌ام.

من می‌توانم روح افراد را با اشعه گاما ببینم و در مورد شخصیت آن‌ها مطالعه کنم. چه گفتی‌؟ باور نمی‌کنی نظریه من، این همه توانایی تبیین و پیش‌بینی دارد؟ خوب اگر فکر می‌کنی این نظریه غلط است، ثابت کن!»

اشتباهی که در گزاره‌هایی شبیه جملات بالا وجود دارد، گذاشتن بار اثبات بر دوش طرف مقابل است. طلب برهان از مخالف یک ادعا، مغالطه «انتقال بار اثبات» است و بسیار شبیه استدلال بر اساس نادانی است. در این نوع مغالطه‌ها فرد ادعایی می‌کند و برای فرار از اعتراض‌ها و مستدل جلوه دادن حرفش می‌گوید «ثابت کن این‌طور نیست.»

برای مثال من ادعا می‌کنم دیشب مریخی‌ها مرا دزدیده‌اند و برای آزمایش به مریخ برده‌اند. امروز صبح هم من را به خانه‌ام برگردانده‌اند. حتماً کسی پیدا می‌شود که به این ادعا اعتراض کند و آن را نادرست و حتی مهمل بداند. اگر من در پاسخ به او بگویم «اگر ادعایم را قبول نداری، ثابت کن من به مریخ نرفته‌ام» مرتکب مغالطه شده‌ام.

در این نوع مغالطه به‌طور ضمنی از مثال نقض استفاده می‌شود. یعنی تصور اشتباهی هست که چون هر چیزی با مثال نقض، نفی می‌شود، اگر نتوانید مثال نقضی بیاورید و ثابت کنید که این‌طور نیست، پس آن ادعا اثبات شده است.

در واقع با این نوع استدلال «هر» ادعایی درست فرض می‌شود؛ مگر این‌که خلاف آن ثابت شود! چنین ادعاهایی به وضوح اشتباه است و وظیفه‌ی اثبات ادعا به‌عهده ادعاکننده است.

شاید آن‌چه باعث بروز چنین اشتباهی می‌شود، این است که شنیده‌ایم وقتی دو نفر بحث می‌کنند، یکی به دیگری می‌گوید ثابت کن این‌طور است. چنین خواسته‌ای هیچ اشکالی ندارد و هر کس ادعایی می‌کند، باید درستی آن را با روش‌های معتبر منطقی ثابت کند. اما از همین روش نمی‌توان برای طلب برهان از مخالفان استفاده کرد.

«ثابت کن این‌طور نیست» همیشه هم به‌طور غیرعمدی به کار نمی‌رود و خیلی اوقات شخص به عمد و با آگاهی از این‌که در اشتباه است و برای به اشتباه انداختن مخاطب از این حربه استفاده می‌کند. آن‌هایی که ادعا‌های عجیب و غریب شبه‌علمی دارند، مثلاً ادعا می‌کنند که هر نوع بیماری را با روش خاصی درمان می‌کنند یا ادعای کشف علمی جدیدی را دارند که کاملاً بی‌معنی است، مثل این‌که زمین، تخت است یا در بخشی از ماه که دیده نمی‌شود، انسان زندگی می‌کند و یا شبه‌علم‌هایی از این قبیل، از مخالفان می‌خواهند ثابت کنند که کارشان غلط است.

درست شبیه ملانصرالدین که ادعا کرد جایی که ایستاده، مرکز عالم است. به او گفتند این چه ادعای پوچی است که می‌کنی؟ پاسخ داد اگر باور نمی‌کنید، متر بردارید و ثابت کنید این‌جا مرکز عالم نیست![۱]


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- مریم اقدمی، خطاهای روزمره (٧): ثابت کن این‌طور نیست، وب‌سایت رادیو زمانه



[] جُستارهای وابسته

منطق
فلسفه
مغالطه



[] سرچشمه‌ها

وب‌سایت رادیو زمانه