فهرست مندرجاتخطاهای روزمره
(۱۸)
استدلال شخصی
[↑] استدلال شخصی
در خیلی از موارد هنگام بحثها و نقدها به جای نقد ادعا و استدلال یک شخص، خود آن شخص و خصوصیات و رفتارش نقد میشوند. این اشتباه در استدلالهای روزمره زیاد است که نمونهاش را میتوان در این مثال دید:
«یک نوشته وبلاگی که به آن آب بستهاند. برای بررسی محتوای این سریال نیازی به معادل یابی نیست و نوشته در حد وبلاگنویسهایی که مطلبشان را برای رای بالا آوردن در بالاترین تنظیم میکنند، نوشته شده است. خدا پدر ساقی قهرمان را بیامرزد؛ عجب حقی به گردنت دارد پسر!»
به نظر میرسد در یک چنین اظهار نظری تنها گوینده و احتمالا گذشته و خصوصیاتش زیر سؤال رفته؛ نه ادعایی که مطرح کرده است. در این نوع استدلالها مغالطه رایجی به نام «شخصستیزی» یا «استدلال شخصی» (Argument against the man) وجود دارد. این مغالطه از انواع ادعاهای نامربوط است و به عنوان زیرمجموعهای از مغالطه ژنتیکی یا همان «استدلال بر اساس گذشته» طبقهبندی میشود.
شکل کلی این مغالطه به این صورت است: «شخص الف ادعا میکند ج درست است. شخص الف آدم بدی است. پس ادعای ج نادرست است.» در این اشتباه استدلالی نقدکننده با استناد به مقدمههای نامربوط شخصی در طرف مقابل، به جای حمله به ادعا و استدلال مطرح شده، تنها به خود آن شخص اعتراض میکند. یعنی با برجسته کردن صفات شخصی آن فرد بیشتر به دنبال به حاشیه بردن موضوع اصلی و برنده شدن در بحث با استفاده از نقطه ضعفهای شخصی است.
از نظر منطقی ویژگیهای شخصیتی و رفتاری یک فرد هیچ ربطی به درستی یا نادرستی ادعایی که مطرح کرده است، ندارد. در واقع میتوان تصور کرد همان ادعا را شخص دیگری با ویژگیهای دیگری که از نظر منتقد قابل قبول هستند، مطرح کرده باشد و منتقد هم هیچ ایرادی به آن ادعا نگیرد. در این وضعیت واضح است که مشکل تنها آن شخص خاص بوده و منتقد مرتکب مغالطه استدلال شخصی شده است.
مثالهای متنوعی برای این مغالطه وجود دارد که یکی از مثالهای رایج آن به این صورت است: «شما ادعا میکنید این شخص بیگناه است. اما حق ندارید چنین ادعایی کنید برای این که خودتان هم قبلا مرتکب گناه شدهاید.» یا مثالی شبیه این را در نظر بگیریم: «نویسنده این کتاب آدم خوبی نیست، پس فکر خواندنش را هم نکن. حتما کتاب به درد نخوری است.» این مثالها نشان میدهد در این اشتباه منطقی تنها به یک شخص خاص حمله میشود و این انتقادها هیچ ربطی به استدلال و ادعای آن شخص ندارد.
مغالطه «شخص ستیزی» در بحثهای رو درو و روزمره زیاد به کار میرود. معمولا هم طرفین به عمد مرتکب شخصستیزی میشوند تا تمرکز طرف مقابل را به هم بزنند. برای مثال ممکن است یکی از دو طرف بحث به ظاهر یا شخصیت یا رفتار طرف مقابل انتقادهایی کند که کاملا به موضوع بحث و ادعای مطرح شده بیارتباط هستند.
در واقع با توهین یا مسخره کردن طرف مقابل تمرکز او را از بین میبرد و او را در وضعیتی قرار میدهد که مجبور است از خودش دفاع کند و موضوع اصلی بحث فراموش میشود.
از جملات کلیدی استدلال شخصی میتوان به این موارد اشاره کرد: «این دقیقا حرفی است که از کسی مثل شما انتظار میرود.» یا «ببین کی داره این حرفو میزنه.» چنین اظهار نظرهایی آن شخص و افراد شبیه او را در یک دستهبندی قرار میدهند و به جای ادعای آنها، شخصیتشان به نقد کشیده میشود.
بنابراین آنچه در تشخیص و پرهیز از این مغالطه اهمیت دارد آن است که مهم نیست چه کسی و با چه خصوصیاتی ادعایی را مطرح میکند. درستی یا نادرستی یه ادعا را فقط خود ادعا معین میکند، نه کسی که آن استدلال را ارائه کرده است.[۱]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- مریم اقدمی، خطاهای روزمره (۱۸): استدلال شخصی، وبسایت رادیو زمانه
[↑] جُستارهای وابسته
□ منطق
□ فلسفه
□ مغالطه
[↑] سرچشمهها
□ وبسایت رادیو زمانه

