جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۳ شهریور ۶, پنجشنبه

نشانه‌های غلط‌ انداز

از: دکتر محمدرضا نیکفر

اندیشه انتقادی

(برنامۀ ۵۴)

نشانه‌های غلط‌ انداز

فهرست مندرجات



دو تعریف کلاسیک انسان، این که ناطق است و این که اجتماعی است، می‌توانند حقیقت خود را در تعریف جامع‌تری فروریزند: این که انسان موجودی است نشانه‌‌ورز. این بدان معناست که این موجود مدام در حال درک و تبادل نشانه‌ها ست؛ سخن می‌گوید یعنی نشانه می‌فرستد و نشانه می‌ستاند و اجتماعی است یعنی در مجموعه‌ای به‌سر می‌برد که بودنش شرط این تبادل است و این تبادل نحوه‌ی بودشِ آن بودن.


[] نشانه و نماد

چون نشانه‌هایی که مبادله می‌شوند، تاریخ و سنت دارند، از آن‌ها ترجیحاً به‌عنوان نماد یا سمبل نام می‌بریم. از نشانه زیر عنوان نماد یاد می‌کنیم وقتی بخواهیم تأکید کنیم بر پیوندی که نشانه با متنی از پیش موجود و متشکل از مجموعه‌ای از نشانه‌های همسنخ خود دارد.


[] در ابتدا نشانه بود

دانش پردازنده به نشانه را نشانه‌شناسی می‌نامند. نشانه‌شناسی ریشه در فلسفه‌ی یونان باستان دارد. بنیانگذار نشانه‌شناسی مدرن فیلسوف آمریکایی، چارلز ساندرس پِیرس (Charles Sanders Peirce ۱۸۳۹–۱۹۱۴)، است. پیرس روندِ معرفت را نشانه‌ای می‌داند. در جایی گفته است: «در آغاز نشانه وجود دارد»، بر سخن او می‌توان افزود که در پایان نیز نشانه وجود دارد. پیرس برای نشانه دو نقش قائل است: نشان دادن و شناساندن. مثال: با علامت‌های راهنمایی راه و بیراه را نشان می‌دهند، علایم جسمانی خاصی چون تب و لرز مبنای شناسایی ابتلا به بیماری‌های خاصی می‌شوند. دگرگونی و پیشرفت فرهنگی را می‌توان همچون دگرگون شدن و ساده شدن و هم‌هنگام پیچیده شدن نشانه‌ها در نظر گرفت و پیشرفت دانش را همچون درک و تفسیر بهتر نشانه‌ها و توانایی دخالت دادن نشانه‌های بیشتر در ادراک هر پدیده‌.


[] پیوند نشانه‌ها

نشانه‌ها در پیوند با یکدیگرند. هیچ نشانه‌ای مجرد نیست. این نشانه نشانه‌ی دیگری و آن نشانه نشانه‌ی دگری را نشان می‌دهد. یا این‌که موضوع به این صورت است که متنی وجود دارد که نشانه نشسته بر آن معنای خود را می‌یابد. آن متن مجموعه‌ای از نشانه‌هاست. وقتی معنای یک نشانه‌ی زبانی یعنی یک لغت را می‌پرسیم، در پاسخ به لغت دیگری اشاره می‌شود و چون معنای آن لغت را بپرسیم، ما را به لغت دیگری حواله می‌دهند. همه‌ی آن‌ها در متن یک زبان نشسته‌اند، با هم همسایه‌اند، به هم گرایش دارند، از هم گریزان اند و به هر حال در مناسبتی اشاره‌کننده به یکدیگر قرار گرفته‌اند.


[] فرهنگ همچون مجموعه‌ای از نشانه‌ها

فرهنگ مجموعه‌ای از نشانه‌هاست: زبان، طرز حرف زدن، میمیک صورت، حرکات بدن، رقص، شیوه‌ی نشان دادن خشنودی و ناخشنودی، معماری، آداب جشن و سوگواری، سنگ قبرها همه و همه سازه‌های این جهان نشانه‌ای هستند. نشانه‌ها دسته دسته‌ اند. مثلا دسته‌ای از نشانه‌ها نشانه‌های مشخص دینی‌اند، دسته‌ای از نشانه‌ها شاخص رابطه‌ی میان رعایا و سلطان هستند.


[] نشانه‌ی غلط‌افکن

اگر جاده‌ای به یک دره منتهی شود، این انتظار را داریم که علامتی وجود داشته باشد که به ما در این مورد هشدار دهد. اما اگر علامتی در مسیر باشد که جاده‌ی ممتدی را برساند و حتا بگوید که ما مجازیم یا بایستی بر سرعتمان بیفزاییم، چه می‌شود؟ به احتمال بسیار به دره خواهیم افتاد. این نشانه غلط‌افکن است، چون ما را به دره می‌افکند. از این گونه نشانه‌ها بسیارند. فرهنگ پر است از نشانه‌های غلط‌افکن و غلط‌انداز.


[] بسته‌های نشانه

نشانه‌هایی وجود دارند که انسان‌ها را در نسل‌های پیاپی گول می‌زنند، با وجود این عده‌ی کمی به این نتیجه می‌رسند که بایستی آن‌ها را خطرناک اعلام کرد. انسان‌هایی وجود دارند که در حوزه‌های کاری خاصی بسیار تیزبین اند، با وجود این آنان نیز گول نشانه‌های غلط‌افکن را می‌خورند و حتا آن نشانه‌ها را بر علم و کتل خویش نقش می‌کنند. چرا چنین است؟ پاسخ به این موضوع را پیشتر داده‌ایم: نشانه‌ها دسته‌دسته و چه بسا بسته‌بسته‌اند. انسان معمولاً نه گول یک نشانه، بلکه گول یک بسته‌ از نشانه‌ها را می‌خورد. در مثال جاده‌ی منتهی به دره ما قبل از این که گول نشانه‌ی معینی را بخوریم، به مجموعه‌ی علایم راهنمایی آن دیار اعتماد کرده‌ایم و این اعتماد کلی است که منجر به اعتماد به آن نشانه‌ی غلط‌افکن شده است.


[] دین همچون دسته‌ای از نشانه‌ها

مثال خوب دیگری در این زمینه مذهب است. کسی به خاطر کاهنان به مذهب نمی‌گرود، اما چون گروید معمولاً به کاهنان نیز اعتماد کند، به کاهنان چون نشانه‌های دیانت. کسی نشانه‌ای از امید و اتکا می‌بیند و بدین خاطر به کل بسته‌ی نشانه‌ای دینی اعتماد می‌کند. کسانی هستند که گول یک خرافه‌ی مجرد را نمی‌خورند، اما چون آن خرافه در بسته‌ی بزرگتری بدانان عرضه شود ممکن است آن را بپذیرند و مثل عده‌ای از دانشمندان دینی حتا در توجیه علمی آن خرافه نیز بکوشند.


[] وظیفه‌ی اندیشه‌ی انتقادی

یک وظیفه‌ی ثابت اندیشه‌ی انتقادی گشودن بند بسته‌هاست تا کسی غافل نشود از غلط‌اندازی یک نشانه به دلیل اعتماد به یک نشانه‌ی خاص یا مجموعه‌ای از آن‌ها در بسته‌ای از نشانه‌ها.[۱]


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- نیکفر، محمدرضا، اندیشه انتقادی (برنامۀ ۵۴): نشانه‌های غلط‌ انداز، وب‌سایت رادیو زمانه، ۱۵ بهمن ۱۳۸۵



[] جُستارهای وابسته

فلسفه
منطق
نقد



[] سرچشمه‌ها

وب‌سایت رادیو زمانه