جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۵ آبان ۱۷, دوشنبه

تأثیر هورمون‌ها بر میل و برانگیختگی جنسی

از: مجله‌ی الکترونیکی ویستا

تأثیر هورمون‌ها بر میل و برانگیختگی جنسی


فهرست مندرجات

.



تأثیر هورمون‌ها بر میل و برانگیختگی جنسی

تأثیر هورمون‌ها بر میل، برانگیختگی و رفتار جنسی

برخی از هورمون‌ها در شکل‌گیری میل جنسی، جذابیت و به‌طورکلی رفتار جنسی نقش دارند. آندروژن‌ها و استروژن‌ها معمولاً به‌عنوان هورمون‌های جنسی شناخته می‌شوند. این هورمون‌ها به‌طورکلی زیرشاخه‌ای از هورمون‌های استروئیدی هستند که به‌وسیله غدد جنسی (بیضه‌ها و تخمدان‌ها) ترشح می‌شوند.

بدون شک بسیاری از افراد چیزهایی درباره‌ی هورمون‌های جنسی مردانه و زنانه شنیده‌اند و اغلب هم اطلاعات نادرستی دراین‌باره کسب کرده‌اند. به‌طور کلی، هورمون‌های جنسی مردانه را به‌عنوان «آندروژن» و هورمون‌های جنسی زنانه را به‌عنوان «استروژن» می‌نامند. این‌که واقعاً بتوان هورمونی را مختص یک جنس خاص دانست و دیگری را مختص جنس دیگر، تا حدودی گمراه‌کننده است. واقعیت این است که هر دو جنس، هورمون‌های جنسی زنانه و مردانه را تولید می‌کنند. اما با این تفاوت که هورمون تستوسترون در بدن مردان بیش از زنان تولید می‌شود.

در مردان حدوداً ۹۵ درصد آندروژن‌ها به‌وسیله بیضه‌ها ساخته می‌شوند و ۵ درصد باقی‌مانده توسط غدد فوق کلیوی. این مسئله در مورد زنان نیز صدق می‌کند، یعنی تخمدان‌ها و غدد فوق‌کلیوی به همین میزان در تولید آندروژن نقش دارند. چه در زنان و چه در مردان آندروژن‌ها را تحت‌عنوان تستوسترون می‌خوانند. با این‌حال، بدن مردان ۲۰ تا ۴۰ بار، بیشتر از بدن زنان تستوسترون تولید می‌کند. تولید استروژن‌ها در بدن زنان بر عهده تخمدان‌ها و در بدن مردان بیضه‌هاست. البته مقیاس تولید استروژن در بدن مردان بسیار کمتر از استروژنی است که در بدن زن تولید می‌شود.» دانشیار دانشگاه شاهد در ادامه افزود: «علاوه بر تأثیرات این هورمون‌ها، برانگیختگی، جذابیت و پاسخ‌های جنسی ازجمله مؤلفه‌هایی هستند که تحت تأثیر هورمون‌های نوروپپتیدی نیز هستند که در مغز تولید می‌شوند. یکی از مهم‌ترین این هورمون‌ها اکسیتوسین است که گاهی با عنوان «هورمون عشق» نیز نامیده می‌شود که ظاهراً باعث می‌شود فرد برای دیگری جذابیت عاطفی، هیجانی و شهوانی داشته باشد.

نتایج مطالعات مختلف نشان داده است تستوسترون با رفتار جنسی مردان ارتباط دارد. این مطالعات نشان می‌دهد تستوسترون بیش از آنکه بر عملکرد جنسی مردان تأثیر داشته باشد بر میل جنسی آن‌ها تأثیرگذار است. بنابراین مردی که تستوسترون کمتری دارد احتمالاً میل جنسی پایین‌تری هم خواهد داشت و در نتیجه کمتر در رفتار جنسی درگیر می‌شود؛ اما این مسئله تأثیر چندانی در مثلاً عملکرد نعوظ یا ارگاسم وی ندارد. این مسئله به‌خصوص در مورد مردانی که به دلیل مشکلات پزشکی مانند پروستات، بیماری‌های جنسی خاص تحت عمل جراحی قرار گرفته‌اند و بیضه آن‌ها برداشته شده، کاملاً محرز شده است.

بخش دیگری از تأثیر هورمون‌ها به‌خصوص بر عملکرد جنسی مردان به داروهای مسدودکننده آندروژن برمی‌گردد. قسمتی از داروها که تحت نام آنتی‌آندروژن شناخته می‌شوند (کاربرد درمانی دارند) باعث کاهش میزان تستوسترون موجود در گردش خون می‌شوند. نتایج مطالعه‌ها نشان می‌دهد این قبیل داروها هم باعث کاهش میل جنسی می‌شوند و هم فعالیت جنسی را کاهش می‌دهند.

هم‌چنین بر اساس نتایج برخی مطالعه‌ها، کاهش ترشح سطح تستوسترون در اثر ابتلا به بیماری‌های مربوط به سیستم اندوکرین یا افزایش سن می‌تواند باعث کاهش برانگیختگی جنسی در مردان شود. اگر این مسئله قبل از سن بلوغ اتفاق بیفتد باعث می‌شود فرآیند بلوغ و ویژگی‌های جنسی اولیه و ثانویه، با تأخیر اتفاق بیفتند و در نتیجه افراد شاید هرگز نتوانند میل جنسی فعالی داشته باشند.

هورمون‌ها چه نقشی در برانگیختگی و میل جنسی بزرگسالان برعهده دارند؟ در انواع دیگر موجودات، برانگیختگی جنسی رابطه‌ی تنگاتنگی با تغییرات سطح هورمونی دارد، اما در آدمیان نقش هورمون‌ها کمتر است. یکی از روش‌های سنجش دخالت هورمون‌ها در برانگیختگی جنسی، بررسی اثرات برداشتن غده‌های جنسی یعنی تخمدان‌ها یا بیضه‌ها است که غده‌برداری (gonadectomy) نامیده می‌شود (در مردها برداشتن بیضه‌ها اخته‌سازی - castration نام دارد). در پژوهش باگونه‌های پائین‌تر جانوری (از جمله موش‌ها و خوکچه‌های هندی)، اخته‌سازی به کاهش سریع و سرانجام به زوال فعالیت جنسی منجر می‌شود. البته پژوهش‌های کنترل شده در مورد آدمیان انجام نشده است. در عوض، روانشناسان به مشاهدات خود درباره‌ی مردانی تکیه می‌کنند که به بیماری‌های سخت (مثلاً سرطان بیضه) مبتلا هستند و تحت اخته‌سازی شیمیایی (با تزریق هورمون‌های مصنوعی برای متوقف ساختن مصرف آندروژن) قرار گرفته‌اند. این پژوهش‌ها عمدتاً نشان می‌دهند که در شرایط فوق بعضی مردها میل جنسی را از دست می‌دهند، در حالی‌که در برخی دیگر زندگی جنسی عادی ادامه می‌یابد[۱]. به‌نظر می‌رسد آندروژن فقط در بعضی موارد بر میل جنسی اثر می‌گذارد.

راهی دیگر برای اندازه‌گیری دخالت هورمون‌ها در میل جنسی و برانگیختگی در مردها، بررسی رابطه‌ی نوسان مقدار هورمون با میل جنسی است. مثلاً، وقتی میزان ترشح تستوسترون در مردی زیاد باشد آیا او بیشتر احساس برانگیختگی جنسی می‌کند؟ در این مورد عقیده بر این است که میزان تستوسترون ممکن است تأثیری بر عملکرد جنسی مثلاً نعوظ نداشته باشد، اما میل جنسی را افزایش دهد. مثلاً به‌صورت تخیلات جنسی[٢]. اما به‌نظر می‌رسد تعیین کننده‌ی عمده‌ی میل جنسی در مردها، عوامل هیجانی باشد. مثلاً می‌بینیم که در مورد مردها (و نیز زنان)، شایع‌ترین علت کمبود میل جنسی در زوج‌های طالب درمان جنسی، تعارض‌های زناشویی است[٣].

میل جنسی زنان حتی کمتر از مردان تحت‌تأثیر هورمون‌ها است، در حالی‌که در غیرنخستی‌ها (nonprimates) رفتار جنسی ماده وابستگی زیادی به هورمون جنسی دارد. به‌جز آدمی، در همه‌ی جانوران برداشتن تخمدان‌ها منجر به قطع فعالیت جنسی می‌شود، به این معنا که ماده‌ی اخته از پذیرش نر باز می‌ایستد و معمولاً در مقابل پیشروی‌های جنسی او مقاومت می‌کند. در این میان تنها استثناء جنس مادینه‌ی آدمی است که پس از یائسگی (متوقف شدن کارکرد تخمدان‌ها) نیز در اغلب موارد میل جنسی او کاهش نمی‌یابد. در حقیقت، بعضی از زن‌ها پس از یائسگی علاقه‌ی بیشتری به‌رابطه‌ی جنسی نشان می‌دهند، شاید به‌ این دلیل که دیگر بیمی از آبستنی ندارند. شواهدی حاکی از آن است که وجود مقادر ناچیزی از هورمون‌های جنسی در دستگاه گردش خون زنان، میل جنسی آنان را افزایش می‌دهد[۴]. اما مقدار لازم برای تحریک میل جنسی معمولاً چندان اندک است که در اکثر زنان بسیار بیشتر از آن تولید می‌شود و در نتیجه گمان می‌رود این عامل چندان تأثیری بر میل جنسی نداشته باشد.

بررسی‌هایی در زمینه‌ی رابطه‌ی نوسان هورمونی با برانگیختگی جنسی ماده‌ها در دوره‌ی پیش از یائسگی، نتایج مشابهی به‌دست داده است: تغییرات عادی هورمونی، نقشی اساسی در برانگیختگی جنسی جانوران دیگر دارد، اما نه در انسان‌ها. در پستانداران ماده، مقدار هورمون‌ها به‌صورت دوره‌‌ای همراه با تغییراتی در باروری حیوان، نوسان دارد. در بخش اول چرخه‌ای باروری پستانداران (زمانی‌که تخمک‌ها برای باروری آماده می‌شود) تخمدان‌ها استروژن ترشح می‌کنند که زهدان برای پذیرش جنین آماده می‌سازد و ضمناً تمایل جنسی را برمی‌انگیزد. پس از آنکه تخمک‌گذاری انجام شد، هم پروژسترون ترشح می‌شود و هم استروِژن ضمناً تمایل جنسی را برمی‌انگیزد. پس از آنکه تخمک‌گذاری انجام شد، هم پروژسترون ترشح می‌شود و هم استروژن. به‌دنبال این چرخه‌ی باروری یا گشن‌خواهی (فحل، estrous eyele)، تغییراتی در انگیزش جنسی بیشتر گونه‌های پستانداران روی می‌دهد. اکثر حیوان‌های ماده فقط در دوره‌ی تخمک‌گذاری پذیرای پیش‌روی‌های جنسی نر هستند، یعنی زمانی‌که میزان استروژن به بیشترین حد آن در طول چرخه می‌رسد، اما در میان نخستی‌ها فعالیت جنسی نر کمتر تحت‌تأثیر چرخه‌ی باروری (گشن‌خواهی) است. میمون‌ها، بوزینه‌ها و شمپانزه‌های ماده در هر زمانی طی این چرخه جفت‌گیری می‌کنند، هر چند بیشترین فعالیت جنسی باز هم در دوره‌ی تخمک‌گذاری دیده می‌شود. به‌نظر می‌رسد در زنان، میل و برانگیختگی جنسی به ‌میزان بسیار کمتر تحت‌تأثیر دوره‌ی باروری بوده و بیشتر تحت‌تأثیر عوامل اجتماعی و عاطفی است.

به‌طور کلی از مهره‌داران پست به عالی، میزان نظارت هورمون‌ها بر رفتار جنسی بزرگسالان کاهش می‌یابد. با وجود این، حتی در آدمیان نیز به‌نظر می‌رسد برخی نظارت‌های هورمونی وجود داشته باشد که نمونه‌ای آن رابطه‌ی بین تستوسترون و میل جنسی در مردها است.

هورمون‌های جنسی، به‌ویژه آندروژن‌ها، در انگیزش جنسی دخالت دارند. این پدیده که به‌ویژه در مردان بارزتر است، نخستین پژوهشگران مسئله را به این ترتیب فرضیه سوق داد که ممکن است سطح آندروژن یا تستوسترون در مرد هم‌جنس‌خواه نسبت به مرد دگرجنس‌خواه، پائین‌تر باشد. اما این فرضیه تأیید نشد زیرا در بیشتر پژوهش‌ها در این زمینه تفاوتی بین دو گروه نبود، و در مواردی هم که به‌ تفاوتی برخوردند معلوم شد نتوانسته‌اند اثر برخی عوامل کاهنده‌ی سطح آندروژن نظیر استرس یا مصرف تفریحی دارو را کنترل کنند. علاوه بر این، وقتی به مردهای هم‌جنس‌خواه تستوسترون داده شد، انگیزش جنسی آنان افزایش یافت (مثل همه‌ی مردها) اما گرایش جنسی آنان تغییر نکرد.

با توجه به نقش هورمون‌ها در رشد دوره‌ی جنینی، فرضیه‌ی هورمونی متفاوتی درباره‌ی گرایش جنسی مطرح شد. برپایه‌ی پژوهشی با موش‌ها که نشان داده بود تستوسترون دوره‌ی جنینی مغز را «نرینه» می‌سازد و بعدها بر پاسخ‌های جفت‌گیری شبه‌نرینه‌ی آنان اثر می‌گذارد، بعضی پژوهشگران این فرضیه را عنوان کردند که مردانی که در مرحله‌ی حساسی از رشد جنینی، سطح تستوسترون در آنها جنین‌های مادینه‌ای که بیش از حد متعارف تستوسترون دریافت دارند احتمالاً در بزرگسالی اندکی گرایش هم‌جنس‌خواهانه خواهند داشت[۵].

بررسی فرضیه‌های مربوط به اثر هورمون‌های پیش از تولد در آدمیان دشوار است، چون به‌علت خطاهای روش‌شناختی نمی‌توان براساس این قبیل بررسی‌ها به نتیجه‌گیری‌های قاطع دست زد[٦]. برای مثال، در تحقیق معروفی، دخترانی که در دوره‌ی جنینی مقادیر بسیار زیاد تستوسترون دریافت کرده بودند، بررسی شدند. این دختران که با آلت تناسلی مبهم به‌دنیا آمده بودند، بلافاصله پس از تولد تحت جراحی قرار گرفته، و نقص‌شان اصلاح شده بود. در مصاحبه‌ای در اواسط دوره‌ی کودکی، گزارش دختران و مادرانشان حاکی از آن بود که این دختران بیشتر از دختران گروه گواه، رفتار پسرانه داشتند[٧] و در اوایل بزرگسالی تخیلات جنسی بیشتری در ارتباط با هم‌جنسان خود گزارش می‌کردند[٨]. در تفسیر این نتایج غالباً گفته می‌شود که تستوسترون مغز دختران را در دوره‌ی جنینی «نرینه» ساخته بود.

نتایج فوق را به‌گونه‌ی دیگری نیز می‌توان تفسیر کرد. برای مثال، این دختران تحت درمان با کورتیزون نیز بودند و این خود می‌توانست آنان را از نظر جسمانی فعال‌تر، و در نتیجه، پسرانه‌تر سازد. این امر ممکن است بر تعامل آنان با دیگر دختران، پسران، و بزرگسالان تأثیر گذاشته و احتمالاً سبب شده باشد دیگران نیز با آنان به‌گونه‌ی دیگری رفتار کنند. به این علت و دلایل دیگر، نمی‌توان گفت نتایج این بررسی حاکی از پیوند مستقیم بین هورمون‌های پیش از تولد و گرایش‌های جنسی در دوره‌ی بزرگسالی است.

مشکلات روش‌شناختی مشابهی نیز، تفسیر دیگر یافته‌های مربوط به‌فرضیه‌های هورمونی پیش از تولد را مشکل می‌سازد. برای مثال، گزارش شده بود که هیپوتالاموس مردان هم‌جنس‌خواه از نظر ساختاری تفاوت مختصری با مردان دگرجنس‌خواه دارد[۹]. همان‌طور که قبلاً گفتیم هیپوتالاموس بخشی از مغز است که رابطه‌ی نزدیکی با هورمون‌های جنسی و رفتار جنسی دارد. اما یافته‌ی فوق از بررسی مغز مردانی به‌دست آمده بود که همه بر اثر ابتلا به ایدز مرده بودند، در حالی‌که در مورد بیشتر افراد گروه گواه - مردان دگرجنس‌خواه - چنین نبود. ما نمی‌دانیم که فرایند بیماری ایدز بر کالبدشناسی اثر می‌گذارد یا نه، اما شواهدی حاکی از آن است که ایدز احتمالاً تفاوت‌های ساختاری ایجاد نمی‌کند[۱٠].


[] يادداشت‌ها

يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.


[] پی‌نوشت‌ها
[۱]- واکر، Walker ،۱۹۷۸؛ مانی، وایده کینگ، Weideking، واکر، و گین، Gain ،۱۹۷۶
[٢]- دیویدسون، Davidson ،۱۹۸۸
[٣]- گلمن، Goleman ،۱۹۸۸
[۴]- شروین، Sherwin ،۱۹۸۸
[۵]- الیس، Ellis و ایمس، Ames ،۱۹۸۷
[٦]- ادکینز - ریگان، Adkins-Regan ،۱۹۸۸؛ ارهارد و می‌یر - بالبورگ، Meyer-Bahlburg ،۱۹۸۱
[٧]- مانی و ارهارد، ۱۹۷۲
[٨]- مانی، شوارتز و لوویس، ۱۹۸۴
[۹]- له‌وی، LeVay ،۱۹۹۳، ۱۹۹۱
[۱٠]- له‌وی، ۱۹۹۳


[] جُستارهای وابسته




[] سرچشمه‌ها

مجله‌ی الکترونیکی ویستا، دانشنامه‌ی پژوهه: ٢۴ آبان ۱٣۹٣