|
ایران و افغانستان
سیاست رفسنجانی در افغانستان
فهرست مندرجات
- صدور انقلاب
- قطع شعار مرگ بر شوروی
- آسیای میانه و رقابت با ترکیه
- همکاری با آمریکا
- نادیده گرفتن پاکستان، باختن در افغانستان
- يادداشتها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
.
رفسنجانی و چشمپوشی از نقش پاکستان در افغانستان
اکبر هاشمی رفسنجانی (زادهی ۳ شهریور ۱۳۱۳ در رفسنجان – درگذشتهی ۱۹ دی ۱۳۹۵ در تهران)، روحانی و سیاستمدار ایرانی بود که بهعنوان یکی از پُرنفوذترین شخصیتهای سیاسی جمهوری اسلامی شناخته میشد. او در سن ۱۴ سالگی به قم رفت و به تحصیل علوم دینی پرداخت. در آنجا تحت اثر تعلیمات روحالله خمینی به سیاست روی آورد و به مخالفت با حکومت محمدرضا شاه پهلوی و انقلاب سفید او پرداخت. همچنین او که فعالیت سیاسی خود را از سال ۱۳۴۰ آغاز کرد، در دوران پیش از انقلاب، بسیار به خمینی نزدیک و شاگرد او و دوست نزدیک علی خامنهای و پس از انقلاب رازدار اسرار جمهوری اسلامی ایران بود.
رفسنجانی، از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۸، اولین رئیس مجلس شورای اسلامی، از ۱۲ مرداد ۱۳۶۸ تا ۱۲ مرداد ۱۳۷۶ چهارمین رئیس جمهور ایران، از ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۰، دومین رئیس این مجلس بود. او همچنین، از ابتدای ایجاد مجمع تشخیص مصلحت نظام تا زمان مرگ ریاست این نهاد را برعهده داشت.
اکبر هاشمی رفسنجانی نمونه برجسته در میان رهبران ایران پس از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ است که از آرمانگرایی انقلابی به پراگماتیسم واقعگرا تحول یافت.
این دولتمرد در دهههای ۸۰ و ۹۰ میلادی سیاست منطقهای ایران را شکل میداد و در دو دهه اخیر که در بیرون از حلقه تصمیمگیری سیاست خارجی ایران قرار گرفته بود، نیز نقش تعیین کننده ایفا کرد.
اعتدال و عملگرایی رفسنجانی و رویه او در دورههای مختلف چهار دهه تحولات اخیر افغانستان مهم و قابل مطالعه است و بازتاب تغییر سیاست منطقهای ایران از انقلابیگری به واقعگرایی را در افغانستان نشان میدهد.
در دههی ۹۰ میلادی، رفسنجانی حمایت از دولت استاد ربانی در افغانستان را در اولویت خود قرار داده بود، گرچه همزمان حزب شیعی وحدت که علیه دولت ربانی میجنگید، نیز از طرف ایران حمایت میشد
▲ | صدور انقلاب |
در دهه ۱۹۸۰، رفسنجانی نیز مانند سایر رهبران ایران به «صدرو انقلاب» باور کامل داشت و از جهاد افغانستان در برابر اشغال شوروی حمایت میکرد. سپاه پاسداران ایران به مجاهدین افغان آموزش میداد و اسلحه به افغانستان ارسال میکرد.
در دوره جهاد حمایت ایران از احزاب شیعی به صورت گزینشی محدود به احزابی میشد که در راستای صدور انقلاب و برپایی نظام ولایت فقیه ایران در افغانستان فعالیت میکردند. با برخی از احزاب عمده شیعی - شورای اتفاق و حرکت اسلامی - که رهبرانشان به ولایت فقیه ایران گردن ننهاده بودند، میانه خوبی نداشت.
همزمان سفارت دولت مارکسیست کابل در تهران و سفارت ایران در کابل در سطح کاردار فعالیت داشتند. دکتر نجیبالله، رئیس جمهوری سابق افغانستان، در زمستان ۱۹۹۱ در مسیر بازگشت از سوئیس، در مشهد توقف کرد و با بهشتی استاندار خراسان رضوی که رئیس دفتر پیشین رفسنجانی نیز بود، دیدار کرد. گفته میشود بهشتی پیام رفسنجانی را به دکتر نجیب داده بود و دکتر نجیبالله به کابل که رسید این دیدار محرمانه را فاش نمود.
▲ | قطع شعار مرگ بر شوروی |
حمایت ایران از خروج نیروهای شوروی از افغانستان بنا به موافقتنامه ۱۹۸۷ ژنو نمونهای از عملگرایی خاص رفسنجانی بود. در حالیکه پاکستان به عنوان یک طرف مستقیم در برابر دولت چپی کابل موافقتنامه را امضاء کرد و ایران عملا از مذاکرات ژنو کنار گذاشته شد اما برای رفسنجانی در این برهه خاص، عادی سازی مناسبات با شوروی اهمیت بیشتر یافته بود.
ورنسف دیپلمات ورزیده و معاون وزیر خارجه شوروی در تهران با رفسنجانی دیدار کرد و تصاویر ماهوارهای جنگ افزارهای پاکستانی را به رفسنجانی نشان داده بود. به دنبال آن سفر رفسنجانی به شوروی و دیدار با گورباچف تحقق یافت و در برگشت از مردم ایران خواست دیگر شعار «مرگ بر شوروی» سر ندهند.
در دهه ۱۹۹۰ که به عصر مجاهدین در افغانستان معروف شده است و دولت موقت به رهبری برهان الدین ربانی در کابل در حالی شکل می گرفت که توافقات تشکیل آن در پیشاور صورت گرفت و ائتلاف احزاب هشتگانه شیعی با حمایت ایران از تقسیم قدرت کنار گذاشته شده بود. سیاست ایران در عصر مجاهدین دوگانه و گاه ضدونقیض ارزیابی میشود.
بهطور کلی، سیاست ایران در دههی ۹۰ باعث تشدد بیشتر در کابل شد و رفسنجانی نتوانست از نفوذ مستقیم خود بر استاد ربانی و استاد مزاری بهنفع صلح و استحکام دولت مجاهدین استفاده موثر نماید
از منظر زمینههای داخلی ساختار پیچیدهی قدرت در ایران، تصمیمگیری در سیاست منطقهای این کشور در یک مرکز انجام نمیشود؛ سپاه، نمایندهی رهبری، حوزهی علمیه قم و مراجع قدرتمند در دهه ۹۰ هر کدام اولویتهای خود را در افغانستان مستقلانه پیش میبردند.
در دههی ۹۰، رفسنجانی رئیس جمهور وقت بود و سیاست ایران بهطور کامل زیر نظر وی قرار داشت، وزارت امور خارجه بیشتر مجری سیاستهای رفسنجانی بود و حمایت از دولت استاد ربانی را در اولویت خود قرار داده بود، گرچه همزمان حزب شیعی وحدت به رهبری استاد مزاری که در برابر دولت ربانی میجنگید، نیز از طرف ایران حمایت میشد.
بهطور کلی، سیاست ایران در دههی ۹۰ باعث اختلاف بیشتر در کابل شد و رفسنجانی نتوانست از نفوذ مستقیم خود بر استاد ربانی و استاد مزاری به نفع صلح و استحکام دولت مجاهدین استفاده موثر کند.
افغانستان رها شده و تحت نفوذ پاکستان درآمده بود اما رفسنجانی هیچگاه علاقهای به رقابت با پاکستان در افغانستان از خود نشان نداد و یکبار در سالهای اوج جنگ داخلی و ظهور طالبان به خبرنگاران گفت: «افغانستان چی دارد که ما با پاکستان در موردش رقابت کنیم.» از آمریکا انتقاد میکرد که «افغانستان آرام نشد و به ناآرامی پاکستان هم سرایت کرد و پاکستان هم ناامن شد.»
در دههی ١٩٩٠ عبدالقدیر خان، پدر اتمی پاکستان که رفسنجانی از او با ستایش یاد میکند، همکاری هستهای با ایران را آغاز نمود. این امر سبب شد که رفسنجانی از فکر رقابت با پاکستان در افغانستان و آسیای میانه منصرف شود. پسان عبدالقدیر خان به همکاری با ایران اعتراف میکند.
▲ | آسیای میانه و رقابت با ترکیه |
رفسنجانی در دوره ریاست جمهوری از سیاست جنجالی صدور انقلاب که کشورهای همسایه را به شدت نگران میکرد، عملا دست برداشته بود. گرچه جناحهای قدرتمند مذهبی در رهبری ایران از تلاش دست نکشیدند.
محمداشرف غنی، رئیس جمهوری افغانستان در پیامی گفت هاشمی رفسنجانی در زمان ریاستجمهوریاش و همچنین در مسئولیتهای مختلف دیگر، در مسائل منطقه، «یک شخصیت تاثیرگذار بود و در قلوب طرفداران خویش محبوبیت» داشت.
او برای دستیابی به پتانسیل اقتصادی آسیای میانه تلاش میکرد. در تلاش برای نفوذ به جمهوریهای تازه استقلالیافته آسیای میانه وارد رقابت با ترکیه نیز شد که به «پانترکیسم» برای جلب جمهوریهای آسیای میانه تلاش میکرد.
رویکرد رفسنجانی به افغانستان و آسیای میانه تمدنی و با تاکید بر شکوفایی اقتصادی و همکاریهای اقتصادی منطقهای قابل تحلیل است. با میانجیگری ربانی و رفسنجانی جنگ داخلی تاجیکستان در ۱۹۹۵ پایان یافت.
رفسنجانی در اواخر دورهی ریاست جمهوری خود به «سردار سازندگی» شهرت یافته بود، در این راستا بر زیرساختهای مانند اتصال کشورهای آسیای میانه و افغانستان از طریق ایران به بازارهای جهانی تاکید داشت.
عبدالله عبدالله، رئیس اجرایی افغانستان در کتاب تعزیتی که از سوی سفارت ایران در کابل برای درگذشت رفسنجانی گذاشته شده، پیام تسلیت نوشت و در پیامی گفت طی هشت سالیکه رفسنجانی ریاست جمهوری ایران را بهعهده داشت، همواره از «داعیه برحق مجاهدین افغانستان حمایت کرد و از بذل کمک به مهاجرین کشورما دریغ نورزید»
برای تسهیل نقش ایران بهعنوان مسیر تجارت و ترانزیت منطقهای، رفسنجانی همراه با استاد ربانی و روسای جمهوریهای آسیای میانه راه آهن بافق-بندرعباس را افتتاح کرد و پروژههای راهسازی را در شرق ایران مورد توجه قرار داد.
▲ | همکاری با آمریکا |
رفسنجانی در دو دههی اخیر، نه تنها از تندروها در ضدیت با آمریکا فاصله گرفته بود، بلکه آشکارا نیت آوردن تغییر را در سیاست خارجی ایران داشت اما انتظار داشت ابتدا آمریکا گامهای عملی را بردارد.
او مترصد فرصت برای پایان بخشیدن به دشمنی ایران با آمریکا بود و افغانستان زیر سلطه امارت اسلامی طالبان یک حوزهی همکاری بهشمار میرفت که حساسیت خاص در میان جناحهای قدرت را بر نمیانگیخت.
در زمان حمله آمریکا به افغانستان پس از ۱۱ سپتامبر، در ایران نیز نفوذ رفسنجانی بر دولت اصلاحات محمد خاتمی زیاد بود و هنوز در تعیین سیاستهای کلان امنیت ملی ایران از طریق ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام نقش تعیینکننده ایفا میکرد.
رفسنجانی همکاری عملی با آمریکا را در افغانستان در پیش گرفت و این اولین امتحان موفق همکاری عمدهی ایران با آمریکا پس از انقلاب ۱۹۷۹ است. یک دهه پیشتر نیز در جنگ اول خلیج فارس در ۱۹۹۰ برای آزادسازی کویت، رفسنجانی مانع قرار گرفتن ایران در کنار صدام شده بود، در حالیکه جناح محافظهکار شعار جهاد علیه آمریکا را سر میداد.
رئیس جمهور کرزی در کابل، رفسنجانی را دولتمرد معتدل متمایل به غرب میدانست و انتظار داشت رفسنجانی با بهدست گرفتن سکان ریاست جمهوری در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۵ ایران، نقش سازنده در ثبات و امنیت افغانستان ایفا کند. شکست رفسنجانی در برابر احمدینژاد در ۲۰۰۵ در کابل غیرمنتظره بود، گرچه کرزی همچنان در حفظ تعادل و دوری از برانگیختن، بیشتر از احمدینژاد موفق عمل کرد.
▲ | نادیده گرفتن پاکستان، باختن در افغانستان |
جهتگیریهای تعیینکننده سیاست ایران در افغانستان متاثر از رویکرد عملگرایانه رفسنجانی بوده است، نقاط قوت این سیاست؛ عملگرایی، همکاریهای اقتصادی و تمدنی و همسویی ایران با آمریکا در افغانستان است.
حامد کرزی، رئیس جمهوری پیشین افغانستان نیز در پیامی گفته است: «شادروان آیتالله علیاکبر هاشمی رفسنجانی از شخصیتهای مبارز و آزادیخواه بود که در بنیانگذاری جمهوری اسلامی ایران نفش بارز داشت. کارنامههایش جاودان و فراموشناشدنیست.»
در حالیکه جناحهای تندرو نگاه متفاوت به افغانستان داشتهاند؛ برخی بر نفوذ در میان شیعیان افغانستان و برخی از طریق ارسال پنهانی اسلحه به طالبان در اندیشه ضربهزدن به آمریکا در افغانستان برآمدند.
تنها جنبهای که رفسنجانی در افغانستان نادیده میگرفت، نقش تعیینکننده پاکستان است. رقابت با پاکستان در ذهن رفسنجانی جایی نداشت. نادیده گرفتن این فاکتور مهم سبب شد که ایران در هر دوره تحولات چهار دهه اخیر افغانستان از بازی قدرت در کابل بیرون بماند.[۱]
[▲] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[▲] پینوشتها
[۱]- یاسین رسولی، رفسنجانی و چشمپوشی از نقش پاکستان در افغانستان، وبسایت فارسی بیبیسی: چهارشنبه ۱٠ ژانویه ٢٠۱٧ - ٢۱ دی ۱٣۹۵
[▲] جُستارهای وابسته
□
[▲] سرچشمهها
□ وبسایت بیبیسی