جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۷ بهمن ۱۸, پنجشنبه

روابط افغانستان و روسیه

از: دانشنامه‌ی آریانا

روابط افغانستان و روسیه


تاریخ دیپلماسی افغانستانروابط افغانستان و شوروی

روابط افغانستان و روسیه (به انگلیسی: Afghanistan–Russia relations)، به روابط میان جمهوری اسلامی افغانستان و فدراسیون روسیه اطلاق می‌شود. هرچند نام افغانستان همواره تداعی‌کننده‌ی خاطره‌ای تلخ در سیاست خارجی روسیه است و روس‌ها تا سال‌ها پس از پایان جنگ در دوره‌ی شوروی مایل به پرداختن به این‌کشور نبودند، اما تهدیدات ناشی از افغانستان، مسکو را ناخواسته وادار به ورود به موضوعات مرتبط با این‌کشور کرده است. این اجبار از میانه‌ی دهه‌ی ۱۹۹۰ با ظهور طالبان و جدی‌شدن خطر سرایت افراط‌گرایی اسلامی به آسیای مرکزی و سپس روسیه بیش از پیش احساس شد. هرچند در دهه‌ی ۲۰۰۰ با ورود نیروهای آمریکا و ناتو به افغانستان توسعه‌ی جریان‌های افراط‌گرا تا حدودی مهار شد، اما کاهش نیروهای غربی و تصرف قندوز در اکتبر ۲۰۱۶ از سوی طالبان در ۷۰ کیلومتری مرز تاجیکستان و حملات مشابه به شهرهای دیگر از جمله فاریاب در نزدیکی مرزهای ترکمنستان زنگ خطری برای آسیای مرکزی و روسیه بود.


پیشینه‌ی تاریخی

روابط افغانستان و روسیه فرازوفرودهای فراوانی به‌خود دیده است. ریشه‌های نخستین تماس‌های امپراتوری روسیه با امپراتوری درانی در افغانستان عمق تاریخی دارد و بیش از دونیم قرن را در بر می‌گیرد. در طول سالیان متمادی حکام روسی و افغان بارها فرستادگان دیپلماتیک تبادله می‌کردند، تا آن‌که سرانجام، در سال ۱۹۱۹ میلادی بین دو کشور مناسبات دایمی دیپلماتیک برقرار شد. در این سال، روسیه نخستین کشوری بود که تحت رهبری لنین، استقلال افغانستان را به‌رسمیت شناخت.

به‌گزارش روزنامه‌ی «پراودا» (١٧ اکتوبر ١٩١٩)، به‌تاریخ ١۴ اکتبر ١٩١٩، محمدولی‌خان دروازی در مسکو با ولادیمیر ایلیچ لنین، بنیان‌گذار دولت اتحاد جماهیر شوروی دیدار نموده پیامی را از جانب شاه امان‌الله به دولت شوروی رسانید. لنین نماینده‌ی افغانستان را با این جملات استقبال نمود: «من بسیار خرسندم که در پایتخت سرخ دولت کارگران و دهقانان، نماینده ملت دوست افغانستان را که تحت ستم قرار داشته علیه ظلم امپریالیزم می‌جنگند، می‌بینم.» ولی‌خان دروازی از لنین درخواست نمود: «من به شما دست دوستی پیش نموده امید می‌برم که تمام شرق را کمک خواهید نمود که خود را از یوغ امپریالیزم اروپایی نجات دهد.»

در ۱۸ اگست ۱۹۲۰، شاه امان‌الله نامه‌ای به ولادیمیر لنین فرستاد و در آن خواستار برقراری مناسبات دیپلماتیک گردید. این درخواست از سوی لنین پذیرفته شد و از آن پس روابط میان دولت‌های شوروی و افغانستان آغاز شد و در ٢٨ فبروری ١٩٢١ معاهده‌ی دوستی بین دو دولت به امضا رسید. به‌گفته‌ی روسلان سیکویف، کارشناس انستیتوی شرق‌شناسی اکادمی علوم روسیه، «عقد این قرارداد برای هردو طرف اهمیت مهم نظامی – سیاسی و اقتصادی داشت و به آن‌ها در شرایط نهایت دشوار داخلی و خارجی در امر ایستادگی و تحکیم کمک نمود». این معاهده حق ترانزیت افغانستان را از طریق اتحاد جماهیر شوروی فراهم آورد و اساس روابط دوستانه را در دهه‌ی ۱۹۲۰ تشكیل می‌داد. کمک‌های اولیه‌ی اتحاد جماهیر شوروی شامل کمک‌های مالی، هواپیما و پرسنل فنی و اپراتورهای تلگراف بود. در سال ۱۹۲۹، غلام‌نبی چرخی به‌عنوان سفیر افغانستان در اتحاد جماهیر شوروی به‌کار پرداخت و در مسکو مستقر شد.

در سوی شمال افغانستان، انقلاب اکتبر روسیه برای امارت بخارا استقلال تمام‌وکمال را به ارمغان آورد. اما فقط برای سه‌سال. کشوری که تحت‌‌الحمایه‌ی روسیه بود، با وقوع انقلاب کمونیستی و فسخ قراردادهای روسیه تزاری با این امارت کهن، آزاد شد. ولی بلشویک‌ها از بخارا دست و دل نشسته بودند. بلکه می‌خواستند آن‌را در جامه‌ای کمونیستی به فتوحات خود اضافه کنند.

پس از پیروزی انقلاب اکتبر ۱۹۱۷، در پی سرنگونی حکومت مسلمانان خوقند به‌دست شوروی‌ها و بروز پیامدهای انقلاب نظیر مصادره‌های بی‌رویه‌ی اموال مردم و بی‌حرمتی‌های روس‌ها به سنن و آداب مردم مسلمان، قیام مسلمانان ترکستان بر ضد حکومت شوروی آغاز گردید و تا سال ۱۹۳۰ ادامه یافت. روس‌ها به این قیام لقب اهانت‌آمیز جنبش باسمه‌چی به‌معنای حرکت یاغی‌ها یا ضدانقلاب داده بودند. قیام باسمه‌چیان نخست از دره‌ی فَرغانه در ترکستان، که محصول با اهمیت پنبه‌اش نابود و از این‌رو انگیزه‌های شورش در آن‌جا قوّت یافته بود، آغاز شد و سپس دامنه آن به سمرقند و بخارا و آمودریای (جیحونِ) سفلی و سیردریا (سیحون) گسترش یافت و در ۱۹۱۸ به نقاط بسیاری در ترکستان، یعنی منطقه‌ای که امروزه «آسیای میانه» خوانده می‌شود، کشیده شد. سرانجام امارت بخارا با پیروزی ارتش سرخ از پا افتاد و در تقسیم‌بندی ناشی از آن، امارت بخارا به جمهوری‌های ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان تبدیل شد.

دلایل فروپاشی بخارا از لحاظ داخلی این بود که جنبش باسمه‌چی از نظر سیاسی، برنامه و استراتیژی روشن نداشت و در برابر اهداف سیاسی و اجتماعی دولت شوروی و کمونیست‌های بومی متحد آن‌ها در آسیای مركزی، که به‌صورت فزاینده به اقتدار سیاسی دست می‌یافتند، تنها از احساسات دینی و ملی‌گرایی استفاده می‌کردند. این روش تنها در کوتاه‌مدت به مقاومت جان می‌بخشید. اما از بُعد خارجی، جنبش باسمه‌چی از حمایت کشور یا کشورهای همسایه و پشتیبانی بین‌المللی محروم بودند. حمایت شاه امان‌الله، پادشاه افغانستان در یک مقطع کوتاه از این جنبش ناکافی و غیر مؤثر بود. جمهوری نوتشکیل ترکیه بر خاکستر امپراتوری عثمانی به‌رهبری مصطفی کمال به‌رغم اندیشه‌ی ملی‌گرایی‌اش توان حمایت از باسمه‌چی‌ها را نداشت. بریتانیا و دنیای غرب هرچند علاقه‌مند به زوال دولت تازه‌ظهور کمونیستی در روسیه بودند، اما در چانه‌زنی‌های سیاسی و رقابت‌های منطقه‌ای به سیاست پذیرش استیلای روس‌ها بر آسیای میانه تن در دادند. بنابر این، شورش باسمه‌چی یا مقاومت دینی و ملی آسیای میانه در برابر دولت بلشویک روسیه شکست خورد.

قیام باسمه‌چیان دوازده سال ادامه داشت و در این مدت اثرات ناگواری بر اوضاع افغانستان نیز گذاشت. هزاران مهاجر از بخار وارد شمال افغانستان شدند، که هوای شورش‌گری و قوم‌گرایی به‌سر داشتند. این حرکت می‌توانست امنیت شمال افغانستان را به‌خطر جدی مواجه کند

۱۹۲۰ میلادی، واپسین سالی که امارت بخارا به‌عنوان یک کشور در نقشه‌ی سیاسی منطقه حضور داشت. تلاش‌های میر علم‌خان، امیر بخار برای حفظ استقلال کشورش به‌جای نرسید، چون دستور اتهدام امارت از کرملین آمده بود. زرینه جان دوسوا، استاد تاریخ سان‌پترزبورگ، می‌گوید: «گفته‌شده که خود لنین دستور داده بود. در اوایل تابستان سال ۱۹۲۰، لنین به ژنرال میخایل فرونزه (Mikhail Frunze)، فرمانده ارتش سرخ در آسیای میانه تلگرامی زد و گفت کار بخارا را تمام کنید. تلگرام بسیار مختصر و روشنی بود. یعنی دستور داده بود که بخارا را اشغال کنند» و چنین هم شد. روز ۲ سپتامبر ۱۹۲۰ میلادی نیروهای ارتش سرخ شوروی به بخارا حمله کردند. پس از چهار روز نبرد ارک امیر ویران شد و پرچم سرخ برفراز مناره کلیان به اهتزاز درآمد. عالم‌خان آخرین امیر بخارا، ناچار به دوشنبه و از آن‌جا به کابل رفت و در سال ۱۹۴۴، در همان‌جا درگذشت. بدین‌ترتیب، در عرض چهار سال سرنوشت بخارا در ترکیب شوروی مشخص شد. به‌دنبال مهندسی استالینی اقوام، جمهوری‌های قومی ایجاد شدند. بخش اعظم امارت بخارا، از جمله شهرهای بخارا و سمرقند به ازبکستان تعلق گرفت. دوشنبه بخش کوهستانی شهر بخارا نصیب تاجیکستان شد و باریکه‌ای از امارت بخارا در ترکمنستان قرار گرفت. آن‌چه از امارت بخارا مانده بود تا پایان عمر امپراتوری سرخ شوروی بخش واپس‌مانده‌ای اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به‌شمار می‌آمد.

حوادث ترکستان در آن سال‌ها با تغییر اوضاع در افغانستان به‌زیان انگلیسی‌ها و اقدامات شاه امان‌الله مقارن بود و طبعاً این عوامل مهمّ خارجی در تصمیمات کنگره‌ی مرکزی حزب کمونیست شوروی و شکست جنبش باسمه‌چی‌ها بی‌تأثیر نبود. به‌هر حال، مقامات شوروی، که با توأم‌کردن سیاست تهدید و تحبیب میان صفوف متحد مردم و باسمه‌چیان تفرقه انداخته بودند، باسمه‌چیان را منزوی و آن‌ها را به‌تدریج، ولی به‌شدّت، سرکوب کردند.

در ۱۹۲۵، تاجیکستان، که مرکز قیام‌های باسمه‌چیان بود، متروک شده بود. بیش از ۲۰۰۰۰۰ تن از مردم نزدیک به دو سوم زمین‌های کشاورزی را رها کرده و به افغانستان گریخته بودند. در ازبکستان، که کم‌تر آسیب دیده بود، یک چهارم زمین‌ها متروک مانده بود. ابراهیم‌بیگ بار دیگر می‌خواست آتش شورش را برافروزد، اما رمقی برای آن سرزمین نمانده بود و مردم ادامه مقاومت را بی‌حاصل می‌دیدند و دهقانان به‌هر قیمت صلح می‌خواستند. باسمه‌چیان به‌دسته‌های کوچک و کوچک‌تر تقسیم شدند و بسیاری از آنان در جریان عفو عمومی خود را تسلیم کردند و رهبران‌شان به افغانستان گریختند.

در ۱۹۲۷، بعضی از دسته‌های کوچک هنوز فعال بودند و یکی از رهبران، به‌نام رحمان، عملیات را از بیرون مرز رهبری می‌کرد، ولی در ۱۹۲۸ حتی جنیدخان هم مجبور شد به افغانستان فرار کند. واحدهای سوار تازه‌نفسِ روس بازمانده‌ی نیروهای باسمه‌چیان را در کوه و دشت تارومار کردند. رئیس جدید حکومت شورویِ تاجیکستان در آن‌زمان توانست ۳۳۰۰۰ تن از ۲۰۰۰۰۰ پناهنده را از افغانستان به تاجیکستان و سرزمین‌های خود بازگرداند، ولی هنوز بخش عمده‌ای این شورشیان در افغانستان به‌جا ماندند.

سفر شاه امان‌الله به اتحاد جماهیر شوروی: رئیس‌جمهور اتحاد جماهیر شوروی میخائیل کالینین همراه با شاه امان‌الله در پای كرملین مسكو - ۱۹۲۸.

با این‌حال، در سال‌های ۱۹۲۸-۱۹۲۹، جنگ داخلی افغانستان که میر غلام‌محمد غبار آن‌را «اغتشاش سقوی» می‌خواند، به‌وقوع پیوست. در سال ۱۹۲۸، لئونید ستارک (Leonid Stark)، نماینده‌ی سیاسی اتحاد جماهیر شوروی در کابل، در نشستی با شاه امان‌الله اعلام کرد که «حکومت شوروی همانند گذشته، به هر اندازه و شکلی که ممکن باشد، از دولت افغانستان پشتیبانی می‌کند.»

چندی بعد، میخائیل کالینین (Mikhail Kalinin)، رئیس کمیته مرکزی اجرایی شوروی‌ها، نیز طی تلگرام ارسالی به شاه امان‌الله، به او از آمادگی اتحاد جماهیر شوروی برای «ارائه کمک‌های احتمالی در مبارزه به‌خاطر آزادی افغانستان» اطمینان داد.

اما، زمانی‌که شورشیان، در شب ۲۴ جدی ۱۳۰۷ خورشیدی (۱۴ ژانویه ۱۹۲۹) حمله‌ی نهایی بر کابل را آغاز کردند، شاه سلطنت را به برادرش عنایت‌الله سپرد و خود به قندهار رفت.

در یک گزارش بخش استخباراتی حوزه‌ی نظامی آسیای میانه از تاشکند (۱۰ مارس ۱۹۲۹) در باره‌ی رویدادهای افغانستان به مسکو چنین آمده است: «با به‌قدرت‌رسیدن حبیب‌الله در افغانستان در فعالیت باسمه‌چی‌ها افزایش چشمگیری به‌عمل آمده است. واقعات عبور آنان به قلمرو ما بیش‌تر و بیش‌تر گردیده است... ازبیک‌ها – باسمه‌چی‌های سابق تلاشی وسیعی به‌خرج داده‌اند تا کودتایی راه‌اندازی کنند. آنان با نگهبانان مرزی درگیر می‌شوند. حبیب‌الله با امیر بخارا و ابراهیم‌بیک تماس گرفته و وعده داده است که در حمله به بخارا با آنان همکاری می‌کند... رویدادهای جاری در افغانستان و هجوم نیروهای باسمه‌چی‌های مهاجر امنیت مرزهای ما را با تهدید مواجه ساخته است».

در طول جنگ داخلی افغانستان، در سال ۱۹۲۹، حملات مكرر باسمه‌چی‌ها از شمال افغانستان به آسیای میانه، آغاز دخالت ارتش سرخ در افغانستان را موجب شد.

خلیل‌الله خلیلی، که در زمان حکومت امیر حبیب‌الله کلکانی، مستوفی بلخ بود، می‌نویسد: «دولت شوروی غلام‌نبی‌خان سپهدار چرخی را به مزارشریف فرستاد و با ضابطان عسکری توپ و طیاره از وی پشتیبانی نمود، به‌نام این‌که حکومت گذشته را باز می‌گردانند.» در این‌حال به‌گفته‌ی او: «پادشاه سابق مدتی قبل از غزنی و قندهار شکست خورده وطن را ترک گفته بود، چون دید سپاه روس به‌بهانه‌ی پشتیبانی وی به مزار آمده‌اند، با کمال مردانگی به غلام‌نبی تلگرام داد که ترک مزار کند.»

با همو می‌افزاید: «سپهسالار غلام‌نبی‌خان چرخی، به اشاره پادشاه سابق که استقلال کشور خود را در خطر می‌دید، بعد از چند جنگ خونین و مقاومت مردم مزار از سمنگان بازگشت. سپاه روس که به‌نام پشتیبانی با وی آمده بودند، بعد از چندین تخریب ناکامانه مزار را ترک گفتند.»

به‌هر حال، تجاوز ارتش سرخ شوروی به آسیای میانه و اشغال خیوه و بخارا توسط آنان تأثیر مخرّبی بر ذهن مردم مسلمان افغانستان گذاشت. چنان‌که امیر حبیب‌الله کلکانی در یازدهمین جشن استقلال گفت: «ما باید برای آزاد ساختن بخارا آماده شویم.» این نکته را او در یک مجلس خصوصی نیز به سفیر شوروی گوشزد کرد.

اما روس‌ها، پس از اشغال آسیای میانه، در مرزهای شمالی افغانستان مستقر شدند و شبکه‌های جاسوسی خود را در این کشور گسترش دادند. مهم‌ترین اهدافی را که آن‌ها از این شبکه‌ها توقع داشتند، که انجام دهند، عبارت بود از: تغییر ذهنیت مردم افغانستان نسبت به اشغال بخارا، شناسایی شبکه‌های جنبش باسمه‌چی‌ها در افغانستان و خنثی‌سازی فعالیت آنان، تشخیص و تطمیع چهره‌های سست‌عنصر، که برای جاسوسی و پیشبرد تبلیغاتی اهداف شوروی در افغانستان، حاضر به همکاری با روس‌ها باشند.

هنگامی‌که محمدنادرشاه در ۲۳ میزان ۱۳۰۸ خورشیدی به سلطنت رسید، روس‌های بدون معطلی نسبت به اوضاع نابسامان افغانستان و خسارات و خرابی‌های که در جریان اغتشاش و حکومت بچه‌ سقأ به‌بار آمده بود، اظهار همدردی کردند و روی‌کار آمدن او را به فال نیک گرفتند. در مقابل محمدنادر شاه از همدردی روس‌ها سپاسگزاری کرد و سخن از روابط حسن همجواری و حفظ آزادی به میان آورد.

قدرت‌گرفتن طالبان در افغانستان، سرآغاز تجدید روابط روسیه با افغانستان در دوره‌ی جدید - پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی - به‌حساب می‌آید. هرچند روس‌ها تمایلی به درگیر شدن در مسئله‌ی افغانستان نداشتند، اما گسترش دامنه‌ی نفوذ طالبان در این‌کشور و برقراری ارتباط میان این گروه و اسلام‌گرایان آسیای‌مرکزی و قفقاز شمالی، آن‌ها را ناگزیر از پرداختن به افغانستان نمود. با وقوع حادثه‌ی یازده سپتامبر ۲۰۰۱، روسیه با فرصت‌طلبی و اعلام آمادگی برای مقابله‌ی مشترک با تروریسم در کنار آمریکا، سعی کرد جایگاه بین‌المللی خویش را ارتقأ بخشد. فارغ از نتایج این تلاش، روس‌ها نتوانستند موقعیت و منافع چندانی در افغانستان کسب کنند. با این‌حال در پاسخ به این پرسش که افغانستان چه جایگاهی در سیاست امنیتی فدراسیون روسیه دارد، باید گفت در این راستا این فرضیه مطرح است که افغانستان از منظر امنیتی برای فدراسیون روسیه اهمیت به‌سزایی دارد، چرا که تهدیدهای برخاسته از آن، امنیت و منافع روسیه را در ابعاد مختلف مورد تهدید قرار داده است.

خروج نیروهای شوروی از افغانستان، مسئله افغان را در ذهن دولت‌‌مردان روس تا سال‌ها بعد - زمانی‌که ریشه جنبش‌های جدایی‌طلبانه درون قلمرو خود را در افغانستانِ تحت سلطه‌ی طالبان یافتند - به حاشیه راند. حادثه‌ی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، ابعاد جدیدی از تروریسم و تهدیدهای بالقوه و بالفعل بنیادگرایان حاکم در افغانستان را آشکار کرد و تهاجم آمریکا جهت سرنگونی رژیم طالبان، فرصت ایفای نقش فعال‌تر در مناسبات بین‌المللی و مبارزه علیه تروریسم را برای فدراسیون روسیه فراهم نمود.

بر اساس تحلیل آخرین سند امنیت ملی فدراسیون روسیه و کنش و واکنش‌های امنیتی این کشور در رابطه با افغانستان در درون جامعه‌ی افغانستان، حوزه‌ی اوراسیا مرکزی و در مرزهای فدراسیون روسیه انجام‌ گرفته، حکایت از آن دارد که روسیه در دو سطح به اعمال سیاست‌هایی جهت کاهش یا رفع تهدیدات برخاسته از افغانستان مبادرت نموده است. در سطح نخست، این کشور اقداماتی را در ابعاد سیاسی، اقتصادی و امنیتی - نظامی در افغانستان اتخاذ کرده که به‌طور عمده همکاری با ناتو؛ مبارزه علیه تروریسم، تولید و قاچاق مواد مخدر؛ تلاش برای گسترش نفوذ سیاسی در افغانستان؛ حضور و سرمایه‌گذاری اقتصادی؛ اعطا و فروش تسلیحات؛ کمک‌های نظامی، امنیتی و آموزشی بوده است. در سطح منطقه‌ای نیز به‌همکاری با ناتو و آمریکا در ابعاد تدارکاتی، ارتباطی و اطلاعاتی پرداخته و در جهت تقویت و تحکیم نظامات امنیت منطقه‌ای اوراسیا و جلب مشارکت افغانستان در این مناسبات حرکت کرده است.

دکتر عبدالله عبدالله، رئیس اجرایی حکومت وحدت ملی در کنار الکساندر مانتتسکی، سفیر روسیه در کابل در مراسم گرامیداشت صدمین سالگرد آغاز روابط سیاسی - برگرفته از وب‌سایت وزارت خارجه افغانستان


سفارت روسیه در کابل

...


سفارت افغانستان در مسکو



[] يادداشت‌ها




[] پيوست‌ها


...


[] پی‌نوشت‌ها

...
روسلان رومانویچ سیکویف، مناسبات روسیه و افغانستان در تاریخ نوین، افغانستان.رو: ۴ نوامبر ۲۰۱۱.
الکساندر مانتتسکی، سفیر روسیه در کابل، روز یکشنبه، ۹ تیر ۱۳۹۸، در مراسم گرامیداشت صدمین سالگرد برقراری روابط دولت روسیه با جمهوری اسلامی افغانستان، که در شهر کابل برگزار شده بود، گفت: «مردم افغانستان یک دوست خوب برای مردم و دولت روسیه بوده‌اند... و دولت روسیه نخستین کشوری بود که استقلال افغانستان را در سال ۱۹۱۹ به رسمیت شناخت.». همو افزود: «روابط روسیه و افغانستان براساس برابری و احترام متقابل بنا شده است».» (رجوع شود به: روابط دیپلماتیک افغانستان و روسیه صد ساله شد، فرهاد نوری: دوشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۸ برابر با ۱ ژوئیه ۲۰۱۹).
نامه‌ی شاه امان‌الله‌خان به ولادیمیر لنین، حزب همبستگی افغانستان: سه‌شنبه، ۶ حمل ۱۳۹۲.
گفته می‌شود، تلاش نافرجام ترور شاه امان‌الله توسط انگلیس، در ژوئن ۱۹۲۰ منجر به این شد كه افغانستان سریعاً پیش‌نویس پیمان غیررسمی افغان و شوروی را امضا كند كه در واقع، در سال ۱۹۲۱ رسمیت یافت. رجوع شود به:
Khalid, Iram (Winter 2011). "Afghanistan: Quest for Peace and Stability". Journal of Political Studies. 18: 1–16.
روسلان رومانویچ سیکویف، پیشین.
Muḥammad, Fayz̤; Hazārah, Fayz̤ Muḥammad Kātib (1999). Kabul Under Siege: Fayz Muhammad's Account of the 1929 Uprising. Markus Wiener Publishers. p. 128. ISBN 9781558761551.
طلوع نیوز زیر عنوان «نگاهی به زندگی و کارنامه‌ی کاری شاه ‌امان‌الله» می‌نویسد: «سلطنت شاه امان‌الله در ۱۹۲۰ میلادی پیمان دوستی با شوروی و سپس با ایتالیا، ترکیه و ایران امضا کرد. سپس در سال ۱۹۲۱ میلادی پیمانی با دولت شوروی بست و امتیاز خط تلگرافی کشک هرات، قندهار و کابل را به روسیه داد.»










Ritter, William S (1990). "Revolt in the Mountains: Fuzail Maksum and the Occupation of Garm, Spring 1929". Journal of Contemporary History 25: 547.
خلیل‌الله خلیلی، عیاری از خراسان، ص ۱۵۸.
همان‌جا، ص ۱۵۹.
همان‌جا، ص ۱۵۸.
ش. ن. حق‌شناس، دسایس و جنایات روس در افغانستان از امیر دوست‌محمدخان تا ببرک، ص ۶۲.
همان‌جا، ص ۷۰.
رجوع شود به: روزنامه‌ی انیس، سال ۱۳۰۸، شماره ۴۶، ص ۲.


[] جُستارهای وابسته






[] سرچشمه‌ها







[] پيوند به بیرون

[۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]

USSR-POLITICS-DIPLOMACY Soviet chairman of the Council of Ministers Nikolai Boulganine (L) offers a cigarette to King Mohammed Zahir Shah of Afghanistan (R) during their meeting in Moscow on July 30, 1957. (Photo by - / UNITED PRESS PHOTO / AFP) (Photo credit should read -/AFP/Getty Images) Le Roi d'Afghanistan en URSS Le Roi d'Afghanistan Mohammad Zaher Shah (à droite) en réunion avec le président du Praesidium du Soviet Suprême Nikolai Podgorny (à gauche) en juin 1968 à Moscou, URSS. (Photo by Keystone-France\Gamma-Rapho via Getty Images)
رده‌ها │ ...