غوريان
(۵۴٣ تا ٦۱٢ ه.ق)
فهرست مندرجات
- سلطان سیفالدین سوری
- اوضاع فرهنگی، سیاسی، اقتصادی در دورۀ غوریان
- يادداشتها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
[غوریان]
غور ناحیهای كوهستانی و وسیع بین هرات و غزنه با مركزیت شهر فیروزكوه بوده است. مورخین نسب غوریان را به ضحاك تازی میسازنند كه وقتی فریدون بر او پیروز شد طایفهای از اولاد او به غور گریختند و قلعههای مستحكمی بنا كردند و حكومت غور در اولاد ضحاك موروثی شد. غور در سال ٣۱ ه.ق در عهد خلافت عثمان و یا طبق قول جوزجانی در عهد خلافت حضرت علی(ع) فتح شد و شنسب از دست حضرت علی عهد و لواء حكومت غور را دریافت داشت لذا به آنان، آل شنسب هم میگویند.
در ابتدا حكومت غوریان به منطقه غور محدود میشد. آنان با حاكمان اموی مخالفت بودند لذا در قیام ابومسلم و دعوت عباسیان حضور داشتند. بعدها در دورۀ هارونالرشید امیر نجفی نهاران از او عهد و لواء گرفت. غوریان در دورۀ محمود غزنوی شروع به افزایش متصرفات خود كرده به مرور بر خراسان، غزنه، بامیان و هند مسلط شده امارت خود را به سلطنت تبدیل كردند.
[↑] سلطان سیفالدین سوری (۵۴٣ تا ۵۴۴ ه.ق)
او مؤسس سلسله غوریان است؛ غزنین را كه تحت حاكمیت بهرامشاه بود تصرف كرد ولی بهرامشاه با لشكری از هند به غزنین آمده با قتل سیفالدین سوری دوباره غزنه را تصرف كرد.
بعد از سیفالدین برادرش ،سلطان علاءالدین حسین، (۵۴۴ تا ۵۵٦ ه.ق) به قصد انتقام او به غزنین لشكر كشید و آن چنان غارت و شهرسوزی به بار آورد كه به علاءالدین جهان¬سوز مشهور شد. او با سلطان سنجر سلجوقی به مخالفت برخاست، سنجر به جانب غور آمد و او را دستگیر ولی بعدها به خاطر لطافت طبع و شعرش او را حریف بزم و ندیم خود گردانید و بعد از مدتی دوباره او را به حكومت غور فرستاد. در دوره وی داعیان اسماعیلی الموت در غور به تبلیغ مشغول شدند و سبب بدنامی او در بین كرامیه و اهل سنت گریدند.
بعـد از مـرگ عـلاءالـدیـن حســیـن بـزرگان و امـراء پســرش ســلـطان ســیـفالـدین محـمد (۵۵٦ تا ۵۵٨ ه.ق) را به سلطنت نشاندند. وی فردی دیندار و رعیتپرور بود، به جبران ظلم و ستم پدر پرداخت، داعیان اسماعیلی و پیروان آنها را در قلمرو خود كشت و خود در جنگ با غزها كشته شد.
بعد از او سلطان غیاثالدین محمدبن سام (۵۵٨ تا ۵۹۹ ه.ق) به سلطنت رسیده در سال ۵٦۹ غزنین و هرات را تصرف كرد دو سال بعد پوشنگ را گرفت بدین سان ملوك سیستان هم اظهار انقیاد كردند و در سال ۵۹٧ با فتح شادیاخ حكم او در تمام خراسان نافذ گشت.
پس از وی سلطان معزالدین محمدبن سام و شهابالدین كه در سال ۵٧۱ مولتان تا دهلی را تصرف كرده بود فتوحات را در هند دنبال كرد. او ممالك را بر آل سام تقسیم كرد و عازم غزنین شد و به تهیه اسباب نبرد با خوارزم پرداخت ولی از سلطان محمد خوارزمشاه شكست خورد در این اوضاع عدهای از غلامانش نیز ادعای استقلال نمودند. معز الدین سرانجام در سال ٦٠٢ توسط فدائیان اسماعیلی كشته شد. پس از او سلطان غیاثالدین محمود بن محمد سام(٦٠٢ تا ٦٠٧ ه.ق) به سلطنت رسید که اعیان غور و خراسان و حاكم غزنین و حاكم دهلی با اعزام رسولانی اظهار انقیاد و اطاعت كردند. در تمام ممالك غور و غزنه و خراسان و هند خطبه و سكه به نام او شد. غیاثالدین با سلطان محمد خوارزمشاه روابط دوستانه داشته. اما چون علیشاه برادر سلطان محمد خوارزم شاه به او پناهنده شد و وی او را حبس كرد طرفداران علیشاه او را در سال ٦٠٧ كشتند.
بعد از قتل پدر امرای غور، بهاء الدین سام را به تخت نشاندند ولی سه ماه بعد علاءالدین اتسز كه در دربار خوارزمشاه بود غور را گرفت. و چون سلطان علاءالدین اتسز فرزند علاءالدین حسین جهانسوز (٦٠٧ تا ٦۱٠ ه.ق) بر فیروز كوه استیلا یافت اعیان غور تابع او شدند ولی اتسز به زودی از تاجالدین یلدوز حاكم غزنین شكست خورد كشته شد.
بعد از علاءالدین اتسز سلطان علاءالدین محمد ابوعلی به تكاپو در مملكت غور پرداخت ولی در سال ٦۱۱ سلطان محمد خوارزم شاه یكی از امرای خوارزم را به حكومت غور نصب كرد و به حكومت غوریان پایان داد.
[↑] اوضاع فرهنگی، سیاسی، اقتصادی در دورۀ غوریان
حكومت غوریان در توسعۀ اسلام در هند نقش مؤثری داشتند و دانشمندان زیادی در این دوره از ایران به هند كوچ كردند كه باعث رونق مدارس و مساجد شدند. غوریان ابتدا بر مذهب كرامیه بودد و از دورۀ عیاثالدین با گرایش او به شافعیه پیرو اهل سنت شدند.
تشكیلات اداری آنها مشخص نیست ولی سلطان فرماندۀ كل سپاه و در تمام امور مملكت صاحب اختیار بود. از لحاظ اقتصادی هم به خاطر وجود معادن فلز و تخصص و مهارت آنها در استخراج و ساخت اسلحه و نیز زمینهای كشاورزی و غنائمی كه از هند آمد در رفاه و آسایش بودند و تا مدتها به صادرات اسلحه اقدام میكردند.[۱]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- ابراهیمی، علی، غوریان، پژوهشکدۀ باقرالعلومع
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ پژوهشکدۀ باقرالعلومع با استفاده از منابع زیر:
□ میرخواند، محمدبن خاوند شاهبن محمود، روضةالصفا، جلد هفتم، تهران: اساطیر، چاپ اول - ۱٣٨٠ خ.
□ جوزجانی، منهاجالدین سراج؛ طبقات ناصری، جلد یکم، تهران: دنیای كتاب، ۱٣٦٣ خ.
□ مبین، ابوالحسن؛ سرگذشت غوریان، تهران: مؤسسه فرهنگی اهل قلم، ۱٣٨٢ خ.
□ فروغی ابری، علیاصغر؛ تاریخ غوریان، تهران: سمت، چاپ اول - ۱٣٨۱ خ.
□ شعبانی، رضا؛ گزیدۀ تاریخ ایران، تهران: انتشارات بینالمللی هدی، چاپ اول - ۱٣٨۱ خ.
[برگشت به بالا]