جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۰ دی ۲۶, دوشنبه

آشنا، عزیز

از: دانش‌نامه‌ی آريانا


فهرست مندرجات

[دیپلمات‌های افغان][هنرمندان موسیقی افغانستان]


عزیز آشنا (زادۀ ۱٣۱۹ خ - )، دیپلمات افغان، بازیگر تاتر و از هنرمندان آماتور (ذوقی) رادیو افغانستان بود[۱] که «ارکستر آماتور» را در افغانستان بنیان گذاشت[٢].


[] زندگی‌نامه

عزیز توخی مشهور به عزیز آشنا[٣]، در سال ۱٣۱۹ خورشیدی در محل کلوله پشتۀ شهر کابل به‌دنیا آمد. آموزش دورۀ ابتدایی و متوسطه را در مکتب حبیبیه به پایان رساند. با انتقال پدرش به پلخمری، به همراه خانواده به این شهر رفت و در آنجا به‌عنوان کارگر در کارخانۀ نساجی پلخمری استخدام شد.

پس از آن که پدرش درگذشت، به کابل بازگشت و ضمن اشتغال در ادارات دولتی، تحصیل را در مدرسه شبانه ادامه داد و از مکتب تجارت فارغ‌التحصیل شد.

وی هنوز کودکی بیش نبود که به آوازخوانی و نوازندگی علاقه‌مند شد و در ایام زمستان، زمانی که پدرش در جمع دوستان تنبور می‌نواخت، عزیز به آوازخوانی می‌پرداخت. تنبور را نزد پدر فراگرفت و رفته رفته در نواختن هارمونیه و ماندولین و گیتار کسب تجربه کرد و افزون بر این‌ها، نواختن فلوت (توله) را نیز آموخت[۴]. نخستین‌بار در سال ۱٣٣۹ خورشیدی، با دستۀ ارکستر شماره ٢ به‌صورت زنده در رادیو کابل آواز خواند[۵].

عزیز آشنا با دوستاش سوار بر مرکب. زمانی که علاقه شدیدی به موسیقی و آوازخوانی داشت، از هر فرصتی استفاده میکرد تا به این آرزوی خود برسد

در دورۀ خدمت سربازی، در کنار نوازندگی و آوازخوانی، به بازی در تاتر روی آورد و در سال‌های ۱٣٣۹-۱٣۴۱ خورشیدی، در «کلوپ عسکری» سه نمایشنامه با همکاری مهدی دعاگوی و سید نظیف مروت و دو بازیگر زن به‌نام‌های روح‌افزا و رحیمه اجرا کرد[٦].

عزیز آشنا، آقامحمد کارگر و کبیر هویدا

پس از سربازی، به اجرای آهنگ‌های خود در رادیو کابل پرداخت. اولین آهنگ‌هایی او با «ارکستر کلیوالی» اجرا شد و ترانه‌های "زد ز بی‌رحمی به تیغم، یار، یاری را ببین" و "شکست عهد من و گفت، هرچه بود گذشت" از آثار آن زمان اوست؛ اما فعالیت‌های اصلی هنری‌اش در عرصه‌ی موسیقی با دستۀ «ارکستر آماتور» آغاز شد[٧]. یما ناشر یکمنش، دربارۀ ایجاد «ارکستر آماتور» می‌نویسد:

    آن روزگار رادیو کابل به‌صورت زنده نشرات داشت. عزیز آشنا با سخی‌احمد خاتم در یکی از موسسه‌ها همکار بود. از تصادف روزگار که هر دو علاقمند آوازخوانی نیز بودند. هرگاه که برای خواندن آهنگ تازه مراجعه می‌کردند، در رادیو برای آن‌ها می‌گفتند، بروند هفتۀ دیگر بیایند و هفته دیگر باز این گفته را تکرار می‌کردند.

    باری روانشاد ابراهیم نسیم به آن‌ها گفته بود، بهتر است خود را سرگردان نسازند و دنبال کار دیگری غیر از آوازخوانی بروند. همان روز عزیز آشنا برای سخی‌احمد خاتم گفت، تا او خودش آرکستری نسازد، دوباره به رادیو نخواهد آمد.

    مدتی گذشت تا عبدالجلیل زلاند مدیر کنسرت‌ها شد. او که با آشنا از قبل شناخت داشت از او دعوت کرد به رادیو بیاید. آشنا آنچه را در دل داشت برای او بیان کرد. گفت می‌خواهد خودش آرکستری بسازد که جوانان با آلات موسیقی غربی در آن همکاری کنند و از زلاند تقاضا کرد که برای مشق و تمرین‌شان جای مناسبی تهیه کند.

    زلاند او را با خود نزد حفیظ سحر، معاون رادیو برد و گفت عزیز پیشنهاد جالبی دارد. پیشنهاد او مورد توجۀ سحر واقع شد و همان‌دم با او یکجا نزد عبدالروف بینوا رییس رادیو رفتند. بینوا حمایت خود را از این فکر اعلام کرد و از زلاند خواست امکانات لازم را در اختیار آشنا قرار دهد. اتاق پهلوی دفتر زلاند که در آن فقط یک پیانو بود در اختیار آشنا قرار گرفت. وقتی از دفتر زلاند بیرون می‌شدند در دهلیز با جوان لاغراندام و قدبلندی روبرو شدند. زلاند او را به آشنا معرفی کرد: ظاهرجان!

    ظاهرجان یا همان ظاهر هویدای بعدها، وقتی شنید عزیز آشنا می‌خواهد آرکستری بسازد، اعلام همکاری کرد. برای روز دیگر در همان اتاقی که حالا دیگر در اختیارشان قرار داشت، جمع شدند. عزیز آشنا با آقا محمد کارگر و چترام ساهنی که گاه‌گاه در خانه بزم ساز برپا می‌کردند، آمد. ظاهر هویدا، رحیم جهانی و کبیر هویدا را با خود آورد.

    بدین ترتیب، این شش نفر اولین اعضای آرکستر آماتور بودند که در یکی از روزهای سال ۱۳۴٢ خورشیدی گردهم آمدند. قبل از اجرای اولین کنسرت رادیویی، ماه‌ها تمرین کردند. اولین کنسرت رادیویی آرکستر آماتور برای یک ساعت به‌صورت زنده از رادیو نشر شد. در همان برنامه با عزیزآشنا به‌حیث موسس آرکستر آماتور مصاحبه کردند. بعداً عزیز آشنا، ظاهر هویدا، رحیم جهانی، یونس، ظاهر قیامی و یکی دو هنرمند دیگر هر کدام آهنگ‌های اجرا کردند.

    دو آهنگی که آشنا در آن برنامه اجرا کرده بود یکی آهنگ محلی "جان من ای جانک شیرین من" تصنیف نسیم اسیر و دومی "آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا" شعر شهریار بود. رفته رفته جوانان بسیاری گرد این آرکستر جمع شدند که از آن جمله باید از احمد ظاهر یاد کرد که اولین آهنگ‌های رادیویی خود را با این آرکستر ثبت کرد.

    هم‌چنان احمد ولی با طبله‌نوازی در این آرکستر بود که فعالیت موسیقی را در رادیو آغاز کرد. در مجموع آوازخوانان و نوازندگان زیادی با این آرکستر همکاری داشتند که تعدادی از آن‌ها را نام می‌بریم: مسحور جمال، یونس، حامد شکران، صابر شیرزوی، شیر شرار، ظاهر رفعتی، ظاهر قیامی، اسدالله کوچک، اکبر نایاب، اکبر رامش، حبیب علوی، عبدالله، امین‌الله ندا، ببرک وسا.

    وقتی ابراهیم عباسی رییس رادیو شد، آرکستر آماتور که برای مدتی اجازۀ فعالیت نداشت، دوباره به رادیو راه یافت و جمعه‌ها در یک برنامۀ نیم ساعته، آهنگ‌های تازۀ خود را اجرا می‌کرد. هم‌چنان در فاصلۀ میان اخبار فارسی و پشتو که در آن زمان از اوقات پرشنونده بود، شب‌ها برای پانزده دقیقه نیز آهنگ‌های آرکستر آماتور نشر می‌شد[٨].

آقامحمد کارگر، رحیم جهانی، معلم زبان، چترام ساهنی، کبیر هویدا و عزیز آشنا. اولین کنسرت رادیویی آرکستر آماتور برای یک ساعت به‌صورت زنده از رادیو نشر شد.

در سال ۱۳۴۵ خورشیدی (۱۹٦٦ میلادی) برای تحصیل در رشتۀ موسیقی به اتحاد جماهیر شوروی رفت. اما در آنجا تغییر رشته داد و در انستیتوی تاتر (تیاتر) ماسکو، رشتۀ نقد هنر را به‌پایان برد، سپس در رشتۀ آموزش بازیگری، دکترا به‌دست آورد.

از راست به چپ ظاهر هویدا، عزیز آشنا و ببرک وسا

پس از پایان تحصیل در ماسکو، بین سال‌های ۱۳۵۳-۱۳٦٠ خورشیدی، ابتدا در بخش فرهنگی سفارت افغانستان به‌کار پرداخت و سپس مدت سه سال به‌عنوان دیپلمات در همان‌جا خدمت کرد. از سال ۱۳٦۳ تا ۱۳٦۵ خورشیدی، در دفتر تشریفات وزارت خارجه افغانستان مشغول به‌کار بود.

عزیز آشنا و رحیم جهانی. تشکیل آرکستر آماتور در دهۀ دموکراسی، خبر از ایجاد فضای نو و خواستهای نو می داد. آشنا میگوید: «تشکیل آرکستر آماتور ضرورت زمان بود، اگر ما آن را نمیساختیم، دیگران آن را میساختند»

در سال ۱۳٦٧ خورشیدی، عزیز آشنا به‌همراه بیست نفر دانشجو از دانشگاه کابل و پولی‌تخنیک که برای تحصیل هنر بازیگری به ماسکو فرستاده شدند، به‌عنوان استاد راهنمای آنان و دستیار پروفسور، همسفر شد و تا سال ۱۳٧٢ (پایان تحصیل آن‌ها)، در ماسکو بود[۹].

پس از آن، عزیز آشنا به آلمان رفت و سال‌ها در آلمان می‌زیست. اکنون در امریکا اقامت دارد و امروزه جز در میان دوستان، جای دیگری آواز نمیخواند. گاهی در امریکا و گاهی هم در اروپا بهسر میبرد[۱٠].


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است. تصاویر برگرفته از آلبوم شخصی آقای دکتر عزیز آشنا است.



[] پيوست‌ها

پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- عزیز آشنا، آشنای فراموش‌شده (۱)، سری برنامه‌های تهیه‌شده توسط یما ناشر یکمنش، زیر عنوان «یک پنجه‌ساز، گپی با هنرمند»، دویچه وله: از قلب اروپا: ٠۴/٠۴/٢٠۱۱
[٢]- عزیز آشنا، آشنای فراموش‌شده (٢)، پیشین
[٣]- عزیز توخی زمانی که آوازخوانی در رادیو را آغاز کرد، تصمیم گرفت، عزیز آشنا نامیده شود؛ زیرا می‌دانست که یکی از عموهایش این کار او را تحمل نخواهد کرد و مانع هنر آوازخوانی او خواهد شد.
[۴]- عزیز آشنا، آشنای فراموش‌شده (۱)، پیشین
[۵]- عزیز آشنا، آشنای فراموش‌شده (٢)، پیشین
[٦]- عزیز آشنا، آشنای فراموش‌شده (۱)، پیشین
[٧]- عزیز آشنا، آشنای فراموش‌شده (٢)، پیشین
[٨]- همان‌جا
[۹]- عزیز آشنا، آشنای فراموش‌شده (۱)، پیشین
[۱٠]- عزیز آشنا، آشنای فراموش‌شده (٢)، پیشین



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها

دویچه وله (صدای آلمان)



[] پيوند به بیرون

[1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]