جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۲ بهمن ۱۴, دوشنبه

آلمان، پس از جنگ جهانی دوم

از: دویچه وله فارسی

تاریخ آلمان

از پایان جنگ جهانی دوم تا دموکراسی برلینی

فهرست مندرجات

[قبل][بعد]


جنگ جهانی دوم در آلمان پس از فرو ریختن دیوار برلین و تشکیل مجدد آلمانی یکپارچه، برای دومین بار به پایان رسید. نسل جدید آلمان شادمانی و سربلندی خود را از این که کشورش به دموکراسی پایداری دست یافته، اعلام می‌کند.



[] اشغال و تقسیم

۱۹۴۵ تا ۱۹۴۹ دوره‌ی اشغال آلمان بود. اتحاد شوروی، ایالات متحده‌ی آمریکا، بریتانیا و فرانسه که طبق قرارداد پوتسدام کشور را به چهار منطقه‌ی زیر فرمان خود تقسیم کردند، ابتدا بر آن بودند که پس از نازی‌زدایی و غیرنظامی کردن کشور، آن را دارای یک حاکمیت یکپارچه‌ی دموکراتیک کنند.

اما بر سر این که نازی‌زدایی به چه معناست و منظور از دموکراسی جمهوری خلق است یا جمهوری پارلمانی، اختلاف نظر وجود داشت. جهان پس از جنگ عرصه‌ی رقابت دو قطب آمریکا و شوروی بود و طبعا این صف‌بندی در درجه‌ی اول بازتابش را در آلمان می‌یافت.

نتیجه‌ی رقابت‌ها آن شد که سرانجام در سرزمین آلمان دو دولت آلمانی شکل گرفت. دولت شکل گرفته در شرق که اتکایش به شوروی بود، بر خود «جمهوری دموکراتیک آلمان» نام نهاد و دولت غربی، که به «غرب» متکی بود، «جمهوری فدرال آلمان».

دو منطقه که از ۱۹۴۹ به بعد به صورت دو کشور درآمدند، مسیرهای رشد اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی مختلفی را پیمودند.

در شرق مدل سوسیالیسم روسی پیاده شد، غرب اقتصاد خود را با «بازار آزاد» توصیف می‌کرد و بر آن قید «اجتماعی» نیز می‌افزود، تا آن را از یک سرمایه‌داری بی‌توجه به نابرابری‌های اجتماعی متمایز کند.


[] دو آلمان

«جمهوری فدرال آلمان» در تاریخ ۲۳ مه ۱۹۴۹ در منطقه‌های زیر مدیریت ایالات متحده‌ی آمریکا، بریتانیای کبیر و فرانسه تأسیس شد.

روز تأسیس آن آغاز رسمیت اعتبار قانون اساسی آن است که ابتدا به دلیل تجزیه‌ی کشور یک سرشت‌نامه‌ی سیاسی موقت تلقی می‌شد. جمهوری فدرال مرکز خود را شهر کوچک بُن قرار داد.

تأسیس جمهوری دموکراتیک آلمان ۴ ماه بعد صورت گرفت. بخش شرقی برلین که زیر کنترل شوروی بود، به‌عنوانِ پایتخت این کشور برگزیده شد.


[] دیوار برلین

شکاف میان دو کشور به جایی رسید که آلمان شرقی در سال ۱۹۶۱در مرزهایش با برلین غربی دیوار کشید، دیواری که نزدیکترین مصداق مفهوم رایج دیوار یا پرده‌ی آهنین بود.

یک هدف آلمان شرقی از کشیدن دیوار به دور برلین و کنترل شدید مرزهایش در نقاط دیگر ممانعت از خروج شهروندانش بود.


[] آلمان شرقی

آلمان شرقی که نظام سیاسی آن زیر کنترل حزب متحده‌ی سوسیالیست (SED) قرار داشت، به بلوک شرق به رهبری شوروی پیوست.

آلمان غربی سیاست پیوند قوی با غرب را پیش گرفت؛ به پیمان ناتو ملحق شد و در فرآیندی که منجر به تشکیل اتحادیه‌ی اروپا شد، نقش فعالی ایفا کرد. اقتصاد آلمان غربی به سرعت شکوفا شد.


[] جنبش دانشجویی

آلمان غربی درگیری جدی فکری با تاریخ و به‌ویژه‌ گذشته‌ی نازیستی خود را تازه در دهه‌ی ۱۹۶۰ آغاز کرد. اواخر این دهه سال‌های قیام نسل جوان علیه نسل‌های پیشین بود.

جنبش دانشجویی‌ای که اوج آن سال ۱۹۶۸ بود، فضای سیاسی و فرهنگی کشور را دگرگون کرد. همبسته با این جنبش، جنبش زنان، جنبش صلح و جنبش حفظ محیط زیست رشد کرد.

بسیاری از ذهن‌ها پذیرای اندیشه‌ی انتقادی شدند. این اندیشه چیرگی مکانیکی و اداری بر گذشته را کم‌تأثیر و در عرصه‌ی فرهنگ و منش و روحیه نادرخور و حتا بی‌تأثیرمی‌دانست و خواهان درگیری فکری همه‌جانبه‌ با آن بود.

دموکراسی آلمانی در جریان جنبش شهروندی‌ای که با جنبش دانشجویی آغاز شد، ریشه‌‌ی استواری یافت.


[] جنبش سبزها

نیروی قدرتمند پارلمانتاریسم بن ابتدا حزب‌های محافظه‌کار متحد دموکرات‌مسیحی و سوسیال‌مسیحی (از ایالت «بایرن» یا «باوراریا») بودند. با تغییر روحیه و فرهنگ سیاسی امکان قدرتیابی حزب سوسیال‌دموکرات در ائتلاف با حزب لیبرال (دموکرات‌های آزاد) فراهم شد.

نیروی جوانی که در دهه‌ی ۱۹۷۰ از مبارزه‌ی خارج از پارلمان به مبارزه‌ی پارلمانی پیوست، حزب سبزها بود که در برنامه‌ی خود اولویت را به حفظ محیط زیست و صلح می‌داد.

ورود سبزها به صحنه‌ی پارلمان، مبارزه‌ی سیاسی در نهادهای مرکزی را از صورت خشک و رسمی سنتی آن درآورد؛ زنان و جوانان تأثیرگذاری بیشتری بر فضای سیاسی یافتند.

وحدت مجدد و سرنوشت آلمان شرقی را تحولات موسوم به پرسترویکا در شوروی رقم زد؛ تحولاتی که نخست مقصد اعلام شده‌ی آن نوسازی «سوسیالیسم عملاً موجود» بود.

تظاهرات توده‌ای و به هم خوردن آن نظم جهانی‌ای که بتواند تداوم حیات حکومت «حزب متحد سوسیالیستی» بر آلمان شرقی را تضمین کند، سرانجام منجر به آن شد که جمهوری دموکراتیک آلمان مرزهای خود را به روی جمهوری آلمان فدرال بگشاید. بدین ترتیب وحدت دو آلمان از آرزو به صورت واقعیتی درآمد که بایستی تشریفات خویش را طی کند.

پس از اولین انتخابات آزاد در آلمان شرقی در تاریخ ۱۸ مارس ۱۹۹۰ مذاکرات دو کشور آلمانی برای وحدت آغاز شد. این مذاکرات با همراهی متفقین جنگ جهانی دوم صورت گرفت و از این رو به مذاکرات «دو به علاوه‌ی چهار» شهرت یافت.


[] دموکراسی برلینی

جمهوری دموکراتیک آلمان در تاریخ ۳ اکتبر ۱۹۹۰ منحل شد و رسما به جمهوری فدرال آلمان پیوست و آلمان استقلال کامل خود را بازیافت.

نیروهای متفقین خاک کشور را ترک کردند و نیرویی که از متفقین غربی به جا ماند، زیر پوشش فرماندهی ناتو قرار گرفت. با استقلال کامل آلمان جنگ جهانی دوم پایان دیگری یافت.

پس از وحدت دو آلمان، مجددا برلین پایتخت کشور شد و دموکراسی آلمانی وارد مرحله‌ی برلینی خود گردید.

در این مرحله با کشوری مواجه هستیم که دیگر کمتر زیر فشار میراث گذشته قرار دارد، نسلی در آن کارگردان است که در جنگ شرکت نداشته، شادمانی و سربلندی خود را از این که کشور به دموکراسی پایداری دست یافته اعلام می‌کند و برای آلمان مسئولیت بیشتری در صحنه‌های جهانی خواستار است[۱].


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- از پایان جنگ جهانی دوم تا دموکراسی برلینی، وب‌سایت دویچه وله فارسی



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها

وب‌سایت دویچه وله فارسی