جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۲ بهمن ۱۳, یکشنبه

مبارزات نیروهای ارتش سرخ در افغانستان

از: رادیو صدای روسیه

مبارزات نیروهای ارتش سرخ در افغانستان

فهرست مندرجات

[قبل][بعد]


روابط میان دو کشور شوروی و افغانستان در سالیان متمادی، دستخوش وقایع تلخ و شیرین بسیاری قرار گرفته بود. سیاه‌ترین صفحه از این دفتر مربوط به‌حضور نیروهای شوروی در درگیری‌های داخلی افغانستان از سال ۱۹٧۹ تا ۱۹٨۹ میلادی می‌باشد. اما اگر کمی به گذشته برگردیم خواهیم دید که شوروی اولین کشوری بود که استقلال همسایه‌ی جنوبی خود یعنی افغانستان را از انگلستان، به‌رسمیت شناخت. هم‌چنین افغانستان اولین کشوری بود که روابط دیپلماتیک خود را با شوروی بر اساس یک تفاهم‌نامه‌ی دوستانه، تحکیم نمود. بر اساس این تفاهم‌نامه، امیر و پادشاه افغانستان «امان‌الله خان» از همسایه‌ی شمالی‌اش، حمایت‌های سیاسی و نظامی خوبی دریافت کرد.

امان‌الله خان فردی جوان و پُرانرژی بود که از همان آغاز سال‌های سلطنت، اقدام به ایجاد رفورم و تغییرات اساسی در کشور نمود. از اقدامات مهم وی می‌توان به‌تصویب قانون اساسی اشاره نمود که مربوط به آزادی‌های شهروندی، لغو بردگی و برده‌داری، شکنجه، یکسان بودن تمامی افغان‌ها در برابر قانون، اشاره نمود. ولی با این تفاسیر، در داخل کشور، برخی از اقشار جامعه هیچ علاقه و توجهی به اقدامات و اصلاحات وی نداشته و با او به مقابله پرداختند. بدین ترتیب اولین موج ناآرامی و شورش در شهر «خوست» افغانستان به راه افتاد.

در پاییز سال ۱۹٢۴ میلادی، به‌دستور امان‌الله خان، گروهی از خلبانان نظامی شوروی وارد کابل شدند. دلیل رسمی ورود این خلبانان «تعلیم به خلبانان نوآموز افغانی» اعلام شد. وی در حقیقت، این گروه برای نجات تاج و تخت امیر افغانستان وارد کابل شدند.


[] پارادوکس کمونیستی

در این‌جا یک پارادوکس جالب به‌وجود آمد: «بدین ترتیب که نیروهای کمونیستی شوروی به دفاع از رژیمی پادشاهی پرداختند.»

امان‌الله به کمک نیروهای شوروی توانست شورش‌ها را سرکوب کند. ولی برای چه مدت؟ در پاییز ۱۹٢٨ میلادی، قیام و خیزش‌های جدیدی در افغانستان از سر گرفته شد. امیر در این زمان به شهر قندهار فرار کرد و به‌جای او، یکی از گماشته‌های انگلیس یعنی حبیب‌الله به تاج و تخت رسید. حبیب‌الله به صورت مستقیم از سوی یکی از نیروهای برجسته‌ی ستون پنجم انگلیس یعنی «توماس لورنس» دستور می‌گرفت و کنترل می‌شد. آقای لورنس از قهرمانان جنگ جهانی اول بود که به لقب «لورنس عرب» معروف بود.

اوضاع در مرزهای میان شوروی و افغانستان وخیم شد. طرفداران امیر جدید و جمعی از شورشیان به‌دستور آقای لورنس حملات خونینی و وحشیانه‌ای را به‌سمت شوروی آغاز نموده و بذر نابودی و کشتار را در این سرزمین‌های پاشیدند. شوروی نیز به‌سرعت برای انجام حملات متقابل دست به کار شد. در آن زمان آقای نبی‌خان سفیر افغانستان در شوروی به آقای استالین پیشنهاد داد با کمک به طرفداران امان‌الله خان، حبیب‌الله غاصب را سرنگون کنند. پس از مذاکرات و رایزنی‌های بسیار، سرانجام رهبر اتحاد جماهیر شوروی راضی به انجام این کار شد. حضور و پیشروی سربازان شوروی به‌خاک افغانستان کاملاً محرمانه و در سکوت کامل انجام شد.

در ۵ آپریل ۱۹٢۹، نزدیک به ٢ هزار سرباز سواره‌ی شوروی با لباس‌های نظامی افغانستان، از مرز این کشور عبور کردند. فرماندهی این گردان را آقای «رغیب بی - ترک» رهبری می‌نمود. نام واقعی وی «ویتالی پریماکوف» رایزن نظامی شوروی در افغانستان بود. در اوایل درگیری‌ها، ارتش شوروی با معضل و مقاومتی جدی روبه‌رو نشد و درگیری‌های واقعی تنها در زمانی آغاز شد که بزرگ‌ترین شهر شمالی افغانستان یعنی مزار شریف سقوط کرد. این درگیری‌ها ماجراهای عجیبی نیز به همراه داشته است.


[] نیروهای خودی یا نیروهای غیرخودی؟

سفیر شوروی در مزار شریف در تلگرافی به مسکواعلام کرد: «نیروهای ما در افغانستان پاک فراموش کرده‌اند که باید نقش نیروهای افغانی را بازی کنند. آن‌ها به همه چیز بی‌توجهی کرده و هم‌چون یک سرباز روس رفتار می‌کنند.»

هم‌چنین فرمانده‌ی گروه اعظامی شوروی نیز با ابراز عدم خرسندی اعلام کرد: «عملات افتضاح پیش می‌رود. به نیروها دستور داده شد تا به زبان روسی سخن نگویند، ولی پس از فتح مزار شریف، در همه جای شهر جملاتی به زبان روسی شنیده می‌شود.»

با این تفاسیر، این تنها معضل و مشکل ارتش اعزامی شوروی نبود. در مذاکراتی که در مسکو انجام شد، طرفداران امان‌الله خان اعلام کردند که باید در افغانستان پیشروی کرد و هزاران نفر از داوطلبان افغانستان نیز در مرز به کمک نیروهای شوروی خواهند آمد. ولی در عمل تنها ۵٠٠ نفر برای کمک به نیروهای شوروی داوطلب شدند. به‌همین دلیل شوروی مجبور شد که یک گردان پشتیبان به افغانستان اعزام نماید. پس از درگیری‌های متوالی، نیروهای آقای پریماکوف توانستند شهرهای بلخ و تاشقورغان را فتح کنند. در همین لحظه بود که خبر ناخوشایندی به گوش شوروی رسید: «امان‌الله خان بدون هیچ دلیلی، درگیری با مزدوران را متوقف کرده و به اروپا فرار کرده است.»

در چنین شرایطی، درگیری‌های ارتش شوروی نیز بی‌معنا شد. آقای پریماکوف نیز از مسکو، دستور عقب‌نشینی‌های نیروهای خود را دریافت کرده و به شوروی بازگشت. به‌همراه نیروهای گردان پریماکوف، طرفداران امان‌الله نیز افغانستان را ترک کردند.

اتحاد جماهیر شوروی به تمامی جانبازان و رزمندگان این جنگ، مدال‌های افتخار و جوایز فراوانی اعطا نمود. این افتخارات رسماً با نام «مدال افتخار به‌خاطر نابودی راهزنان و نیروهای مخرب در جنوب ترکستان» اعطا شدند. در سال ۱۹٣٠ میلادی، رژیم حبیب‌الله سرنگون شده و حکومت در دستان «امیر محمدنادرخان» قرار گرفت. وی روابط خوب و سازنده‌ای را با شوروی آغاز نمود و بدین ترتیب بود که هر دو کشور تصمیم گرفتند تمامی وقایع تلخ گذشته و حملات ارتش سرخ را به‌باد فراموشی بسپارند[۱].


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- مبارزات نیروهای ارتش سرخ در افغانستان، رادیو صدای روسیه: بیست‌وچهارم اکتبر ٢٠۱٣ - پنج شنبه دوم آبان ۱٣۹٢



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها

وب‌سایت رادیو صدای روسیه