|
مریم نمازی
فهرست مندرجات
[جنبش زنان] [برهنگی]
مریم نمازی (زادۀ ۱٣۴۵ خ - )، فعال سیاسی سکولار ایرانی در عرصههایی حقوق بشر، حقوق زنان و حقوق پناهندگان، و مبارز ضد جمهوری اسلامی و اسلام سیاسی است. وی در حال حاضر مسئولیت کمیته مسلمانان سابق هلند را بر عهده دارد.
▲ | زندگینامه |
مریم نمازی، در سال ۱٣۴۵ خورشیدی (۱۹٦٦ میلادی)، در تهران زاده شد. پس از انقلاب اسلامی ایران، در سال ۱٣۵۹ خورشیدی (۱۹٨٠ میلادی)، همراه با خانواده ایران را ترک گفت و به هند رفت و در آنجا آموزش دید. سپس، عازم انگلستان و آمریکا شد و در ۱٧ سالگی به تحصیلات خود ادامه داد و موفق به دریافت مدرک در رشته روابط بینالمللی گردید.
او نخستینبار، کار خود را با پناهندگان اتیوپی در سودان آغاز کرد. پس از کودتای اسلامی، در آن کشور، در سال ۱۹۹۱ میلادی، به آمریکا بازگشت و کمیتهی کمکهای بشردوستانه به پناهندگان ایرانی (CHAIR) را بنیاد گذاشت.
در سال ۱۹۹۴، نمازی در اردوگاههای پناهندگان ایرانی در ترکیه مشغول بهکار شد و از وضع پناهجویان، یک فیلم مستند تهیه کرد. سپس، وی بهعنوان مدیر اجرایی فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی، با شاخههای در بیش از بیست کشور جهان، برگزیده شد. او، در حال حاضر، عضو حزب کمونیست کارگری ایران است و با کمیته بینالمللی علیه سنگسار همکاری دارد. افزون بر این، عضو کنونی شورای مرکزی سازمان آزادی زن و از برنامهسازان تلویزیون کانال جدید است که بهعنوان مسئول و مجری برنامهٔ دو زبانه فارسی و انگلیسی «نان و گل سرخ» در این تلویزیون، با فعالان سیاسی و اجتماعی برجسته همچون تسلیمه نسرین، ریچارد داوکینز، پیزی مایرز و اینا شوچنکو رهبر فمن مصاحبه کرده است. او، سردبیر کنونی نشریه «بریفینگ»، ارگان انگلیسی حککا (حزب کمونیست کارگری ایران)، نیز است.
او پس از ماجرای کاریکاتورهای محمد به همراه یازده نفر دیگر همچون سلمان رشدی، تسلیمه نسرین و آیان هیرسی علی بیانیهای بهنام «بیانیه: علیه توتالیتریسم نوین» را انتشار داد که در آن نسبت به ظهور اسلامیسم بهعنوان یک «توتالیتریسم نوین» هشدار داده شده بود.
نمازی، در ۸ اکتبر ۲۰۰۵ موفق به دریافت جایزهٔ «سکولاریست سال» از «انجمن ملی سکولار» انگلستان شد. نیک کوهن، مقالهای بهنام «نبرد یک زن» را در مورد او در نشریه آبزرور انگلستان منتشر کرد و نوشت: «مریم نمازی تجسم فاصله، میان لیبرالهای شرمنده و خواستاران حقیقی برابری، است.»
روز هشتم مارس سال ۲۰۱۴، مریم نمازی همراه با چند زن ترک، ایرانی و عرب، برهنه در مقابل موزه «لوور» پاریس ظاهر شدند و با نوشتن شعارهایی بر بدن و در دست گرفتن پرچم کشورهای خود، نسبت به نابرابریهای میان زن و مرد اعتراض کردند. او خود در رابطه با «اعتراض برهنگی» میگوید:
- من زنی ۴٧ ساله و آتئیست هستم که چندین دهه فعال حقوق پناهندگی، حقوق زنان و حقوق مدنی بودهام در این زمینه در راس چند انجیاو و کمپینهای فراوانی بودهام. همینطور برنده جایزه سکولاریست سال در سال ۲۰۰۵ شدم.
مدتی است که فعال «اعتراض برهنگی» هستم. دو سال پیش هم تقویم «انقلابیون برهنه» را منتشر کردم که از علیا ماجده حمایت کنم. خیلی خوشحال شدم که امسال در برنامه اعتراضی ما در مقابل موزه لور، عالیه از مصر و امینه از فمنهای سابق تونس که بهخاطر عریانشدن در کشورش تهدید شده بود با من بودند.
البته این اعتراض ربطی به گروه فمنها نداشت. یک سری از افراد مانند عالیه و امنیه قبلاً عضو فمن بودهاند. من به همراه این دو خانم و سولماز وکیلپور که آتیست بودیم این برنامه را با پیشنهاد مشترک خودمان برپا کردیم. خانم مریم راسل نیز شرکت کردند که ایشان خودشان را همچنان مسلمان میدانند.
در جلوی موزه لوور مردم بسیار با سوت و دستزدن ما را تشویق میکردند. اما واکنش پلیس خشن بود. اول ما را محاصره کردند، بعد به رسانهها و مردم گفتند دیگر عکس نگیرید و سپس مارا هل دادند و به اینطرف آنطرف کشیدند و بهصورت جدا جدا داخل ماشینهایی انداختند و به مرکز پلیس بردند و چند ساعتی بعد آزاد کردند.
به نظرم این اقدام ما اهمیت زیادی دارد چون اسلام سیاسی میخواهد زنها را محو کند، نمیخواهد زنها حرف بزنند، میخواهند زنها همه به زیر چادر و برقع بروند.
البته این نکته ناگفته نماند که من بین مسلمانان و اسلام سیاسی فرق میگذارم. بهنظرم مسلمانانی هم هستند که مدافع حقوق زنان هستند، پدر و مادر من مذهبی هستند اما انسانهای خوبی هستند. همانطور که مسلمان خوب داریم، آتیست بد هم داریم. مشکل من اسلامی سیاسی است. مذهب امری شخصی است اما وقتی وارد آموزش و پرورش و سیاست میشود، مشکلساز میشود.
البته همانطور که گفتم من آتئیست هستم و اساسا با مذهب چه اسلام و چه هر مذهب دیگری مشکل دارم.
نکته جالب در مورد اعتراض برهنگی این است که همانطور که برای بسیاری خشم برانگیز است اما از سوی دیگر بسیاری را نیز خوشحال میکند. آدمهایی هستند که از زنها خوششان نمیآید و یا به حقوق آنها اعتنایی ندارند اما واضح نیست، در واکنش به اعتراض برهنگی تنفرشان واضح میشود. در واقع اعتراض برهنگی شوونیستها را از مخفیگاهشان بیرون میکشد.
البته این امکان وجود دارد که فردی طرفدار حقوق زنان باشد و فردی پیشرویی باشد اما با شکل اعتراض ما مشکل داشته باشد. اما بحث من این است که خیلی از کارهایی که در تاریخ انجام شده، تابوشکن بوده و برای بسیار ناراحتکننده بوده است. در طول تاریخ همیشه جنبشهایی تغییر واقعی ایجاد کردند که تاکتیکهای رادیکال بهکار بردند و در زمانشان ناهنجار شناخته شدند.
در این چند سالی که در زمینه اعتراض برهنگی فعال هستم در ابتدا از میزان حمایت تعجب کردم. انتظار آن همه حمایت را نداشتم. نکته مهم این است که بسیاری از انسانها به سطحی از برهنگی که فیلمها و عکسها و ... واکنشی نشان نمیدهند. اما وقتی برهنگی پشتش فکر و هدف میرود به آن واکنش نشان میدهند.
اعتراض برهنگی از نظر من هم میخواهد بگوید که عریانشدن برای زنان یک حق است چرا که بدن انسان عیب نیست منفور نیست. بدن من ناموس پدر و شوهر و ملت و کشورم نیست.
از سوی دیگر، اعتراض توسط برهنگی، بهعنوان یک شیوه برای جلب توجه و رساندن پیام به دیگران از آن استفاده میشود. در واقع اعتراضی است برای مواجهه با جریان ضد زنی که آن را سنگسار میکند، میگوید تو نصف مردی و میخواهد او را محو کند. اعتراض برهنگی مقابله با توحش است.
خیلیها در ایران، خاورمیانه و افریقای شمالی جانشان از وضعیت، از قوانین مذهبی و شریعت به تنگ آمده میخواهند که زندگی آزاد و برابری داشته باشند. اما امکان اعتراض ندارند زمانی که ما تقویم عریانی را منتشر کردیم بسیاری از ایران با چهرههای پوشانده تصاویر خودشان را برای ما ارسال کردند.
حق عریانشدن یعنی اینکه من را بهعنوان یک انسان ببینید. این برمیگردد به اساس زن بودن، به اساس برابری زن و مرد که حتی در خود غرب هم با آن مشکل وجود دارد. مثلاً یک مرد میتواند با بالا تنه لخت برود در ساحل من بهعنوان زن نمیتوانم. اینکه زن را بهعنوان یک انسان و جدا از تنش نگاه کنن و حقوق برابر با مرد داشته باشد مسئلهای است که مبتلا به یک زن کارگر تا طبقات دیگر هم میشود. اساساً سرکوب زنان بر میگردد به بدن آنها، جداسازی حجاب و ... دیگر ما اعتراضمان به این است.
برخی میگویند که این شیوه اعتراضی ما به بهانهای برای سرکوب بیشتر فعالان زن در ایران بدل میشود، من چند دهه است که فعال سیاسی هستم. بچه نیستم. به اعدامها اعتراض کنی، اعدامها بیشتر میشود، علیه سنگسار اقدام کنی، سنگسارها بیشتر میشود، به حجاب اعتراض کنی، فشار برای حجاب بیشتر میشود. جنایتها و اقدامات مرتکبین آن را نباید به گردن من که معترض هستم انداخت. مسوولیت این اقدامات با کسانی است که دست به آن میزنند. شاید از تاکتیک مبارزاتی من خوشتان نمیآیند اما باید بگویم از ابتدای تاریخ تمام کسانی که برای حقشان مبارزه میکردند کسانی بودهاند که از تاکتیکهای مبارزاتی آنها خوششان نمیآمده است.
از نظر من اعتراض برهنگی آنتیتز فرهنگ جمهوری اسلامی است. اگر کسانی هستند که خوششان نمیآیند تعداد بسیار زیادی هم هستند که خوششان میآید. من هم همه را نمایندگی نمیکنم. هر کسی بخشی از جامعه را نمایندگی میکند. کسانی که از اعتراض برهنگی دفاع میکنند بخش پیشرو جنبش رهایی زن هستند و به نظر من هر سال این مسئله نرمالتر بهنظر خواهد آمد.
▲ | نگارخانه |
[▲] يادداشتها
[▲] پيوستها
...
[▲] پینوشتها
...
[▲] جُستارهای وابسته
□
□
□
[▲] سرچشمهها
□
□
□
□
[▲] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]
ردهها: │ زندگینامهها │ فعالان جنبش زنان