|
عملکرد تولید مثلی و هورمونی مردان
دائرةالمعارف بدن انسان
عملکرد تولید مثلی مرد را میتوان به سه دستهی اصلی تقسیم کرد:
- اسپرماتوژنز (spermatogenesis) که به معنای تولید اسپرم است،
- انجام عمل جنسی مرد٬
- تنظیم عملکرد تولید مثلی مرد با هورمونهای مختلف.
در کنار عملکرد تولید مثلی، باید از اثرات هورمونهای جنسی مرد بر اندامهای فرعی جنسی، متابولیسم سلولی، رشد و سایر عملکردهای بدن هم نام برد.
نمودار هیپوفیز بیضه
▲ | آناتومی فیزیولوژیک اندامهای جنسی مرد |
بیضه از حداکثر ۹٠٠ لولهی پیچدار منیساز (seminiferous tubules) تشکیل شده که در آنها اسپرم ساخته میشود و طول متوسط هر یک از آنها بیش از ٠،۵ متر است. سپس اسپرم به اپیدیدیم (epididymis) تخلیه میگردد که آن نیز لولهای پیچدار بهطول حدود ٦ متر است. اپیدیدیم به مجرای دفران (vas deferens) منتهی میشود و مجرای دفران درست پیش از ورود به غدهی پروستات (prostate gland) متسع میگردد و آمپول مجرای دفران را میسازد.
در هر طرف پروستات یک کیسهی منی (seminal vesicle) وجود دارد که به انتهای پروستاتی آمپول باز میشود. محتویات هم آمپول و هم کیسهی منی وارد مجرای انزالی (ejaculatory duct) میگردد که با گذر از تنهی غدهی پروستات، به پیشابراه (اورترای) داخلی (internal urethra) تخلیه میشود. مجرای پروستاتی (prostatic ducts) هم از غدهی پروستات به مجرای انزالی و از آنجا به پیشابراهی پروستاتی تخلیه میگردد.
و بالاخره، اورترا آخرین حلقهی ارتباطی بیضه با خارج است. اورترا دارای موکوسی است که از تعداد زیادی غدهی ریز اورترال (urethral glands) در تمام طول آن ترشح میشود و به میزان بیشتری هم از غدد بولبواورترال (bulbourethral) یا غدد کوپر (Cowper’s glands) دو طرف در نزدیک مبدا اورترا ترشح میگردد.
▲ | اسپرماتوژنز |
هنگام تشکیل رویان، سلولهای زایای بدوی (primordial germ cell) بهدرون بیضهها مهاجرت میکنند و سلولهای زایای نابالغی بهنام اسپرماتوگونی (spermatogonia) را میسازند. سطوح داخلی لولههای منی ساز (seminiferous tubule) پوشیده از اسپرماتوگونیها هستند که در ٢ تا ٣ لایه قرار گرفتهاند. آنها از زمان بلوغ پیوسته تکثیر میتوزی میشوند تا تعدادشان کم نشود و بخشی از آنها طی مراحل مشخص تکاملی تمایز مییابد و اسپرم را میسازد.
▲ | مراحل اسپرماتوژنز |
اسپرماتوژنز در خلال زندگی فعال جنسی بر اثر تحریک هورمونهای گنادوتروپیک هیپوفیز قدامی در تمام لولههای منیساز انجام میشود. اسپرماتوژنز بهطور متوسط از ۱٣ سالگی شروع میگردد و در تمام طول بقیهی عمر ادامه مییابد ولی در پیری بهشدت کم میشود.
در نخستین مرحله از اسپرماتوژنز، اسپرماتوگونیها در میان سلولهای سرتولی (Sertoli cells) رو به لومن مرکزی لولهی منیساز مهاجرت میکنند. سلولهای سرتولی بزرگ هستند و بستههای سیتوپلاسمی لبریزی دارند که از لایههای سلولی اسپرماتوگونیهای در حال تکامل تا لومن مرکزی لوله را فراگرفتهاند.
▲ | میوز |
هر اسپرماتوگونی که از سد میگذرد و وارد لایهی سلولهای سرتولی میشود، بهتدریج تغییر شکل مییابد و بزرگ میشود تا اسپرماتوسیت بزرگ اولیه (primary spermatocyte) را بسازد. هریک از اینها تقسیم میوزی میشود و دو اسپرماتوسیت ثانویه (secondary spermatocyte) میسازد. اینها هم پس از دو سه روز تقسیم میشوند و اسپرماتیدها (spermatid) را میسازند که نهایتاً بهصورت اسپرماتوزوییدها (spermatozoon) یا اسپرم در میآیند.
طی مرحلهی تغییر از اسپرماتوسیت به اسپرماتید، ۴٦ کروموزوم (٢٣ جفت کروموزوم) اسپرماتوسیت تقسیم میشوند بهطوری که ٢٣ کروموزوم بهیک اسپرماتید میروند و ٢٣ تای دیگر بهاسپرماتید دوم میروند. واضح است که با این کار، ژنهای کروموزومی هم تقسیم میشوند بهطوری که نیمی از خصوصیات ژنتیکی جنین آینده از پدر تامین میشود و نیم دیگر از اووسیت حاصل از مادر. دورهی اسپرماتوژنز از سلول زایا تا اسپرم کلاً ٧۴ روز طول میکشد.
▲ | کروموزومهای جنسی |
یک جفت از ٢٣ جفت کروموزوم هر اسپرماتوگونی حاصل اطلاعات ژنتیکی مربوط بهتعیین جنس فرزند حاصل است. این جفت از یک کروموزوم X که بهآن کروموزوم زنانه (female chromosome) میگویند و یک کروموزوم Y که کروموزوم مردانه (male chromosome) نام دارد تشکیل شده است. در جریان تقسیم میوز، کروموزوم مردانهی Y بهیک اسپرماتید میرود و آن را بهصورت اسپرم مردانه در میآورد و کروموزوم زنانهی X بهاسپرماتید دیگر میرود و آن را اسپرم زنانه میسازد. جنس فرزند حاصل بسته بهآن است که تخمک با کدام یک از این دو نوع اسپرم بارور شود.
▲ | تشکیل اسپرم |
در آغاز که اسپرماتیدها ساخته میشوند، هنوز دارای خصوصیات معمول سلولهای اپیتلیویید هستند. ولی هر اسپرماتید طی مدت کوتاهی شروع بهدرازشدن میکند و بهاسپرماتوزویید تبدیل میشود که از یک سر (head) و یک دم (tail) تشکیل شده است. سر متشکل از هستهی متراکم سلول است که پیرامون سطح آن را لایهی نازکی از سیتوپلاسم و غشای سلول فراگرفته است. یک کلاهک ضخیم موسوم بهآکروزوم (acrosome) بر روی سطح خارجی دو سوم قدامی سر قرار دارد که عمدتا از دستگاه گلژی بهوجود آمده است. این کلاهک محتوی تعدادی آنزیم مشابه آنزیمهای لیزوزومهای سلول معمولی است از جمله هیالورونیداز که میتواند فیلامانهای پروتئوگلیکان بافتها را هضم کند و آنزیمهای پروتئولیتیک قوی که میتوانند پروتئینها را هضم نمایند. این آنزیمها نقش مهمی در توان اسپرم برای ورود بهتخمک و لقاح آن دارند.
دم اسپرم موسوم به فلاژل (flagellum) دارای سه جز اصلی است:
- ۱- یک اسکلت مرکزی متشکل از ۱۱ میکروتوبول که بهمجموعهی آنها آکسونم میگویند.
٢- یک غشای سلولی نازک که آکسونم را میپوشاند
٣- مجموعهای از میتوکندریهای پیرامون آکسونم در بخش پروگزیمال دم (موسوم بهتنهی دم) .
حرکت دم بهجلو و عقب (حرکت فلاژلی) تحرک اسپرم را فراهم میسازد. این حرکت حاصل لغزش ریتمیک طولی بین توبولهای قدامی و خلفی تشکیل دهندهی آکسونم است. انرژی این روند را ATP ساخته شده در میتوکندریهای تنهی دم فراهم میکنند.
اسپرمهای طبیعی با سرعت یک تا چهار میلیمتر بر دقیقه در محیط مایع حرکت میکنند. این تحرک بهآنها اجازه میدهد تا در جستجوی تخمک در دستگاه تناسلی زن پیش روند.
▲ | عوامل هورمونی محرک اسپرماتوژنز |
چند هورمون در اسپرماتوژنز نقش اساسی دارند. برخی از آنها از این قرارند:
- ۱- تستوسترون: که از سلولهای لیدیگ (Leydig cells) در میان بافت بیضه ترشح میشود، برای رشد و تقسیم سلولهای زایای بیضه در مرحلهی اول ساخت اسپرم ضروری است.
٢- هورمون زردساز (LH): که از غدهی هیپوفیز قدامی ترشح میشود، سلولهای لیدیگ را وادار بهترشح تستوسترون میکند.
٣- هورمون محرک فولیکول (FSH): که آن هم از غدهی هیپوفیز قدامی ترشح میشود، سلولهای سرتولی را تحریک میکند، تبدیل اسپرماتیدها بهاسپرم (روند اسپرمیوژنز) بدون این تحریک رخ نخواهد داد.
۴- استروژنها: که بر اثر تحریک سلولهای سرتولی با FSH از تستوسترون ساخته میشوند، احتمالا برای اسپرمیوژنز لازم هستند.
۵- هورمون رشد: و نیز بیشتر هورمونهای دیگر برای کنترل اعمال متابولیک زمینهای در بیضهها لازم است. هورمون رشد اختصاصا باعث پیشرفت تقسیم اولیهی خود اسپرماتوگونیها میشود ؛ در غیاب آن (مثلا در کوتولههای هیپوفیزی) اسپرماتوژنز بهشدت ناقص است یا اصلا وجود ندارد و بنابراین، شخص نابارور است.
▲ | بلوغ اسپرم در اپیدیدیم |
اسپرم پس از ساختهشدن در لولههای منیساز به چند روز وقت برای عبور از اپیدیدیم شش متری نیاز دارد. اسپرم برداشته شده از لولههای منیساز یا قسمتهای اولیهی اپیدیدیم بیتحرک است و قدرت بارورسازی تخمک را ندارد. اما اسپرم پس از ۱٨ تا ٢۴ ساعت ماندن در اپیدیدیم، قدرت تحرک را مییابد گرچه چند پروتئین بازدارنده در مایع اپیدیدیم وجود دارند که تا پس از انزال مانع از تحرک نهایی آن میشوند.
▲ | ذخیرهسازی اسپرم در بیضهها |
بیضههای بالغین جوان روزانه حدود ۱٢٠ میلیون اسپرم تولید میکنند. مقدار کمی از آنها میتواند در اپیدیدیم ذخیره شوند ولی بیشتر آنها در مجرای دفران ذخیره میشوند. آنها حداقل بهمدت یک ماه میتوانند ذخیره شوند و باروری خود را حفظ کنند. مواد بازدارندهی متعددی که در ترشحات مجاری وجود دارند اسپرمها را در تمام طول این مدت بهحال شدیدا سرکوب شده و غیر فعال نگه میدارند. اما در صورت فعالیت جنسی و انزالهای زیاد ممکن است ذخیرهسازی بیش از چند روز طول نکشد.
اسپرمها پس از انزال متحرک میشوند و طی روندی بهنام بلوغ (maturation) قدرت بارورسازی تخمک را مییابند. سلولهای سرتولی و اپیتلیوم اپیدیدیم مایع مغذی خاصی ترشح میکنند که همراه اسپرم خارج میشود. این مایع حاوی هورمونها از جمله تستوسترون و استروژنها، آنزیمها و عناصر غذایی خاص لازم برای بلوغ اسپرم است.
اسپرم طبیعی متحرک و بارور قادر است با حرکت فلاژلی خود با سرعت ۱ تا ۴ میلی متر در دقیقه در محیط مایع حرکت کند. فعالیت اسپرم در محیط خنثی و مختصر قلیایی (نظیر آنچه در منی انزالی وجود دارد) تا حدود زیادی تقویت میشود و در محیط مختصر اسیدی تا حدود زیادی تضعیف میگردد. محیط شدیدا اسیدی میتواند سبب مرگ سریع اسپرم شود.
فعالیت اسپرم با افزایش دما بهشدت زیاد میشود ولی میزان متابولیسم آن هم بالا میرود و طول عمر اسپرم را تا حد چشمگیری کوتاه میسازد. اسپرم میتواند چندین هفته در مجاری تناسلی بیضهها بهحالت سرکوب شده زنده بماند در حالی که طول عمر اسپرم انزالی در دستگاه تناسلی زن تنها ۱ تا ٢ روز است.
▲ | کیسههای منی |
هر کیسهی منی نوعی لولهی پیچ و خم دار و حفره حفره است که یک اپیتلیوم ترشحی آن را میپوشاند. این اپیتلیوم یک مادهی شبه موکوس ترشح میکند که سرشار از فروکتوز، اسید سیتریک و سایر عناصر غذایی بههمراه مقدار زیادی پروستاگلاندین و فیبرینوژن میباشد. در جریان روند تخلیه (emission) و انزال (ejaculation) و مدت کوتاهی پس از تخلیه محتویات مجرای دفران بهمجرای انزالی، هرکیسهی منی محتویات خود را بهدرون مجرای انزالی میریزد. بدین ترتیب حجم منی انزالی تا حدود زیادی افزایش مییابد. فروکتوز و سایر مواد موجود در مایع کیسهی منی هم تا زمانی که یکی از اسپرمها تخمک را بارور کند، ارزش غذایی چشمگیری برای اسپرم انزالی دارند.
معتقدند که پروتاگلاندینها از دو طریق بهبارورسازی کمک میکنند:
- ۱- با ایجاد واکنش با موکوس سرویکس زن بهمنظور پذیراتر کردن آن برای حرکت اسپرم،
٢- احتمالا با ایجاد انقباضات دودی معکوس در رحم و لولههای فالوپ بهمنظور رساندن اسپرم انزالی بهتخمدانها (چند اسپرم ظرف پنج دقیقه بهانتهای بالایی لولههای فالوپ میرسند.
▲ | غدهی پروستات |
غدهی پروستات یک مایع شیری رقیق ترشح میکند که محتوی کلسیم، یون سیترات، یون فسفات، نوعی آنزیم لخته کننده و یک پروفیبرینولیزین است. کپسول غدهی پروستات در جریان تخلیهی منی همزمان با انقباضات مجرای دفران منقبض میشود بهطوری که مایع شیری و رقیق غدهی پروستات حجم منی را زیادتر میکند. ماهیت مختصر قلیایی مایع پروستاتی ممکن است برای بارورسازی موفق تخمک کاملاً مهم باشد، زیرا مایع مجرای دفران بهعلت وجود اسید سیتریک و محصولات نهایی متابولیسم اسپرم نسبتا اسیدی است و در نتیجه بهمهار باروری اسپرم کمک میکند. ترشحات واژن زن هم اسیدی هستند (با PH معادل ٣،۵ تا ۴،٠) . تا زمانی که PH مایعات اطراف تا حدود ٦ الی ٦،۵ بالا نرود، اسپرم بهاندازهی مطلوب تحرک نمییابد. در نتیجه احتمال آن است که مایع مختصر قلیایی پروستاتی طی انزال به خنثیسازی اسیدیتهی این مایعات دیگر کمک کند و بدین ترتیب تحرک و باروری اسپرم را افزایش دهد.
▲ | منی |
منی (semen) که در جریان عمل جنسی مرد انزال مییابد، از مایع و اسپرم آمده از مجرای دفران (حدود ۱٠ درصد از کل)، مایع آمده از کیسههای منی (حدود ٦٠ درصد)، مایع آمده از غدهی پروستات (حدود ٣٠ درصد)، و مقدار کمی از ترشحات غدد موکوسی بهویژه غدد بولبواورترال تشکیل شده است. لذا بخش عمدهی منی را مایع کیسهی منی تشکیل میدهد که آخرین مایع انزال یابنده است و برای شستن اسپرم مجاری انزالی و اورترا بهکار میرود.
میانگین PH مایع مخلوط منی حدود ٧.۵ است زیرا خاصیت قلیایی مایع پروستاتی بیش از آن است که با اسیدیتهی خفیف سایر اجزای منی کاملاً خنثی شود. مایع پروستاتی بهمنی ظاهری شیری میدهد و مایع کیسههای منی و غدد موکوسی بهآن قوام موکویید (شبه موکوس) میبخشد. همچنین آنزیم لخته کنندهی مایع پروستاتی باعث میشود فیبرینوژن مایع کیسهی منی، لختهی فیبرینی ضعیف بسازد که منی را در اعماق واژن (محل قرارگیری سرویکس رحم) نگه دارد. سپس پروفیبرینولیزین پروستاتی به فیبرینولیزین تبدیل میشود و لخته را طی ۱۵ تا ٣٠ دقیقه حل میکند. اسپرم در دقایق اولیه پس از انزال نسبتاً بیتحرک میماند که احتمالاً بهدلیل ویسکوزیتهی لخته است. همزمان با حل شدن لخته، تحرک اسپرم هم بسیار زیاد میشود. اگرچه اسپرم میتواند چندین هفته در مجاری تناسلی مرد زنده بماند ولی بهمحض آن که با منی انزال یابد حداکثر طول عمر آن در دمای بدن ٢۴ تا ۴٨ ساعت است. اما منی را در دماهای پایین تر بهمدت چند هفته میتوان نگه داشت و در صورتی که آن را در دماهای کمتر از منفی ۱٠٠ درجهی سانتیگراد منجمد کنند، اسپرم میتواند سالها زنده بماند.
تنها یک اسپرم وارد اووسیت میشود. علت آن که با وجود تعداد زیاد اسپرمهای موجود فقط یکی وارد اووسیت میگردد، کاملاً معلوم نیست، ولی یونهای کلسیم ظرف چند دقیقه پس از شروع نفوذ اسپرم اول در ناحیهی شفاف تخمک، از غشای اووسیت میگذرند و باعث میشوند اووسیت چندین گرانول قشری را با اگزوسیتوز بهدرون فضای دور زرده ای (perivitelline) آزاد نماید. این گرانولها موادی دارند که در تمام قسمتهای ناحیهی شفاف نفوذ میکنند و مانع از اتصال اسپرمهای دیگر میشوند و حتی باعث جداشدن هر اسپرمی که قبلا شروع بهاتصال کرده میگردند. لذا تقریبا هیچگاه بیش از یک اسپرم در جریان بارورسازی وارد اووسیت نمیشود.
▲ | اسپرماتوژنز غیرطبیعی و باروری مرد |
شماری از بیماریها میتوانند اپیتلیوم لولههای منیساز را تخریب کنند. مثلاً ارکیت یا التهاب بیضه (orchitis) دو طرفه ناشی از اوریون در برخی از مبتلایان مذکر باعث عقیمی میشود. بسیاری از پسران شیرخوار نیز هنگام تولد دچار دژنرسانس اپیتلیوم لولههای منیساز هستند که بر اثر تنگیهای مجاری تناسلی یا سایر اختلالات بهوجود میآیند. و بالاخره علت دیگر عقیمی (sterility) که معمولاً گذرا میباشد، دمای زیاد بیضهها است.
▲ | اثر دما بر اسپرماتوژنز |
افزایش دمای بیضهها میتواند جلوی اسپرماتوژنز را بگیرد، زیرا باعث دژنرسانس اکثر سلولهای لولههای منیساز بهجز اسپرماتوگونیها میشود. اغلب گفته میشود که علت قرار داشتن بیضهها در اسکروتوم آویزان این است که دمای این غدد در حدی پایین تر از دمای داخلی بدن حفظ شود گرچه معمولا فقط ٢ درجهی سانتیگراد از دمای داخلی بدن کمتر است. رفلکسهای اسکروتال در روزهای سرد باعث انقباض عضلات اسکروتوم میشوند و بدین وسیله بیضهها بهبدن نزدیک میگردند تا این اختلاف ٢ درجهای حفظ شود. لذا اسکروتوم بهعنوان نوعی مکانیسم خنک کننده برای بیضهها عمل میکند (البته خنکسازی کنترل شده) و بدون آن اسپرماتوژنز در هوای داغ ناقص خواهد بود.
▲ | اثر تعداد اسپرمها بر باروری |
مقدار معمول منی که در هر مقاربت انزال مییابد بهطور متوسط حدود ٣،۵ میلی لیتر است و در هر میلی لیتر منی بهطور میانگین حدود ۱٢٠ میلیون اسپرم وجود دارد گرچه این رقم در مردان طبیعی میتواند از ٣۵ تا ٢٠٠ میلیون متغیر باشد. بهعبارت دیگر معمولاً بهطور متوسط جمعاً ۴٠٠ میلیون اسپرم در چند میلی لیتر مایع هر نوبت انزال وجود دارد. اگر تعداد اسپرمهای موجود در هر میلی لیتر کمتر از حدود ٢٠ میلیون باشد، شخص احتمال دارد نابارور باشد. بنابراین، اگرچه برای بارورسازی تخمک تنها بهیک اسپرم نیاز است، ولی بهدلایلی که کاملاً معلوم نیستند، انزال باید حاوی تعداد انبوهی اسپرم باشد تا یکی از آنها تخمک را بارور کند.
▲ | اثر مورفولوژی و تحرک اسپرم بر باروری |
گاهی مردی به تعداد طبیعی اسپرم دارد ولی نابارور است. در اینگونه موارد گاه دیده میشود که تا نیمی از اسپرمها از نظر فیزیکی غیر طبیعی هستند، ٢ تا سر دارند، شکل سر آنها غیر طبیعی است، یا دم غیر طبیعی دارند، گاهی هم اسپرمها از نظر ساختمانی ظاهر طبیعی هستند ولی بهدلایل نامعلوم کاملاً یا نسبتاً بیحرکت هستند. هرگاه اکثر اسپرمها از نظر مورفولوژیک غیر طبیعی باشند یا بیحرکت باشند، گرچه بقیهی اسپرمها طبیعی بهنظر برسند احتمال دارد شخص نابارور باشد.
▲ | عمل جنسی مرد |
رفتار جنسی در مردان، معمولاً به شکل آمیزش جنسی، خودارضایی، نعوظ و انزال تبارز میکند.
▲ | محرک نورونی انجام عمل جنسی مرد |
مهمترین منبع پیامهای عصبی حسی برای شروع عمل جنسی مرد، سر آلت (glans penis) است. سر آلت دارای نوعی دستگاه حسی بسیار حساس (اندامک انتهایی) end organ system است که نوع خاصی از حس موسوم بهحس جنسی (sexual sensation) را بهدستگاه اعصاب مرکزی میفرستد. اثر ماساژی مقاربت بر سر آلت باعث تحریک اندامکهای انتهایی حسی میشود و پیامهای جنسی از طریق عصب پودندال و سپس شبکهی ساکرال (خاجی) وارد بخش ساکرال نخاع میشوند و بالاخره در نخاع بالا میروند تا بهنواحی نامعلومی از مغز برسند.
ایمپالسهایی هم ممکن است از نواحی اطراف آلت بهنخاع بروند که بهتحریک عمل جنسی کمک نمایند. مثلاً تحریک اپیتلیوم مقعد، اسکروتوم و ساختمانهای پرینه عموما میتواند باعث ارسال پیامهایی بهنخاع شود که بر حس جنسی میافزایند. حسی جنسی حتی میتواند از ساختمانهای داخلی مانند مناطقی از اورترا، مثانه، پروستات، کیسههای منی، بیضهها و مجرای دفران نشات بگیرد. درواقع یکی از علل رانش جنسی (sexual drive)، پرشدن اندامهای جنسی از ترشحات است. گاهی عفونت و التهاب خفیف این اندامهای جنسی باعث رانش تقریبا مداوم جنسی میشود. داروهای آفرودیزیاک (aphrodisiac drugs) همچون کانتاریدین باعث آزردگی مخاط مثانه و اورترا، از جمله القای التهاب و احتقان عروقی میشوند.
▲ | عنصر روانی تحریک جنسی مرد |
تحریکات مناسب روانی میتوانند توان شخص را برای انجام عمل جنسی تا حدود زیادی تقویت کنند. پرداختن بهافکار جنسی یا حتی خواب دیدن آنکه فرد در حال انجام عمل جنسی است بهتنهایی میتواند باعث وقوع عمل جنسی مرد شود و بهانزال ختم گردد. در واقع، بسیاری از مردان در برخی از مراحل حیات جنسی خود بهویژه طی نوجوانی دچار تخلیههای شبانه (nocturnal emissions) هنگام رویا میشوند.
▲ | انسجام عمل جنسی مرد در نخاع |
اگرچه معمولاً عوامل روانی بخش مهمی از عمل جنسی را تشکیل میدهند و میتوانند آن را شروع یا مهار کنند، ولی احتمالا عملکرد مغز برای انجام آن لازم نیست، زیرا پس از قطع نخاع در بالای ناحیهی کمری در برخی حیوانات و گاه در انسان، تحریک مناسب تناسلی میتواند باعث انزال شود. بنابراین عمل جنسی مرد ناشی از مکانیسمهای رفلکسی غریزی است که در نخاع ساکرال و کمری انسجام مییابند و آنها را میتوان با تحریک روانی از سوی مغز یا تحریک واقعی جنسی از اندامهای جنسی شروع کرد ولی معمولاً این دو توام باهم هستند.
▲ | مراحل عمل جنسی مرد |
مراحل عمل جنسی در مردان، شامل فرایند تحریک جنسی، نعوذ آلت، تخلیه و انزال است. مردان سریعتر از زنان تحریک میشوند و تحریک آنها فقط به یک جرقه ذهنی نیاز دارد. مردان قادر هستند با یک فکر گذرای چند ثانیهای به تحریک کامل دست یابند (چه بسا مردانی هستند که بلافاصله بعد از تحریک ذهنی طی چند ثانیه دچار انزال میشوند). همچنین، عواملی نظیر طرز صحبت کردن، نوع پوشش (حتی گاهی رنگ لباس) نوع راه رفتن زنان، بازی کردنها و ناز کردنها آنان در فرایند این جرقه ذهنی موثر است.
نعوذ آلت – نقش اعصاب پاراسمپاتیک |
نخستین اثر تحریک جنسی مرد نعوذ آلت (penile erection) است که میزان آن با میزان تحریک، چه روانی و چه فیزیکی تناسب دارد. نعوظ بر اثر پیامهای پاراسمپاتیکی ایجاد میشود که از طریق اعصاب لگنی از بخش ساکرال نخاع بهآلت (پنیس) میروند. معتقدند که این فیبرهای عصبی پاراسمپاتیک برخلاف بیشتر فیبرهای پاراسمپاتیک دیگر علاوه بر استیل کولین، اکسید نیتریک (nitric oxide) و یا پپتید رودهای موثر بر عروق (VIP) ترشح میکنند. اکسید نیتریک آنزیم گوانیلیل سیکلاز را فعال میکند و باعث افزایش ساخت گوانوزین مونوفسفات حلقوی (cGMP) میشود. cGMP هم بهخصوص شرایین آلت و نیز شبکهی ترابکولار فیبرهای عضلهی صاف را در بافت نعوظی اجسام غاری (corpora cavernosa) و جسم اسفنجی (corpus spongiosum) در تنهی آلت منبسط میکند. جریان خون آلت با اتساع عضلات صاف عروقی افزایش مییابد و موجب آزادی اکسید نیتریک از سلولهای اندوتلیال عروق و اتساع بیشتر عروق میگردد.
این بافت نعوظی آلت چیزی جز سینوزوییدهای بزرگ غاری (کاورنو) نیست؛ این سینوزوییدها در حالت طبیعی نسبتاً خالی از خون هستند ولی در صورتی که خون شریانی بهسرعت و تحت فشار بهدرون آنها جریان یابد و همزمان جریان خون وریدی نسبتا مسدود گردد، بهشدت متسع میشوند. همچنین پیرامون اجسام نعوظی بهویژه دو جسم غاری را یک پوشش محکم فیبری فراگرفته است، لذا فشار زیاد درون سینوزوییدها باعث چنان اتساعی در بافت نعوظی میشود که آن را سخت و طویل میسازد. این پدیده را نعوظ میگویند.
روانسازی بر عهدهی پاراسمپاتیک است |
در جریان تحریک جنسی، پیامهای پاراسمپاتیکی علاوه بر پیشبرد نعوظ باعث ترشح موکوس از غدد اورترال و بولبواورترال هم میشوند. موکوس در جریان مقاربت (intercourse) در اورترا جریان مییابد تا بهلغزندگی مسیر آلت کمک کند.
تخلیه و انزال بر عهدهی اعصاب سمپاتیک است |
عمل جنسی مرد با تخلیه و انزال بهاوج خود میرسد. زمانی که تحریک جنسی بهنهایت برسد، مراکز رفلکسی نخاع شروع بهارسال ایمپالسهای سمپاتیکی از سطح T-۱٢ تا L-٢ میکنند که از طریق شبکههای هیپوگاستریک و لگنی اعصاب سمپاتیک بهاندامهای تناسلی میروند و تخلیه را که پیش درآمد انزال است آغاز میکنند.
شروع تخلیه با انقباض مجرای دفران و آمپول است که اسپرم را بهدرون اورترای داخلی میراند. سپس انقباضات پوشش عضلانی غدهی پروستات و نهایتا انقباض کیسههای منی باعث بیرون ریختن مایع پروستاتی و مایع کیسهی منی و جلو راندن اسپرم میگردد. تمام این مایعات در اورترای داخلی با موکوسی که از قبل بهوسیلهی غدد بولبواورترال ترشح شده مخلوط میشوند و منی را میسازند. بهروندی که تا این لحظه انجام شده تخلیه میگویند.
همزمان با پرشدن اورترای داخلی از منی، یک رشته پیامهای حسی برانگیخته میشوند که از طریق اعصاب پودندال بهنواحی ساکرال نخاع میروند و احساس پری ناگهانی اندامهای تناسلی داخلی را بهفرد میدهند. این پیامهای حسی باعث تحریک بیشتر انقباضات ریتمیک اندامهای تناسلی داخلی هم میشوند و عضلات ایسکیوکاورنوز و بولبوکاورنوز را که قاعدهی بافتهای نعوظی آلت را میفشارند منقبض میکنند. مجموعهی این اثرات سبب افزایشهای ریتمیک و مواج فشار در بافت نعوظی آلت و مجاری تناسلی و اورترا میگردد و بدین ترتیب منی از اورترا بهبیرون انزال مییابد. این روند نهایی را انزال میگویند. همزمان انقباضات ریتمیک عضلات لگن و حتی برخی از عضلات تنه باعث حرکات ارضا کنندهی لگن و آلت میشود که این نیز بهپیش راندن منی در عمیق ترین تورفتگیهای واژن و شاید حتی کمی بهدرون گردن رحم کمک میکند.
به کل دورهی تخلیه و انزال، ارگاسم مرد (male orgasm) میگویند. برانگیختگی جنسی مرد در پایان ارگاسم ظرف ۱ تا ٢ دقیقه تقریبا بهکلی از بین میرود و نعوظ متوقف میشود ؛ این روند را فرونشست (resolution) میگویند.
[▲] يادداشتها[▲] پینوشتها
اسماعیلی ،امیرحسین، اعمال تولید مثلی و هورمونی مردان Reproductive and Hormonal Functions of Male، دایرةالمعارف بدن انسان
[▲] جُستارهای وابسته
□
[▲] سرچشمهها
□ وبگاه دایرةالمعارف بدن انسان