|
گنجینهی جیحون
فهرست مندرجات
- پیشینهی تاریخی
- آثار بهجا مانده و قدمت آنها
- نگارخانه
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
جیحون باستانشناسی تاجیکستان
گنجینهی جیحون یا گنجینهی آمودریا (به انگلیسی: The Oxus Treasure)، مجموعهی اشیای طلایی و نقرهای و سکههای باستانی است که مهمترین ذخیرهی فلزکاری از دورههای مختلف آشوری، مادی، هخامنشی و یونانی بهشمار میآید. این گنجینهی کمنظیر، در سال ۱٨٧٧ میلادی در حوالی آمودریا که افغانستان را از تاجیکستان امروزی در آسیای مرکزی جدا میکند، بهدست آمده است. بخش بیشتری این آثار باستانی، در در «موزهی ویکتوریا و آلبرت» و «موزهی بریتانیا» و بخش اندک آن در «موزهی ارمیتاژ سنپترزبورگ» قرار دارد.
▲ | پیشینهی تاریخی |
مجموعهی اشیا و سکههای زرین و سیمین مشهور به گنجینهی جیحون، در سال ۱٨٧٧ میلادی در ساحل شمالی آمودریا کشف شد؛ اما تقریباً سه سال بعد، یعنی در سال ۱٨٨٠، گم شد و فقط بهطور اتفاقی در یک پیشامد فوقالعاده غریب دوباره بهدست آمد. بنا به گفتهی «اُ. م. دالتون» که راهنمای مربوط به گنجینه را برای اولینبار بهطور دقیق نوشت و منتشر کرد، در مه ۱٨٨٠، سه بازرگان اهل بخارا که این گنج (آثار باستانی) را از اهالی روستای محل خریداری کرده و هنگامیکه همراه گنجینه از کابل بهطرف پیشاور در حرکت بودند، در شرق کابل مورد حمله و تهاجم افراد قبایل محلی قرار میگیرند. راهزنان تاجران را دستگیر کرده و گنجینه را بهدست میآورند؛ اما خدمتکار آنها توانست فرار کند و خبر را به اردوی سروان «ف. س. برتون» که یک افسر سیاسی بریتانیا در افغانستان بود، برساند. برتون با دو نگهبان به راه افتاد و اندکی پیش از نیمه شب در یک غار با راهزنان، در حالیکه مشغول تقسیم غنایم بودند، روبهرو شد. طی یک درگیری که بین آنان رخ داد، چهار نفر راهزن زخمی میشوند و گنجینه بهدست افسر انگلیسی میافتد؛ البته گفته میشود که آنها قبلاً بر سر تقسیم غنایم نزاع کرده بودند و گنجینه را در نتیجه مذاکرات به برتون تسلیم کردند. روز بعد برتون با تهدید و توسل به زور، راهزنان را وادار کرد که باقیماندهی گنجینه را هم تحویل دهند. به این ترتیب سه چهارم گنجینه به تاجران باز گردانده شد و آنها برای سپاسگزاری از برتون اجازه دادند که یک بازوبند طلایی را بخرد که بعداً بهدست موزهی «ویکتوریا و آلبرت» رسید.
بازرگانان به سفر خود به سوی پیشاور ادامه دادند و سرانجام گنجینه را در «راولپندی» به فروش رساندند. گنجینه در آنجا بهتدریج توسط ژنرال «سر الکساندر کانینگهام» سرپرست کل بررسی باستانشناختی هند، از دلالان بهدست آمد. «کانینگهام» به نوبهی خود، قطعات را به «سر اگوستوس ولاستون فرانکس» فروخت، و او، در سال ۱٨۹٧ میلادی هنگام مرگ، آنها را به موزهی بریتانیا اهدا کرد.
در مورد منشأ گنجینهی جیحون نظرات سردرگمی وجود دارد. «کانینگهام» که چند مقاله دربارهی این گنجینه نوشت، در قدیمیترین گزارشهای خود گفته است «گنجینه نزدیک «تخت کواد»، که یک محل عبور کشتی در کرانهی شمالی آمودریا، مقابل خلم (اکنون تاشقرغان) در فاصلهی دو روز از قندوز، یافت شدهاند. قطعات در اطراف در شنهای رودخانه پراکنده بود.» با این حال، او در آخرین مقالهای که نوشت، ترجیح داد که منشأ گنجینه را «قبادیان» (اکنون موسوم به میکویانآباد یا ناصرخسرو)، روستای بزرگی در فاصلهی کمتر از ۵٠ کیلومتری شمال رود جیحون، در کرانهی شاخهای آن، بهنام «رود کافرنگان» در نظر بگیرد.
اگرچه احتمال زیاد دارد که گنجینه در کرانههای آمودریا یافت شده باشد، زیرا که «ا. و. زیمال»، دانشمند اهل شوروی سابق، گزارشهای روسی آن زمان را مورد استناد قرار داده است که در آنها به نظر میرسد که تخت کواد، محل یافتشدن گنجینه باشد. بهگفتهی زیمال، خرابههای آنجا یک کیلومترمربع را در بر میگیرد که حدود یک چهارم آن را رودخانه شسته و از میان برده است.
«تخت کواد»، در واقع، یکی از دو قلعهی نظامی مهم در ساحل شمالی آمودریا است که از معبر کشتیها حفاظت میکرد. قلعهی دیگر «تخت سنگان» (تخت سنگی) است که در آنجا یک هیأت اعزامی شوروی، یک معبد که در پیرامون آن انبارهای راهرو مانند پر از اشیای گرانبها قرار دارد را پیدا کرد. بیشتر این اشیا متعلق به دوران «هلنی» هستند. اما در میان آنها چند اثر باستانی، مانند یک نیام عاج که به زیبایی تزیین شده، برای یک اکیناکس یا شمشیر کوتاه، از دورهی هخامنشی نیز دیده میشود. «تخت کواد»، در شمال رود جیحون، هرچند دور از تخت جمشید واقع بود، بهعنوان والینشین سُغد، همچنان در داخل شاهنشاهی هخامنشی قرار داشت. در حالی که باختر در سمت جنوب آن بود.
▲ | آثار بهجا مانده و قدمت آنها |
گنجینهی جیحون یا گنج آمودریا، که بین سالهای ۱۸۷۷ تا ۱۸۸۰ میلادی در منطقهی تخت کواد که توسط جویندگان گنج در نزدیکی آمودریا پیدا شد، رویهمرفته، شامل ۱۷۰ اثر باستانی است که بیشتر آنها از طلا یا نقره و اغلب مربوط به قرون پنجم و چهارم پیش از میلاد میباشند. با این وجود، پارهای از آثار ممکن است قدیمیتر و دستکم متعلق به قرن سوم پیش از میلاد و یا متأخرتر باشند.
با فقدان هرگونه گزارش دست اول دربارهای کشف این گنجینه، هرگز نمیتوان مطمین بود که همهی اشیا با همدیگر در یک نقطهی واحد یافت شده باشند. امکان دارد، قطعاتی نیز در طول سفر بازرگانان از تخت کواد به راولپندی به گنجینه افزوده شده، یا به احتمال بیشتر، ممکن است دلالان در راولپندی آن را با قطعاتی از نقاط دیگر تکمیل کرده باشند. حتی مدارکی وجود دارد مینی بر اینکه در راولپندی برخی قطعات جعلی، مربوط به گنجینه قلمداد شدند؛ اما تا جاییکه آشکار است، همه قطعاتی که اکنون در موزهی بریتانیا قرار دارند، قابل اعتمادند.
بههر حال، اشیای باشکوه بسیاری در گنجینهی جیحون وجود دارد که یکی از قدیمیترین و یکی از باشکوهترین این آثار، یک نیام طلا برای یک شمشیر کوتاه است. طلای نازکی که در ابتدا روی مادهی دیگری همچون چوب یا چرم بود، با صحنههای نشاندهندهی شکار یک شیر برجسته شده است. این صحنههای شکار، یادآور نقش برجستههای آشوری از دوران آشوربنیپال (٦٦٨-٦٢٧ ق.م) میباشند و سوارکاران اگرچه شلوارهای به سبک ایرانی پوشیدهاند، اما دارای کلاههای هستند که بیشباهت به کلاههای شاهان آشوری نیستند.
در زمرهی معروفترین اشیای این گنجینه، یک جفت بازوبند طلا با انتهاهایی به شکل های شاخدار است که در ابتدا شیشه و سنگهای رنگین در آنها نشانده شده بود. همچنین شماری دستبند دیگر با سر حیوانات از طلا و نقره در گنجینه قرار دارند.
بازوبند طلا گنجینهی جیحون با نقش شیردال ساخت سدهی چهارم یا پنجم پیش از میلاد که در تاجیکستان کشف شده است. این اثر بخشی از گنجینهی آمودریا، مهمترین مجموعهی طلا و نقرهی بهجا مانده از دورهی هخامنشی، است که اکنون در موزیم انگلیس قرار دارد. این دستبند یا بازوبند که عرض آن ۱۱٫۵۷ و ارتفاع آن ۱۲٫۸ سانتیمتر است، یک قطعهی مشابه نیز دارد که در موزهی ویکتوریا و آلبرت لندن نگهداری میشود. این دستبند، مشابه به دستبندهایی است که بهعنوان هدیه به تخت جمشید آورده میشده و در نقش برجستههای مراسم که در دیوارهای تخت جمشید به تصویر کشیده شده است نیز بهچشم میخورد. بر اساس نوشتههای گزنفون، نویسندهی یونانی (متولد حدود ۴۳۰ پیش از میلاد)، بازوبند از جمله اشیایی بوده که بهعنوان هدیهی افتخار در دستگاه حکومتی هخامنشی بهکار میرفته. بخشهای توخالی که در حلقهی این بازوبند و در بالهای شیردالها بهچشم میخورد، قبلاً با شیشه یا سنگهای گرانبها پُر بوده که به مرور زمان کنده شدهاند.
اما بزرگترین جز مجزای گنجینه، شماری در حدود پنجاه صفحهی طلایی نازک بهترتیب اندازه از کمتر ٣ سانتیمتر تا تقریباً ٢٠ سانتیمتر است. این صفحهها دارای طرحهایی قلمزدهشده از شکلهای انسانی هستند و برخی بسیار بیظرافت و ناهنجار نقش شدهاند، چنانکه نشان از صفت بومی و غیرحرفهای دارند. بسیاری از شکلها جامهی مادی پوشیدهاند. یعنی کلاهی با لبههای آویخته روی گوش و محافظ گردن، شلوار و یک پیراهن آستینبلند دارای کمربند. گاه این جامه همراه با یک شمشیر کوتاه است و چندنفر بالاپوش دارا آستین بلند پوشیدهاند. چند تن بَرسَم (دستهی چوبها) را حمل میکنند که موجب ابراز این نظریه شده است که آنها و شاید بقیه که جامهی مادی دارند، کاهن میباشند. البته این حقیقت که افراد جامهی مادی پوشیدهاند، به این معنا نیست که صفحهها مربوط به دورهی ماد یا ماقبل هخامنشی میباشند، زیرا که جامهی مادی در دورای هخامنشی و بعد از آن هم وسیعاً متداول بود و منحصر به مادیها نبود. حقیقتاً منظور از این صفحهها دانسته نیست، اما یک احتمال این است که آنها ممکن است صفحههای نذری در نظر گرفته شده برای یک معبد یا یک زیارتگاه باشند.
یکی از مهمترین قطعات دیگر این گنجینه، یک ارابه بهصورت کوچک است که با چهار اسب یا یابوی تاتو کشیده میشود. در این ارابه، یک ارابهران و یک مسافر نشسته، قرار دارد که باز هر دو جامهی مادی در بر دارند، چنانکه دو مجسمه کوچک طلایی جدا ایستاده دارای جامهی مادی هستند.
ارابهای گنج جیحون، ساخته شده از زر در موزه بریتانیا نگهداری میشود. این ارابه، بهطول ۱۸.۸سانتیمتر، از آثار بهجا مانده از دوره هخامنشی است که در تاجیکستان پیدا شده است. هر دو فرد درون ارابه لباس مادها را به تن دارند. هر دو دارای کلاه و آستینهای چسبیده هستند. در درون ارابه جایگاه نشستنی برای شخصی که جامه بلندتری به تن دارد، تهیه شده. در جلوی ارابه که شکل ذوزنقه دارد (بهصورت ناآشنایی بخش بالایی طولانیتر از بخش پایینی است)، صورتی از نقشهای مصری بهچشم میخورد. اسبها کوچک هستند (سایز Pony) و در کل تنها ۹ عدد از پاهای آنها سالم مانده است. این ارابه شباهت زیادی به ارابه داریوش، که در مهرهای نگهداری شده در موزه بریتانیاست، دارد.
در میان این اشیای، یک مجسمهی بزرگ نقرهای و تمامقد از یک جوان برهنه دیده میشود که کلایی به سبک پارسی بر سر دارد؛ اما برهنگی او نشاندهندهی تأثیر سبک یونانی است. یک سر بزرگ طلایی یک پسر، بدون کلاه است؛ اما تأثیر یونانی در آن وضوح کمتری دارد و ممکن است محصول محلی باشد.
سمت راست: مجسمهی بزرگ نقرهای و تمامقد مربوط به یک جوان برهنه است که کلاهی ایرانی بهسر دارد؛ ولی برهنگی او مشابه سبک یونانی است.
سمت چپ: سردیس طلایی یک پسر است؛ این سردیس به بلندی ۱۱٫۳ سانتیمتر متعلق به گنجینهی آمودریا از دورهی هخامنشی است. این اثر که جنس آن طلاست در تخت کواد (قباد) تاجیکستان بافته شده و اکنون در موزه ی بریتانیا نگهداری میشود. البته این سردیس ممکن است که یک تولید محلی باشد. این اثر صورت جوان بدون ریشی را نشان میدهد که گوشهایش نیز (برای گوشواره) سوراخ شده بوده. ممکن است این سردیس بخشی از مجسمهای باشد که جنس دیگری مانند چوب داشته است.
ظروف گنجینهی جیحون عبارتند از: یک جام طلایی نیمکرهای؛ یک کاسهی نقره با گل آرایشی در مرکز و گلبرگهای منشعبشده؛ یک کوزهی طلا با دستهای که در انتهای آن یک سر شیر قرار دارد؛ یک کاسهی طلایی دارای فرورفتگی میانی با یک باریکهی افقی دارای طرحهای از شیرهای برجستهشده در زیر؛ و یک دستهی نقرهای ظرف که بهشکل یک بزکوهی در حال جهش قالبریزی شده است؛ همچنین صفحههای طلایی مدوری وجود دارند که شاید پوشش زیورها بودهاند؛ چند مهر استوانهای؛ و تعدادی انگشتر خاتم با طرحهای حکاکیشده روی نگین.
بهعلاوه در حدود ۱۵٠٠ سکه از ابتدا با گنجینه همراه بودند. آنها همانند اشیا، در راولپندی خریده شدند و در آن زمان گفته شد که مربوط گنجینهاند. برخی از دانشمندان به پذیرش سکهها بهعنوان یک جزی مکمل ذخیره بیمیل بودهاند، اما هنگامی که گفته شده است که همهی اجزا همراه هم یافت شدهاند، رد کردن سکهها و پذیرفتن اشیا بهعنوان یک مجموعهی واحد، غیرمنطقی بهنظر میرسد. بعضی سکهها را کانینگهام بهدست آورد، و پارهای را ا. گرانت، سرمهندس و مدیر راهآهن هند خریداری کرد، و بقیه بدون ترتیب پراکنده شدند. در حال حاضر، بزرگترین مجموعه در موزهی بریتانیا قرار دارد و تعداد کمتری در موزهی دولتی ارمیتاژ در سنپترزبورگ موجودند.
بیشتر آثار این گنجینه نمایانگر آنچه که «سبک درباری هخامنشی» نامیده میشود، هستند. این سبک، که یک سبک قراردادی یافتشده در سراسر شاهنشاهی هخامنشی بوده، مشخصهی دورهی هخامنشی بهشمار میرفته است. اما عناصر دیگری نیز در این مجموعه وجود دارند، که برخی از آنها تحت تاثیر سبک یونانی و اندکی نیز فرآوردهی صرفاً محلی و ناب میباشند[]. یک اثر تزیینی بسیار جالب بهشکل یک هیولای شاخدار و بالدار و یک جفت دستبند بهشکل سر یک حیوان خیالی، نمونههایی از «سبک هنری حیوانات» مانند «سبک استپهای جنوب روسیه» هستند.[]
دربارهی اینکه گنجینهی آمودریا دقیقاً چه بوده است، جان کریتس مینویسد: «به بیشترین احتمال، آن دفینهی از اشیا، دارای ارزش مادی [مانند پول رایج دوران] بود. در خاورمیانهی باستان سنت طولانی از کاربرد فلز گرانبها، طلا و بهخصوص نقره، به هدف مبادله وجود داشته است. فلز دارای قدرت خریداری معادل با وزن آن بود و کاربرد آن بهعنوان پول، حتی پس از معمولشدن سکه ادامه یافت. مدارکی از این عمل، متغلق به نیمهی قرن پنجم پیش از میلاد، در تخت جمشید وجود دارد که در آنها پرداختها به مقادیر نقره بیان شدهاند.
بخشی از گنجینهی جیحون عبارت است از مجموعهای از اشیای طلایی و نقرهای که برخی از آنها ناقص شدهاند [یعنی آسیب دیدهاند]، و بخشی دیگر عبارت است از شماری از سکهها که با تعیین گنجینه بهعنوان ذخیره (دفینه) منطبق است. دیگر ذخیرههای تقریباً همزمان عبارتند از ذخیرهی نقرهی مربوط به «نوشیجان» و دفینهی «چمن حضوری» از کابل، شامل سکههای نقرهی شِمشی ِ خمیده و مصنوعات یکشکل یونانی و هخامنشی که احتمالاً در اواسط قرن چهارم پیش از میلاد دفن شدند.»
با قبول اینکه گنجینهی آمودریا، در حقیقت یک دفینه بوده است، این پرسش بهمیان میآید که آنها در چه زمانی دفن شدهاند؟ جان کریتس میافزاید: «در اینجا مدارک سکهشناختی فاقد ارزشاند. تاریخ سکهها از اوایل قرن پنجم تا اوایل قرن دوم پیش از میلاد را در بر گرفته است و آنها شامل سکههای یونانی قارهای، هخامنشی و هلنی میباشند.»
زیمال ابراز عقیده کرده است که متأخرترین سکهها دارای ویژگیهای متفاوت با بقیه هستند و احتمالاً در راولپندی اضافه شدهاند. او بر این باور است که متأخرترین سکههایی که قطعاً مربوط به گنجینهاند، از زمان سلطنت اوتیدموس اول، شاه باختر (حدود ٢٣۵-٢٠٠ ق.م) میباشند.
بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که گنجینهی جیحون، مقارن پایان قرن سوم پیش از میلاد دفن شده باشد؛ اما با وجود این، دانسته نیست که چه کسی و چرا آن را پنهان کرده، و یا در آغاز تحت چه شرایطی گردآوری شده است.
▲ | نگارخانه |
[▲] يادداشتها
[▲] پيوستها
...
[▲] پینوشتها
Takht-I Kuwad, Tadjikistan
[▲] جُستارهای وابسته
□
□
□
[▲] سرچشمهها
□
□
□
□
[▲] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]
ردهها: │ باستانشناسی │ باستانشناسی تاجیکستان │ آثار باستانی تاجیکستان