|
غلاماحمد رحمانی
فهرست مندرجات
چهرههای سیاسی افغان تاریخ مشروطیت در افغانستان
غلاماحمد رحمانی (زادۀ ۱٨۹٦ م - درگذشتۀ ١٩٦٩ م)، یکی از روشنفکران و مشروطهخواهان و از هواداران شاه امانالله بود.
▲ | زندگینامه |
غلاماحمد رحمانی، در ژانویه ۱٨۹٦ میلادی، در کراچی زاده شد. عبدالرحمان پدر رحمانی و عبدالحبيب عموی وی، از فرزندان سردار عبدالوهابخان امینالمکاتیب و از جمله افراد منور و ترقیخوا بودند که مدتی را در تبعید سیاسی در خارج از کشور گذارنیده و پس از آنکه به کابل باز گشتند، در جنبش مشروطهخواهی نخست دست داشتند.
غلاماحمد رحمانی، در ٩ سالگی به افغانستان برگشت و وارد مکتب حبیبیه شد. پس از آن، در اکادمی حربی تحصیل کرد و زمانیکه سردار عبدالوهابخان، پدربزرگ او، بهعنوان نائبالحکومهی هرات انجام وظیفه میکرد، رحمانی در سال ١٩٢٢ برای تحصیلات عالی به کشور شوروی فرستاده شد. عبدالحی حبیبی مینویسد:
- «غلاماحمد رحمانی از جوانان تندرو عصر امانی بود که برای تحصيل به اتحاد شوروی فرستاده شد. او در آنجا زبان روسی را ياد گرفت و با خانم روسی ازدواج کرد و از اينرو او را در کابل «احمد روس» میگفتند.»
در سال ١٩٢۴، احمد رحمانی دوباره به کابل باز گشت و بهعنوان سکرتر (منشی، دبیر یا کارمندی که مستقیماً با رئیس کار میکند و در جریان تمام کارهای اداری او قرار دارد) در سفارت افغانی مقیم شهر انقره (آنکارا)، پایتخت کشور ترکیه، استخدام شد. در سال ١٩٢٨، هنگامی که غلامنبیخان چرخی مقام سفیر افغانستان در مسکو را داشت، رحمانی در سفارت افغانی مقیم مسکو بهعنوان دبیر گماشته شد و در سال ١٩٣٠، به کابل باز گشت، اما زن و فرزند خود را در مسکو گذاشت. پس از آن، در سال ١٩٣٢، بهحکم نادر شاه زندانی گردید و در شمار شخصیتهای دیگری که بعداً از سوی نادرشاه کشته شدند، قرار داشت.
گفته میشود وقتیکه احمد رحمانی، حکم اعدام خود را از زبان نادرشاه شنید، بهرسم پوزشطلبی این رباعی را از دفتر رباعیات خیام، بهحضور نادر شاه قرائت کرد و بهسبب آن حکم اعدام وی به حبس ابد تبدیل گردید:
و آنکس که گنه نکرده، چون زیست بگو؟
مـن بـد کنــــــم و تـو بـد مـکافــاتدهــی
پس فــــرق میـان من و تو چیسـت بگو؟
به نوشتهی لطیف ناظمی، «خاستگاه اجتماعی رحمانی طبقهی زبرين جامعه بود، اما او بهرغم آن، با دولتمردان همتبار خويش سر ناسازگاری گرفت و از همينرو، بهترین سالهای جوانی را پشت ميلههای زندان گذراند». او هفده سال در زندان ارگ زندانی بود که به گفتهی خالد صدیق چرخی، «مدت پنج سال آنرا در حالت تجرید و کوتهقفلی و زولانه بهسر برد.» عبدالحی حبیبی میافزاید:
- «احمد در سال ۱٣٠٨ خورشیدی، به اتهام مخالفت با سياست انگليس و تمايل شديدش به رژيم ساقطشدۀ امانی برای مدتهای طولانی در محابس کابل زندانی ماند و چون در حدود ۱٣٢۵ خورشیدی از زندان بر آمد در کابل وفات يافت»
پس از آنکه جنگ دوم جهانی به پایان رسید، بنا بر فیصلهی ملل متحد، در سال ١٣٢۵ خورشیدی (١٩۴٦ میلادی)، احمد رحمانی در جمع دیگر زندانیان سیاسی از حبس رها گردید و زمانیکه جنبش سوم مشروطیت و حزب وطن روی کار آمد، وی به آن پیوست و یک تن از اعضای فعال حزب وطن شد.
احمد رحمانی، که با همهی رنج و شکنجهی مستدام زندان، هرگز دست از پايداری در راه مشروطيت، آزادی و آرمانهای جنبش مدرن دههی امانی، برنداشت، سر انجام، در سال ١٩٦٩ میلادی، در اثر بیماری سرطان معده، درگذشت.
[▲] يادداشتها
[▲] پيوستها
...
[▲] پینوشتها
...
...
[▲] جُستارهای وابسته
□
□
□
[▲] سرچشمهها
□
□
□
□
[▲] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]
ردهها: │ افغانستانشناسی │ زندگینامهها │ چهرههای سیاسی │ زندانیان سیاسی در افغانستان