|
فَرْج
دستگاه تناسلی زن اندامهای جنسی
فَرْج یا کُس (به انگلیسی: Vulva، با تلفظ آمریکایی: Vulva)، یکی از اندامهای جنسی و تولیدمثل زنانه است که در بیرون از بدن قرار دارد. این اندام شامل تپهی ونوس، لبهای بزرگ، لبهای کوچک، کلیتوریس، روزنهی میزراه (یا پیشابراه، مجرای ادرار)، ورودی مهبل (واژن) و پردهی بکارت است. فرج، بخش خارجی آلت تناسلی زن است که در دفع ادرار و برانگیختگی جنسی و آمیزش جنسی کارکرد دارد.
▲ | واژهشناسی |
فرج، واژهی عربی است که در زبان فارسی دری بهمعنای سوراخ، شکاف، سوراخ پس یا پیش آدمی، عورت زن، شرمگاه و کُس یا کوس آمده است که معادل واژهی انگلیسی «Vulva» بهکار میرود. واژهی وولوا بر گرفته از واژهی لاتین قرون وسطا «volva» یا «vulva» است که به معنای «رحم یا اندام تناسلی زن». احتمالاً این واژه نیز از واژهی قدیمی لاتین «volvere» گرفته شده است که شبیه به کلمهی سانسکریت «ulva» بهمعنای «رحم» است.
با این حال، در زبان پارسی میانه، کهنترین واژهها برای اندام زنانه «کُس» (آوانگاری: kōs) و «چوچ» (آوانگاری: čuč) و نیز عبارت دوگانه «کُس-چوچ» هستند، که کُس هنوز در بسیاری از نقاط ایران و افغانستان بههمین گونه بر زبان میرود. کُس را در پارسی میانه (یا پارسیک) به خط پهلوی بهگونهی «» مینوشتند. چوچ در پهلوی بهگونهی «» نوشته میشده، و در بعضی متنهای پهلوی نیز با هزوارش «» آمده است.
در فقه اسلامی، واژهی عربی «بُضع» بر «شرمگاه زن»، به لحاظ آن که از آن بهره جُسته میشود و نیز بر عقد نکاح به لحاظ سبب بودن آن برای حلّیت استمتاع (بهره جستن)، اطلاق شده است. از این عنوان، در کتابهای فقهی، در بابهای حج، جهاد، صلح، عاریه، نکاح، طلاق، غصب و حدود سخن رفته است.
همچنین، در ادبیات دینی، به آلت تناسلی زن، فرج گفته میشود. فرج در لغت بهمعنای شکاف بین دو چیز آمده است، مانند شکاف دیوار و نیز میانه دو پا را فرج گویند. از اینرو، به کنایه به آلت تناسلی زن و مرد؛ هر دو فرج اطلاق شده است؛ چنانکه به دُبُر نیز گفته میشود؛ اما کاربرد رایج آن در عرف، روایات و کلمات فقها آلت تناسلی زن میباشد؛ بهگونهای که هرگاه مطلق و بدون قرینه بهکار رود، منصرف بههمین معنا است.
چنانکه - به گفتهی برخی - عنوان وطی، جماع و مانند آن در روایات، در صورت مطلق بودن، به آمیزش در فرج انصراف دارد (ذهن به آن توجه دارد) و شامل آمیزش در دُبُر نمیشود.
▲ | جنینشناسی |
در دورهی جنینی، هرچند جنسیت رویان در زمان لقاح تعیین میشود، اما گنادها تا هفتهی هفتم رشد، هیچ خصوصیتی مورفولوژیک مادینه یا نرینه را نشان نمیدهد. در هفتهی سوم رشد که دستگاه تناسلی خارجی در مرحلهی تمایزنیافته است، سلولهای مزانشیمی ناحیهی شیار اولیهی به اطراف غشای کلواکی مهاجرت میکنند تا یک جغت جنینهای کلواکی (Cloacal folds) را - که کمی برجسته هستند - تشکیل دهند. در قسمت سری غشای کلواکی، چینهای کلواکی بههم جوش میخورند تا تکمهی تناسلی (Genital tubercle) را تشکیل دهند. در قسمت دمی، چینها تقسیم میشوند و چینهای پیشابراهی (Urethral folds) را در قدام و چینهای مقعدی (Anal folds) را در خلف ایجاد میکنند.
در همین زمان، یک جفت برآمدگی دیگر بهنام برآمدگی تناسلی (Genital swellings) در هر طرف چینهای پیشابراهی قابل مشاهده میشوند. این برآمدگیها بعداً در جنس مذکر برآمدگیهای اسکروتال (Scroltal swellings) و در جنس مؤنث لب بزرگ (Labia majora) را ایجاد میکنند.
دستگاه تناسلی خارجی، چه نرینه (مردانه) و چه مادینه (زنانه)، در هفتهی هشتم رشد، ظاهر میشود. در این زمان، (Genital tubercle) تبدیل به کلیتوریس (Clitoris)، چینهای اوروژنیتال (Urogenital folds) تبدیل به لبههای کوچک (Labia minora) و چنانکه در بالا بیان شد، برآمدگی تناسلی (Labioscrotal swelling یا Genital swellings یا Labioscrotal folds) تبدیل به لبههای بزرگ (Labia majora) میشوند.
رشد جنینی بخش بیرونی آلت تناسلی زنانه
▲ | ساختار |
ساختار اصلی فرج عبارتند از: تپه ونوس (Mons pubis)، لبههاِی بزرگ و کوچک (Labia majora و Labia minora)، فرنولوم (Frenulum)، ساختار برونی کلیتوریس (The external part of the clitoris)، روزنهی مجرای ادرار (Urinary meatus)، دهانهی مهبل (Vaginal opening یا Vaginal introitus) و پردهی بکارت (Hymen)، و غدد دهلیزی بزرگ و کوچک (The greater and lesser vestibular glands)، که هر یک بهترتیب غدهی بارتولین (Bartholin's gland) و غدهی شبهپروستاتی زنانه (Skene's gland) نیز نامیده میشود.
◼ تپهی ونوس (Mons pubis یا Mons Venus): بافتی تپهگونه، متشکل از چربی است که در ناحیهی جلوی استخوان شرمگاهی یا زهار و بالای واژن زنان قرار دارد. این قسمت، بخش جلوی فرج، در دستگاه تناسلی زنانه است. تغییر اندازهی این ناحیه، بستگی به ترشح هورمونها و میزان توزیع چربی در بدن دارد. این ناحیه پس از بلوغ جنسی، بزرگ میشود و همچنین با رویش موهای ضخیم که موهای زهار نام دارند، پوشیده میشود.
◼ درز پودندال (Pudendal cleft) یا خط وسط فرج (Vulval cleft): بخشی از فرج است که بهصورت شیار از انتهای تپهی ونوس آغاز شده، لبهای بزرگ را از هم - به دو بخش - جدا میکند و در قسمت پرینه پایان مییابد. کلاهک کلیتوریس (Clitoral Hood) و لبهای کوچک، در زنان مختلف به اندازههای متفاوت، از این درز بیرون زدهاند. در میان این درز، کلیتوریس، مجرای ادرار و دهنهی مهبل قرار دارد.
◼ لبههای بزرگ یا لابیای ماژور (Labia majora): به لبههای بیرونی فرج میگویند که از دو لایهی پوستی تشکیل شدهاند. در زیر لبهای بزرگ، لبهای کوچک قرار دارند. این لبها پوشیده از مو و از لبهای کوچک واژن ضخیمتر هستند.
◼ لبههای کوچک یا لابیاهای مینور (Labia minora): به لبههای درونی فرج گفته میشود، که در زیر لبهای بزرگ قرار دارند و مشتمل بر دو تکه گوشت بوده و ورودی فرج زن را میپوشاند. معمولاً اندازهی قسمت چپ و راست باهم متفاوت بوده و رنگ آنها نیز با قسمتهای دیگر فرج متفاوت و تیرهتر است. همچنین، اندازه آنها نیز از فردی به فرد دیگر متفاوت میباشد. این دو لبه، از بالا و پایین بههم متصل هستند و از دو لایه مخاطی تشکیل شدهاند. در محل اتصال این دو لایه در بالا، کلیتوریس وجود دارد. روی لبهای کوچک مویی وجود ندارد و از لبهای بزرگ نازکتر هستند و در هدایت صحیح ادرار نقش دارند.
◼ فرنوم یا فرنولوم (Frenulum): غشائی است که دو قسمت را بههم متصل میکند، بهطوریکه در حرکت هر کدام محدودیتی ایجاد نماید. فرنولوم کلیتوریس (Frenulum of clitoris)، لایهی پوستی که از قسمت زیر کلیتوریس آن را به لابیاهای مینور (لبهای کوچک) متصل میکند. بهنوشتهی در آناتومی گری «در طرفین خط وسط، دو جین پوستی نازک بهنام لبهای کوچک وجود دارند. ناحیهی بین آنها به همراه ناحیهی که پیشابراه و مهبل به آن باز میشوند، وستیبول (Vestibule) نام دارد. در جلو، هر کدام از لوبهای کوچک دو شاخه میشوند و یک چین داخلی و یک چین خارجی را تشکیل میدهند. چینهای داخلی بههم میپیوندند تا فرنولوم کلیتوریس را بسازند که به گلانس کلیتوریس ملحق میشود. چینهای خارجی در جلو بر روی گلانس کلیتوریس و تنهی کلیتوریس بههم میپیوندند تا ختنهگاه یا کلاهک کلیتوریس را بسازند. تنهی کلیتوریس از گلانس کلیتوریس بهطرف جلو گسترش مییابد و در عمق ختنهگاه و پوست مربوطه قابل لمس است، لبهای کوچک در پشت وستیبول بههم میپیوندند تا یک چین عرضی کوچک موسوم به فرنولوم لبهای کوچک (Frenulum of labia minora) یا فورشت (Fourchette) را بسازند.»
◼ چوچوله یا کلیتوریس (Clitoris): بخشی از فرج زن است که بخش دکمهمانند و قابل رؤیت آن نزدیک اتصال لبهای کوچک بههم، در بالای خروجی میزراه و مهبل قرار دارد. کلیتوریس دارای ساختار پیچیدهای شامل بخشهای بیرونی و درونی است. این بخشها شامل سَر کلیتوریس یا (Clitoral Glans)، تنه (محور) کلیتوریس یا (Clitoral Shaft)، کلاهک کلیتوریس یا (Clitoral Hood) و بولبهای وستیبولار میباشد.
◼ دهلیز فرج یا ولوال وستیبول (Vulval vestibule یا Vulvar vestibule): در میان لبهای کوچک فرج فضایی بهوجود میآید که خروجی پیشابراه (مسیری که ادرار را از مثانه به خارج بدن میرساند - محل ادرار کردن) در قسمت بالایی آن است و خروجی واژن (مهبل) یا دهانهی مهبل در قسمت پایین آن قرار دارد. همچنین، غده بارتولین (Bartholin's gland) و غدد شبهپروستاتی زنانه (Skene's gland) نیز در این فضا واقع است.
پیرامون وستیبول فرجی، بهشکل خط هارت (Hart's line) در داخل لبهای کوچک قابل مشاهده است. در واقع خط هارت تغییر پوست قسمتهای بیرونی و درونی فرج را مشخص میکند. بافت پوست قسمت درونی فرج، در ناحیهی وستیبول فرجی نرم و صاف است.
◼ روزنهی مجرای ادرار یا سوراخ پیشابراه (Urinary meatus یا External urethral orifice): بخشی از فرج است که وظیفه دفع کردن ادرار را به عهده دارد. مثانه (Urinary bladder) ادرار را از طریق لولهای میزراه یا پیشابراه (Urethra) از این سوراخ به بیرون تخلیه میکند.
◼ دهانهی مهبل یا سوراخ واژن (Vaginal opening یا Vaginal orifice): در دهلیز فرج، پایینتر از مجرای ادرار قرار گرفته که خون قاعدگی (ترکیبی از خون، موکوس سرویکس، ترشحات واژن و بافت اندومتر رحم) از آن به بیرون تخلیه میشود، یا در هنگام آمیزش جنسی، آلت مرد از این دهانه، وارد واژن شده و نیز نوزاد از آن خارج میشود.
در حالت عادی، این دهانه، معمولاً توسط لبهای بزرگ و کوچک فرج پوشیده شده است و در دخترانی که هنوز رابطهی جنسی نداشتهاند، بیشتر قسمتهای خروجی واژن (دهنهی مهبل) را لایهای نازک بهنام پردهی بکارت میپوشیاند.
◼ پردهی بکارت یا پردهی مهبل (Hymen): بافت نازکی است از جنس مخاطی مشابه با دیواره واژن که ورودی مهبل را بهصورت ناقص میپوشاند. در پردهی بکارت منافذی برای خروج خون قاعدگی وجود دارد. منفذ پردهی بکارت در افراد مختلف، اندازه و شکل متفاوتی دارد و از ویژگیهای آن برای تشخیص باکره بودن یا نبودن شخص استفاده میگردد. در بیشتر موارد با اولین ورود آلت مردانه به داخل واژن این پرده پاره میشود و برای همیشه از خروجی واژن کنار میرود. برخی فعالیتهای دیگر نیز میتواند سبب آسیب و پارگی برگشتناپذیر پردهی مهبل شود، از جمله: ورزشهای سنگین مانند ژیمناستیک، برداشتن وزنه سنگین، ضربههای شدید در منطقهی مهبل (مانند لگد خوردن)، داخل کردن شیء خارجی به داخل مهبل مانند انگشت، تصادف، و عملهای لگنی وخیم و نیز برخی بهطور مادرزادی پردهی مهبل ندارند.
◼ غدد بارتولین (Bartholin's glands یا Greater vestibular glands): دو غده برونریز هستند که هر کدام به اندازه یک نخود میباشند و در نزدیکی منفذ واژن (مهبل) واقع شدهاند و در دستگاه تولید مثلی زنان قرار دارند. هر یک از این غدد، یک مجرا دارند که طول آنها ۱٫۵×۲٫۰ سانتیمتر میباشد. این مجراها باز هستند.
غدد بارتولین موکوسی را به درون دهلیز میریزد و سطح آن را لغزنده میکند تا مقاربت آسان شود. این غدد، وقتی شروع به ترشح موکوس میکنند که تحریک جنسی شوند.
◼ غدد شبهپروستاتی زنانه (Skene's glands): دو غده برونریز در آناتومی بدن زن هستند که محل آن بهطور کلی در منطقه عمومی فرج است. این غدد، که با نامهای غدد دهلیزی (Lesser vestibular glands)، غدد پری اورترال (Periurethral glands) و غدد پارا ارترال (Paraurethral glands) نیز شناخته میشوند، در دیوارهی قدامی مهبل (واژن) در دو طرف مجرای ادرار و پایینتر از روزنهی آن واقع است و به مجرای خروجی مثانه نزدیک میباشند. میتوان گفت که این غدد در بخشی از ناحیهی G و منبع اصلی انزال زن هستند و بهعلت انزال زن یا تحریک جنسی در داخل مهبل (واژن) متورم و با خون احاطه میشود؛ بنابراین میتواند مجرای ادرار را ببندد و مانع از تخلیه ادرار شود.
محل غدد بارتولین و غدد شبهپروستاتی زنانه، در فرج زن
▲ | بافتشناسی |
اندامهای تناسلی خارجی (External genitalia) زنانه یا فرج (Vulva)، شامل چندین ساختار بوده که همهی آنها توسط اپیتلیوم (بافت پوششی) سنگفرشی مطبق پوشیده میشوند:
◼ دهلیز (Vestibule): فضایی که دیوارههای آن حاوی غدد دهلیزی لولهای-آسینوسی میباشد.
◼ لبههای کوچک یا لابیاهای مینور (Labia minora): چینهای پوستی جفت که فاقد فولیکولهای مو، ولی دارای غدد سبابه فراوان میباشند.
◼ لبههای بزرگ یا لابیای ماژور (Labia majora): معادل و از نظر بافتشناسی شبیه به پوست اسکروتوم میباشد.
◼ چوچوله یا کلیتوریس (Clitoris): یک ساختار نعوظی معادل پنیس (آلت مردی) و حاوی یک جفت جسم غاری است.
مخاط این ساختارها به میزان حاوی اعصاب حسی گیرندههای لمسی که در پوست نیز وجود دارند، است. این اعصاب و گیرندهها در فیزیولوژی تحریک جنسی مهم هستند.
▲ | عملکرد |
فرج، از بخش درونی دستگاه تناسلی زنانه محافظت میکند و در آمیزش جنسی، برانگیختگی جنسی و لذت جنسی و دفع ادرار و خون قاعدگی کارکرد دارد.
در تصویر سمت چپ، فرج یک زن در حالت استراحت و در تصویر سمت راست، فرج در اثر تحریک جنسی، برانگیخته شده است.
در طی فعالیت جنسی، در صورت تحریک اعصابی که در ورودی مهبل و اطراف کلیتوریس متمرکز هستند، لذت جنسی زنانه بهوجود میآید. در طی برانگیختگی جنسی، بهویژه با تحریک کلیتوریس، مادهی خودروانکاری ترشح شده از سلولهای دیوارههای مهبل، از اصطکاک ایجادشده در اثر فعالیتهای گوناگون جنسی میکاهد. پژوهشها نشان دادهاند، بخشهایی از کلیتوریس به درون فَرج و مهبل گسترش مییابند.
▲ | اهمیت بالینی |
▲ | از نظر فرهنگی |
سخنگفتن دربارهی اندامهای جنسی و حتی نامبردن از این اندامها، در بیشتر فرهنگها شرمآور تلقی میشود. بحث حجب و حیا در کشورهای اسلامی بهویژه برای زنان تابوهایی را ایجاد میکند، که نتوانند راحتتر در مورد اندام جنسی خود حرف بزنند. از اینرو، وقتی آنها از بدن خود شرم داشته باشند، صحبتکردن از آن برایشان سخت میشود و در نتیجه، در مورد فرج و واژن و سلامت اندام جنسی زنانه دچار پیشداوریها و باورهای نادرست میشوند که میتواند بسیار خطرناک باشد.
همچنین، بیشتر این زنان، بهدلیل احساس شرم شدید، معاینههای لازم برای واژن، رحم و اندام جنسی را انجام نمیدهند. در حالیکه هیچ چیز شرمآور یا آزارندهای در مورد فرج، واژن و اندام جنسی زنانه وجود ندارد. بنابراین، این تابو را میتوان نمایه و نمودی از یک ارزش اجتماعی و یک هنجار اجتماعی دانست که نتیجه نگاه مردسالارانه به مالکیت بدن زن است، به لذتبخشی و لذتآفرینی از بدن زن بهعنوان حوزهی مالکیت مردانه است.
▲ | نگارخانه |
[▲] يادداشتها
[▲] پيوستها
...
[▲] پینوشتها
...
[▲] جُستارهای وابسته
□
□
□
[▲] سرچشمهها
□
□
□
□
[▲] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠ ۲۱ ۲۲]
ردهها │ کالبدشناسی │ دستگاه تناسلی انسان │ دستگاه تناسلی زن