|
سکسشناسی
فهرست مندرجات
◉ واژهشناسی
◉ دید کلی
◉ پیشینهی تاریخی
◉ يادداشتها
◉ پيوستها
◉ پینوشتها
◉ جُستارهای وابسته
◉ سرچشمهها
◉ پيوند به بيرون
انسانشناسی سکس
سکسشناسی یا سکسولوژی (به انگلیسی: Sexology؛ به آلمانی: Sexualwissenschaft)، یک حوزه علمی بینارشتهای است که به بررسی تمایلات جنسی (sexual interests)، رفتارهای جنسی (sexual behaviors)، عملکردهای جنسی (sexual functions) و اختلالات جنسی در انسان میپردازد. اصطلاح سکسشناسی، بهطور کلی، به مطالعهی غیرعلمی سکسشناسی اشاره ندارد.
سکسشناسان (Sexologists)، در مطالعات خود از رشتههای مختلف علمی، مانند: زیستشناسی، پزشکی، روانشناسی، اپیدمیولوژی (همهگیرشناسی)، جامعهشناسی و جرمشناسی استفاده میکنند.
سکسولوژی یک علم تجویزی نیست، بلکه یک علم توصیفی است؛ این بدین معناست که سکسولوژی بیش از آنکه در پی تأیید و یا تکذیب رفتار جنسی باشد، در پی ریشهیابی علل رفتار و عوامل موثر بر این رفتار میباشد.
▲ | واژهشناسی |
واژهی «سکسولوژی» (Sexology) در زبان انگلیسی ترکیبی از Sex (سکس) و پسوند -ology (دانش) ظاهراً در سال ۱۹۰۲ میلادی ساخته شده است که برگرفته از واژهی فرانسوی Sexologie است و در فارسی میتوان آن را سکسشناسی یا شناخت سکس (مسایل جنسی) در نظر گرفت.
کامششناسی، از تازهترین برساختههای فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ایران است که معادل سکسولوژی بهمعنای «مطالعهی جنسینگی، بهویژه در انسان، شامل کالبدشناسی و کاراندامشناسی و روانشناسی فعالیت جنسی و تولیدمثل» بهکار میرود.
سکسولوژی عبارت از مطالعه هدفمند رفتار جنسی در انسان یا حیوان است که این رفتار از قبل از تولد جاندار شروع گشته و در طول زندگی او ادامه مییابد. سکسولوژی در بیشتر فرهنگ لغات تحت عنوان علم مطالعه جنسیت تعریف شده است. جنسیت در واقع همان شرایطی است که یک مرد را از زن یا زن را از مرد متمایز میکند.
▲ | دید کلی |
سکسولوژی یک علم بلکه یک هنر میباشد. علم برقراری یک رابطه زناشویی خوب. همه انسانها برای مشکلات مختلف جسمی و روحی خود به متخصص مربوطه مراجعه میکنند. امراض مربوط به قلب، مغز، گوش، چشم و ... یا حتی امراض روحی مثل افسردگی و ... ولی بهراستی چند درصد از آنها برای بهبود روابط زناشویی یا مشکلات جنسی خود به متخصص مربوطه یا همان سکسولوژیست مراجعه کردهاند؟ طبق آمار بخش عمدهای از طلاقها ریشه در مسائل و مشکلات جنسی و بهویژه سکسولوژی دارد.
سکسولوژی و غریزهی جنسی تحت تاثیر دو عامل است، که اولین آن ترشحِ هورمونِ تحریککنندهی غریزهی جنسی، تستسترون (Testosterone)، است. تحریک جنسی هم در مرد و هم در زن از طریق این هورمون صورت میگیرد. البته هورمون زنانهی استروژن نیز میتواند در تحریک جنسی نقش داشته باشد. بیشترین ترشحِ هورمونهای جنسی در دوران بلوغ است، که اگر این را امر به شکل منحنی فرض شود، تا سن ٢۵ بالا میرود و از ٢۵ سالهگی پایین میآید تا از بین برود. بالاترین مقدار «تستسترون» حدوداً در سن ٢۵ سالهگی ترشح میشود. به گمان سکسولوژیستها عامل دیگری که در غریزهی جنسی و سکسولوژیست نقش بسیار مهمی دارد، مسالهی کنترل قشر مغز است. قشر مغز غریزهی جنسی را کنترل میکند و اینجاست که عوامل اجتماعی، فرهنگی، یعنی تمامیت فرد، مطرح میشود. یک انسان بهعنوان یک موجود اجتماعی، که از یک درجهی فرهنگی خاص و سطح اجتماعی خاص برخوردار است، میتواند تحت تاثیر عواملِ گوناگون که در ذهناش جای گرفته، بر غریزهی جنسی خود تسلط پیدا کند. میتواند آن را زیاد یا کم کند و یا حتی از بین ببرد.
یک مجلهی فرانسوی در یک مطالعه توسط سکسولوژیستها از کسانی که به همسرشان خیانت میکردند، آمار گرفته بود و علت این کار را جویا شده بود. ٦٨ درصد زنانی که به شوهرشان خیانت میکردند، این دلیل را ارایه داده بودند که در رابطهی دوم به دنبال عشق و توجه میگردند و مسالهی جنسی برایشان جنبِ آن است و این که مسالهی اصلی آنان این است که به آنان به عنوان یک انسان توجه نمیشود و کمبود محبت دارند. تنها ٧ درصد این زنان بهخاطر مسایل جنسی به شوهرشان خیانت میکردند و ١٢ یا ١٣ درصدِ این زنان حتی رابطهی جنسی با معشوقشان نداشتند. یعنی حتی حاضر بودند از سکس بگذرند ولی در عوض یک رابطهی محبتآمیز، یک رابطهی عاطفی، عاشقانه و یا دوستانه داشته باشند.
در مورد مردها این وضع کاملاً برعکس است. ٩۵ درصد مردانی که به زنشان خیانت میکردند، بهخاطر سکس و نوآوری جنسی بوده است. مساله این است که حتی در یک جامعهی پیشرفته مانند فرانسه، که بههر حال زنان به یک حدی از رشد و آگاهی رسیدهاند که برای خود بهعنوان فرد، بهعنوان یک موجود جنسی ارزش قایل باشند، و «تابو»ها خیلی کمترند تا در جوامع بسته، باز هم زن راجع به عشق نوستالژیک فکر میکند، دوست دارد به او توجه شود، دوست دارد در محیط گرم و مهربان باشد و اینها را به روابط جنسی ترجیح میدهد.
▲ | پیشینهی تاریخی |
سکسولوژی بهعنوان رشتهای مجزا در دههی هفتاد (میلادی) وارد علوم پزشکی شد. تا قبل از این مبحثی در روانشناسی وجود داشت، که به مسایل و مشکلات جنسی میپرداخت، اما رشتهای بهعنوان سکسولوژیست که بهخودِ سکس و عملکردِ سکس بهصورت فیزیولوژی سکس بپردازد، وارد عرصهی پزشکی نشده بود.
در این زمینه مطالعات پراکندهای از سال ۱٨۵۹ توسط سکسولوژیستها شده بود. در سال ۱٨٨۵ فردی بهنام ژولدیو کتابی راجع به نقش کلیتوریس (چوچوله) در ارضای جنسی (ارگاسم) زن و همچنین نقشِ پیشدرآمدهای سکسولوژی در تحریک جنسی زن مینویسد. در سال ۱٨۹٠ نیز زنی به اسم الیس راجع به نقش کلیتوریس در ارضای جنسی نوشت. او اولین کسیست که جرات کرد به خلوصگرایی ویکتوریا حمله کند و سکسولوژیست را از حالت اسرارآمیز آن خارج نماید. در این کتاب او به مسایلی مانند خجالت، نقشِ مذهب در مسایل جنسی، دید مذهب نسبت به سکسولوژی و خودارضایی اشاره میکند. اما این تحقیقات، کارهای پراکندهای بود که بهصورت فردی انجام میگرفت.
[▲] يادداشتها
[▲] پيوستها
...
[▲] پینوشتها
...
[▲] جُستارهای وابسته
□
□
□
[▲] سرچشمهها
□
□
□
□
[▲] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]
ردهها │ انسانشناسی │ سکسولوژی