جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۷ مرداد ۱۸, پنجشنبه

اصطلاح‌شناسی

از: دانشنامه‌ی آریانا

اصطلاح‌شناسی


فهرست مندرجات
زبان دریاصطلاحات

اصطلاح‌شناسی یا ترم‌شناسی یا ترمینولوژی (به انگلیسی: Terminology، با تلفظ آمریکایی: Terminology)، دانشی است که به‌مطالعه‌ی واژه‌ها یا عبارات خاص در ارتباط با نام‌گذاری یک پدیده‌ی تازه، یا موضوع (Subject) یا عملکرد (Activity) ویژه می‌پردازد. به نظر دکتر محمد حیدری‌ملایری، می‌توان گفت «اصطلاح‌شناسی یعنی: نام‌گذاریِ آگاهانه‌ی چیزها و مفهوم‌ها در دانش، فن یا هنری خاص». با این تعریف به‌نظر می‌رسد که اصطلاح‌شناسی برایِ همگان نیست، بلکه برایِ گروهی در محدوده‌ی کاری یا فکری ویژه‌ای است. البته همگان می‌توانند با دستیابی به قابلیت‌های لازم جزو آن گروه شوند. به سخن ساده: «اصطلاح‌شناسی، به‌معنای مطالعه‌ی واژه‌ها و اصطلاحات تخصصی یک حوزه‌ی خاص علمی، مانند: پزشکی، علوم رایانه، علوم اجتماعی، اخترشناسی، مهندسی وغیره است.»


واژه‌شناسی

واژه‌ی «اصطلاح‌شناسی»، که در زبان‌های اروپایی به آن Terminology می‌گویند، ساخته‌شده از: «ترم» (term) یا «اصطلاح»، که عبارت یا نشانه‌ای حرفی یا حرفی-عددی است که در حوزه‌ای تخصصی برای ارجاع به یک مفهوم مشخص به‌کار برده می‌شود، و «لوژی» (logy) یا پسوند «-شناسی». به‌طور کلی «ترمینولوژی» یعنی: «واژه‌ای که معنایش محدود یا معین است». در حال حاضر، معمولاً از اصطلاح‌شناسی به‌عنوان هم‌ارز (معادل) ترمینولوژی در زبان فارسی دری کاربرد دارد. اما «واژه‌شناسی» و «فرهنگ نام‌ها» دو تعبیر دیگری است که بسته به شرایط، به‌عنوان جایگزین ترمینولوژی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

به‌نظر دکتر ملایری، درواقع معنای بنیادی این واژه «حدّ، مرز، حدّ زمانی، موعد» است. در ذهن اروپایی «ترم» با «تعیین‌کردن» همراه می‌شود چون «تعیین‌کردن» هم از همین واژه ساخته شده‌است: determine در اصل به‌معنای «تعیین‌کردن حدّ، مرزنهادن» است.

همو می‌افزاید: «واژه‌ی عربی «اصطلاح»، که در زبان پارسی دری به‌کار می‌رود، در اصل، به‌معنای «باهم صلح‌کردن» است و آن ظرفیت‌های معنایی ترمینولوژی را ندارد. به‌طورِکلی، «اصطلاح» معادل بهتری است برایِ idiom یا locution. به‌همین‌سبب، در فرهنگ ریشه‌شناختی اخترشناسی و اخترفیزیک، واژه‌ی پارسی «تَرم» (tarm) پیشنهاد شده که هم‌ریشه است با term و در تارم (طارم) هم دیده می‌شود و معنای اصلی آن «حد، مرز، دیواره؛ چوبی که مرز (میان زمین‌ها) را نشان می‌دهد؛ چوب، چوبدست» است. این را هم باید افزود که واژه‌ی terminologie را نخستین‌بار ریاضی‌دان و فیلسوف یَسوعیِ فرانسوی، «ایو ماری آندره» (Yves Marie André)، در سال‌های پیش از ١٧۶۴ میلادی (١١۴٣ خورشیدی) ساخت. جالب است که این واژه دورگه است یعنی بخش نخست آن لاتین است و بخش دوم آن یونانی.»


پیشینه‌ی تاریخی

پیشینگی تَرم‌شناسی را می‌توان تا گذشته‌های بسیار دور دنبال کرد. به‌ویژه، اندیشه‌وران یونان باستان مفهوم‌های ریاضی و فلسفی بسیاری آفریدند و نامیدند اما درک اهمیت تَرم‌شناسی به پس از نوزایش (رُنسانس) اروپا برمی‌گردد. به‌ویژه باید از دو تن نام برد: کارل فون لینه (Carl von Linné) که پایۀ نام‌گذاری و رده‌بندی در گیاه‌شناسی را نهاد و لاوازیه (Lavoisier) که پدر دانش شیمی نوین است. واژه‌های «اکسیژن» و «هیدروژن» را لاوازیه ساخته‌ است.

در عصر روشنگری و به‌ویژه پس از انقلاب فرانسه، موضوع تَرم‌شناسی اهمیت بسیار یافت. اندیشه‌وران انقلاب فرانسه نه‌تنها «راژمان متری» (metric system) را پدید آوردند، درباره‌ی زبان دانش هم نوآوری‌های فراوانی کردند. کارهای پیروان لاوازیه، یعنی لامارک (Lamarck)، کوویه (Cuvier) و دیگران، در دانش‌های طبیعی گام مهم دیگری بود در پدیدآوردن تَرم‌شناسی علمی. بحث‌هایی که آن‌زمان میان اندیشه‌وران انقلاب فرانسه در زمینه‌ی زبانِ دانش درمی‌گرفت بسیار جالب‌اند.

آنان پی بردند که زبان روزمره برایِ بیان مفهوم‌های نوین علمی و فلسفی کافی نیست. بنابراین، از لاتین و یونانی کمک گرفتند. باید گفت، با این‌که لاتین قرن‌ها زبان نوشتارهای علمی و فلسفی اروپا بود، تَرم‌شناسان فرانسوی به سراغ زبان یونانی رفتند که هیچ‌گاه، پس از دوران طلایی تمدن یونان، زبان علمی و فلسفی گسترده‌ای در اروپا نبود. کوویه، که از سردمداران استفاده از یونانی بود، دلیل آن را تواناتر کردن امکان زبانی می‌دانست و معتقد بود که با یونانی آسان‌تر می‌شود واژه‌های مرکب ساخت.

البته مخالفت هم بود و محافظه‌کاران و واپس‌گرایان تا می‌توانستند چوب لای چرخ می‌گذاشتند. اینان نمی‌توانستند بپذیرند که گیاه‌شناسان به گل‌وگیاهی که نام‌های آشنا دارند نام‌هایِ لاتینِ دور از ذهن بدهند؛ مثلاً «سیب» را malus domestica بنامند یا برایِ «گربه» نام عجیب felis catus و برایِ اسب equus ferus caballus را برگزینند. مخالفان، هرچه دستشان می‌رسید، واژه‌های نو را ریشخند می‌کردند؛ مثلاً gastropod (شکم‌پا) را، که کوویه برایِ نرم‌تنانِ از نوع حلزون برساخته‌بود، بسیاری از ادیبان فرانسوی (مانند شاتوبریان Chateaubriand) بر دانشمندان خرده می‌گرفتند که با این کارها، یعنی واردکردن واژه‌های نامأنوس لاتین و یونانی در فرانسه (که زبان ارتباطی و نوشتارهای علمی جهانی تا آغاز سده‌ی بیستم بود)، زبان فرانسه ویران خواهدشد. ولی سیر تاریخ نشان داده‌ است که آنان در اشتباه بوده‌اند.

در سده‌ی نوزدهم، پیشرفت‌هایی که در زبانیک (linguistics)، معناییک (semantics)، منطق و دانش‌های گوناگون روی داد افزارهای نوین و تواناتری در دسترس تَرم‌شناسان نهاد. کسی که سنگِ‌بنای نگره‌ی (نظریه) تَرم‌شناسی نوین را گذاشت مهندسی اتریشی بود به‌نام اویگن ووستر (Eugen Wüster). او در حدودِ سال ١٩٣٠ میلادی (١٣٠٩ خورشیدی) کوشید تا از تَرم‌شناسی دانشی بسازد مستقل از دانش‌های دیگر، در ضمنِ‌ این‌که از دستاوردهای آن‌ها بهره می‌برد. هم‌اکنون بسیاری از دانشوران در این‌ زمینه کار می‌کنند و می‌کوشند برایِ تَرم‌شناسی نگره‌ای همگانی پدید آورند ولی تاکنون کامیاب نبوده‌اند.

تَرم‌شناسی از برهم‌نهش چند دانش پدید آمده‌ است: دانش‌های واژه‌شناسی (Lexicology)، زبانیک، منطق، شناخت‌شناسی و ارتباطات. برایِ این‌که مطلب روشن‌تر شود، تَرم‌شناسی را باید با واژه‌شناسی مقایسه می‌کرد. در واژه‌شناسی واژه هست و معنا، منتها واژه بر معنا تقدّم دارد. با این‌حال، واژه‌ای هست و برایِ آن معنا یا معناهایی تعیین می‌شود (واژه‌شناس). اگر واژه‌ای در کار نباشد، معنا مطرح نیست. در تَرم‌شناسی تَرم هست و مفهوم، ولی مفهوم بر تَرم تقدّم دارد. دانشمندان در حوزه‌ای خاص، مثلاً فیزیک، مفهوم جدیدی پدید می‌آورند و برایِ آن تَرمی برمی‌نهید. البته این را هم باید افزود که در ترجمه‌ی مفهوم‌ها به زبانی دیگر عامل‌های دیگری وارد می‌شوند که بحث درباره‌ی آن‌ها نیازمند فرصت دیگری است. بازهم در دگرسانیِ واژه‌شناسی و تَرم‌شناسی، هر واژه می‌تواند چند معنا داشته‌ باشد، حال‌آن‌که هر تَرم باید تنها یک مفهوم داشته‌ باشد. تَرم‌شناسی آفرینش آگاهانه و ساختگی زبان است. در مقایسه، دست‌اندرکارانِ واژه‌شناسی معتقد به فرگشت (Evolution) آزادانه‌ی زبان‌اند و دخالت را روا نمی‌دارند.

هم‌اکنون بحث‌های فراوانی درباره‌ی جنبه‌های گوناگون تَرم‌شناسی در میان صاحب‌نظران در جریان است. مثلاً، مفهوم چگونه پدید می‌آید؟ ربط مفهوم با تَرم چگونه است؟ چگونه ذهن انسان مفهوم را می‌فهمد؟ آیا نحو در تَرم‌شناسی دخالتی دارد؟ پرداختن به این بحث‌ها در این مختصر امکان‌پذیر نیست.


گونه‌های ترم‌شناسی



[] يادداشت‌ها




[] پيوست‌ها


...


[] پی‌نوشت‌ها

...


[] جُستارهای وابسته






[] سرچشمه‌ها







[] پيوند به بیرون

[۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]

رده‌ها │ ...