|
ترور شخصیت
فهرست مندرجات
◉ واژهشناسی
◉ پیشینهی تاریخی
◉ مبانی ترور شخصیت
◉ ویژگیهای ترور شخصیت
◉ از نظر روانشناسی
◉ قربانیان ترور شخصیت
◉ انجمن بینالمللی مطالعهی ترور شخصیت
◉ يادداشتها
◉ پيوستها
◉ پینوشتها
◉ جُستارهای وابسته
◉ سرچشمهها
◉ پيوند به بيرون
واژگان سیاسی روشهای کارزار سیاسی
،
ترور شخصیت (به انگلیسی: Character assassination، با تلفظ آمریکایی: Character assassination)، بهعنوان يک فنومن روانشناختی اجتماعی و جامعهشناسانه، تلاشی آگاهانه در جهت خدشهدار کردن شخصيت، شهرت و منزلت فرد (سوژه يا قربانی ترور) است. بهزبان سادهتر، تلاش برای لکهدار کردن شهرت و اعتبار یک فرد است که بیشتر در یک کارزار سیاسی، اجتماعی یا انتخاباتی بهکار میرود.
ترور شخصیت که از آن بهعنوان «عملیات روانی کثیف» نیز یاد میشود، نوعی تصويرسازی ست که با واقعيت خوانایی ندارد، تصويرسازیای کاذب که باعث بیاعتبارشدن قربانی و از بين بردن وجهه و مقبوليت او میشود. دستکاریِ (Manipulation) اعتماد مردم و افکار عمومی نسبت به قربانی ترور است که در اکثر موارد از طريق رسانههای گروهی و جمعی صورت میگيرد (Terrorovision).
وجوه ديگر ترور شخصيت تحقير، تحميق و نادانپنداشتن مخاطبان و تلاش برای فريب آنان در راستای تغيير فکر و رفتار آنها نسبت به قربانی ترور است. تحريک مردم، افکار عمومی و حکومتهای خودکامه در راستای حذف قربانی ترور، يعنی «لو دادن» قربانی نيز وجه ديگر آن است، وجهی از ترور شخصيت که در جامعهی افغانستان نیز رايج بوده است، و بیشتر در زمان حاکمیت حزب دموکراتیک خلق بهکار میرفته، وجهی که بهانهدادن بهدست حکومت برای خذف قربانی و قابل توجيهکردن اين حذف را پی گرفته است.
ترور شخصيت با هدف حذف سياسی و اجتماعی ی مخالفان يک حکومت يا حزب و سازمان سياسی و اجتماعی اِعمال میشود. اين نوع ترور را فراتر از اشخاص میتوان بهسطح «شخصيت» جريانهای سياسی و اجتماعی تسری داد و شهرت و اعتماد عمومی نسبت به آنها را نيز خدشهدار و تخريب کرد. در حوزهی مناسبات فردی و اجتماعی نيز مقولهی حقوقی «بدنامکردن» نيز مطرح میشود (Defamation of Character)، که ايجاد بدبينی، شک و شبهه و "بدنمائی" و «سياهنمایی» نسبت به يک فرد يا جمع است.
ابزار و وسائل ترور شخصيت اتهامزنیهای دروغين و بیپايه، ارائهی اطلاعات ساختگی و جعلی، سند و مدرکسازی، شهادت و سوگند دروغين، قلبِ حقايق و واقعيات، تحريف آرأ و افکار، همراه با ايجاد فضای ارعاب و ترس هستند. شايعترين اتهامهای بیاساس، و برچسبهای دروغين (مُهر یا تاپهزدن) در عرصه سياست، اتهامهای: عامل بيگانهبودن، جاسوسی، خودفروختگی، کلاهبرداری، فساد اخلاقی و مالی و... بودهاند تا به اين طريق قضاوت افکار عمومی را تحتالشعاع اين دست اتهامها و دروغهای خود قرار دهند. در واقع بر پا کردن يک جنگ روانی با استفاده از وسايل ارتباط جمعی عليه قربانی ترور است. خطرناک، خيانتکار و دشمن جلوهدادن قربانی همراه با القای احساس خطر و تهديد و ترس و نگرانی در ميان مخاطبان، و نيز ايجاد حس فقدان امنيت، انگيزه هر نوع اقدامی در جهت تضعيف و تخريب سوژهی مورد نظر را تقويت میکند و بدين طريق تحريکها میتوانند آسيبهای جسمانی و ترور فيزيکی قربانی را بههمراه داشته باشند.
ترور شخصيت با زمينه و بسترسازی آغاز میشود، که به اشکال مختلف میتواند صورت بگيرد. مواردی بهعنوان خيانت، خلاف، انحراف، بیاخلاقی يا فساد اخلاقی، جوانبی از زندگی خصوصی فرد... همراه با سياهنمايیها، بزرگنمايیها و حاشيهپرازیها و شبيهسازیها طرح و تبليغ میشوند، و سپس اين موارد به قربانی ترور نسبت داده میشوند. برای اثبات ادعا نيز بهشکلی ساختگی و جعلی شرايط، و سند و مدرک فراهم میآورند تا شخصيت مورد نظر را متهم و مجرم جلوه بدهند. برجستهکردن نقاط ضعف (Blind Spot) قربانی ترور بهعنوان وسيله و دستمايهای برای تخريب، و نيز ايجاد آسيبهای عصبی و روانی بهکار برده میشود. اين در حالی ست که تلاش میشود حقايق و نقاط مثبت زندگی و شخصيتِ قربانی پنهان بمانند. اگر قربانی ترور خوشنام و دارای وجهه و سابقهی مثبت و سازندهای بوده باشد، تلاش میشود گذشته و سابقهی حقيقیاش از هويت او جدا شود تا تحريف و جعل هويت، که از اصلیترين اقدامهاست عملی گردد، بهطوری که هويت قربانی در اذهان عمومی تغيير و بهگونهای ديگر جلوه کند. ترورکنندگان تلاش میکنند با تصويرسازیهايی که انجام میدهند، هويت جديدی برای قربانی بسازند هويتی که مخدوش، تخريب و تضعيفشده است. از سوی ديگر آمران و عاملان «ترور شخصيت» با شناخت از ضعفهای عاطفی و روانی مخاطبان، بر بستر و زمينهی چنين ضعفها، و يا تعصبها و حساسيتها، اتهاماتی متناسب با آن ها به قربانی ترور وارد میکنند.
خرابکردن يا ترور شخصيت چهرههای شناختهشده در سطح جامعه - سياستمداران، روحانيون، هنرمندان، ورزشکاران و... - با طرح انحرافات سياسی و عقيدتی، و اخلاقی (مثل انحرافهای جنسی - بهويژه انجام عمل لواط - و اعتياد و سؤاستفادههای مالی و...) و... پيش برده شده است. اين عمل نيز بهشکلهای مختلف، از جمله انتشار تصوير و فيلم و مقاله و شبنامه و...، صورت گرفته است. حکومتهای خودکامه با اِعمال فشارهای روانی و جسمی قربانی را مجبور میکنند در تهيهی تصاوير و يا فيلمهای مورد دلخواه حکومت شرکت کند و يا تن به مصاحبههای مطبوعاتی و راديو و تلويزيونی بدهد و هر آنچه حکومتيان ديکته کنند، بگويد. اين روش و منش که متهم و مجرم نشان دادن قربانی را دنبال میکند، در حالی عملی میشود که جرمی اتفاق نيفتاده است، و فقط بیاعتبارکردن قربانی و اثبات اتهامها و جرمهای نسبت داده شده از سوی آمران و عاملان ترور شخصيت را هدف دارد، روشی معمول و مرسوم در حکومتهای توتاليتر برای «ترور شخصيت»، که بهوفور به نمايش گذاشته شده است.
پيامد ترور شخصيت، آسيبرسانی روانی و عصبی به قربانی ست؛ بهويژه قربانیای که امکان و توان دفاع از خود و رد اتهامهای ساختگی و شايعهها را نداشته باشد. ايجاد انواع اختلالهای روانی و عصبی از انزوا، اضطراب گرفته تا افسردگی و خودکشی میتواند پيامدهای ترور شخصيت باشند. ترور شخصيت از مخاطبان نيز قربانی میگيرد. تأثيرتخريبی و آسيبشناسانهای که ترور شخصيت بر روی اطرافيان، علاقهمندان و پيروان قربانی ترور شخصيت میگذارد، گاه میتواند همان وسعت و ابعادی را داشته باشد که به قربانی ترور تحميل میشود.
▲ | واژهشناسی |
...
▲ | پیشینهی تاریخی |
ترور شخصیت پیشینهای تاریخی دارد و در طول تاریخ از آن بهعنوان جایگزینی برای حذف فیزیکی افراد به کار گرفته شده است.
▲ | مبانی ترور شخصیت |
▲ | ویژگیهای ترور شخصیت |
ترور شخصیت شامل اشاعه موارد گمراهکننده و اغراقآمیز یا دست کاری در حقایق به جهت ارائه تصویر نادرست از فرد مورد هدف است. این عمل نوعی از افترا است که میتواند علاوه بر فرد، خانواده و اطرافیان او را نیز شامل شود. در این روش افرادی که منافع فرد یا گروهی دیگر را به خطر انداختهاند، به قصد منزویشدن و بدنامساختن، توسط آنان مورد حمله قرار میگیرند.
یکی از مسائل مهمی که در روانشناسی کاربردی اهمیت دارد و افراد زیادی بدون اینکه خود افراد از این موضوع مطلع باشند مبتلا به آن هستند مبحث سؤاستفاده روانی است که همه گاهی بهعنوان سؤاستفادهکننده یا سؤاستفاده شونده در این چرخه ایفای نقش میکنند.
ترور شخصیتی، بازاریابی عصبی و روابط بین همسران را میتوان از جمله مجاری دانست که در آن احتمال سؤاستفاده روانی میرود. هر نوع آزار روانشناختی که فرد در نتیجهی آن دچار اضطراب و افسردگی شود و یک نفر قدرتطلب بر فردی ضعیفتر سلطه پیدا کند، سؤاستفاده روانی نام دارد. در این میان، از ترور شخصیتی میتوان بهعنوان مصادیقی از آسیبهای روانی نام برد.
ترور شخصیتی رفتاری است که در زمانی که فرد نمیتواند از طریق روش متداول به خواستهاش برسد در مورد یک فرد برتر از خود اعمال میکند که این رفتارهای انتقادآمیز اعتماد به نفس فرد قربانی را به شدت پایین میآورد.
و در بارهی ویژگیهای افرادی که ترور شخصیت میکنند، میتوان گفت: کمبود اعتماد به نفس، نیاز به اعمال قدرت برای جبران حقارت درونی، کمبود دانش و تخصص، احساس کمبود در بخشی از خصوصیات مانند ظاهر و هوش و استعداد از ویژگیهای این افراد است.
سوءاستفاده روانی زمانی رخ میدهد که فردی سعی بر معتقد کردن فرد دیگر بهوسیلهی اعتقادات درست یا نادرست خود دارد و فرد قربانی گاهی متوجه این سؤاستفاده نمیشوند. با این حال، تمام این رفتارها بر توانمندیهای فرد قربانی اثر میگذارد و در نهایت ناامیدی و بیپناهی را القا میکند و اثرات آن تا بهحدی عمیق میشود که واقعاً به این باور میرسد که آنچه دیگران میگویند، درست است.
▲ | از نظر روانشناسی |
▲ | قربانیان ترور شخصیت |
قربانيان ترور شخصيت، در عرصهی سیاست در جهان و بهويژه در افغانستان بسيارند.
▲ | انجمن بینالمللی مطالعهی ترور شخصیت |
[▲] يادداشتها
[▲] پيوستها
...
[▲] پینوشتها
...
...
Manipulation، بهمعنای دستکاری، انجام تقلب با مهارت، بهکار بری تقلب، دستبردن، مخدوشسازی، دغلکاری، سؤاستفاده، دستورزی، انجامدادن با دست یا با مهارت، برزش و ... است.
Terrorovision، بهمعنای جنگ نرم که در پی از پایدرآوردن اندیشه و تفکر جامعه هدف میباشد تا حلقههای فکری و فرهنگی آن را سست کند و با بمباران خبری و تبلیغاتی در نظام سیاسی اجتماعی حاکم تزلزل و بیثباتی تزریق کند.
[▲] جُستارهای وابسته
□
□
□
[▲] سرچشمهها
□
□
□
□
[▲] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]
ردهها │ ...