|
قاسم سلیمانی
فهرست مندرجات
◉ زندگینامه
◉ قاسم سلیمانی و لشکر فاطمیون
◉ يادداشتها
◉ پيوستها
◉ پینوشتها
◉ جُستارهای وابسته
◉ سرچشمهها
◉ پيوند به بيرون
.
ایران و افغانستان سپاه پاسداران
قاسم سلیمانی (به انگلیسی: Qasem Soleimani) (زادهی ۱۳۳۵ خ)، فرمانده نظامی و سیاستمدار ایرانی است، که هماکنون بهعنوان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فعالیت میکند. او در طول جنگ ایران و عراق، فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله کرمان بود و در ۴ بهمن ۱۳۸۹ درجهی سرلشکری دریافت کرد. سید علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، در تقدیر از عملکرد سلیمانی، از او بهعنوان «شهید زنده» نام بردهاست.
سلیمانی نقش مهمی در دادن قدرت نظامی به حزبالله لبنان، عقبراندن اسرائیل از جنوب لبنان، شکلدهی به فضای سیاسی عراق پس از سرنگونی صدام حسین، تغییر روند جنگ داخلی سوریه، مقابله با داعش در عراق و جنگ افغانستان داشته است. وی تا پیش از حضور علنی در جنگ علیه داعش در عراق، از حضور در انظار عمومی پرهیز میکرد؛ ولی حکومت ایران از زمان حضورش در عراق در نبرد علیه داعش و انتشار تصاویر متعددش با نیروهای عراقی، شروع به معرفی و شناساندن چهرهی وی کرد. سلیمانی در رسانهها، بهعنوان فرماندهی سایه توصیف شده است. افزون بر این، «ژنرال بینالمللی»، «شبح فرمانده»، «فرمانده مرموز»، «کابوس دشمن»، «مالک اشتر زمان»، «ژنرال حاج قاسم» و چندین لقب دیگری که مخالفان و هوادارانش به او میدهند، همه نشان از شهرت او در داخل و خارج دارد.
▲ | زندگینامه |
قاسم سلیمانی، در ۲۰ اسفند ۱۳۳۵ خورشیدی، در روستایی کوهستانی با ساختاری طایفهای، واقع در شهرستان رابر، از توابع کرمان زاده شد. او در نوجوانی بهکار بنایی مشغول بود و در آغاز انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، از پیمانکاران سازمان آب کرمان بهشمار میآمد، که پس از آن، با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوم اردیبهشت سال ۱۳۵۸، به این نهاد پیوست. پوریا ماهرویان مینویسد: او «کار خود در نخستین ماههای انقلاب در سازمان آب استان کرمان آغاز کرد و سپس مامور به سپاه شد و آنطور که خود میگوید قرار بود فقط ۱۵ روز در سپاه مامور باشد، اما تا انتهای جنگ در جبههها ماند.»
در ابتدای جنگ ایران و عراق گردانی متشکل از نیروهای رزمی کرمان را تشکیل داد که کمی بعد به تیپ زرهی و نهایتا به لشکر ۴۱ ثارالله تبدیل شد. او از ابتدای تشکیل این لشکر در سال ۱۳۶۱ تا رفتن به نیروی قدس در سال ۱۳۷۶ فرمانده لشکر ثارالله بود که در بسیاری از عملیاتهای سپاه در جنگ نقشی کلیدی داشت. بهنوشتهی دانشنامهی ویکیپدیا: «وی بهمحض بازگشت از مهاباد، به فرماندهی پادگان قدس سپاه پاسداران در کرمان منصوب شد.»
او در فاصله میان پایان جنگ و و فرماندهیاش بر نیروی قدس، همچنان فرمانده لشکر ثارالله بود که با توجه به اینکه یکی از مجهزترین و قویترین یگانهای رزمی شرق ایران بود، بخش عمدهای از مشغولیتش پس از جنگ مبارزه با گروههای قاچاق مواد مخدر و همچنین مرزبانی استانهای همجوار با پاکستان و افغانستان بود.
قاسم سلیمانی در بیشتر عملیاتهای سپاه در جنگ بهعنوان فرمانده لشکر ثارالله حضور داشت
نیروی قدس سپاه که در اوایل جنگ در قالب واحد کوچکی بهمنظور هدایت فعالیت برون مرزی سپاه در عراق و لبنان بهعنوان زیرمجموعهی واحد روابط بینالملل سپاه (زیر نظر محسن میردامادی) تشکیل شد، نهایتاً بهیکی از اضلاع اصلی سپاه تبدیل شد و اکنون شاید بهعنوان مهمترین واحد نظامی جمهوری اسلامی شناخته میشود؛ آنقدر که به «سپاه قدس» نیز شهرت دارد.
قاسم سلیمانی در سال ۱۳۷۶، همزمان با اوجگیری طالبان در افغانستان، به فرماندهی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب شد. گفته میشود، وی از این رو انتخاب شد که با نظام سیاسی جوامع قبیلهای بهطور کلی و با جامعه افغانستان بهویژه آشنایی نزدیک داشت. او با تجربهای که از جنگ داخلی کردستان داشت نیز گزینهی مناسبی بود، چون بنا بود در افغانستانِ عصر طالبان که درگیر جنگهای داخلی بود، وارد عمل شود. از همه مهمتر اینکه سلیمانی در هشت سال جنگ با عراق و نیز مبارزه با باندهای مواد مخدر در مناطق مرزی ایران و افغانستان تا پیش از انتصابش به فرماندهی سپاه قدس، تجربهی زیادی اندوخته بود. پوریا ماهرویان مینویسد:
-
زمانیکه قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس، واحد برونمرزی سپاه پاسداران شد، این نیرو با آنکه تشکیلش به زمان جنگ ایران و عراق باز میگشت، کمتر شناخته شده بود. قاسم سلیمانی در ۴۰ سالگی در حالی با درجه سرتیپی به فرماندهی این نیرو رسید که پیش از آن برای سالها و از زمان جنگ فرمانده لشکر ثارالله کرمان بود.
نخستینبار که نام او در سیاست مطرح شد، دو سال پس از فرماندهیاش در نیروی قدس و همزمان با رخدادهای ۱۸ تیر ۱۳۷۸ بود که همراه با ۲۳ فرمانده دیگر سپاهی نامهای اعتراضآمیز با لحنی تند به محمد خاتمی، رئیسجمهور وقت نوشت. با وجود این، او برخلاف بسیاری دیگر از همرزمانش، کمتر وارد درگیریهای سیاسی-جناحی شد و اظهارنظرها و موضعگیری سیاسیاش را به حداقل رساند. بدین ترتیب، همان شغل خود را حفظ کرد و فقط با افزایش نفوذ و اهمیت نیروی قدس در سال ۱۳۸۹ به درجهی سرلشکری رسید که بالاترین درجه در جمهوری اسلامی است که به یک نظامی در قید حیات داده میشود.
تصویر دانشجویان معماری دانشگاه یزد در کرمان در سال ۷۳ و احمدشاه مسعود در کنار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه پاسداران ایران. ایران در زمان مبارزه مسلمان افغانستان علیه شوروی از رهبران احزاب سنی مانند برهانالدین ربانی و احمدشاه مسعود نیز حمایتهای مادی و معنوی زیادی بهعمل آورد. همچنین، احمدشاه مسعود با کمکهای نظامی نیروی قدس سپاه پاسداران ایران مقابل طالبان ایستاده بود.
▲ | قاسم سلیمانی و لشکر فاطمیون |
ایران و سوریه دو متحد استراتژیک هستند. روابط ایران و سوریه به دوران قبل از انقلاب باز میگردد. ایران در دههی پنجاه و در دوران سلطنت محمدرضا پهلوی در جریان سفر حافظ اسد به تهران در سال ۱۹۷۵ یک کمک بیسابقه ۳۰۰ میلیون دلاری بهحکومت اسد ارائه کرد. همچنین سوریه در جریان جنگ ایران و عراق از حامیان اصلی سیاسی و نظامی ایران بود. در واقع، سوریه تنها متحد پایدار ایران از زمان انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ تا اکنون بوده است.
در ادبیات سیاسی نظام ایران، سوریه عضو محور مقاومت ضدصهیونیسم و پل ارتباطی با حزبالله لبنان است. از اینرو، ایران بقای دولت سوریه را برای منافع خود حیاتی میداند. بنابراین، ایران در جنگ داخلی سوریه بهطور قابل توجهی از دولت سوریه پشتیبانی کرده است، از جمله پشتیبانی لجستیکی، فنی، مالی و همچنین آموزش نظامی برخی از نیروهای دولت سوریه. تا مارس ۲۰۱۷ نیروهای اعزامی ایران در سوریه ۲۱۰۰ نفر کشته دادند.
با اینحال، روزنامهی آمریکایی والاستریت ژورنال از اعزام پناهجویان افغان به سوریه از طرف سپاه پاسداران جمهوری اسلامی برای شرکت در جنگ داخلی آنکشور خبر داد و آنرا بخشی از استراتژی ایران برای کاهش تلفات نیروهای سپاه و حزبالله لبنان در جنگ داخلی سوریه دانست. این روزنامه نوشت: «ایران با پرداخت مبلغ پانصد دلار در ماه و دادن مجوز اقامت در ایران به هزاران پناهنده افغان، آنان را برای جنگ در سوریه در حمایت از حکومت بشار اسد استخدام میکند.»
شبکه خبری سیانان نیز در آبانماه ۱۳۹۳، بر اساس ویدئویی که از گروهی از شورشیان سوری بهدست آورده بود و نیز فرستادن خبرنگاری به افغانستان، گزارشی از اعزام گروهی «پیکارجوی افغان به سوریه» منتشر کرد که «در ایران تعلیم دیده و از آن مستمری میگیرند».
سازمان دیدبان حقوق بشر در گزارشی حول محور دخالت ایران در جنگ سوریه اظهار نموده که سپاه پاسداران ایران هزاران پناهنده افغانی که مجوز اقامت قانونی در ایران را ندارند برای جنگ سوریه استخدام کرده است. این سازمان اظهار کرده با ۳۰ تن از افغانهای ساکن ایران مصاحبه کرده است و برخی از آنان اظهار کردند که بستگانشان با فشار و تهدید حکومت برای شرکت اجباری در این جنگ مواجه بودهاند. رسانههای ایرانی از حضور سربازان افغانی برای جنگ در سوریه پرده برداشته اما توضیحی راجع به اجباری بودن این مقوله ارائه نکردهاند. این نهاد اظهار کرده طی مصاحبه با یک پسر ۱۷ ساله دریافتهاست که فرد یادشده پس از آنکه در کنار پسر عموی خود در تهران بازداشت شد، تحت فشار قرار گرفت تا علیرغم میل باطنی ضمن دیدن آموزشهای نظامی به سوریه اعزام شود. تصاویر نشر یافته از حضور نیروهای افغان در سوریه باعث شد تا دولت افغانستان اعلام کند که مدارک معتبر که صحت این تصاویر را تایید کند، در دست نیست. هر چند مقامات بلندپایهی ایران و سوریه موضوع اجباریبودن شرکت در جنگ و اقامتدادن به افغانها و اذیت آنها را بهشدت رد میکنند.
از سوی دیگر، سایت اینترنتی «ایران آینده»، زیر عنوان «فاطمیون بازوی تروریستی نیروی قدس سپاه پاسداران» نوشت:
-
پس از گسترش پر از ابهام دامنهی نفوذ داعش در سوریه و عراق، ایران فرصت را برای سازماندادن گروههای تروریستی مورد حمایت خودش به بهانهی مقابله با داعش غنیمت شمرد. داعش بهعنوان جاده صافکن ماشین تروریسم جمهوری اسلامی، نقش مهمی در مشروعیت بخشیدن به بسط مداخلات تروریستی آنها داشته است. یکی از گروههایی که در این فاصله از سوی ایران و نیروی قدس سپاه پاسداران سازماندهی شد، لشکر فاطمیون بود. این گروه که سابقهی چندین عملیات در سوریه را در کارنامه خود دارد، اکنون بهیک کارت فشار در دست ایران برای اعمال فشار و نفوذش تبدیل شده است.
لشکر فاطمیون در ۲۲ اردیبهشت سال ۱۳۹۲، توسط قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایجاد شد. سپاه قدس پس از گسترش سیطره داعش در عراق، لشگر جنگجویانی را از میان مهاجران افغاستانی در ایران سازمان داد.
انگیزه خیلی از این مهاجران برای پیوستن به لشکر فاطمیون فقر و مسکنتی بود که با آن دستوپنجه نرم میکردند. شمار سربازان لشکر فاطمیون را نزدیک به ۳۷ هزار تن ذکر کردهاند.
فعالیت این گروه زیر شعارهایی چون؛ «دفاع از حرم اهلبیت» و خدمت به مذهب شیعه صورت میگیرد؛ اما وعدههای جذاب مسئولان سپاه پاسداران برای مهاجرانی که از فقر و گرسنگی کشورشان را ترک کردهاند، عامل اصلی در بسیج این لشکر در جنگ سوریه تلقی میشود. شناسنامهی ایرانی، حقوق ماهانه برای جنگجویان و خانوادههایشان و حمایت همیشگی از خانواده کسانی که در جنگ کشته میشوند، از جمله عناصر انگیزانندهای بود که هزاران مهاجر افغانستانی را طی شش سال گذشته به جبهه سنگین جنگ در سوریه فرستاد.
در این میان نهادهای بینالمللی مدافع حقوق بشر و حکومت افغانستان بارها در مورد سربازگیری حکومت ایران از مهاجران برای جنگ در سوریه و عراق انتقاد کرده و آنرا نقض صریح اصول و رفتارهای بینالمللی در بارهی مهاجران دانستند.
اینک که سر و صدا و تبلیغات جنگ علیهی داعش در سوریه پایان یافته و هزاران نیروی لشکر فاطمیون به ایران و افغانستان برگشتهاند، شماری از اعضای این لشکر میگویند که مورد سؤاستفاده حکومت ایران قرار گرفته و از آنان همچون ابزاری در دست جمهوری اسلامی ایران برای پیشبرد مقاصد خود در جنگ سوریه استفاده شده است.
سربازان فاطمیون میگویند که حقوق هر عضو این گروه، سه میلیون تومان در ماه بود. آنها همچنین به این واقعیت تلخ اشاره میکنند که ایران پس از اینکه استفاده خود را از این مهاجران افغان کرد، «مجروحان و خانواده کشتهشدگان لشکر فاطمیون، مورد بیتوجهی قرار گرفتند.»
یک عضو دیگر لشکر فاطمیون میگوید؛ بهدلیل فقر و بیکاری در افغانستان، پنجسال قبل به ایران سفر کرد و آنجا تبلیغات و وعدههای سپاه پاسداران برای صاحب شناسنامهی ایرانیکردن بهشرط عضویت در لشکر فاطمیون، توجه او را جلب کرد.
زمانیکه فرهاد برای دریافت کمکهای مالی و معالجه زخمهایش به سپاه پاسداران در تهران مراجعه کرد، به مرز افغانستان فرستاده شد. فرهاد دیگر به درد جبهات جنگ نمیخورد و بههمین دلیل با یک دستلباس ژولیده و بدن مجروح از ایران اخراج شد. او اکنون با بدنی مجروح در شهر سرپل در شمال افغانستان به سختی زندگی خود را میگذراند.
او در روایتی تکاندهنده از جبههی جنگ در سوریه میگوید که در یکی از عملیاتها در دمشق، با ۱۷۰۰ تن از اعضای لشکر فاطمیون به عملیات رفته است که پس از ۱۰ ساعت نبرد، تنها ۳۰۰ تن زنده و سالم برگشتند.
کودکان مهاجر افغانستانی در ایران نیز از آتش جنگ در سوریه در امان نماندند. شمار زیادی از این کودکان افغانی بهدلیل نداشتن تجربه نظامی، کشته شدند.
دیدهبان حقوق بشر در اکتبر سال ۲۰۱۶ اعلام کرد که سپاه پاسداران ایران، کودکان زیر سن قانونی ۱۸ سال افغانی برای جنگ به سوریه فرستاده است. دیدهبان حقوق بشر این عملکرد حکومت ایران را مصداق «جنایت جنگی» دانست.
در جریان شش سال جنگ در سوریه، هزاران خانواده مهاجر افغانستانی در ایران بیسرپرست شدند. یکی از فرماندهان لشکر فاطمیون با نام محمود سادات میگوید که طی شش سال گذشته، ۵۵۰۰ تن از اعضای این لشکر کشته، ۱۲۰۰ تن مفقود و حدود ۷۰۰۰ تن دیگر مجروح شدهاند.
موضوع دیگری که خشم برخی از این جنگجویان مورد خیانت واقعشده را برانگیخته، این است که حکومت ایران، حتی زحمت انتقال اجساد کشتهشدگان افغان را از سوریه به افغانستان جهت خاکسپاری توسط خانوادههایشان متقبل نشده و آنها را در آنجا رها کرده است.
یک فعال رسانهای در مزار شریف افغانستان بهنام راضیه موسوی، معتقد است که حکومت ایران از مهاجران افغانستان همچون ابزاری برای جنگ و وسیله اعمال فشار در دیپلماسیاش استفاده میکند.
اینک پس از جنگ علیه داعش برخی منابع نزدیک به این جنگجویان افغانی اعلام کردهاند که سپاه قدس در نظر دارد ۷۰۰۰ تن نیروی زبده و کارآزموده از میان ۳۴ هزار تن عضو فعلی لشکر فاطمیون در بدنه سپاه قدس باقی بمانند. همچنین رزمندگان لشکر فاطمیون، در بیانیهای پایان عُمر داعش را به رهبر انقلاب و سردار قاسم سلیمانی تبریک گفتند. متن این بیانیه بهشرح زیر است:
بسمالله الرحمن الرحیم
ان ینصرکم الله فلا غالب لکم
فرمانده عزیز و شجاع محور مقاومت، سردار سرافراز حاج قاسم سلیمانی، سلامعلیکم!
اینک پس از ٦ سال با حضور خستگیناپذیر میدانی و فرماندهی حضرتعالی و مقاومت مردانی از عراق، سوریه، لبنان، افغانستان و پاکستان گروه تروریستی صهیونیستی داعش به پایان عمر خود رسید و دنیا از لوث وجود این خونخواران تحت حمایت استکبار جهانی پاک گردید.
رزمندگان لشکر فاطمیون که در این ٦ سال تحت امر و زعامت ولی فقیه زمان و فرماندهی حضرتعالی در میدانهای مختلف نبرد با تروریستهای تکفیری شانهبهشانه شیرمردان محور مقاومت در سختترین عرصههای این مبارزه مقدس حضور داشتند بر خود میدانند تا این پیروزی شیرین و فتح الفتوح عظیم را خدمت رهبر عزیزمان حضرت امام خامنهای، حضرتعالی و سایر مردم مظلوم و مسلمان جهان تبریک عرض نمایند.
در این لحظات ناب و پرحلاوت پیروزی جای تک تک شهدای عزیز و سرافراز فاطمیون خالی است اما خون این شهیدان است که امروز درخت اسلام ناب محمدی(ص) را همچنان آبیاری میکند و آن را مستحکمتر از گذشته پابرجای نگهداشته است.
بر این اعتقادیم گرچه عمر خونخواران داعش در عراق و سوریه به پایان رسیده است اما اربابان داعش در تلآویو و واشنگتن بیکار نخواهند نشست و بر آتش شعلهافروزی و کینهتوزی و بدخواهی در جامعه بزرگ اسلامی اعم از شیعه و سنی خواهند دمید و ایدئولوژی نفاق و کینه همچنان پابرجا خواهد ماند.
امروز بهبرکت زعامت ولی امر مسلمین جهان و با فرماندهی و تدبیر والای شما مردانی از افغانستان خود را پیدا کرده و وارد عرصه و محور مقاومت شدهاند و با فرمانده عزیزشان همقسماند که تا نابودی صهیونیسم جهانی از پای ننشینند.
در اینجا اعلام میداریم پس از پاکسازی کامل کشور سوریه از لوث وجود تروریستهای تکفیری و تأمین کامل امنیت حرم عمه سادات(س) و حضرت رقیه(س) آماده هستیم تحت امر امام خامنهای عزیز و با فرماندهی حضرتعالی در هر گوشه از جهان که صدای مظلومی شنیده شود پا بهعرصه یاری مظلومان جهان بگذاریم.
فرماندهان و رزمندگان لشکر فاطمیون
[▲] يادداشتها
[▲] پيوستها
...
[▲] پینوشتها
...
در مورد تاریخ تولد قاسم سلمانی در منابع مختلف اختلاف وجود دارد. پوریا ماهرویان مینویسد: «قاسم سلیمانی در سال ۱۳۳۶ در روستای رابر در استان کرمان به دنیا آمد.» (کابوس دشمن یا مداخلهجو؛ چرا قاسم سلیمانی مشهور شد؟، وبسایت بیبیسی: ۱۶ مارس ۲۰۱۹ - ۲۵ اسفند ۱۳۶۷.)
طایفه سلیمانی کرمان، از عشایر استان کرمان میباشند، که پیشتر در منطقه بختیاری سکونت داشتهاند و اجداد آنها از طوایف بختیاری بودند، که از روستای قلعهتک در حدود دهه ۱۷۵۰ میلادی، بهحوالی استان فارس کنونی و از آنجا نیز به کرمان مهاجرت کردند.
نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یا سپاه قدس، نیروی ویژه و زیرشاخهای از نیروهای پنجگانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ایران است که مسئولیت فعالیتهای نظامی برونمرزی را دارد. در آغاز از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۶ فرماندهی آن را احمد وحیدی، از جمله فرماندهان ارشد سپاه پاسداران در طول جنگ ایران و عراق بهعهده داشت و از سال ۱۳۷۶ تا کنون سرلشکر پاسدار قاسم سلمانی متصدی آن است. رایت روبین، فرمانده نیروهای آمریکایی، منطقهی فعالیت این نیروها را به هشت دسته تقسیم میکند: ۱- کشورهای غربی، ۲- عراق، ۳- افغانستان، پاکستان، و هند، ۴- اسرائیل، لبنان، و اردن، ۵- ترکیه، ۶- آفریقای شمالی، ۷- شبه جزیره عربستان، و ۸- جمهوریهای شوروی سابق.
[▲] جُستارهای وابسته
□
□
□
[▲] سرچشمهها
□
□
□
□
[▲] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]
ردهها │ ...