|
نامهها و اسناد سیاسی-تاریخی
نامه به میرزا لطفالله
فهرست مندرجات
.
نامه به میرزا لطفالله
سید هادی خسروشاهی میگوید: «با توجه بهاسناد بهدستآمده از وزارت امور خارجه انگلیس، وزارت امور خارجه ایران، خانهی امینالضرب - كه هماكنون در كتابخانه مجلس شورای اسلامی نگهداری میشود - همچنین نامههای باقیمانده از سید در ایران و استانبول، امروزه دیگر نمیتوان در ایرانیالاصلبودن سید، تردیدی روا داشت!... بهاضافه اینكه هنوز در محله «سیدان» اسدآباد همدان، مقبرهی اجداد و خاندان سید موجود است و یا مكاتبات خانواده سید با وی و پاسخهای سید، همهی اینها نشاندهندهی هویت ملی و محل تولد سید تواند بود... و در مقابل، ما حتی برای نمونه، یك نامه هم از سید به خانوادهی سعدآبادی خود! یا علما و شخصیتهای افغانی، پیدا نمیكنیم و اینهم بهخوبی روشن میسازد كه اصولاً خانوادهی سید در ایران بوده است و میرزا لطفالله اسدآبادی، خواهرزادهی سید، در دو سفر وی بهایران، در كنار او بوده و عكس و اسناد آن دوران، حتی مجموعهی خطی مقالات فارسی سید كه توسط فرزند وی میرزا صفاتالله اسدآبادی استنساخ (رونویسی، کتابت، و نسخهبرداری) شده، در اختیار اینجانب قرار دارد.»
این در حالی است که دکتر محمود افشار یزدی، سالها پیش به بیپایهبودن این ادعا چنین اظهار داشته است: «اما دلایلی که در ایران بر ایرانیبودن سید اظهار میکنند، از این قبیل است که اقوام او خانوادهی جمالی هماکنون در اسدآباد زندگی میکنند، (بیست سال است که یکی از آنها با من آشنایی دارد) خانهی مسکونی او هنوز در آنجاست، عکسهایی در ایران انداخته که از اقوام او در آن هستند و با خط خود در آنجا چیزی نوشته و قس علیهذا. اینها به عقیده من هیچکدام دلیل قاطع نیست، بلکه عین دعواست، زیرا ممکن است گفته شود هریک از اینها ادعایی است که خود محتاج بهدلیل است... بهچه دلیل در فلان خانه اسدآباد سید سکونت داشته؟ بهچه دلیل این اشخاص اقوام او هستند؟ بهچه دلیل اشخاص در عکس خویش او میباشند؟ خلاصه وقتی کار به اختلاف افتاد، اینطور حل نمیشود. من از آقایان جمالی اسدآباد معذرت میخواهم که اینطور در یک امری که به آن علاقه دارند، اظهارنظر میکنم و حتی تلگراف و عکسها و اوراقی که فرستادهاند، بههمین علت که کافی و قاطع ندانسته چاپ ننمودهام.»
جالب توجه است، این نامهای که سید جمالالدین از پاریس به پیشکار خود میرزا لطفالله فرستاده است، نهتنها هیچ دلیلی بر نسبت خواهرزادهبودن میرزا لطفالله نیست، بلکه در ضمن سلامیکه سید، به یاران فرستاده، هیچ اشارهای به خانوادهای خود در آن نکرده است. با اینحال، جای پرسش دارد که امثال سید هادی خسروشاهی و سید محمدمحیط طباطبایی با چه منطقی از این نامه خویشاوند میرزا لطفالله را با سید جمالالدین قطعی فرض نمودهاند؟
پاریس: ۱۳۰۱ ھ
نوردیده میرزا لطفالله
مکتوب تو که کاشف بر حسن طویّت و طهارت سیرت و لیاقت و استعدادات فطریّه بود رسید، بسیار خوش شدم. خصوصاً عبارات آنکه در نهایت انسجام و غایت ارتباط بود، با مراعات تشبیهات عنیقه و استعارات بدیعه، آفرین بر تو باد.
جوانان را ادب زیب و زیور کمال است. معهذا نباید بدین اکتفا نمود، چون قناعت بهحدی از درجات کمال، با وصف اینکه او را حد و پایانی نیست، از دونهمتی و پستفطرتی است.
نوشته بودی برای زیارت من میخواهی به پاریس بیایی، چنانچه جهت زیارت من میآیی، باید مطیع امر شده صبر نمایی. حال موقع نیست، زمان مناسب دیده ترا خواهم طلبید والا هرگاه خلاف امر نموده بیایی، بهعظمت حق سوگند است که که مرا در شهر پاریس نخواهی دید.
یاران زنده را سلام برسان، مکارم اخلاق ناصری را مطالعه بکن.
جمالالدین الحسینی
[▲] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[▲] پینوشتها
[۱]- سید جمالالدین حسینی، نامهها و اسناد سیاسی - تاریخی، بهکوشش سید هادی خسروشاهی، ص ۲۱۲.
[▲] جُستارهای وابسته
□
[▲] سرچشمهها
□ سید جمالالدین حسینی، نامهها و اسناد سیاسی - تاریخی، بهکوشش و تعلیق سید هادی خسروشاهی، با همکاری مرکز بررسیهای اسلامی.