کتابشناسیهای مــلی افغانستان
(استاد دانشگاه کابل)
1) پدر ژورنالیزم:
طوریکه گفته آمدیم کشور تحت رهبری امیر حبیب الله خان آماده تحول بنیادی در مسیر های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بود، او از یکطرف میخواست در سکتور داخلی پیرو روشهای اداره پدرش امیر عبدالرحمن و از جانب دیگر در امور خارجی دست به ماشه حصول استقلال سیاسی کشور باشد.
در عین زمان مردم افغانستان نیز خاموش نبودند و در همه امور و فعالیتهای فرهنگی وسیاسی کشور مجدانه سهم میگرفتند. گروپ مبارزان با شهامت افغان که زیر نام "اخوان افغان" بشمول محمود طرزی گردهم جمع آمده وبرای بدست آوردن آزادی سیاسی، پیشرفت افغانستان کار وفعالیت میکردند، قابل یاد آوری میباشد. این جوانان که ریفارمهای کشورهای ترکیه و ایران را مشاهده میکردند بدون شک آرزوی تأمین آنگونه ریفارمها را در کشور خود نیز در سر می پرورانیدند. گذشته ازآن آزادی سیاسی کشور هسته اساسی فعالیتهای این جوانان را تشکیل میداد.
آرزوها و تمایلات مشترک حکومت و مردم افغانستان فضایی ایجاد کرده بود که درآن وجود یک نشریه مطبوع حتمی و ضروری پنداشته میشد. نشریه ایکه بتواند حرکات ملیت خواهی، آزادیخواهی و مفکوره ضد استعماری افغانها را بگوش مردم افغانستان و جهان برساند. برای پیاده کردن این آرزوها مردم و حکومت، محمود طرزی را که از هر قطره خونش ندای آزادی ووطن پرستی موج میزد، مناسبترین شخصیت یافتند که با داشتن دانش نوین و عصری، قدرت و ذوق نویسندگی و تجربه غنی ایکه در مسایل جهان داشت، میتوانست از عهده این امر خطیر و مهم بخوبی بدر آید. زیرا در آن لحظات نیت نیک، آرزومندی بخدمتگذاری مردم، عشق بوطن از صفات و ممیزات خاص محمود طرزی بود که اورا به چنان رسالت عظیم سزاوار می ساخت. باین آرزوها و با تلاشهای خسته گی ناپذیر شخص محمود طرزی در شب 20 رمضان 1329 هق فرمان نشر "سراج الاخبار" به سر نگرانی ایشک آغاسی علی احمد خان و مدیرت مسؤل محمود طرزی، از طرف امیر حبیب الله خان ، صادر گردید. (1)
اولین شماره "سراج الاخبار" بتاریخ 16 میزان سال 1290 هش در مطبعه سنگی دارالسلطنه کابل در دوازده صفحه از چاپ برآمد. جریده سراج الاخبار که بعداً محمود طرزی آنرا "سراج الاخبار افغانیه" خواند، هفت سال و سه ماه عمر کرد و درین عمر کوتاه بقول سر محررآن، جریده توانست با وجود سنگ اندازیهای هند برتانوی و مزدوران داخلی دستگاه حکومت، کار خود را بخوبی انجام دهد. آواز وطن خواهی، آزادیخواهی و وطن پرستی مردم افغانستان را در لای مقاله ها و نوشته های وطن پرستانه بگوش همه مردم جهان برساند.
هرچند قبل از حرکتهای ژورنالیستی محمود طرزی نشریه شمس النهار کابل در فضای افغانستان به درخشش آغاز کرده بود ولی چیزیکه سراج الاخبار را یک اخبار ستیندرد و معیاری و محمود طرزی را پدر ژورنالیزم افغانستان ساخت، همانا رعایت و پیروی دقیق او از معیارها و اصول، نامه نگاری عصری بود که محمود طرزی بآن در کشور های ترکیه و اروپا آشنا گردیده بود. اوسراجالاخبار را در قطع ۳۳ X ۴۲ سانتیمتر از شمـاره اول تا آخر چاپ کرد. نشریه از شماره اول تا شماره دوازدهم در ۱۲ صفحه و پس از آن در ۱۶ صفحه نشر میشد. خط نشريه در سال اول که در مطبعه سنگی دارالسلطنه کابل چاپ میشد نستعـليق و در سالهای بعد که مطابع طبع حروفی بکابل وارد گردید، خط سراج الاخبار چاپی گردید. سرلوحه روزنامه در وسط پـيـشانی آن خطاطی شـده و در زير آن سال قمری ۱۳۲۹ و در حاشيه فوقانی راست نام علیاحمد بهعنوان "نگران ايشيک آقاسی ملکی حضور اعليحضرت همايونی" و نام محمود طرزی بهعنوان "مدير و سرمحرر" و تاريخ هجری قمری نوشته شده بود. بـه طرف چپ سرلوحه "قيمت ساليانه" نشريه در داخل و خارج کشور و اينکه درهر پانزده روز يکبار نشر میشود، همراه با تاريخ خورشيدی و ميلادی دیده میشد.
از شماره ششم سال اول به بعد نام این نشریه "سراج الاخبارافغانیه" گردید. نشريه بطورکل دارای سرمقـالـه و فهرست مندرجات بـود. سرمقالهها در صفحه اول نشريه عمدتاً بـه امضای مدير آن درج میشد. خبر به عنوان يک عنصر ضروری و لازم جايگاه مهمی در نشريه داشت و در حدود ۲۰ درصد مطالب نشرات آنرا در بر میگرفت. در سالهای جنگ جهانی اول نزديک به نصف صفحههای نشريه را اخبار طبقهبندی شـده در زير کليشههـای درشت "حوادث داخليه"، "حوادث خارجيه"،" اخبار جنگ" و "اجمال حوادث" در بر میگرفت. خـبرها و مطالب خارجی غالـباً از روزنـامـههای ترکی، عربی، اردو، انگليسی و روسی با ذکر منبع خبر ترجمه میشد. همچنين مطالبی از نشريههای فارسی در نشريه اقتباس میشد. البته با توجه بـه اينکـه سراجالاخبارافغانیه يگانه نشريه در افغانستان بود، اخبار به طور کلی تازگی داشت. در برخی از شمـارههای آن مطالب جالبی در باره برق، تلفون، تلگراف، صنعت طباعت، عکاسی، ... و شهرهای اروپا (پاريس، لندن،...) چاپ میگـرديـد. مطالب اختصاصی در زير ستونهای علم ثروت؛ علم و اسلاميت؛ مقالات صحيه و طبيه؛ صحت عايله؛ ادبيات؛ اخلاقيات؛ مقالات فنيه؛ علم تاريخ؛ عالم عسکری؛ عالمهای ژاپان، ناموران زنان جهان؛ مسلمانان با هم اتحاد کنيد؛ و ساير مسايل با اهميت منتشر میشدند. مطالب بسيار جدی زير عنوان "مقاله مخصوصه" به قلم خودمحمود طرزی منتشر میشد. اعلان گاه گاهی بـه نشر مـیرسيـد. نامههـای خوانـندگان کـه عمدتاً روح مدح و تملق از امير و دربار را داشت زير عنوان "مکتوب"، نشر میشـد. (2)
سراجالاخبارافغانیه دارای شبکـه خبرنگاران درداخل و خارج کشوربـود. اخبار خارجی یامستقیماً بزبان فارسی دری ویا بزبانهای خارجی بکابل ار سال میشد و توسط ترجمانان به فارسی دری بر گردان میگردید. روزنامه از شمـاره اول سال دوم شروع بـه چاپ عکس کرد، کـه این خود نمايانگر پـيشرفت در امور چاپ روزنـامـه بـود. بـهرغـم دشواریهای فنی و کمی تجربـه بـه طور عموم در نشريه قواعد انشاء و املا مراعات میگـرديـد. اشعار فـارسی در صفحههای روزنـامـه انعکاس میيافت. به پارچه های طنزی، لطيفه ها و کاريکاتورها توجه میشـد. داستان "فاجعههای پاريس" اثر فاديه دومونتهپن، اديب و شاعر مشهور فرانسه از زبان ترکی ترجمه شده و در شمـارههای پـيوسته نشريه اقـبال نشر می يافت. تيراژ نشـــــريه محدود بود و قشر خواننده روزنامه بيشتر کارمندان اداره امارت اميرحبيبالله بود. براساس فرمان اميرحبيبالله تمام کارمندان دولت که بيش از يکهزار روپيه کابلی حقوق داشتند، رسماً مشترک سراج الاخبار افغانیه بودند و حق الاشتراک شان از حقوق شان بطور مستقيم به حساب سراجالاخبارافغانیه فرستاده میشد. تيراژ جريده ۱۶۰۰ نسخه بود. سراجالاخبار افغانیه در هند، ايران، آسيایميانه، عثمانی حتی کشور های اروپایی، ... خواننده و مشترک داشت. روزنامه ها و جراید زيادی به زبان فارسی، اردو، ترکی، عربی، انگيسی و روسی بدفتر جریده سراج الاخبار افغانیه میرسيد که اکثرمطالب آنها در صفحههای جريده بازتاب میيافت. (3)
معمولا از نشريههای زيرين به حیث منبع در سراجالاخبار افغانیه کار گرفته میشد: چهره نما؛ حبلالمتـين؛ آئيـنه؛ نوبهار؛ ثريا؛ ارشاد؛ رعد؛ طوفان؛ خاور؛ آگاهی؛ کوکب؛ استقلال؛ خورشيد خاور؛ صدای حق؛ تصويرافکار؛ جبروناله؛ توران؛ ترجمان؛ طنين؛ سبيلالرشاد؛ المويد الغراء؛ پـيسه؛ وطن؛ اقدام؛ زميندار؛ کامريد؛ رایالعالم؛ المشير؛ مدينه؛ مصالحت؛ چمن؛ العدل؛ علم؛ اخوت اسلاميه؛ الهلال؛ البلاغ؛ عام؛ آزاد؛ رفيق؛ ملت؛ مخبر العالم؛ صحيفه؛ مشرق؛ تاجر؛ مسلمان؛ العصر؛ حکمت؛ الوعظ؛ معارف؛ صباح؛ حريت؛ المنار؛ الاسلام؛ مارننگ پوست؛ ديلی نيوز؛ تايمز لندن؛ تريـبـيون؛ سول ايند ملتری؛ تايمز آف اينديا؛ پايونير؛ نوويه وروميا و...و.
گویا محمود طرزی بااستفاده ازشیوه ها و نارمهای معیاری ژورنالیزم عصری و مکتبی که زاده افکار اروپای قبلاً بپا خاسته بود، توانست نشریه سراج الاخبار افغانیه را در سطح روزنامه ها و جراید اروپایی قرار بدهد و مقام والای پدر ژورنالیزم معاصرافغانستان را کماهی و نام خودرا بحیث بنیانگذار نشریه مؤفق و متعهد، نه تنها در افغانستان بلکه در سطح جهان ثبت کند. او بامدیرت مدبرانه خود نه تنها پدر و بنیان گذار ژورنالیزم افغانستان گشت، بلکه طراح وبانی نوگرایی درژورنالیزم کشور نیزشمرده شد. سراج الاخبار افغانیه با نام طرزی گره خورد و باپیکش واژه ها، مقولات ادبی، سیاسی و اجتماعی دگرگونی وتحول ژرفی را ازدیدگاه جهان بینی نو ومدرن، درعرصه مبارزات سیاسی و اجتماعی افغانستان و منطقه بازکرد. طرزی درسراج الاخبارافغانیه نشان دادکه ژورنالیزم یک رکن مهم ودگرگون سازحیات سیاسی و اجتماعی یک جامعه وکشور و ابزارمؤثر مقابله با استبداد و سلطه استعماری میباشد.
ونیز محمود طرزی در سراج الاخبارافغانیه، طرزجدید ومکتب نوی رادر زبان وادبیات فارسی دری بازکرد. او نخستین کسی بودکه ادبیات اروپایی را ازطریق سراج الاخبار به جامعه افغانی معرفی کرد. درحالیکه او پدرژورنالیزم افغانستان محسوب می شود، پایه گذار ادبیات نوین این سرزمین درشعرونثر نیز به حساب می آید. از نظر رهنوردزریاب طرزی در نوشتار زبان فارسی دری:« ساده نویسی را مطرح کرد ودراین باب مقاله نوشت. اونیاز ترجمه کتاب های علمی باخترزمین راروشن ساخت، راههای عملی این کار راپیشنهاد نمود. اودرباره رومان نویسی سخن گفت وخود، برای بارنخست، چندرومان را از نویسنده های فرانسوی"ژول ورن" و "گزاویه دومونته پن" به زبان فارسی دری ترجمه کرد و به چاپ رسانید. اوبه زبان مردم وبه زبان ها ولهجه های گونه گون کشورمان توجه داشت. شاید او اولین کسی بود که برای نخستین بارلهجه هزارگی را ثبت وضبط کرد. اودرسروده های خودش، محتوای شعررا نیزدگرگون ساخت.» (4)
باین ترتیب جریده سراج الاخبار افغانیه با اهداف آگاهانه عالی داخل مبارزه گردید و محمود طرزی مجدانه رسالت ژورنالستی خودرا در مقابل مردم کشور با تقویه روحیه ملی، مبارزه علیه خرافات، جهل و آگاهی های علمی وفنی تا واپسین شماره سراج الاخبار افغانیه انجام داد.
استاد سيد محمد داؤد حسینی سعی فراوان کرد تا عظام مرحوم محمود طرزی را به وطن انتقال دهد؛ اما با تأسف حوادث کشور نگذاشت تا این آرزو برآورده شود. حسینی شعری به این منظور سروده بود که خطاب به شادروان طرزی میگوید:
وای قـــــومی کــــه ز قیــــد دگــــر آزاد نشــــد
بهــــــر تــــدریــــــس رمــــــوز ســـــــبق آزادی
هیـچ فـردی بــه وطـن مثــل تـو اســتاد نشـــد
مــــترقی وطنــت گشـــــته بــیا طــــرزی مــــا
گلـــه منـــما و مـگــــو کـین وطــن آبــاد نشــد
جمــله احــرار وطـــن درس تــو آمــوخـــته انــد
نیست حرفی ز تو که سـر لـوحهٔ ارشـاد نشـد
بــه وطــن آ کــه شـــوی شــاد ز دیــدار وطــن
نشود شـاد کـسی کـز تـو دلـش شــاد نــشد
حـــر بــود قــوم تــــو امــــروز ز فـــرط غــیــــرت
کــی تــوان مــــرغ کــنــد اوج گــــر آزاد نــــشد
فکــر و نامــت همــه محمــود بـــود ای طــرزی
مثــل تعــمــیر خیــــالــت دگــــر آبــاد نشــــــد
یـاد اسـلاف وطـن بهــر حسـینی فخـر اســت
شِکــوه منــمـا و نگــویی کــه زمــا یــاد نــشد