جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۱ اسفند ۱۷, پنجشنبه

دستگاه گفتار

از: دانشنامه‌ی آریانا

فهرست مندرجات

[زبان][گفتار]


دستگاه گفتار (به انگلیسی: speech apparatus؛ به آلمانی: Sprechapparat)، مجموع اعضای خاصی بدن انسان است که به‌وسیلۀ آن‌ها، صوت‌ها یا آواهای گفتار پدید می‌آید[۱] و در واقع، ابزار مکانیکی مغز است[٢] که، میان تفکر و زبان (سخن گفتن) رابظۀ بلافصل و ناگسستنی ایجاد می‌کند و بدین‌ترتیب، انسان می‌تواند، اندیشه خود را با دیگر انسان‌ها در میان بگذارد.

این دستگاه شامل اعضایی است که بیشتر آن‌ها در بدن انسان وظیفۀ اصلی دیگری انجام می‌دهند. به‌طور نمونه، لب و دندان‌ و زبان در درجۀ اول اعضای خوردن هستند. شش و حنجره اعضای تنفس می‌باشند. اما در این‌جا وظیفۀ نخستین آن‌ها مورد نظر نیست و اعضایی را که در ایجاد صوت‌ها (آواها)ی گفتار دخالت دارند، تنها به این اعتبار، «دستگاه گفتار» می‌نامند.

مهم­ترین عضوهایی که در فرایند گفتار به‌کار می‌آیند عبارتند از: شش‌ها، نای گلو، حنجره، تار آواها، دهان، زبان، کام، خیشوم، دندان‌ها و لب‌ها.


[] شش (lung)

کار شش، مانند کار دم آهنگری است. یعنی؛ هوا را در خود فرو می­برد و از راه نای و حفره­های دهان و خیشوم بیرون می­دهد. نفس کشیدن یا دم زدن پایه و بنیاد گفتار است و شاید با توجه به همین لحاظ است که در بسیاری زبان‌ها مانند فارسی دری، کلمۀ «دم زدن» مجازاً به‌معنی «سخن گفتن» به‌کار می‌رود[٣].

اما هوایی که از شش بیرون می‌آید، در حال عادی صوتی پدید نمی‌آورد. حدوث صوت هنگامی است که یکی از اعضای گفتار در کار باشند.


[] نای گلو (teachea)

نای گلو، لوله­ای است که هوای شش از آن می‌گذرد تا به حنجره برسد. تا این‌جا هوا دارای هیچ‌گونه ارتعاش صوتی نیست.


[] حنجره یا گلو (throat)

حنجره یا گلو مانند جعبه‌ای غضروفی است که در انتهای بالای نای قرار دارد. این جعبه از چهار غضروف ساخته شده که شامل دو غضروف جفت است.

پایه­ی این جعبه، غضروفی است به شکل انگشتری که افقی قرار گرفته و نگین آن به‌سوی پشت است و آن را غضروف انگشتری می­گویند[۴].

پس از آن غضروفی دیگر است که «سپروار» یا «دریچه­وار» خوانده می­شود[۵] و برآمدگی آن در گردن مردها پیداست. این برآمدگی در گردن زنان دیده نمی‌شود، زیرا ماهیچه‌ای روی آن را پوشانده است.

یک جفت غضروف هرمی شکل، نیز روی کناره­ی بالای غضروف انگشتری از جانب پشت قرار گرفته است که آن را غضروف‌های «فنجانی»[٦] می‌گویند.

قسمت‌های مختلف این مجموعه با عضله‌‌‌های کوچکی به‌هم پیوسته است. دو غضروف فنجانی نسبت به غضروف انگشتری تغییر جای می‌دهند. مجموع غضروف­‌های حنجره از پایین به بالا و از پشت به پیش قابل حرکت است.

قسمت‌های پشت غضروف‌های فنجانی، محل اتکای عضله‌هایی است که آن غضروف‌ها را به‌حرکت در می‌آورند و بستن و گشادن راه گلو به‌وسیلۀ آن‌ها انجام می‌گیرد.


[] تار آواها (vocalcord)

تارآواها[٧]، پرده‌های نازکی هستند که از یک سو به زیر غضروف‌های فنجانی چسبیده‌اند، و طرف دیگرشان به گوشه‌ی غضروف انگشتری، اتصال دارد.

تارآواها در ایجاد صوت گفتار مهم‌ترین اعضا شمرده می‌شوند. این تارها چهار پرده هستند که دو به دو مانند لب‌ها به موازات یکدیگر در چپ و راست گلو قرار دارند. جفت زیرین با لرزه‌هایی که هنگام برخورد با هوای نفس در آن پدید می‌آید، موجب حدوث صوت می‌شود، اما جفت بالایی هیچ اثری در احداث صوت ندارند، میان این دو جفت فضایی است که آن را حفره‌ی «مورگانتی»[٨] خوانده می‌شود.

فاصله‌ای را که میان جفت زیرین تار آواها وجود دارد در حال عادی به شکل سه‌گوشه است «حلق» یا «چاک حنجره»[۹] می‌نامند. با حرکت غضروف‌های فنجانی ممکن است تارآواها به‌هم نزدیک شوند و راه حلق را ببندند. در حال تنفس عادی، راه باز است. برای احداث صوت باید چاک حنجره تنگ‌تر شود، تا نفسی که از نای می‌آید به تارآواها برخورد کند و آن‌ها را بلرزاند. این لرزه که به هوای بیرون منتقل می‌شود و موج‌های شنیدنی را پدید می‌آورد، همان است که «صوت گفتار» خوانده می‌شود.

درازای تار آواها در گلوی مردان، بیشتر است و به ٢٠ تا ٢۴ میلی‌متر می‌رسد، اما در گلوی زن‌ها طول آن‌ها از ۱۹ تا ٢٠ میلی‌متر نمی‌گذرد و اختلاف صدای زن و مرد در این‌جاست.

هوا چون از حنجره بیرون آمد، به قسمت عقب دهان و پشت زبانک می‌رسد. زبانک غضروف نازکی است که به آخر ریشۀ زبان[۱٠] آویخته است و هنگام غذا خوردن مانند پلی روی سوراخ حنجره قرار می‌گیرد تا خوراک و نوشابه راست به مری برود و در نای گلو داخل نشود.

اما نفس چون به قسمت پشت دهان یعنی خلق[۱۱] برسد، در مقابل دو حفره قرار می‌گیرد: یکی حفره‌ی دهان و دیگری حفره‌ی بینی یا خیشوم. این حفره‌ها هر دو از یک سو با هوای بیرون ارتباط دارند. نفس ممکن است از یکی از این دو حفره یا از هر دو آن‌ها بیرون بیاید.


[] زبان




[] کام




[] پردۀ کام




[] سختکام




[] خیشوم




[] حفرۀ دهان




[] انواع تلفظ




[] وجوه تلفظ




[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط برشتۀ تحرير درآمده است.



[] پيوست‌ها

پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]-
[٢]-
[٣]-
[۴]-
[۵]-
[٦]-
[٧]- پرده‌های صوتی (Vocal folds یا Vocal cords) شامل دو غشای لعاب‌مانند هستند که به صورت افقی در حنجره کشیده شده‌اند. با ارتعاش آن‌ها در اثر عبور هوا، پدیده واک‌داری روی می‌دهد. این پرده‌ها را گاهی به‌غلط «تارآوا» یا «تار صوتی» می‌نامند، در حالی که این پرده‌ها به‌شکل تار نیستند و دارای مساحت هستند. یک سر این پرده‌ها به غضروف تیروئید و سر دیگر آن‌ها به غضروف آریتنوئید متصل است.
این پرده‌ها هنگام دم و بازدم، باز هستند و هنگامی که انسان نفس خود را حبس می‌کند، بسته می‌شوند. ارتعاش این پرده‌ها باعث ایجاد پدیده واک‌داری آواها می‌شود.
[٨]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱٢]-
[۱٣]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱٦]-
[۱٧]-
[۱٨]-
[۱۹]-
[٢٠]-



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها








[] پيوند به بیرون

[1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]