[...] [...]
کرتیر یا کردیر (که گفته شده تلفظ واقعی كلمه «كردیر» به انگلیسی: Kirdīr یا Kerdīr بوده است)، موبد پرنفوذ و سختگیر اوایل دوران ساسانی بود[۱]. گمان میرود که کریتر در زمان پادشاهی هفت شاهنشاه ساسانی به ترتیب اردشیر بابکان، شاپور یکم، هرمز یکم، بهرام یکم، بهرام دوم، بهرام سوم و نرسه میزیسته[٢] و اقدامات وی نه تنها در پیدایش دین رسمی ساسانیان بلکه در کار سیاست داخلی کشور نیز دارای اهمیت قاطع و فراوان بوده است. او توانست دین زرتشتی را که در آن زمان، باورهای چندی بدان پیوسته بودند، یکدست کند و به اوستا تقدس بخشد[٣]. همچنین، کرتیر با آیین مانی بهعنوان یک بدعت به مبارزه برخاست[۴].
[↑] زندگینامه
كرتیر که تاریخ تولد او مشخص نیست، آنطور که دکتر عفیفی در مقدمه کتاب ارادویرافنامه آورده است، به احتمال بسیار موبدی از دیار خراسان بوده[۵] که در مدت سلطنت هفت پادشاه از اردشیر یکم تا نرسه میزیسته است[٦]. وی، در اواخر دوران اردشیر یکم، نوجوانی بود كه تحصیلات دینی خود را به پایان برد و در همان زمان یا احتمالاً در زمان شاپور اول عنوان هیربد یافت[٧]. در زمان هرمز اول (٢٧٢ تا ٢٧٣ میلادی)، پسر و جانشین شاپور اول، كرتیر ملقب به «موبد اورمزد» (= اهورهمزدا) گردید. پس از هرمز، برادر او بهرام اول (٢٧٣ تا ٢٧٦ میلادی)، پسر دیگر شاپور اول، به پادشاهی رسید و در این زمان قدرت كرتیر افزونتر شد و احتمالاً به توطئه او بود كه مانی به قتل رسید. پس از بهرام، پسر وی بهرام دوم (٢٧٦ تا ٢۹٣ میلادی) به پادشاهی رسید و كرتیر آنگونه كه از القاب وی[٨] در زمان این شاه بر میآید، بهنهایت قدرت خود رسیده است و با ادیان دیگر به مبارزه برخاسته، آتشكدهها برپا كرده و برای آنها موقوفات فراهم آورده و به رفاه حال روحانیان پرداخته است. در دوران این پادشاه است كه وی چهار كتیبهی خود را به پهلوی نگاشته است.[۹].
پایهگذاری سیاست اتحاد دین و دولت در ایران قبل از اسلام به اردشیر بابکان بنیانگذار دولت ساسانی نسبت داده شده است. بر طبق روایت طبری، خاندان اردشیر متولی آتشکدهٔ ناهید در استخر قدیم فارس بودهاند و طبیعی است هنگامی که اردشیر بهقدرت رسید در پی این بوده باشد که دین مزدیسنی را که در زمان اشکانیان در کنار حکومت قرار داشت با حکومت یکی سازد و از آن بهعنوان حربهٔ سیاسی بهره برد. عامل اجرای این سیاست از زمان اردشیر به بعد کرتیر بود[۱٠].
با آنکه، کرتیر در زمان اردشیر بابکان، مقام عمدهای نداشت[۱۱]، او در کتیبه کرتیر در کعبه زرتشت ذکر کرده که در زمان شاپور یکم (زمان پادشاهی از ۲۴۱ تا سال ۲۷۱ میلادی) دومین شاهنشاه ساسانی، به سمت رئیس بزرگ همهٔ روحانیون موبدان موبد سراسر کشور منصوب شده است. اما به نظر برخی مورخان، کرتیر در معرفی خود در این کتیبه، گزافهگویی کرده است و احتمالاً در دوران شاپور همچنان مقام هیربدی داشته است.[۱٢] از روایتهای گوناگون چنین بر میآید که شاپور نسبت به ادیان و مذاهب و افکار خارجی تسامح داشت. مانی در زمان وی ظهور کرد و به حضور شاپور رسید و اجازه یافت، دین خود را تبلیغ کند. انتشار مانویت در قلمرو ساسانی که اثر دیرپایی داشت، مدیون همین روحیهٔ تسامح بود که بیتردید پسند خاطر کرتیر نبود.[۱٣] هرمز یکم نیز نسبت به مانی نظر تأیید و مساعدت داشت و او را یک چند در دستگرد بابل، در کاخ خویش، از تعقیب مخالفان پناه داد. وی نسبت به کرتیر دشمن مانی، هم علاقه نشان داده و حتی با اعطای کلاه و کمر که نشانههای اشرافیت بود، به این موبد پُرشور متعصب او را در ردیف بزرگان عصر درآورد.[۱۴] در دوران یکسالهٔ پادشاهی هرمزد هنوز تسامح دینی دوران پدرش شاپور یکم حکمفرما بود. به نظر میرسد که قدرت واقعی کرتیر از زمان بهرام یکم آغاز میشود.[۱۵]
کرتیر که از دشمنان سرسخت مانی بود و سرانجام سبب زندانی شدن و مرگ مانی در سال (۲۷۶ میلادی)، در دوران پادشاهی بهرام یکم شد[۱٦]. تعقیب و شکنجه و آزار مانویان از اقدامات بعدی او بود که تا پایان دوران بهرام سوم ادامه داشت[۱٧].
او در زمان بهرام دوم، به قدرت بسیاری دست یافت. از سوی او آزار بسیاری بر پیروان آیینهای جهود، مانوی، ترسایی و بودایی رفت. کرتیر در زمان همین پادشاه بود که جایگاه داور داوران یا قاضی القضاتی را نیز به دست آورد. او همچنین آموزشگاههایی، را برای پرورش روحانیان، زرتشتی ساخت.[۱٨]
با مرگ بهرام سوم و به تخت نشستن نرسه، ستاره بخت وی رو به افول نهاد. دکتر عبدالحسین زرینکوب، در این خصوص مینویسد:
- «قیام نرسی و پادشاهی وی، در واقع به قدرت کرتیر پایان داد و از آن پس تا یک چند سایهٔ آتشگاه از فراز تاج و تخت دور شد. بعد از آن دوران خاطرات دوران کرتیر چنان فراموش شد که حتی در اوایل دورهٔ اسلام هم وقتی مزدیسنان کتاب پهلوی دینکرت را تدوین میکردند، ذکری از نام او در آن کتاب نکردند و در عصری که بهخاطر تسامح خویش درخشندگی خاص داشت، کسی را که مظهر تعصب بود و جز تعقیب و آزار مخالفان حاصل دیگری هم عاید آیین زرتشت نکرده بود، در ردیف موبدان و هیربدان بزرگ و نامآور دوران گذشته، یاد ننمودند.»[۱۹]
نام كرتیر آخرین بار در كتیبه نرسی (٢۹٣ تا ٣٠٢ میلادی) در پایكلی ذكر شده است[٢٠] و سر انجام او در سنی بالا درگذشت.[٢۱]
در کل، کرتیر مردی بود قشری، هراسانگیز و سختگیر که برای به کرسی نشاندن آیین زرتشت بهعنوان یگانه دین رسمی شاهنشاهی ساسانی با تعصب تمام تلاشهای فراوان کرد و پیروز شد[٢٢]. سیمای کرتیر را نیز از تصویرهایی که بر صخرهها پدید آمده، میتوان شناخت. او مردی است سالمند، بدون ریش که کلاهی با نشان بر سر و پوشاک رسمی بر تن دارد[٢٣].
[↑] سنگنوشتهها
از کرتیر چهار سنگنوشته در استان فارس برجای مانده است[٢۴]. کتیبههای کرتیر بهطور کلی دو موضوع عمده را در بردارند: نخست معرفی او و القابی که داشته و شرح کارهایی که در زمان هر پادشاه انجام داده است و دوم شرح معراج او[٢۵]. این کتیبهها که بهزبان پارسی میانه و خط پهلوی میباشد[٢٦]، به شرح زیر هستند:
- کتیبه کرتیر در نقش رجب، در سمت راست پیکر اردشیر بابکان در نقش رجب در نزدیکی تخت جمشید
- کتیبه کرتیر در سرمشهد، در قسمت بالای پیکر بهرام دوم در سرمشهد
- کتیبه کرتیر در کعبه زرتشت، در زیر سنگنوشته سه زبانی شاپور در کعبه زرتشت در نقش رستم
- کتیبه کرتیر در نقش رستم، در سمت راست پیکرنگارههای پیروزی شاپور یکم در صخره نقش رستم.[٢٧]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]-
[٢]-
[٣]-
[۴]-
[۵]- مقدمه کتاب ارادویرافنامه، صص ٢-۵
[٦]-
[٧]-
[٨]- در مورد القاب كرتیر نك به: Grenet, 1990.
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱٢]-
[۱٣]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱٦]-
[۱٧]-
[۱٨]-
[۱۹]-
[٢٠]- در مورد كرتیر و شخصیت او نك به احمد تفضلی، ۱٣٧٠.
[٢۱]-
[٢٢]-
[٢٣]-
[٢۴]-
[٢۵]-
[٢٦]-
[٢٧]-
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]