فهرست مندرجاتعقاید چینیان باستان
[قبل] [بعد]
[↑] عقاید چینیان باستان
چینیان باستان عقاید مختلف و تقریباً عجیبی داشتند. آنها بر این باور بودند که زمین همانند صفحهای صاف است که آسمان چون سرپوشی روی آن قرار گرفته و کشور خودشان، چین را مرکز زمین میدانستند و اعتقاد داشتند که کاخ خاقان نقطه مرکزی و اصلی زمین است و خاقانهای آنان نیز محور و اساس همه مردمان و خلایق جهان هستند. چینیان باستان با توجه به اینکه برای آسمان احترام خاصی قایل بودند، وقتی که به آسمان نگاه میکردند، در مقابل آن تعظیم و کوچکی میکردند و حتی زارعان و کشاورزان چینی به آسمان توجه زیادی داشتند و چون میگفتند که از آسمان نزولات زیادی میآید و آفتاب از آسمان میتابد و با این عوامل است که محصولات آنها رشد میکند، پس برای آن احترام خاصی قایل بودند.
پرستش آسمان از دیگر عقاید چینیان باستان بود. آنها معتقد بودند که اگر آسمان خشمگین میشود و طوفان پیش میآید یا صاعقه و رعد و برقی زده میشود و یا شهاب سنگی به زمین میافتد، همه اینها بهخاطر این است که در زمین حالت نامطلوبی صورت گرفته، به این معنا که این حوادث بر اثر بیعدالتیها و بینظمیهایی است که در روی زمین روی داده است و آسمان را خشمگین کرده است لذا باید مردم اعمال خود را اصلاح کنند. از دید چینیان باستان زمین مانند دیگر ارکان جهان تابع آسمان است و برای خود نظمی دارد. آنان میگفتند چون رشد نباتات بهسوی آسمان و بالاست و دود آتش هم بهسمت آسمان است پس باید به آسمان احترام گذاشت. این عقاید در میان چینیان باستان تا عصر کنفوسیوس وجود داشت. البته او توانست به این عقاید نظمی خاص ببخشد. کنفوسیوس در قرن ۶ ق.م زندگی میکرد. البته سخن گفتن و بیان عقاید کنفوسیوس در اینجا امکان ندارد چون نیاز به بررسی کلی و جامعی دارد و هدف ما از ارایه این مقاله معرفی عقاید چینیان باستانی است.
پرستش ارواح، یکی دیگر از باورهای مردم چین در عهد باستان بود! از دیگر عقاید چینیان میتوان به روحپرستی یا جانپرستی یا پرستش ارواح اشاره کرد. در پرستش ارواح ابتدا ارواح اجداد مهم بود و گفته شده که قدیمترین مراسم چینیان پرستش ارواح بوده است. مدتها بود که عالمان و محققان پس از کنفوسیوس عقیده داشتند داشتند که نیاکان یا اجداد پدری، اجداد اولیه بوده و مهم جلوه کرده است اما بعدها متوجه شدند که قدیمیترین پرستش ارواح، اجداد مادری بوده است. در اینجا لازم است اشاره کنیم به این که آنان به یک نوع حلول روح هم اعتقاد داشتند چون معتقد بودند که ارواح نیاکان مادری دوباره در نوزادان حلول میکند. اما در دورهها و اعصار بعدی مردها بر زنان برتری یافتند و مراسم دینی پرستش نیاکان پدری در جایگاه برتری قرار گرفت. چینیان با قرار گرفتن در مقابل لوحهایی که از ارواح خود درست کرده بودند به عبادت و دعا و نیایش میپرداختند و هدایا و پیشکشهای زیادی را به ارواح خود تقدیم میکردند. آنان علاوه بر ارواح برای آبها و کوهها و جنگلها و صخرههای بزرگ هم احترام قایل بودند. زمین در نزد چینیان باستان معروف بود و مادر کل، زمین بوده است.
چینیان ارواح را به دو گونه ارواح نیک و ارواح بد تقسیم بندی میکردند. چینیان ارواح نیک را شن (Shen) و ارواح بد و خبیث را کوی (Kewi) مینامیدند. آنها معتقد بودند که «شن»ها در اراضی آسمان و اراضی بارور و حاصلخیز در درختان و گیاهان و باران و آتش و کوهها و دریاها و چشمهسارها و هر چه که نافع باشد وجود دارند و معتقد بودند که ارواح اجدادشان از جنس «شن»ها هستند ولی کویها یا ارواح بد در تاریکیها و ظلمات قرار گرفتهاند و انسانها برای فرار از آنها باید به نور و روشنایی متوسل شوند.
از دیگر عقاید چینیان میتوان به برپایی اعیاد جوانی اشاره کرد و مراسمی که در آن جوانان را برای ازدواج آماده میکردند. بهعنوان مثال در فصل بهار بعد از کار سخت زمستانی دختران زیبا و جوان و دمبخت را به مردان جوان معرفی میکردند تا آنها نامزد خودشان را انتخاب کنند و برعکس در فصل پاییز پس از کار تابستانی، پسران را در معرض دید دختران قرار میگرفتند تا دختران همسران خود را در معبد معروف به آسمان انتخاب کنند. آسمان هم در نزد چینیان، مذکر بود. و پادشاه و خاقان هم مراسم دینی خود را فرزند یا پسران آسمان میدانست. در بعضی کتابها بهویژه در کتابی بهنام «شانگتی» (Shangti) در مورد خدایی بهنام شانگتی سخن گفته که این خدا را خدای ملکوت یا خدای آسمان میگفتند و کار این خدا این بود که حکومت را به امپراتور واگذار میکرد. «گرانت» (Grant) در کتاب «تمدن چین» عنوان میکند که «این خدا هیچ فایدهای ندارد و جز این که عنوان پسر آسمان را به پادشاه میدهد». مردمان چین باستان بر این باور بودند که اگر پادشاه آداب دینی را بهطور کامل انجام دهد، محصولات کشاورزی فراوان خواهد شد و طبیعت رشد و نمو پیدا خواهد کرد و زندگی مردم نظم یافته و تداوم مییابد.
در جهان از نظر چینیان قدیم و باستانی یک اصل کلی و موثر مطرح بود که آنرا «تائو» میگفتند که اساس زندگی مردم بر این اصل پایبند بود. گرانت در تاریخ تمدن چین در مورد تائو نظرات گوناگونی بیان میکند و بهطوری که تائو را گاهی اوقات با مانا تشبیه و مقایسه میکند. در آیین تائو دو اصل جدا از هم معرفی میشود اولی «یانگ» که «نر» معرفی شده و دومی «یینگ» که «ماده» معرفی شده است. تفاوت بین این دو اصل در گذشته و قدیم در اوضاع اجتماعی مردم تاثیر داشت و از اتحاد این نر و ماده همه چیز بهوجود میآمد. تائو بهطور کلی عبارت بود از قانون ثابت جریان اشیا و روش مقرر برای حرکات همه موجودات. چینیان معتقد بودند که تائو در عالم هستی ازلیت دارد و قانون تائو قانونی است سرمدی و همچنین بر طبق آیین تائو راه و روش حرکت تمام موجودات عالم بهطرف کمال است و این حسن تناسب و کمال بر طبق تائو امکانپذیر است و انسانها برای این که بتوانند به کمال برسند باید خود را با تائو هماهنگ کنند.
یکی دیگر از عقایدی که در چین باستان مطرح بود پرستش زمین قبل از تائو بود. همانطور که اشاره شد چینیان باستان به کشاورزی توجه زیادی داشتند، بنابراین دین آنها براساس عامل کشاورزی گذاشته شده بود. در چین قدیم در هر ده و آبادی مردم تپهای از خاک و گل بهعلامت حاصلخیزی برپا میکردند و بربالای تپه درختی مینشاندند و در اطراف آن درخت، نهالهای کوچک میکاشتند. در اصل به آن خاکریز در چین قدیم (شی Shih) میگفتند. روستاییان و مردمان در زمانی معین از سال در اطراف تپهها و خاکریزها جمع میشدند و عبادتهای خاصی را بهنام خدایان زمین برگزار میکردند، این عبادتها بهصورت سرودهایی دینی و حتی رقص و پایکوبی بوده و هدفشان این بود که خدایان زمینی کمک کنند و محصولات کشاورزی آنها را زیاد کنند. پس از آن که سرزمین چین بهحالت مدنیت اولیه رسید و مقداری فرهنگ مردم تکامل یافت مسأله امپراتوری در چین مطرح شد و در همهجا خاکریزهایی بهنام «شی» برپا شد. در مرکز هر ایالت خاکریز بزرگتری قرار داشت و در مرکز حکومت خاقان تپه بسیار بزرگی با رنگهای متفاوت در ۵ طبقه بنا شد و هر طبقه رنگی خاص داشت. در برابر این خاکریز عظیم، خاقان در تابستان حاضر میشد و در آنجا زمین را شخم میزد و ارواح و خدایان اراضی یا زمین را ستایش میکرد و برای آسایش و امنیت مردم دعا میکرد و این اعتقاد تا قبل از حکومت کمونیستی چین ادامه داشت. چینیان علاوه بر این به خدای آسمان هم اعتقاد و ایمان داشتند و آنرا «تین» (Tin) که بهمعنای آسمان است، مینامیدند[۱].
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- چینیان باستان عقاید مختلف و تقریباً عجیبی داشتند، سایت اینترنتی رادیوی بینالمللی چین: ٠۴ اپریل ٢٠۱٣
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ سایت اینترنتی رادیوی بینالمللی چین (China Radio International. CRI).