فهرست مندرجاتآنیمیسم
- الف) اعتقاد به ارواح
- ب) اعتقاد به نیروی «مانا»
- ج) اعتقاد به سحر و جادوگری
- يادداشتها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
[قبل] [بعد]
آنیمیسم (Animism) یک نوع پنداشت و شیوه اعتقادی عمیق است که در بسیاری از مناطق قاره آفریقا رواج داشته است. از لحاظ واژهشناسی «anima» بهمعنای جان و روان است. آنیمیسم بهمعنای روحپرستی، روحپنداری، اعتقاد به ارواح و جانگرایی در فارسی به کار رفته است.
در مورد آنیمیسم بحثهای فراوانی وجود دارد. این آیین در تحولات و تطورات زمانی شکلهای متعدد و متنوعی پیدا کرده است. در تفکر انسانهای بدوی، خیالپردازی و احساسات عاطفی بر عقلانیت برتری دارد. بر همین مبنا همهجا را پر از ارواح و شیاطین میبیند که بر زندگی او سایهای وسیع انداخته است. علت این امر آن است که در زندگی انسان ابتدایی، پرسشهای اساسی و حیاتی پاسخهایی آرامبخش و سودمند در برندارد، چراکه دانستههای ذهنی در جریان رشد و تکوین معرفت در مراحل ابتدایی و عامیانه قرار دارد. در واقع انسانهای بومی در هر مسیر انحرافی و در برابر هر پدیدهای که قرار میگیرند آن را با کمک ارواح و همخوانی با آن میسنجند.
مبانی اساسی آنیمیسم را در سه محور میتوان برشمرد: الف) اعتقاد به ارواح؛ ب) اعتقاد به مانا؛ ج) اعتقاد به سحر و جادوگری.
[↑] الف) اعتقاد به ارواح:
جامعهشناسان معتقدند منشأ اعتقاد به ارواح در فرهنگهای ابتدایی مسیر تکاملی را پیموده است. در ابتدا انسانهای ابتدایی بهعلت نادانی و عدم رشد فکری، بر مبنای احساسات و عاطفه پدیدههای طبیعی را دارای روح تلقی میکردند. از دیدگاه آنان، بسیاری از اتفاقات و جریانات طبیعی مثل آتشفشان، رعدوبرق، رشد و نمو گیاهان و … معلول اراده ارواح تلقی میشد. علاوه بر اینها بومیان آفریقا بر این باور بودند که تعدادی ارواح آزاد (مانند اجنه) در چشمهها و کوهها و … سرگردانند. قبایل «دوجون» و «بانتو» در آفریقا روح را عبارت از جسم سیال و کهربایی میشمارند که جای آن در بدن، خون است و دارای قدرتی است که میتواند از جسمی به جسم دیگر، از جایی به جای دیگر بهسرعت منتقل شود. وقتی روحی از بدن صاحبش جدا شود، موجود خطرناکی میشود. قبایل «بامیا» در آفریقا، معتقدند که روح هرکس شبیه سایه اوست و مانند همزاد همیشه همراه صاحبش است و شکل آن همان سایه و تصویر عکسی است که در آب منعکس میشود. عموماً قبایل بومی پیرو آنیمیسم، معتقدند که روح در بدن هرکسی عاریه است و همیشه میکوشد که از آن فرار کند، از این رو، از منافذ بدن صاحبش خارج میشود، بهخصوص از راه دهان و بینی و گوشها. از این جهت بعضی قبایل مانند «سلبها» (Celebs) بینی و ناف و منافذ دیگر شخص مریض را مسدود میکنند.
[↑] ب) اعتقاد به نیروی «مانا»:
در مورد مانا قبل از هر توضیحی ذکر این نکته ضروری است که اعتقاد به «مانا» در آیین توتمیسم پیشرفته هم وجود دارد.
مانا بهطور کلی چه در آئین توتمیسم، چه در آئین آنیمیسم بهمعنای نیروی غیرمادی، کلی و نامشخص است که به همه چیز تحریک و حیات میبخشد و ممکن است در همه چیز باشد. اما مفهوم اختصاصی مانا در آنیمیسم این است که اگر در چیزی بیشتر متمرکز باشد آن چیز دارای نیرو و خاصیت جادویی زیادی خواهد بود. بنابراین، در آنیمیسم جادوگران میکوشند که نیروی بیشتری کسب کنند تا نیروی جادویی آنها، برای غلبه بر دشمن و تسخیر ارواح شر، زیادتر شود.
بر همین مبنا، سوءاستفاده از مانا در آنیمیسم بیشتر از توتمیسم بوده است چراکه مانا در جانگرایی در مسیر سحر و جادویی بهکار میرود و در صورتیکه در توتمیسم فقط بهعنوان نیروی محرکه در اشیأ و جانداران شناخته شده است.
[↑] ج) اعتقاد به سحر و جادوگری:
در آنیمیسم اعمال سحر و جادوگری دو کارکرد داشته است: اول آنکه ارواح شیاطین و دشمنان را از افراد معتقد به آیین دور کنند. دوم آنکه بهوسیله سحر و جادو اخبار و حوادث آینده را پیشگویی کرده و انسانها را نسبت به محیط و وضعیت آیندهشان باخبر سازند.
در این باره ویل دورانت که تحقیقات گستردهای انجام داده میگوید: «هنگامی که انسان اولیه عالمی از ارواح برای خود ساخت، بدون آنکه ماهیت واقعی و تمایلات آنها را بداند، درصدد برآمد خشنودی آنها را جلب کند و از آنها در امور خود استمداد جوید، به این ترتیب است که به جانگرایی برای اشیأ که ریشه دیانت اولیه است، عامل دیگری (سحر و جادو) افزوده شد و این سحر به منزله روح شعائر دینی بهشمار میرود».[۱]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- مهرداد ناظری، آنیمیسم، ماهنامه اخبار ادیان، سال اول، شماره ۴، آبان ۱٣٨٢
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ ماهنامه اخبار ادیان، سال اول، شماره ۴، آبان ۱٣٨٢