|
قرآن بیرمنگام
قرآن یک متن فراتاریخی یا زمانمَند و نقدپذیر؟
پژوهشگران دانشگاه بیرمنگام بریتانیا هفته گذشته اعلام کردند که احتمالاً قدیمیترین نسخه خطی قرآن در کتابخانه این دانشگاه موجود است. ظاهراً از آزمایشهای تاریخگذاری رادیو کربن چنین برمیآید که قدمت نسخه خطی یافت شده به ۱۳۷۰ سال پیش میرسد.
قرآن بیرمنگام، کهنترین نسخه خطی قرآن؟
دانشگاه بیرمنگام اما اعلام کرد که تعیین قدمت نسخه خطی قرآن یافتشده به آزمایشهای بیشتری نیاز دارد. علاوه بر این نسخههای خطی بسیاری از قرآنهای قدیمی در کتابخانههای مجموعهداران جهان وجود دارد و به این جهت با قطعیت نمیتوان گفت که نسخه قرآن بیرمنگام قدیمیترین نسخه خطی قرآن در جهان است.
سال گذشته هم سه برگ از یکی از نسخ خطی قرآن در دانشگاه توبینگن یافت شد که قدمت آن بنا به نظر کارشناسان به ۲۰ الی ۴۰ سال پس از درگذشت پیامبر اسلام میرسید.
بازتاب رسانهای گسترده اینگونه خبرها این پرسش قدیمی را مجدداً در میان میآورد: منشأ قرآن چیست؟ یک متن تاریخی یا یک متن وحیانی؟
برخلاف انجیل و تورات پژوهشهای لازم پیرامون منشأ قرآن انجام نشده است. مسلمانان قرنها چنین میپنداشتند که قرآن سخن خداوند است که به پیامبر اسلام وحی شده و بنابراین علمای اسلام بهجای آنکه قرآن را مانند یک متن تاریخی با رویکرد انتقادی بررسی کنند، به تفسیر آن اهتمام میکردند. در مجموع ۱۴ قرآن در جهان اسلام به رسمیت شناخته شده است. همه این روایتها از قرآن در طی چند قرن بعد از درگذشت پیامبر اسلام به کتابت درآمده است. به این معضل علمی میبایست نبود ترجمههای روان، شیوا و قابل فهم از قرآن را هم اضافه کرد.
اکنون چند سالیست که قرآنپژوهان در دانشگاههای علوم اسلامی غرب برای یافتن منشأ تاریخی قرآن در تکاپو هستند. عدهای همچنان بر این باورند که قرآن به پیامبر وحی شده، عدهای گمان میکنند قرآن آمیزهایست از تعالیم تحریفشده یهود و مسیح و در همان حال عدهای قرآن را یک متن تحریفشده تلقی میکنند که در زمان خلافت عثمان توسط یاران پیامبر اسلام کتابت شده است.
درباره قرآن بهعنوان یک متن تاریخی یا فراتاریخی با حسن یوسفی اشکوری، نویسنده و محقق و روحانی آزاداندیش و حسن فرشتیان، پژوهشگر دین گفتوگویی انجام دادهایم.
● آقای اشکوری، آیا قرآن یک متن بیتاریخ است که در لحظاتی متافیزیکی آفریده شده؟
□ با هر نگاهی به متن قرآن، قرآن نمیتواند بیتاریخ باشد. زمان و مکان نزول و چگونگی جمع و تدوین و ویرایش قرآن موجود در چند دوره تا حدودی روشن است (هرچند خوشبختانه قرآن توبینگن و بیرمنگام پارهای از ابهامات پیشین را در باب تاریخ قرآن برطرف میکند.) در هرحال این متن در خلاء و در عالم انتزاع و تخیل پدید نیامده است.
طبق دیدگاه کلامی و اعتقادی عموم مسلمانان، این کلمات به زبان عربی حجازی (عرب قریش در سده هفتم میلادی) نازل شده و این دقیقاً به معنای زمان و مکان داشتن متنی است که ترکیبی از حروف، جملات، آیات و سورههاست. بهلحاظ فلسفی، زمانی که نطفه یک فکر و یا ایده در ذهن و یا به تعبیر فیلسوفان در قوه خیال آدمی بسته میشود (ولو اینکه این فکر از خداوند و یا جایی القا شده باشد)، وارد تاریخ شده و با جامه گرفتن آن فکر و ایده به الفاظ و کلمات، تاریخیت گفتار و یا نوشتار به کمال میرسد. از این نظر بین گفتارها و یا نوشتارهای عادی بشری و یا وحیانی و شهودی (عرفانی) فرق فارقی نیست. بدین ترتیب متن کنونی قرآن به هر تقدیر متنی بشری است و در تختهبند تاریخیت (زبان، فرهنگ، زمان، مکان و ...) است و درست به همین دلیل متنی قابل خواندن و مهمتر از آن قابل فهم و تفسیر است.
از منظر دیگری هم قرآن تاریخی است و آن اینکه وحی الهی برای مخاطبان خاص و در زبان و فرهنگ خاص و برای اهداف ویژه نازل شده و در این روند عملاً گریزی جز رعایت زبان و ادبیات مردمان مخاطب (فرهنگ زمانه) و رعایت مقتضیات زمان و مکان نبوده است. این همان واقعیتی است که در خود قرآن به «ضرورت ارسال رسول به لسان قوم» تعبیر شده است (سوره ابراهیم، آیه ۴). «لسان قوم» یعنی همان زبان و فرهنگ و در نتیجه جامه تاریخیت. موضوع مهم «اساب¬النزول» در فهم و تفسیر متن قرآن، مهری تأییدی است بر واقعیت تاریخیت وحی و نبوت.
● آیا خبرهایی مانند کشف کهنترین نسخه قرآن در حوزهها بازتاب پیدا میکند و زمینهساز بحثهایی پیرامون آن است یا خیر؟
□ علمای حوزهها که غالباً مسن و کهنسالاند، عموماً با جهان جدید و تحولات فرهنگی و مدنی و تکنولوژیک آن بیگانهاند و هنوز در جهان ماقبل مدرن زندگی میکنند. فقیهان و عالمان اسلامی گرفتار تأخر فرهنگی و زمانپریشیاند و به همین دلیل جهان اسلام و مسلمانان نیز دیری است گه گرفتار عقبماندگی و تأخر تمدنی هستند. این فقیهان حتی با هیچیک از زبانهای زنده غربی آشنایی ندارند تا حداقل بیواسطه با دانشها و فرآوردههای علمی و فرهنگی و تمدنی غربی و در واقع جهانی آشنا بشوند.
با توجه به این واقعیت، تحولات گاه شگرف علمی و فکری جهانی کمتر خواب سنگین حوزویان سنتی را آشفته میکند. البته ممکن است انتشار اخباری از نوع کشف قرآن توبینگن آلمان در سال گذشته و یا قرآن بیرمنگام حضرات را کمی خوشحال کند چرا که چنین اخباری به نوعی موجب تقویت ایمان و تحکیم مواضع سنتی مسلمانان میشوند و حال آنکه در این نیم قرن اخیر تحقیقات گسترده و عمیقی در جهان غربی حول قرآن و تاریخ آن صورت گرفته که بخشهایی از آن موجب بیاعتباری افکار و آموزههای سنتی مؤمنان میشود اما این عالمان یا از آنها بیخبرند و یا آنها را چندان جدی نمیگیرند و همچنان به آموزههای سنتی خود دل خوش کردهاند.
با این همه، در چند دهه اخیر در ایران و بهطور خاص در حوزه قم نسل تازهای از طلاب به عرصه آمدهاند که برخی از آنان با زبان انگلیسی (و گاه غیر انگلیسی) آشنا هستند و از طرق مختلف (از جمله تحصیل و گاه تحقیق در دانشگاههای غرب و حضور در برخی کنفرانسهای علمی و روابط فرهنگی و علمی با جهان مدرن) با پارههایی از تحولات فرهنگی و از جمله دینشناسی و قرآنپژوهشی جدی غربیان آشنا شدهاند و این شمار افراد، که البته شمارشان هنوز اندک است، این تحقیقات و کشفیات و بهطور کلی آرای تازه را جدی میگیرند و تلاش میکنند دانش خود را روزآمد کنند.
● روشنفکران دینی چگونه میاندیشند؟ آیا آنها به این متن دینی نگاه تاریخی دارند؟
□ روشنفکران یا نواندیشان مسلمان در جهان اسلام (حداقل در نیم قرن اخیر) غالباً قرآن را تاریخی میدانند و از اینرو با رویکرد تاریخی این متن دینی را تفسیر و تعبیر میکنند. با توجه به این نگرش و روش فهم متن است که این نواندیشان مسلمان معتقدند که آیات مدنی و حقوقی اسلام و قرآن ثابت و جاودانه نیستند و از اینرو این شمار احکام در همان آغاز نیز موقت و تابع زمان و مکان بودهاند. آشنایی نسبی و یا کامل این شمار متفکران با انواع معرفتشناسیهای جدید و بهطور خاص هرمونتیک معرفتی و فلسفی مدرن، سبب این تحول مهم پارادایمی و معرفتشناسانه دینی شده است.
البته در تحلیل و تفسیر نظریه تاریخیت قرآن، معرکهآرایی وجود دارد و انواع نظریه درون پارادایمی پدید آمده است که البته در ارتباط با پرسش شما چندان اهمیتی ندارد.
● چرا سنتیها با نگاه تاریخی به متن مشکل دارند؟
□ دلیلش روشن است. قرنها نظریه فراتاریخیت قرآن رواج داشته و دارد و بر اساس آن تمام آیات قرآن و بالضروره دین اسلام و تمام معارف آن و بیشتر فقه و اجتهاد تفسیر و تحلیل شده و به تودههای مذهبی و مقلد فروخته شده است. حال اگر تاریخیت قرآن پذیرفته شود، پیامدهای نامطلوبی برای عالمان و فقیهان سنتی و دلبسته به ادوار کهن به بار میآورد. نخستین الزام منطقی باور به تاریخیت قرآن، تن دادن به نقدپذیری قرآن است و در این چهارچوب عالم دین باید قبول کنند که قرآن نیز مانند دیگر متون بشری است و میتواند از منظرهای مختلف ادبی، علمی، فلسفی، تاریخی (قصص قرآن)، حقوقی و … مورد نقد و بررسی و آزمون قرار بگیرد. روشن است که این نظریه الزاماتی دارد که در نهایت ممکن است اساس دیانت و معارف سنتی اسلامی (فقه و کلام و حدیث و تفسیر) را دچار مخاطرات کند و موجب تزلزل امور ایمانی بشود. چالش دین و فلسفه در دنیای قدیم و نزاع دین و علم در دو قرن اخیر در جهان اسلام برآمده از همین نگرش و جدال است.
صرفنظر از نگاه معرفتی به ماجرا، از منظر منافع و منزلت نیز اندیشه تاریخیت قرآن و اسلام، به زیان حامیان و حاملان سنتی دین است. زیرا نگاه تاریخی به وحی و نبوت و قرآن، به ویژه قرآن بهعنوان معتبرترین سند دینشناخت مسلمانان، به کلی دین و معارف دینی و بیشتر فقه و تفسیر را از اختیار انحصاری فقیهان و مفسران رسمی اسلام خارج میکند و این حداقل به معنای نفی ولایت انحصاری عالمان دینی در تفسیر دین و بهویژه خلع ید از آنان در صدور فتوا بهنام خدا و پیامبر است.
بهطور کلی قبول تاریخیت وحی و نبوت، یک انقلاب عظیم و زیر و زبر کننده دینی را در سرای روحانیت و متولیان سنتی اسلام پدید خواهد آورد؛ به گونهای که نظراً و عملاً مقام و منزلت و موقعیت سنتی این متولیان نیز دچار دگرگونی بنیادین خواهد شد و چنین رخدادی صد البته نمیتواند مطلوب باشد.
در ادامه، حسن فرشتیان پاسخ میدهد: قرآن قدیم است یا حادث؟
● آقای فرشتیان، آیا قرآن یک متن بیتاریخ است که در لحظاتی متافیزیکی آفریده شده؟
□ اگر پیشینه مباحث مربوط به تاریخ قرآن را در نظر بگیریم درمییابیم که از قرن سوم هجری در بین دانشمندان علم کلام اسلامی، این بحث مطرح شده بود که آیا کلام خدا یعنی قرآن «قدیم» است یا «حادث»؟ برخی بر این باور هستند که ریشه نامگذاری علم «کلام» بدین نام، نیز به مناسبت همین اختلاف در آفرینش کلام خداوند بوده است. این اختلاف دیدگاه در مورد کلام خداوند، موجب کشتار و درگیری بین مسلمانان شده بود که هر کدام، گروه مقابل را تکفیر میکردند. اشاعره معتقد بودند کلام خداوند مثل ذات خداوند «قدیم» است، ولی معتزله کلام خدا را «حادث» میدانستند و لذا نزاع خونینی بین آنان درگرفت. شیعه، تمایل زیادی برای ورود در این مباحث نداشت ولی در مجموع میتوان نظر شیعیان را خلاصه کرد که کلام خدا را حادث میدانند و بر این باور هستند که فقط خدا قدیم است یعنی در «زمان» ایجاد نشده است ولی کلام خدا ایجاد شده، أمری از خدا صادر شده، و کلامی از وی بیان شده است. اما چگونه این بیان، ابراز شده است مسأله دیگر و بحثی مجزاست.
این بحث کلامی در مورد آفرینش قرآن، به شیوه فوق در سدههای نخستین ظهور اسلام آغاز شد. در دوران متأخرتر، مشابه این بحث از زاویه دیگری مطرح شد، اینبار بحث از این زاویه مطرح شد که قرآن اگر در زمان خاصی حادث شده باشد، و متعلق به بستر تاریخی ویژهای باشد، أوامر و نواهی و دستوراتش فقط برای همان بستر تاریخی جنبه امر و نهی دارد، برای نسلهای دیگر، به یک حادثه تاریخی تبدیل میشود. برخی نیز نتیجهگیری کردند که چون قرآن، تاریخی دارد پس برای تاریخ خاصی مطرح شده است و برای همان برهه، حجت و برهان است و در تاریخی دیگر پایان مییابد.
بهنظر میرسد اگر با دقت توجه کنیم، از این جهت، باید میان آیات مختلف قرآنی تفکیک قائل شد. این آیات بر دوگونه هستند: برخی از آنها دستورات و أوامری هستند که میتوان آنها را «بیتاریخ» یا «فراتاریخی» دانست و برخی دیگر، برای تاریخ خاصی وارد شدهاند. بهعنوان نمونه آیات مرتبط به تشویق به رفتار عادلانه و نهی از ستم به دیگران، فراتر از ظرف زمان و مکان انعکاس دارند، از زمان نزول در عصر بعثت پیامبر اسلام (و حتا قبل از آن دوران) تا امروز و تا فردا، ستم به دیگران ناشایست است. اما آیاتی دیگر هستند که وضعیت زمان و مکان نزول در آن تأثیر داشته است، مخاطب مستقیم و اصلی این آیات مردم همان دوران هستند، هرچند برای سایر مردم هم میتواند از جنبههایی دیگر، آموزنده باشد و می توان درسهایی از آن آموخت ولی این آیات از جهت شکلی فقط برای همان دوران خاص هستند. برخی از این آیات، برای پاسخگویی به دغدغههای مردم در برههای از تاریخ بودند، اکنون نه تنها آن آیات تاریخی شدهاند بلکه آن دغدغهها نیز پایان یافتهاند و برای دوران معاصر موضوعیتی ندارند. مثلا آیات و احکام مربوط به برده و کنیز، امروز موضوعیتی ندارند هرچند بهعنوان بخشی از تاریخ، میتواند مستند تاریخی باشد و حتا میتوان از آنها درس هایی برای امروز گرفت ولی موضوعیت آنها به محاق رفته است.
● آیا خبرهایی مانند کشف کهنترین نسخه قرآن در حوزهها بازتاب پیدا میکند و زمینهساز بحثهایی پیرامون آن است یا خیر؟
□ بدون تردید، این مباحث در حوزه های علمیه به شکل آشکار و جذابی مطرح شده و میشود. حوزههای علمیه امروز به دلیل دسترسی به تکنولوژیهای مدرن و فنآوریهای نوین، به روز بوده و بهسرعت در جریان این حوادث قرار گرفته و واکنش نشان میدهند.
شاید برخی از متدینین به شکل سادهای تلاش کنند کشف این نسخه را دلیلی بر حقانیت باورهای دینی خویش قرار بدهند. اما بهنظر میرسد بحث اصلی در محتوای آن باشد که بایستی در مقام مقایسه و ارزیابی دید که با قرآنهای موجود کنونی چقدر همخوانی یا تفاوت دارد. در آن صورت، بحثهایی مربوط به تحریف و سندیت و وثاقت متن نیز میتواند مطرح شود و مخالفان و موافقان استدلالهای خویش را ارایه کنند. البته بحثهای جدی، در صورتی میتواند به شالودهریزی یک تئوریپردازی کمک کند که از جهت علمی، این ابزارها بدون خطا باشند یعنی ضریب دقت خطاناپذیری و قاطعیت این ابزارهای جدید تعیین سنِّ تاریخی، در دقت علمی نظریهها و تئوریهای مربوطه تأثیرگذار خواهد بود.
نکته دیگری که قاعدتاً بایستی مورد توجه قرار گیرد این است که آیا این نسخه، بخشی از قرآنی هست که در زمان خلیفه سوم متحدالشکل شد و بهعنوان «رفرانسِ قرآن» یا به تعبیری دیگر بهعنوان «قرآنِ رفرانس» بین مناطق اسلامی توزیع شد؟ یا این که بخشی از دستنوشتههایی است که بهصورت پراکنده موجود بود و به هنگام ارایه قرآن متحدالشکل، خلیفه دستور محو کردن آن نسخههای پراکنده را داده بود و احیاناً این مکتوب، مخفی ماند و محو نشد؟ به عبارتی دیگر، این، فقط یک یادداشت از چند آیات مربوط به قرآن است که در پی متحدالشکل شدن قرآن، از محو شدن در امان ماند، یا اینکه بخشی از آن قرآن رسمی است که در زمان خلیفه سوم ارایه شد و مسلمانان بر وثاقت متن آن تقریباً اجماع دارند.
● روشنفکران دینی چگونه میاندیشند؟ آیا آنها به متن نگاه تاریخی دارند؟
□ روشنفکران دینی، شامل طیفی متنوع و گسترده میشوند که به دلیل عدم انسجام مبانی، نمیتوان نظر یگانهای را به این طیفهای متنوع نسبت داد. مضافاً بر این که گزاره «نگاه تاریخی به متن» نیز میتواند از منظرهای گوناگونی مورد توجه قرار بگیرد. منظور از تاریخی بودن متن، گاهی «بشری» پنداشتن متن است که در برابر «الاهی» پنداشتن متن، بهکار برده میشود، یعنی گزاره «تاریخی» در برابر گزاره «وحیانی» یا «متافیزیکی» قرار داده میشود. ولی گاهی منظور متنی است که «کاربردی تاریخی» دارد و برای موقعیت خاصی نازل شده است که در برابر متن «فراتاریخی» بهکار برده میشود. این تعاریف مختلف، دستاوردها و نتایج متفاوتی دارد.
برای تبیین چگونگی نگرش به متون مقدس، میتوان از زاویه دیگری نیز به مسأله نگریست که امروزه جنبه کاربردی داشته باشد. از این منظر، میتوان دو نگرش بنیادینی که نتایج متفاوتی در عملکرد مسلمانان دارد را با یکدیگر مقایسه کرد. در نگرش سنتی، متن، امر مقدسی تلقی میشود و قرآن، جامع همه راه حلها برای تمام بشریت تا انتهای تاریخ حیات بشر است، به همین اعتبار، کلیه فرامین همان متون کهن، امروزه بایستی اجرا شوند و اگر در اجرا مشکلی پیدا شود و یا با خِرد بشری ناسازگار باشد این ناسازگاری به حساب نارسایی و ناتوانی خِرد بشری گذاشته میشود.
در برابر این طرز تفکر محافظهکارانه و سنتی، نگاههای نواندیشانه، آموزههای دینی را با خِرد و منطق بشری هماهنگ میداند. متون مقدس در ظرفهای تاریخی خاصی پدید آمدهاند که در همان ظروف قابل تفسیر و توجیه و اجرا هستند. لذا اگر ما با فرامینی از متون مقدس مواجه شدیم که با خِرد بشری سازگار نیست میبایست به توجیه تاریخی آن متون توجه کنیم، آن متون در آن ظرفهای تاریخی نه تنها با خِرد بشری آن دوران ناسازگار نبودند بلکه مورد تأیید و پذیرش بودند لذا در آن دوران مقبول افتادند، و حتا اگر ما با خِرد امروزی در تونل زمان، به آن دوران بازگردیم، با توجه به مستلزمات و نیازهای آن دوران، آن راه حلهای ارایه شده را منطقی درمییابیم. اما آنچه که در زمانه ما با خِرد بشری ناسازگار است و بهعنوان مثال، اجرای آن موجب ستم میشود و میدانیم که طبق اصول مسلم همین مکتب، ستم به دیگران، هم منع شرعی دارد و هم منع عقلی، لذا آن بخش از متون، آمریت خویش را برای ما از دست میدهد، آنچه که از آن بخشها برای ما باقی میماند ارزشهای فراتاریخی است.
متن را باید در ظرف تاریخی نزولش بازخوانی کرد. متن در خلاء پدید نیامده است بلکه جایگاهی دارد منشأیی و فرودگاهی دارد که برای درک بهتر پیام، باید آن را در بستر واقعیات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نزولش قرائت کرد. حتا در بین مفسرین و فقهای متقدم نیز، توجه به «شأن نزول آیات» جایگاه ویژهای داشت و برای فهم متن به شأن نزول آن توجه میکردند. دانش شأن نزول، کمک میکند تا برای درک بهتر مفهوم آیات، متن در ظرف تاریخی خودش بازخوانی شود، زمینههای تاریخی و بسترهای نزول آن نیز مورد توجه قرار گیرد. به ویژه بخشهای احکام اجتماعی قرآن، مثل حدود و قصاص را باید در همان متن تاریخیاش قرائت کرد، تا به کُنه هدف شارع از این قانونگذاریها پی بُرد.
● چرا سنتیها با نگاه تاریخی به متن مشکل دارند؟
□ سنتیها به دلیل نگرش محافظهکارانه خویش با هر نوع دستاورد جدیدی با دیده تردید مینگرند. البته بخشی از نگرانیهای آنان نیز قابل درک است، آنها نگران هستند زیرا نمیدانند این نگاه تاریخی سرانجامش به کجا ختم میشود، آنها تمایلی ندارند که با تاریخی دانستن متن، از قُدسی پنداشتن آن و از ابدی بودن آن کاسته شود. زیرا در آن سو، برخی از باورمندان به نگاه تاریخی به متن، در نهایت نتیجهگیری میکنند که متنی که تاریخ دارد، تاریخ مصرفی هم دارد و در نهایت تاریخ انقضایی هم دارد.
نگرانی اصلی رهبران سنتی دین، حفظ اصل و اساس دین و پیامهای دینی است همانگونه که از قدیم رایج بوده. آنها باور و یقین دارند که این متن مقدس از جانب شارع مقدس، برای سعادت همه بشریت در همه اعصار و همه امکنه نازل شده است، فرامین آن را به همان شکل، امروزه برای بشر قرن بیست و یکم، وافی و بلکه کافی میدانند. در تعارض خِرد با متن، اولویت را به متن میدهند، زبان حالشان میتواند این باشد که:
«هر چه هست از قامت ناساز بیاندام ماست
ور نه تشـریف تو بر بالای کس کوتاه نیسـت».
اینگونه مقدس پنداشتن متن، کار آنان را تسهیل میکند و مسئولیتشان را تقلیل میدهد. اندیشیدن و بکارگیری خِرد نیز نیمهتعطیل میشود. با استناد به ظاهر متن، مسئولیت را متوجه متن (شارع) میکنند بدون آنکه خود مسئولیتی بپذیرند.
در ادیان مختلف، روحانیون و دانشمندان آن، همزمان به دو وظیفه اشتغال دارند، یکی حفظ مرزهای دین و نشانهگذاری بین امر مقدس و امر نامقدس است، و دیگری شرح و تفسیر متون مقدس. البته در مواردی که قدرتی داشته باشند به وظیفه سومی نیز اشتغال پیدا میکنند که آن، اجرای فرامین مکتوب متون مقدس است.
بهنظر میرسد که سنتگرایان، سخت به وظیفه اول اشتغال دارند و خود را دژبان برج و باروهای امر مقدس میپندارند. ولی به هنگام نیاز به بازخوانی و تفسیر متون مقدس، برخی به دلیل راحتطلبی و آسودگی خاطر، و برخی دیگر به دلیل نگرانی از کاهش باورهای معنوی و قُدسی دینداران، حاضر نمیشوند از ظاهر متن دست برداشته و به خویش زحمت خردورزی بدهند. زیرا آن خردورزی، مسئولیتآفرین هم هست. سنتگرایان ترجیح میدهند مسئولیت تفسیر و بازخوانی متون مقدس را متقبل نشوند. آنان از زیرِ بارِ تاریخیِ شرح وظایف خویش شانه خالی می کنند و با مقدس انگاشتن متن، از بازخوانش آن خودداری میورزند.
[▲] يادداشتها
[▲] پینوشتها
قرآن یک متن فراتاریخی یا زمانمَند و نقدپذیر؟: قرآن بیرمنگام در گفتوگو با حسن یوسفی اشکوری، وبسایت رادیو زمانه: پنجشنبه ۰۸ مرداد ۱۳۹۴
قرآن یک متن فراتاریخی یا زمانمَند و نقدپذیر؟: قرآن بیرمنگام در گفتوگو با حسن فرشتیان، وبسایت رادیو زمانه: پنجشنبه ۰۸ مرداد ۱۳۹۴
[▲] جُستارهای وابسته
□
[▲] سرچشمهها
□ وبسایت رادیو زمانه