جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۴ دی ۱, سه‌شنبه

آی‌خانم

از: دانشنامه‌ی آریانا

آی‌خانم


فهرست مندرجات
باستان‌شناسی افغانستانشهرهای تاریخی افغانستان

آی‌خانم یا آی‌خانوم (به انگلیسی: Ai-Khanoum یا Ay Khanum)، یک محوطه‌ی باسـتانی در شمال افغانستان، که بر بالای تپه نسبتاً همواری، در شهرستان دشـت قلعۀ استان تخـار، در تقاطع رودخانه‌های جیحون (آمودريا) و کوکچه موقعيـت دارد. این شهر یونانی‌نشین باستانی، احتمالاً همان اسکندریه است که توسط اسکندر مقدونی، در کرنه‌ی آمودریا آباد شده بود. از این‌رو، بیشتر آثار به‌جا مانده در آی‌خانم، متعلق به دوره‌ی نفوذ فرهنگ هلینستی است.


معناشناسی

«آی‌خانم»، واژه‌ی ازبکی، به‌معنای «مه‌بانو» است، که احتمالاً همان اسکندریه بر آمودریا (Alexandria on the Oxus) است، که بعدا ممکن است «اروکرتیه» (یا Eucratidia) نیز نامیده شده باشد. «اروکرتیه» نام شهرکی‌ باستانی‌ست در باختر (بلخ) که توسط نویسندگان یونانی، مانند: استرابون و بطلمیوس بدین نام‌ خوانده شده است.


موقعیت جغرافیایی

آی‌خانم، با مختصات: ۳۷°۱۰′۸.۴″ شمالی ۶۹°۲۴′۲۸.۸″ شرقی، در استان تخار، در محل پیوندگاه آمودریا و رود کوکچه در نزدیکی خواجه غار، در حدود ۱۰۰ کیلومتری شمال‌شرق شهر قندوز، نزدیک مرز کنونی با ازبکستان واقع است.


پیشینه‌ی تاریخی

به نوشته‌ی منابع کهن، اسکند هفتاد شهر در سراسر قلمروهایی که تسخیر کرد، بنیاد نهاد. معمولاً این شهرها کانون پادگان مقدونی بودند و سربازان مقدونی و یونانی را که اسکندر در فواصل منظم و در طول لشکرکشی‌هایش بازنشسته می‌کرد، آن‌جا مرخص می‌شدند. شناسایی بسیاری از این شهرها امروزه دشوار است.

محوطه‌ی باسـتانی آی‌خانم در شمال افغانسـتان، در دهه‌ی ۱۹٦٠ میلادی.

با این حال، بقایای پهناور یک شهر بزرگ در دهه‌ی ۱۹۵٠ میلادی، در شمال‌شرق افغانستان، در آی‌خانم کشف شد. در دهه‌های ۱۹٦٠ و ۱۹٧٠، هنگامی که این محوطه حفاری شد، شهر یونانی از زیر خاک درآمد که قدمت آن به دوران لشکرکشی اسکندر در باکتریا می‌رسید. دائرةالمعارف ایرانیکا می‌نویسد:

    «در سال ۱٣۴٢ خورشیدی (۱۹٦٣ میلادی)، هیأت باستان‌شناسی فرانسوی در افغانستان (DAFA)، از وجود یک پایتخت وسیع کورنتی (Corinthian) آگاه شد و به این ترتیب کشف مهم صورت پذیرفت. این پایتخت در آی‌خانم، در مرز شمالی افغانستان، ملتقای رودهای پنج و کوکچه، قرار دارد. حفریات شلومبرگر تا سال ۱٣۴۴ خورشیدی (۱۹٦۵ میلادی)، برنارد از سال ۱٣۴۴ تا ۱٣۵۹، و سپس گاردن، به کشف دورترین شهر فرهنگ یونانی در مشرق انجامید که تا به‌حال شناخته شده است. اما در عین حال، بسیاری از ویژگی‌های آشکارای شرقی در آن‌جا مشاهده شده و پیداست که فرمانرویان محلی نیرومند آن در زمینه‌های معماری، هنر و دین از ذوقی تلفیقی برخوردار بودند.»

این شهر باستانی، شرقی‌ترین شهر یونانی است که اسکندر مقدونی آن را بنیاد نهاد و سنگ تهدابی که توسط او، در این شهر کار گذاشته شده بود، اکنون در موزه کابل نگهداری می‌شود. قدمت این سنگ‌بنا به حدود سیصد سال قبل از میلاد مسیح می‌رسد و گفته می‌شود که تنها چيزی در جهان است که اسکندر کبیر قطعاً آن را لمس کرده‌ است.

جغرافیانگاران یونانی، مانند: «استرابو» و «بطلیموس»، حدود ٢٣٠٠ سال قبل از امروز، در آثار خود از «اسکندریه‌ی آمودریا» یا «اسکندریه‌ی اوکسیانا» نام برده‌اند. اما تا زمان این کشف آشکار نبود که این شهر افسانه‌ای اسکندر مقدونی در کجا مدفون بوده است. سرانجام، راز وجود شهر باستانی آی‌خانم برای نخستین‌بار در دهه‌ی ۱۹۵٠ میلادی، زمانی گشوده شد که آثاری متعلق به آن توسط مردم محل بیرون گردیده به‌دست باستان‌شناسان رسید. محمداکبر امینی و دکتر عبدالظاهر یوسفزی، پژوهشگران افغان، می‌نویسند:

    «سال‌ها بود که باستان‌شناسان و مؤرخان جهان به‌ويژه اروپاییان به‌جستجوی رد پای سپاهیان اسکندر در شرق برآمده بودند. تا این‌که راز بزرگی برملا شد و شهر معمایی اسکندر در شرق یا همان سکندریه‌ی آمودریا در ناحیه شمال شرق افغانستان امروزی از زیر گرد قرون متمادی نمایان گردید که با کشف آن معما‌های زیاد تاریخی و باستان‌شناسی حل و پرتو جدیدی بر زوایای تاریک تاریخ باستان افغانستان افگنده شد.»

محل آی‌خانم، و بقایای آن تمامی ملاک‌ها و ضوابطی را که مشخصه‌ی یک شهر کهن یونانی است دارد و شاید کشف آن روشن‌ترین نشانه‌ی از پدیده‌ی چشمگیر تأسیس شهرهای یونانی در سرزمین‌های فتح‌شده توسط اسکندر و جانشینانش در خاورمیانه، بین‌النهرین و آسیای مرکزی باشد.

مردم محلی از قدیم بقایای ساختمان‌های تاریخی برج و باره‌ها و اشکال دیگر هندسی معماری فرورفته در خاک و گل را در محوطه‌ی باستانی آی‌خانم می‌شناختند که در ارتباط به آن افسانه‌ها و قصص جالبی، نسل به نسل و سينه به سينه در میان آن‌ها انتقال یافته بود که همه آن‌ها از قدمت و اهمیت تاریخی آن مخروبه‌ی متروک حکایت می‌کرد. این افسانه‌ها زمانی بیشتر واقعی می‌نمودند که پس از ختم بارندگی‌ها، مادامی که بارش خاک و گل زمین را می‌رُفت، سکه‌ها، دانه‌های قیمتی و غیره آثار قدیمی از دل خاک نمايان می‌شدند.

تیم باستان‌شناسان افغان‌–‌فرانسه تحت سرپرستی پروفسور پاول برنارد (Paul Bernard) از سال ١٩٦٥ تا ١٩٧٨ میلادی، در کل، پانزده دوره در آی‌خانم حفریات نمود که تعدادی از آثار مکشوفه آن ساحه، در «اتاق آی‌خانم» موزه‌ی ملی افغانستان به نمایش گذاشته شد. بیش‌تر شواهد به‌دست آمده از شهر آی‌خانم، قدمت آن را به قرن‌های سوم و دوم پیش از میلاد می‌رساند. از این‌رو، این شهر به‌یقین شهر گمشده‌ی قدیمی «اسکندریه‌ی اوکسیانا» يا «اسکندریه‌ی آمودریا» و به احتمال زیاد مركز حكومت يونانی‌-‌باختر است.

پایگاه باستانی آی‌خانم، قبل از کاوش‌های غیرقانونی و تاراج آن

پس از اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ شوروی سابق در سال ۱٣۵٨ خورشیدی، این حفریات ناتمام ماند و زمینه برای غارت آن مهیا گردید. البته بیش‌ترین تاراج آثار باستانی آی‌خانم، به‌عنوان نمادهای هویتی ملت افغانستان، در زمان حاکمیت ربانی‌-‌مسعود توسط فرماندهان جهادی جمعیت اسلامی افغانستان، مانند: پیرم‌قل ضیایی، قاضی کبیر مرزبان، بشیر قانت (یا بشیر چاه‌آبی)، سبحان‌قل ابراهیمی و مامور حسن انجام شد که هنوز بسیاری از این آثار سرنوشتی نامعلوم دارد.

پایگاه باستانی آی‌خانم، بعد از کاوش‌های غیرقانونی و تاراج آن

آثار تاریخی و باستانی آی‌خانم، در حالی به‌سادگی در حراجی‌ها به‌فروش می‌رسید که بر اساس معاهدات بین‌المللی، حراجی‌ها موظف بودند در مورد منشأ به‌دست آمدن آثار به حراج گذاشته‌شده تحقیقات کافی را انجام داده باشند و باید اشیا خود را با شناسنامه به خریداران ارائه کنند و گرنه تحت تعقیب قوانین بین‌المللی قرار می‌گیرند. با این‌همه، از یک‌سو، به سبب ناعدالتی‌هایی که در اجرای قوانین بین‌المللی وجود دارد و از سوی دیگر، به سبب آن‌که بسیاری افرادی که در غارت و قاچاق آثار آی‌خانم دست داشتند، هنوز هم در قدرت دولت افغانستان سهم دارند، تاکنون دولت افغانستان به‌رغم وعده‌های مکرر موفق به بازگرداندن این آثار نشده است.


ویژگی‌ها و آثار به‌جا مانده

آی‌خانم، تمام ویژگی‌های یک شهر یونانی را دارد، از جمله دیوار دفاعی مستحکم و مدور که اندازه‌ی آن تقریباً سه کیلومتر است، ارگی مستحکم وسط شهر، تئاتری که تقریباً پنج‌هزار نفر را در خود جای می‌داده است، یک ورزشگاه بزرگ، معابدی برای ایزدان یونانی و خانه‌های شخصی با عظمت. برخی از بقایای معماری و هنری از زیر خاک بیرون آورده شده است، از جمله ستون‌هایی به سبک کورنتی، موزاییک‌ها و پیکره‌های یونانی. تعدادی کتیبه‌ی یونانی متعلق به قرن سوم پیش از میلاد، وسعت حوزه‌ی فرهنگی یونانی را در هزاران کیلومتری خود یونان بازتاب می‌دهد. به نوشته‌ی دائرةالمعارف ایرانیکا:

    «آی‌خانم که شهری است با برج و بارو در پایین یک ارگ، حاوی معابد و گورها، کاخی وسیع، یک ورزشگاه و یگانه تئاتر باستانی که تا این‌جا در شرق کشف شده است؛ خلاصه، از جهان یونانی پس از اسکندر است. با این حال، در هنر آی‌خانم جزییات بسیاری از هنر شرقی مشاهده می‌شود. در تزیینات آن، که از نقش‌های یونانی ملهم است، عناصر تزیینی را چنان از نو تعبیر کرده‌اند که آثار بدیع اصیلی پدید آورده‌اند، مثلاً در سرستون‌های شبه کورنتی ردیف‌های ستون‌های حیاط اصلی کاخ. مجسمه‌های سنگی آن‌ها کپی‌های اندکی دگرگون شده نمونه‌های یونانی است، مثلاً: تندیس هرمس ریشداری که در ورزشگاه بر فراز ستونی چهارگوش قرار دارد؛ مجسمه‌ای ناتمام از یک مرد که در محل آن را تکمیل کرده‌اند و اجزای هیکلش به پای آثار مشابه در هنر یونان باستان نمی‌رسد، یا تندیس مرد دیگری که «خلامیس» و «پتاسس» به تن دارد. مجسمه‌های مفرغی، مانند هراکلسی که تاج بر سر خود می‌گذارد و از سکه‌ای یونانی تقلید شده است، روی‌همرفته ماهرانه ساخته نشده‌اند. لوح سیمین زراندودی سیبل را بر فراز گردونه‌اش نشان می‌دهد که دو شیر، با پنجه‌های برافراشته، آن را می‌کشند دیگری از سنت‌های یونانی و شرقی است.»


فرهنگ یونانی‌-‌باکتریایی

برخی شواهد از آی‌خانم نشاهنده‌ی نفوذ فرهنگ محلی و مشخص‌تر شدن آن با گذشت زمان است. در میان کشفیات، کاخ بزرگی بود، نزدیک به سنت معماری ایرانی و معبدی که وقف زئوس شده بود و عناصر قدرتمندی از معماری مذهبی بین‌النهرین را نشان می‌داد. شواهد نشان می‌دهد، با جداشدن باکتریا در نیمه‌ی دوم قرن سوم پیش از میلاد از امپراتوری سلوکی، آی‌خانم برای شاهان جدید یونانی‌-‌باکتریایی به شهر مهمی تبدیل شد. سکه‌هایی که در طول دوران حیات آی‌خانم در این شهر ضرب‌شده ظاهراً علامت آن است که فرهنگ شهر با پیشرفت تاریخی آن بیش از پیش با محیط محلی تلفیق شده است. احتمالاً آی‌خانم پایتخت یکی از شاهان یونانی‌-‌باکتریایی به‌نام «اتوکراتیدس» (سلطنت ۱٧٠-۱۴۵ ق.م) بوده است؛ اما شواهد به‌دست آمده از محوطه نشان می‌دهد که شهر در سال ۱٢۵ پیش از میلاد کاملاً متروکه شده است. این امر شاید نتیجه‌ی حمله‌ی بیابانگردان، معروف به یوئه‌چی، بوده که شمال باکتریا را ویران کردند و سرانجام در قرن بعد امپراتوری کوشان را در افغانستان امروزی و شمال هند بنیاد نهادند. در دائرةالمعارف ایرانیکا آمده است:

    «شهر آی‌خانم، واقع در منتهاالیه شمال‌شرقی باکتریا در ملتقای رودهای آمودریا و کوکچه، از قرن چهارم پیش از میلاد مسکون بود و در حدود ۱٣٠ پیش از میلاد به‌سبب پیشروی چادرنشینان، از سکنه خالی شد. چون بعدها کسی در این شهر سکنی نکرد، در سطح نقشه کنونی خود تقریباً دست‌نخورده باقی مانده است


نگارخانه

گنجینه‌ی آی‌خانم


[] يادداشت‌ها




[] پيوست‌ها


...


[] پی‌نوشت‌ها

...









...









...


برنارد، (کاوشگاه‌ها)، تصویر ۴۴؛ همو، ۱۹٧۴-۱۹٧۵، صص ۹۹-۱۱۴، تصویر مقابل ص ۱٠۴

تصویر بیست / ۱



برنارد، ۱۹٧۴-۱۹٧۵، ص ۱۱۱، سمت راست قسمت زیرین، ۱۱٣، ۱۱٠ بالای صفحه
همان، ص ۱۱۴؛ تصویر بیست / ٢ آمیزه


برنارد، ۱۹٧٣، ج ٢، تصویر ۱



[] جُستارهای وابسته






[] سرچشمه‌ها







[] پيوند به بیرون

[۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]

رده‌ها:باستان‌شناسی افغانستانپایگاه‌های باستان‌شناسی افغانستان