|
عبداللطیف پدرام
فهرست مندرجات
- زندگینامه
- دیدگاههای سیاسی
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
چهرههای سیاسی افغانستان شاعران افغانستان
عبداللطیف پدرام (به انگلیسی: Abdul Latif Pedram) مشهور به لطیف پدرام (زادهی ۱۳۴٢ خ -)، شاعر و سیاستمدار و یکی از طرفداران سرسخت عوامگرایی (Populisme) و فدرالیسم (Federalism) در افغانستان است. او همچنین، رهبر حزب کنگره ملّی افغانستان، یک حزب سیاسی مخالف دولت افغانستان و شهروند افتخاری تاجیکستان است.
▲ | زندگینامه |
لطيف پدرام، در سال ۱۳۴٢ خورشيدی (١٩٦٣ ميلادی) در یک خانوادهی شیعه اسماعیلیه در روستای «درواز» از توابع ولايت بدخشان در شمال شرق افغانستان زاده شد. آموزش دورههای ابتدايی و متوسطه را در زادگاه خود به پایان رساند. او که از دوران نوجوانی به سرودن شعر و بعدها به نوشتن مقالات ادبی و اجتماعی آغاز کرده بود، به کابل رفت و در سال ۱۳٦٢، با سفارش سلطانعلی کشتمند، توسط محمود بریالی در دفتر روزنامهی حقیقت انقلاب ثور، استخدام شد. ادعای وی مبنی بر تحصیل در دانشگاه کابل محرز نیست. او در آن زمان عضو اتحادیهی نویسندگان افغانستان بود و فقط با برخی از استادان دانشگاه کابل آشنایی داشت. اما اینکه گفته میشود «لطيف پدرام تحصيلات فوقلیسانس و دکترای خود را در رشته ادبيات و فلسفه و اسلامشناسی در تهران و پاريس به پايان رسانده»، کاملاً بیاساس است.
او در زمان حاکمیت ببرک کارمل عضو سازمان جوانان حزب دمکراتیک خلق بود و پس از رویکار آمدن دکتر نجیبالله، به حزب پشت کرد و در سال ۱۳٦٧، در پنجشیر به احمدشاه مسعود پناه برد. سپس، به پاکستان مهاجرت کرد و از آنجا به ایران رفت. در تهران، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، که یک مرکز تحقیقاتی و پژوهشی است، هر هفته جلسات هفتگی آزاد با سخنرانی یکی از صاحبنظران در فلسفه و دانشهای مرتبط در دفتر خود که به «خانهی حکمت و فلسفه» معروف است، برگزار میکرد. لطیف پدرام چندی در این جلسات شرکت کرد و نکاتی در محضر دکتر عبدالکریم سروش، از فلسفه تاریخ و از دکتر ضیأ موحد منطق جدید آموخت. افزون بر این، با احمد شاملو شاعر ایرانی دوستی نزدیک ایجاد کرد و از او برای خود در زمینهی شعر و ادبیات رهتوشههای بسیاری فراهم نمود.
در سال ۱۳٧٢، زمان حاکمیت مجاهدین، به افغانستان باز گشت و در سالهای هجوم طالبان نیز مدتی در کشور ماند. در این دوران، او مدتی در شهر کابل مخفیانه میزیست و سپس از کابل به شمال افغانستان که قلمرو جبههی مقاومت ضد طالبان بود، رفت. او قلم و اندیشه خود را در نبرد علیه طالبان بهکار گرفت و در کانون فرهنگی حکیم ناصرخسرو بلخی به تدریس نقدی ادبی پرداخت.
▲ | دیدگاههای سیاسی |
...
[▲] يادداشتها
[▲] پيوستها
نسخهی اولی عبداللطیف پدرام
عبداللطيف پدرام: جنوب را به طالبان واگذار میکنم
[▲] پینوشتها
...
لطیف پدرام شهروند افتخاری تاجیکستان شد، بخش فارسی بیبیسی: شنبه ٣۱ مارس ٢٠۱٢ - ۱٢ فروردین ۱٣۹۱
لطيف پدرام به پرسشهای شما پاسخ گفت، بخش فارسی بیبیسی: سهشنبه ٢٠ فوريه ٢٠٠٧ - ٠۱ اسفند ۱٣٨۵
روایت آقای صدیق طرزی رهپو، که در آنزمان یکی از همکاران لطیف پدرام در دفتر روزنامهی حقیقت انقلاب ثور بود.
اینکه در برخی سایتهای اینترنتی آمده است: لطيف پدرام تحصيلات خود را در رشته ادبيات و فلسفه در تهران و پاريس به پايان رسانده است. چنانکه مینویسند: «از پنجشیر به پاکستان مهاجرت کرد و از آنجا بهمنظور ادامهی تحصیل و آموزش بیشتر به ایران رفت و در انجمن حکمت و فلسفه در تهران مشغول آموزش شده، در محضر دکتر عبدالکریم سروش فلسفه تاریخ خوانده و از دکتر ضیأ موحد در همین انجمن علمی فلسفی منطق جدید آموخت. با احمد شاملو شاعر بزرگ و فقید دوستی نزدیک ایجاد کرد و در زمینهی شعر و ادبیات رهتوشههای بسیاری فراهم نمود.» اما واقعیت این است که مؤسسهی پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، یک مرکز تحقیقاتی و پژوهشی است نه آموزشی. این مرکز هر هفته جلسات هفتگی آزاد با سخنرانی یکی از صاحبنظران در فلسفه و دانشهای مرتبط در دفتر خود که به «خانهی حکمت و فلسفه» معروف است، برگزار میکند. این جلسات از شبکه ۴ سیمای جمهوری اسلامی نیز پخش میشود (همه میتوانند آن را دنبال کنند). بنابراین، لطیف پدرام میتوانسته مانند صدها نفر دیگر در این جلسات شرکت کند اما این به مفهوم تحصیل نیست. هر کسی در هر جای دنیا میتواند به اینگونه سخنرانی دانشمندان گوش فرا دهد. با گوشدادن چند جلسهی سخنرانی، هیچ کسی نه فیلسوف میشود و نه دانشمند و نه کسی مدرک تحصیلی دریافت میکند. ادعای تحصیلات او در فرانسه، از این هم مضحکتر است.
[▲] جُستارهای وابسته
□
□
□
[▲] سرچشمهها
□
□
□
□
[▲] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]
ردهها: │ ...