|
کودتای ۲٦ سرطان ۱۳۵۲
فهرست مندرجات
.
نگاهی به ریاست جمهوری داوود خان
در «تاریخچهی مختصر حزب جمعیت اسلامی افغانستان»، که توسط «سازمان اجتماعی و سیاسی جوانان حزب جمعیت اسلامی افغانستان» منتشر شده، چنین آمده است:
«در سال ۱۳۳۶ در دانشگاه شرعیات کابل تعدادی از استادان آن دانشگاه نظیر استاد غلاممحمد نیازی، سید محمدموسی توانا، وفیالله سمیعی (آخرین وزیر عدلیهی حکومت ظاهرشاه)، استاد محمدفاضل، عبدالعزیز فروغ، سید احمد ترجمان و ... هدایت نهضت جوانان مسلمان را تأسیس نمودند که با استعفای غلاممحمد نیازی از رهبری آن، در سال ۱۳۵۱ رهبری این نهضت را برهانالدین ربانی با نام جمعیت اسلامی افغانستان بدوش میگیرد.
با کودتای محمدداوود خان در سال ۱۳۵۲ اعضا و هواداران نهضت اسلامی افغانستان تحت فشار رژیم وقت که زیر تاثیر شاخهی پرچم حزب دموکراتیک خلق افغانستان بود قرار گرفتند.
افسران و نظامیانی که محمدداوود خان را در کودتا یاری رسانیده بودند به احزاب کمونیستی افغانستان تعلق داشتند که در آن سالها و در دههی دموکراسی مبارزان رقیب هم محسوب میشدند که در مکاتب و دانشگاهها و مراکز علمی و ادوار دولتی درگیریهایی باهم داشتند. با قدرت گرفتن آنها، مخصوصاً وزیر داخلهی وقت که عضو حزب خلق بود، دستگیری وسیع و گستردهی اعضای اسلامگرای رقیب آنها در شهرهای مختلف افغانستان شروع شد.
در سال ۱۳۵۳ استاد ربانی و عدهای دیگر از فعالان مسلمان که تحت تعقیب حکومت داوود خان بودند از افغانستان خارج شده و به پاکستان هجرت نمودند و در آنجا احزاب اسلامگرا و حکومت ذولفقار علی بوتو که روابط سردی با دولت افغانستان بهخاطر مسئلهی پشتونستان داشت از آنها پذیرایی نموده و دست به تسلیح مهاجرین نهضت اسلامی زد تا آنها را برای براندازی حکومت داوود خان آماده بسازد.
اما عدهای از رهبران نهضت اسلامی از جمله استاد ربانی مخالف جنگ مسلحانه علیه حکومت داوود بودهاند، و بهخاطر نزدیکی بعضی از حلقههای نهضت اسلامی به دولت وقت پاکستان عناصر میانهروتر مهاجرین که زیر فشار قرار میگیرند، پاکستان را ترک میکنند و استاد ربانی در آن میان به عربستان سعودی میرود.»
در این تاریخچهی مختصر، افزون بر اینکه در مورد تاریخ تأسیس «نهضت جوانان مسلمان» و بنیانگذاران آن دروغ بزرگ گفته شده است، در مورد میانهرو بودن جمعیت اسلامی و اینکه گویا برهانالدین ربانی مخالف جنگ مسلحانه علیه حکومت داوود خان بود، نیز این دروغ تکرار شده است.
باری حضرت صبغتالله مجددی گفته بود: «این حقیقت دارد که استاد ربانی در زمان داوود خان [از کابل برآمد]، من هم در وقت داوود خان برآمدم، من رفتم دنمارک. اما استاد ربانی و ... اعلام جهاد را علیه داوود خان کردند.»
بهعلاوه، خود برهانالدین ربانی، در مقدمهی جزوهیی که زیر عنوان «سردار داوود خان در گذشتهی ننگین، حاضر جنایتبار، مستقبل هولناک»، که بهقلم او نگاشته شده و از سوی انتشارات جمعیت اسلامی افغانستان بهچاپ رسیده است، در ۲۵ حمل ۱۳۵۵، از کابل مینویسد: «خوشبختانه که مردم پر شور و غیرتمند ما مسئولیت تاریخی خود را فراموش نکرده و روح مقاومت را از دست ندادهاند، و چنانچه جهانیان همه خبر دارند که گروه از فرزندان فداکار این وطن که دلشان به فروغ ایمان روشن، و قلبشان از عشق وطن سرپار و مالامال است، سر از اولین روزهای وقوع این فاجعهی ننگین آرام نهنشسته و اجازه ندادهاند که این سفاک خونآشام و دارودستهی دزد و رهزنش خواب آرام کنند. قیام مردانهی این شوریدگان دلیر در پنجشیر، لغمان، کنرها، و پکتیا علیه نظام طاغوتی و بربری سردارسفاک صفحهی زرین دیگریست که بر تاریخ مبارزات قهرمانانهی ملت ما افزوده شد. آن شهیدان شجاعی که درههای پنجشیر را بهخون پاک خود گلگون ساختند، این حقیقت را بهجهانیان عملاً ثابت کردند که پیروان قرآن در سرزمین سلحشور افغان شکستناپذیرند. آنها هرگز درفش مبارزه را بر زمین نمیگذارند تا آنکه بساط ظلم برچیده نگردد و دشمنان خدا نابود نگردند.»
البته اینهم جای سئوال دارد که اگر برهانالدین ربانی در آن زمان در پاکستان یا به ادعای سازمان اجتماعی و سیاسی جوانان حزب جمعیت اسلامی افغانستان، در عربستان اقامت داشت، چگونه این مقدمه را در تاریخ فوق از کابل نگاشته است؟
محمدداوود، پسر کاکای ظاهر شاه، در یک اقدام از پیش طرحریزیشده، زمانیکه شاه افغانستان در شهر ناپل ایتالیا بهسر میبرد، در یک کودتای سفید قدرت را بهدست گرفت.
او در نخستین بیانیهی رسمی خود که از رادیوی دولتی پخش شد، آغاز جمهوریت را در افغانستان اعلام کرد.
نظام در افغانستان دگرگونشده و تاجوتخت شاهی از میان رفته بود. محمدظاهر در واکنش به این اقدام پسر کاکایش گفت، هرگز تصور نمیکرد کودتا از سوی نزدیکترین افراد خانوادهاش راهاندازی شود.
اما هرچه بود، حالا داوود خان قدرت را در دست داشت و با وعدههای امیدوارکننده مردم را به حمایت از رژیم جدید ترغیب میکرد.
ولی داوود خان در آنزمان چرا دست به کودتا زد و چرا میخواست دورهی سلطنتی در این کشور پایان یابد؟
▲ | نیاز به تغییر |
نورالحق علومی، از اعضای جناح پرچم میگوید در زمان سلطنت محمدظاهر شاه، وضعیت زندگی مردم در حال بدتر شدن بود و داوود خان میخواست با این اقدام، یک تحول جدی را در زندگی مردم بهوجود آورد.
آقای علومی میگوید: «سردار محمدداوود خان، واقعاً میخواست که در داخل افغانستان، رشد و ترقی بیاید. مردم خواستار تغییر بودند، کشوری که هنوز در تاریکی زندگی میکرد، برق نداشت، راه نداشت، آب آشامیدنی نداشت، کشوری که سطح تولید در آن بسیار پایین و عواید مردم بسیار ناچیز بود، هر کدام میخواست در تناسب با کشورهای همسایه، منطقه و جهان (زندگی داشته باشد)، به این خاطر، ایجاب میکرد که یک تغییر بیاید.»
محمدهاشم وطنوال، از اعضای جناح خلق به این باور است که از مدتها پیش از کودتای بهرهبری داوود خان، دستهای از روشنفکران در تلاش تغییر نظام و پایاندادن به سلطنت در این کشور بودند.
محمدهاشم وطنوال میگوید بالاخره داوود خان که ظاهراً با پسر کاکایش اختلافات خانوادگی داشت، با جذب افسران ارتش دست به کودتا زد.
در آغاز، محمدداوود خان با اجرای یک رشته برنامههای اصلاحی تلاش برای ایجاد تغییرات اساسی در زندگی مردم را آغاز کرد.
بهباور بسیاریها که آن روزها را بهیاد میآورند، مردم از رژیم جدید در افغانستان حمایت کرده و آن را راهی بهسوی پیشرفت و ترقی پنداشتند.
▲ | حرکت سوسیالیستی؟ |
اما در حقیقت داوود خان در حکومت پنجسالهی خود چه سیاستهای را در پیش گرفت و جناحهای مختلف به دورهی ریاست جمهوری او چگونه نگاه میکنند؟
برهانالدین ربانی، یکی از رهبران برجستهی مجاهدین میگوید حضور گروهی از اعضای حزب دموکراتیک خلق در کابینهی داوود خان چند روز پس از پیروزی کودتا، نمایانگر این بود کودتای بهرهبری داوود خان، راه را برای یک حرکت سوسیالیستی که از سوی شوروی رهبری میشد، هموار کرده است.
آقای ربانی میگوید: «زمانیکه کودتای داوود خان صورت گرفت، تصور میشد که (این) حرکتی بهسوی نظام جمهوری است، اما زمانیکه نامهای (اعضای) کابینه و نحوهی کودتا معلوم شد، فهمیده شد که داوود تنها محوری برای حرکت سوسیالیسی یا کمونیستی افغانستان بود که از سوی اتحاد شوروی سابق تغذیه، هدایت و رهبری میشد. به این اساس، همه مردمی که فکر میکردند با این تغییرات وضع جدیدی بهوجود میآید، مایوس شدند.»
او میافزاید: «جنبش اسلامی قضایا را با نگرانی بررسی میکرد. ما از روزهای اولی که تغییر آمد و کودتا صورت گرفت، دست بیرونی را احساس میکردیم و احساس میشد که داوود خان نقش تعیینکننده ندارد.»
محمدقسیم اخگر، تحلیلگر افغان چیزی را که از آن روزها بهیاد میآورد، تغییر تدریجی سیاستهای داوود خان بهیک نظام دیکتاتوری و خودکامه است.
او میگوید با گذشت اندک زمانی به دلایل متعدد فشارهای سیاسی بالای احزاب و گروهها در افغانستان بیشتر شد و آزادیهای باقیمانده از دورهی دموکراسی نیز بهتدریج از میان رفت.
آقای اخگر باور دارد که دورهی ریاست جمهوری داوود خان را نمیتوان حامل یک تغییر بزرگ سیاسی و اقتصادی در افغانستان دانست.
▲ | جمهوری شاهی |
فاروق انصاری، نویسنده کتاب فشرده تاریخ افغانستان اما به این باور است که برنامههای حکومت بهرهبری داوود خان تفاوت چندانی با دورهی سلطنت نداشت.
آقای انصاری حکومت پنج ساله داوود خان را جمهوری سلطنتی میخواند.
او میگوید: «جمهوری شاهی شاید بهترین نام برای جمهوری داوود خان باشد؛ (دولتی) که نامش جمهوری بود اما از جمهوریت خبری نداشت و مردم (در آن) نقش زیادی نداشتند.»
آقای انصاری میافزاید: «جالب این است که در قانون اساسی وقت داوود خان، رییسجمهور، درست در جای پادشاه تکیه زد. مثل پادشاه قبلی، صریحاً (در قانون اساسی) آمده بود که رییسجمهور از هر نوع مسئولیت و خطا منزه میباشد، یعنی اینکه رییسجمهور مورد بازخواست و بازپرس قرار نخواهد گرفت.»
▲ | اختلافها با مسکو |
محمدداوود پس از بهقدرت رسیدن، روابط نزدیک خود را با حزب دموکراتیک خلق بهویژه جناح پرچم، تا مدتی حفظ کرد؛ هر چند روابط او با رهبران جناح خلق چندان دوستانه نبود. اما این دوستی دیر نپایید.
نزدیکی داوود خان با کشورهای اسلامی و تلاش برای گسترش روابط دوستانه با آمریکا، نگرانیهای تازهای را از احتمال ایجاد یک پایگاه ضد شوروی در افغانستان در میان رهبران شوروی بهمیان آورد.
به باور محمدهاشم وطنوال، ادامهی اختلافها میان کابل و مسکو خشم رهبران شوروی را برانگیخت و مسکو تلاشها برای کنار زدن داوود خان از قدرت را آغاز کرد.
▲ | تحول بزرگ دیگر؟ |
اما آیا این آغاز یک تحول بزرگ دیگر در افغانستان بود؟ تحولی که میتوانست حتی پایان زندگی داوود خان و جمعی از اعضای خانوادهاش باشد؟
بیگمان کودتای دیگری در حال شکلگیری بود و اینبار مهرهی اصلی در تلاشهای شوروی برای کنار زدن داوود خان از قدرت، نورمحمد ترهکی، رهبر حزب دموکراتیک خلق بود.
در هفتم ثور سال ۱۳۵۷، ساعاتی پس از آنکه ارگ شاهی به محاصره درآمد صدای یک رشته تیراندازیها تا فاصلههای دورتری از قصر شاهی نیز به گوش رسید.
داوود خان با دستکم هجده تن از اعضای خانوادهاش بهدنبال یک روز مقاومت، صبحگاه هشتم ثور کشته شد و کودتا به پیروزی رسید.[۱]
[▲] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[▲] پینوشتها
[۱]- ندا فرحت، نگاهی به ریاست جمهوری داوود خان، وبسایت فارسی بیبیسی: چهارشنبه ۱۶ آوريل ۲۰۰۸ - ۲۸ فروردین ۱۳۸۷
[▲] جُستارهای وابسته
□
[▲] سرچشمهها
□ وبسایت بیبیسی