|
روحالقوانین
فهرست مندرجات
◉ دید کلی
◉ منتسکیو و عصر او
◉ موضوعات کتاب
◉ يادداشتها
◉ پيوستها
◉ پینوشتها
◉ جُستارهای وابسته
◉ سرچشمهها
◉ پيوند به بيرون
فلسفه سیاسی شارل دو منتسکیو
روحالقوانین (به انگلیسی: The Spirit of the Laws؛ به فرانسوی: L'esprit des lois)، رسالهی است در حوزهی نظریهی سیاسی که شارل دو زکوندا معروف به بارُن دو منتسکیو، یکی از متفکران سیاسی فرانسه در عصر روشنگری، آن را بدون ذکر نام خود در سال ۱۷۴۸ میلادی منتشر کرد. دلیل عمدهی این تصمیم مونتسکیو نیز آن بود که آثار وی در فرانسهی روزگار او اجازهی چاپ و انتشار نداشتند. با ترجمهی سریع این رساله به سایر زبانهای عمدهی اروپایی، اما روحالقوانین خارج از مرزهای فرانسه بسیار تأثیرگذار شد. سه سال پس از انتشار اولیهی نسخهی فرانسوی کتاب، کلیسای کاتولیک فرانسه آن را در فهرست کتابهای ضاله قرار داد، اما نظریاتی که منتسکیو در آن ابراز داشته بود، بر بسیاری از دیگر فلاسفه و شخصیتهای نخبهی سیاسی عصر تأثیر گذاشت. از آن جمله کاترین کبیر، مؤسسان قانون اساسی ایالات متحدهی آمریکا، آلکسیس دو توکویل که براساس رویکرد منتسکیو جامعهی آمریکا را در کتابی با عنوان «دموکراسی در آمریکا» مورد تحلیل قرار داد. منتسکیو برای نوشتن این کتاب ۲۱ سال وقت صرف کرد و در حوزههایی همچون حقوق، جامعهشناسی، و انسانشناسی به تحقیقات دامنهدار مدونی دست یازید. ماحصل این همت بلند، رسالهای شد که وی در آن از حکومت بر مبنای قانون اساسی و تفکیک قوای سهگانه، الغای نظام بردهداری، احترام به آزادیهای مدنی و قانونمداری دفاع کرده است. اصل بدیع دیگری که او در این اثر مورد تأکید قرار داده آن است که نهادهای سیاسی هر جامعهای باید با ویژگیهای اجتماعی و جغرافیایی آن جامعه انطباق داشته باشد.
▲ | دید کلی |
کتاب روحالقوانین منتسکیو شامل سیویک فصل است. با پیشرفت اثر از یکپارچگی فصول آغازین کاسته میشود. فصل اول تا هشتم به تعریف قوانین طبیعی و بشری و طبیعت حکومتها و اصول حکومتها و نحوهی تناسب بین قوانین با اصول حکومتها و فساد اصول حکومتهاست. در فصلهای نهم تا سیزدهم به بررسی قوانین و رابطهشان با نیروی دفاعی دولت، با آزادی و امنیت و با ابزارهای حکومتی (مالیاتها و درآمدهای عمومی) میپردازد. نظریهی آزادی سیاسی که از طریق تفکیک قوا میتواند تنظیم شود، از این پنج فصل نتیجه میشود. از فصل چهاردهم تا پایان کتاب نیز به بررسی تأثیر شرایط اقلیمی و خاک و اعتقادات مذهبی و پول و تجارت و جمعیت بر قانونگذاری و همچنین نحوهی تدوین قوانین میپردازد. یکی از مهمترین قسمتهای روحالقوانین نیز میتوان مدیحهسراییهای مونتسکیو از نظام سیاسی انگلستان دانست که وی نهادهای آزادی در انگلستان را معلول این نهادها میداند.
قانون در نظر منتسکیو بهوسیعترین مفهوم خود عبارت از روابطی ضروری هستند که از طبیعت موجودات ناشی میشوند، در این معنا همه موجودات قوانین خاص خود را دارند. انسان در امور مربوط بهخود علاوه بر قانون طبیعی، دارای قانونی است که ساخته خود اوست و قانون وضعشده نام دارد. قوانین طبیعی ثابتاند اما قوانین وضعشده به تناسب آبوهوا و اقلیم و اخلاق و عرف و مذهب (روح کلی جامعه) متفاوت و نسبی هستند و از جامعهای تا جامعه دیگر متفاوتاند. قانون وضعشده خوب آن است که با قوانین طبیعت تغایری نداشته باشد. منتسکیو غایت حکومت را صلح و امنیت میداند و شرط اصلی نیل به این غایت را اعتدال میخواند و نتیجه میگیرد که روح قانونگذاری باید مبتنی بر اعتدال باشد. وی مشهورترین منادی تفکیک قواست و معتقد است بدون تفکیک قوا آزادی محقق نمیشود و باید فاتحه همهچیز را خواند. وی حکومتها را بر سه نوع جمهوری، مشروطه، استبدادی تقسیم میکند، اما وی معتقد است اصلاً نوع استبدادی، حکومت نیست.
▲ | منتسکیو و عصر او |
دکتر رضازاده شفق، استاد پیشین دانشگاه تهران در «مختصری از تاریخ زمان و آثار و شرح حال منتسکیو» مینویسد: «مردان بزرگ تنها از آن مردم و کشور خود نیستند، بلکه از آن جهانند، زیرا افکار و آثار آنان نسبت بهحال تمام بشر سودمند است. یکی از آنان منتسکیو نویسندهی نامی نیمهی اول قرن هیجدهم فرانسه است که واقعاً آثارش در عالم افکار سیاسی و اجتماعی آن زمان تأثیری بسزا کرد و موجب نهضت عظیم فکری گردید.»
شارل-لوئی دو سکوندا یا بارون دو مونتسکیو، در سال ۱۶۸۹ در بوردو (Bordeaux) از شهرهای فرانسه پای بهدنیا نهاد. خانوادهی منتسکیو از نجبا محسوب میشدند، نسبش به ژرمنیها میرسید و خود بر آن نسب میبالید. نیاکانش مناصب لشکری و قضایی داشتند. پدرش ژاکدوسکوندا پسر باروندومنتسکیو از رؤسای دادگستری شهر گین بود، که در سال ۱۶۸۶، فرانسواز دوپنل نامی را به همسری خود اختیار کرد و این زن ملک آباد و کاخ بزرگ موسوم به لابرد که در نزدیکی بردو واقع است را به شوهرش ارزانی داشت. شارل لوئی ثمرهای این ازدواج بود، که بهمناسبت زادگاهش واژهی لابرد مدتی بهنامش اضافه شد. بهتدریج آثار رشد از او ظاهر شد و بعدها مردی نامی گشت و منتسکیو نامیده شد و تألیفات سودمند بهوجود آورد که از آنجمله روحالقوانین است.
مدت سهسال اول عمر، وی را بهپرستاری دهاتیان واگذاشتند، سپس به لابرد باز آوردند. تا هفت سالگی در آنجا بود که مادرش درگذشت. اینبار او را به یک بنگاه دینی فرستادند و در آنجا از سال ۱۷۰۰ تا سال ۱۷۱۱، یعنی تا ۲۲ سالگی بماند و سپس در دانشگاه بردو تحصیلات حقوقی کرد. این مقدمات تحصیلی و بهعلاوه علاقه به دیانت که در مادرش بود، بایستی او را شخص مقدس و متدین بار میآورد، اما او چنین تمایلی نداشت و شوق ادبیات یونان و روم بیشتر در ذهنش جای باز کرد. حتی در بیست سالگی رسالهای در دفاع از فلاسفهای که غیرعیسوی بودند، تألیف نمود و در نتیجهی مطالعات ، بهتدریج به فلسفه رواقی گروید و میلی نیز به تعلیمات شکاکین نشان داد و این سبک فکر فلسفی را علیرغم تکفیر و تعقیب نگهداشت و نمودار ساخت.
در سال ۱۷۱۶، عموی او که بزرگتر خانواده بود، مقام خود را که ریاست دادگستری بردو بود، به او انتقال داد ولی شرط کرد که از نام خود نسبت لابرد را بردارد و منتسکیو یعنی نسبت خانوادگی را بگذارد. او هم پذیرفت اما باید گفت او را نسبت به تشخیص خانواده و مقامات دادگستری چندان علاقهای نبود و در جامعهی بردو که وی از اعیان و اصیلزادگان محسوب میشد، بیشتر عشق و رغبت خود را صرف بررسیهای علمی و ادبی میکرد و در راه پژوهش دانش میکوشید.
سرانجام در فرهنگستان بردو که هدف آن تشویق و تربیت ارباب کمال بود، کارمندی یافت و با وجود اینکه بیشتر رسالات ادبی و سیاسی تألیف مینمود، بهفرا گرفتن علوم طبیعی هم مانند کالبدشناسی و فیزیک پرداخت، ولی ضعف چشمی که داشت او را به تحقیق دقیق و آزمایش اجازه نمیداد و نه حوصله و شکیبایی. او بنابراین از تحقیقات علمی خود بیشتر به نتایج کلی اکتفا کرد.
در این بین بهعزم تألیفی در باب تاریخ طبیعی زمین افتاد و آغاز بهکار هم کرد ولی تا به تحقیق احوال انسان رسید، در آنجا بماند و همین قسمت هوس و شور او را فرا گرفت و در همه عمر موضوع مطالعهی خاص او واقع گشت و باید گفت همانا رسم تحقیق و روش بیطرفانه بود که در افکار و آثار خود بهکار برد با اینکه کنجکاو و کتابدوست بود، اطلاعاتی از هر رقم داشت و بهمطالب ادبی و اجتماعی و قصه و افسانه میپرداخت و از هر خرمنی خوشهای میچید، باز هم نظام فکری او غالب بود و مانع میشد مثل منتنی - که منتسکیو دوستدار و ستایشکار او بود - پراکنده و از هر در چیز بنویسد، بلکه همواره ترتیب و وحدت و اصول را منظور میداشت.
▲ | موضوعات کتاب |
[▲] يادداشتها
[▲] پيوستها
...
[▲] پینوشتها
...
[▲] جُستارهای وابسته
□
□
□
[▲] سرچشمهها
□
□
□
□
[▲] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]
ردهها │ کتابشناسی │ فلسفه سیاسی