|
افشاگری بسمالله محمدی
فهرست مندرجات
◉ بسمالله محمدی از دست دکترعبدالله خون قی میکند
◉ يادداشتها
◉ پینوشتها
◉ جُستارهای وابسته
◉ سرچشمهها
.
بسمالله محمدی از دست دکترعبدالله خون قی میکند
بسمالله محمدی، از فرماندهان شورای نظار، در سال ۱۳۳۷ خورشیدی، در قریهی شیخان شهرستان رخه، استان پنجشیر، بهدنیا آمد. پس از ۱۴ سال آموزش، با دریافت درجهی فوقدیپلم از مدرسهی دینی امام ابوحنیفهی کابل فارغ شد. او از یاران دوران جهاد احمدشاه مسعود بود، که نزد مردم پنجشیر بهنام آمرصاحب بسمالله خان مشهور است. در زمان حاکمیت مجاهدین بر کابل، بسمالله خان، تحصیلات نظامی را در سال ۱۳۷۴ در دانشکدهی حربی کابل، به پایان رسانید. او در همان سال بهعنوان فرمانده لشکر چهل پیاده، و در سال ۱۳۷۹ بهعنوان فرمانده عمومی گارد ملی گماشته شد.
گفتهمیشود، که وی در سال ۱۹۹۶ میلادی، طالبان را فرشتههای صلح خوانده و بهنمایندگی از سوی شورای نظار آنان به دروازههای کابل رساند. شورای نظار زمانی با استخبارات پاکستان ارتباط نزدیک و محکم داشت و همزمان با حاکمیت طالبان بر کابل، شورای نظار بنا بهدلایل مختلف بهصورت مستقیم به استخبارات ایران نیز وابسته شد. یکی از کارنامههای سیاه این گروه، فروش تسلیحات نظامی افغانستان به کشورهای مختلف میباشد. برای نمونه این گروه دو دستگاه موشکانداز «اسکاد» را بین سالهای ۱۹۹۶-۱۹۹۸ به جمهوری اسلامی ایران فروخت تا ایران بتواند با نمونهبرداری از آن، موشکهای شهاب ۳ خود را بسازد.
افزون بر این، در کارنامهی گذشتهای بسمالله خان، فساد اخلاقی نیز وجود دارد مثل حضور در مجالس رقصاندن پسران (بچهبازی).
با اینحال، پس از فروپاشی امارت اسلامی طالبان، محمدی بر اساس زدوبندهای سیاسی در کنفرانس اول بن، در سال ۱۳۸۱، بهسمت رئیس ستاد مشترک ارتش (لوی درستیز) منسوب شد و حدود ۹ سال، در بخشهای مختلف این وزارت، مشغول بهکار بود. او، در اوایل ۱۳۸۹، توانست از مجلس نمایندگان (ولسیجرگه) افغانستان، بهعنوان وزیر امور داخله، رای اعتماد بگیرد. اما در اواسط ماه اسد (مرداد) ۱۳۹۱، وی و سترجنرال عبدالرحیم وردک، وزیر دفاع ملی، از طرف مجلس افغانستان سلب صلاحیت شدند. با وجود این، پس از سه هفته، بسمالله محمدی از سوی رئیسجمهور حامد کرزی بهعنوان نامزد وزیر وزارت دفاع معرفی شد و از طرف مجلس افغانستان با بهدست آوردن ۱۲۴ رای بهعنوان وزیر دفاع ملی افغانستان تعیین شد.
در جریان برچیدهشدن رژيم طالبان، گروه شورای نظار ارتباطات خود را با استخبارات امریکا سیآیای برقرار کرد و مشخصاً، بسمالله محمدی، طبق اظهارات گری شرون در کتاب ماموریت سقوط (فصل هفدهم صفحه ۱۵۱ به بعد)، یکی از محورهای اصلی این ارتباط بود. او از آنزمان تاکنون بهیکی از مهرههای اصلی سیآیای در افغانستان تبدیل شده و حمایتهای استخبارات بیرونی در وزیر شدن وی بیتاثیر نبوده است. در گزارشها آمده است که «بسمالله محمدی برای جلب و نزدیکی با امریکاییها از تلاشهای مستمر و شباروزی دریغ نکرده؛ اما خارجیها وی را یک چهرهی جنگسالار محافظهکار میدانند، در حالیکه او، مدال شايستگى از سوى رئيسجمهور امريکا را بهدست آورده است.»
این در حالی است که، محمدی در دوران وزارت خود، نهتنها بورسیههای تحصیلی را که برای وزارت میآمد، صرف براساس روابط قومی-گروهی توزیع مینمود و بیشتر خویشان و اقارب خود را به تحصیل میفرستاد، بلکه منابع مختلف تایید میکنند که در زمان تصدی او بر وزارت دفاع، بخش قابل توجهی از بودجه و تجهیزات نیروهای نظامی افغانستان توسط باندی که بسمالله محمدی عضو اصلی آن است، غارت و چپاول شده است. چنانکه در آن زمان، گزارش سیگار یا اداره بازرسی عمومی امریکا برای بازسازی افغانستان میگوید که بیش از ۲۰۰ هزار قبضه سلاح مختلفالنوع که از طرف وزارت دفاع امریکا به ارتش افغانستان کمک داده شده بود؛ ناپدید میباشند و منابع مختلف، احتمال دستداشتن مقامات ارشد از جمله بسمالله محمدی را در ناپدید شدن این سلاحها نادیده نمیگیرند.
آنچه در پی میآید، به ادعای رازق مأمون «یک گزارش سری رسیده به گزارشنامهی افغانستان» است.
یک گزارش سری واصله به گزارشنامهی افغانستان حاکی است که بسمالله محمدی، وزیر دفاع سابق، در قید انزوا و اضطراب سختی گیر افتاده است و از زبانش در حق دکتر عبدالله آتش باد میکند.
وی اخیراً در مجلسی در خانهاش واقع شیرپور گفته است که «اسکلیت داکتر عبدالله مثل اسکلیت نسوان است!»
وی گفته است: «عبدالله برای رسیدن بهچیزی تلاش دارد که خدا او را برای آنچیز نیافریده؛ یعنی ریاست جمهوری.»
بسمالله محمدی که خود پروندههای قطور فساد و دزدیهای استحقارآمیز را بهدنبال خود یدک میکشد، میگوید: «مشکل دیگر این است که دور عبدالله شخصیتهای بزرگی جمع شدهاند که دکتر عبدالله توان مدیریت آنها را ندارد. او میتواند چندتا بچههای خوشرو و وابسته به جامعهی مدنی را اداره کند؛ مگر با مردهای وزنهدار گذاره کرده نمیتواند. آمر صاحب بههمین سبب او را نگاه کرده بودند که با خارجیها سروکله بزند.»
بسمالله محمدی: هیکل دکتر عبدالله، مانند هیکل زنها است. تصویر برگرفته از طنز روشنگری.
ژنرال محمدی وضع عبدالله را منفی بررسی میکند. وی معتقد است که «تیم عبدالله باز هم مثل پنجسال پیش، برخلاف توقع خودش، کلان شده و حالا هم توان مدیریت اینهمه مردم را ندارد.»
بسمالله خان ناگهان بهحضار مجلس گفت: «شما را به خدا، رهبر سیاسی لبسیرین (رژ لب) میزند؟ رهبر آرایش زنانه میکند؟ رهبر آرایشگاه میرود؟ این آدم پنجسال را فقط در همین کارها سپری کرد. شرم است که استاد عطا و قانونیواری مردم و ما و صدها تن دیگر پشت این گدیگگ برویم که با یک نگاه اشرف غنی هوا از شکمش خالی میشود!»
بسمالله محمدی برای نخستینبار فاش کرده است که من تمام وزارت دفاع را برخلاف قانون و مقررات در انتخابات گذشته بهخدمت این آدم گذاشتم[۱]؛ قطعات اردوی ملی برایش بهحد کافی تقلب کردند؛ هیلیکوپترها در خدمتش قرار گرفته بود. اکثر جاها منسوبین اردوی ملی با کمپاینران اشرف غنی درگیر شدند؛ حتی در ساحاتی که نفوذ غنی بیشتر بود، مواد انتخاباتی را انتقال ندادیم؛ «ناظرین آنها را در طیاره نماندیم». تمام امکانات وزارت دفاع مخصوصاً هیلیکوپترها در خدمت دکتر عبدالله بودند. «ولی این نامرد وقتی که کونش به چوکی چسپید، اولینبار مرا تخریب کرد.»[٢]
[▲] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی نگاشته شده است.
[▲] پینوشتها
[۱]- این در حالی است که بسمالله محمدی که در آن زمان وزیر دفاع ملی بود، گفته بود: «فعالیت اردو باید از مسایل سیاسی دور باشد»، و «ارتش ملی در انتخابات مداخله نمیکند.»
[٢]- رازق مأمون، جنرال بسمالله: از برای خدا، رهبر سیاسی لبسیرین میزند؟، گزارشنامهی افغانستان، سهشنبه اول مهر ۱۳۹۸.
[▲] جُستارهای وابسته
□
[▲] سرچشمهها
□ سایت اینترنتی گزارشنامهی افغانستان