|
سلیمان لایق
فهرست مندرجات
چهرههای سیاسی افغانستان شاعران افغانستان
غلاممجدد مشهور به سلیمان لایق (زادهی ۱٣٠۹ خ - )، شاعر، نویسنده و سیاستمدار و از بلندپایگان حزب دمکراتیک خلق افغانستان (جناح پرچم) است که در زمان حکومت تحت حمایت شوروی سابق در پستهای کلیدی از جمله وزارت اقوام و قبایل کار کرد[۱].
▲ | زندگینامه |
غلاممجدد فرزند عبدالغنیخان، در سال ۱٣٠۹ خورشيدی، در منطقهی ښرنی از توابع شهرستان كتواز ولایت (استان) پكتيكا، در يک خانوادهی روحانی زاده شد[٢]. «مجدد» لقب يکی از مرشدين طريقهی نقشبنديه شيخ احمد سرهندی بود و چون پدرش به خانوادهی مجددی اخلاص و ارادت داشت، نام فرزند خود را «غلاممجدد» (غلام همان خانواده) ناميد.
لایق هنوز بیش از پنج سال نداشت که با پدرش به کابل آمد و در سال ۱٣۱۹، از کلاس (صنف) دوم، در مکتب حبیبیه، به فراگیری آموزش ابتدایی پرداخت. در سال ۱٣٢٦ وارد مدرسه علوم شرعیه پغمان شد و آن را در سال ۱٣٣۱ به پایان رساند. تحصیلات عالی را از سال ۱٣٣٢ در دانشکدهی شرعیات دانشگاه کابل آغاز کرد؛ هر چند در همانسال بهسبب شرکت در تظاهرات ضد دولتی، از تحصیل باز ماند. ولی در سال ۱٣٣٣ با حمایت میر نجمالدین انصاری و برادرش میر امانالدین انصاری تحصیلات خود را دوبارهی از آغاز در دانشکدهی ادبیات پی گرفت و در سال ۱٣٣٦ در رشتهی فلسفه پایاننامهی لیسانس دریافت کرد[٣]. اما عبدالقدوس غوربندی، مینویسد:
- «در گرماگرم نطفهگیری جریانات سیاسی در افغانستان، من پس از پایان تحصیل حرفهیی در رشته هوانوردی ملکی، در یک آپارتمان در جوار مندوی کابل اتاق داشتم، غلاممجدد سلیمان لایق دوست دوران مدرسهام[۴] در زمستان همانسال (۱۳۳۶) زودتر از آغاز دانشگاه از پلخمری به کابل آمده بود تا برای امتحان مضمون انگلیسی که در نصاب درسی مدرسه شرعیه شامل نبود و در دانشکدۀ ادبیات یکی از شرطهای شمول بود، آمادگی بگیرد. سلیمان لایق نسبت به مسدود بودن خوابگاه دانشگاه (لیلیه پوهنتون)، برای چند روز با من یکجا زندگی میکرد. حضور لایق در اتاقم سبب شد تا فردی بهنام عبدالستار که اهل لوگر و دانشجو نظامی دانشکدهی ادبیات دانشگاه کابل و همصنفی سلیمان لایق بود، به اتاق من رفت و آمد کند. عبدالستار بعد از شناخت با من، پیشنهاد کرد که او شخص تحصیلکردهیی را میشناسد که تازه از زندان سیاسی آزاد شده است و زبان انگلیسی را خوب سخن میگوید و کتابی هم بهنام «اسلام در اندلس» را زیر ترجمه دارد. اگر خواسته باشید، که در اتاق با شما زندگی کند، همزمان زبان انگلیسی را نیز به شما آموزش میدهد. این پیشنهاد را من و سلیمان لایق با علاقه پذیرفتیم، بهخصوص که او شخص نظامی بود و چندین سال را در شرایط سختِ در زندان سیاسی سپری کرده بود. دیدار با این شخص یکی از آرزوهای ما در آن روزها شده بود. تا بالاخره با پادرمیانی عبدالستار زمینه فراهم شد که این شخص ناآشنا به همراهی عبدالستار به اتاق ما آمد. بار اول که با او روبهرو شدم، او را در لباس ساده وطنی با کفشهای نظامی دیدم. وضع ظاهری او که دانشمند و گویا به زبان انگلیسی تسلط داشت و افسر نظامی بود، با این سر و وضع تعجب ما را بر انگیخت. او خود را میر اکبر خیبر معرفی کرد.
زمانیکه میر اکبر خیبر درس زبان انگلیسی را شروع کرد. در اولین روزهای تدریس تاثیر عمیقی بر ما گذاشت. او بهمرور زمان و با احتیاط نظریات سیاسی و فلسفی خود را نیز مطرح میکرد. در گروه سه نفری ما رفته رفته دوستان و همسنگران دیگر نیز راه یافت. مانند: محمداکرم عثمان، عارف اکبری، بشیر رویگر، رحمتالله، محمدموسی آتش، ذبیحالله و سیلانی که آشنایی قبلی با سلیمان لایق داشتند. بهیاد دارم، اولینبار محمداکرم عثمان بود، که میر اکبر خیبر را «استاد» خطاب کرد. پس از آن واژهی استاد با نام میر اکبر خیبر گره خورد.»[۵]
بدین ترتیب، سلیمان لایق، در دورهی تحصیل در دانشگاه، توسط میر اکبر خیبر با افکار انقلابی و سوسیالیزم علمی آشنا شد.
بههر حال، وی، در ٢٢ سرطان سال ۱۳۳٧، در ریاست مستقل مطبوعات استخدام شد[٦]. در سال ۱۳۳٨ بهعنوان نویسنده در دفتر روزنامه انیس به کار پرداخت و سپس مدیر مسئول مجلهی ژوندون شد[٧]. در سال ۱۳۳۹ به پیشنهاد عبدالرئوف بینوا، رئیس رادیو کابل، بهعنوان مدیر دفتر هنر و ادبیات رادیو اشتغال ورزید و تا سال ۱۳۴۴ در این سمت بهکار ادامه داد[٨]. در این سال برای شرکت در انتخابات دورهی دوازدهم شورای ملی از کار رسمی در رادیو کابل استعفا داد؛ اما در انتخابات برنده نشد و دوبارۀ در رادیو کابل مشغول بهکار شد و به نوشتن داستانهای کوتاه ادامه داد[۹]. سپس در دفتر انکشاف (رشد) زبان پشتو خدمت میکرد و در سال ۱۳۴٦ تصمیم گرفت که برای همیشه از کار رسمی دولت استعفأ دهد[۱٠]. در همان سال امتیاز نشر جریدۀ پرچم را بهدست آورد[۱۱].
در سال ۱۳۴٨ بار دیگر خود را در انتخابات دورهی سیزدهم شورای ملی کاندید کرد؛ اما بازهم شکست خورد[۱٢] و تا سال ۱۳۴۹ که جریدهی پرچم توقیف شد، بهکار در دفتر جریده پرچم ادامه داد[۱٣]. پس از آن تا سال ۱۳۵٧ در کنار فعالیتهای سیاسی مشغول کارهای ادبی بهوِیژه سرودن شعر شد[۱۴].
پس از پیروزی کودتای هفتم ثور ۱۳۵٧، بر اساس فرمان شمارهی دوم شورای انقلابی جمهوری دمکراتیک افغانستان، سلیمان لایق بهعنوان وزیر رادیو تلویزیون منصوب شد.[۱۵] اما پس از بروز اختلاف میان جناح خلق و پرچم حزب دمکراتیک خلق افغانستان، از کار کناره گرفت. اما، از ٦ جدی ۱۳۵٨ تا ۹ دلو ۱۳۵۹، دوباره بهعنوان وزیر رادیو تلویزیون بهکار پرداخت. وی، از ۹ حمل ۱۳۵۹ تا ٢٦ جوزای ۱۳٦٠، رئیس آکادمی علوم بود و در ٢٧ جوزای ۱۳٦٠، بهعنوان وزیر اقوام و قبایل گماشته شد[۱٦].
لایق، پس از سقوط رژیم دکتر نجیبالله به یکی از کشورهای غربی پناهنده شد و بعد از ایجاد حکومت منتخب در کابل که به گفتهی خود او زمینهی بازگشت سیاستمداران گذشته به افغانستان فراهم آمد، به افغانستان باز گشت و فعالیت سیاسی را از سر گرفت و در حال حاضر، در کابل بهسر میبرد و مشاور اکادمی علوم افغانستان است.
▲ | آثار |
...
▲ | نگارخانه |
[▲] يادداشتها
[▲] پيوستها
پيوست ۱: عبدالحی سحر، گفتوگو با سلیمان لایق
پيوست ٢: مینه بکتاش، گفتوگو با سلیمان لایق
[▲] پینوشتها
[۱]- عبدالحی سحر، گفتگو با سلیمان لایق «ما غلامان کشته شده باستانیم»، وبسایت فارسی بیبیسی: پنج شنبه ۱۴ مه ٢٠٠۹ - ٢۴ اردیبهشت ۱٣٨٨
[٢]- محل تولد سلیمان لایق، در سالنامۀ افغانستان (شمارۀ ۵٣، سال ۱٣٦٦، ص ۴۴٦) آمده: «شیندند کتواز»
[٣]- زندگینامه سلیمان لایق، وبگاه سپینتا (وبگاه شخصی سلیمان لایق به زبان پشتو)
[۴]- به گفتهی فقیرمحمد ودان، غوربندی تا صنف یازدهم با سلیمان لایق یکجا شاگرد مدرسه علوم شرعیه بود. رجوع شود به: یادی از استادِ شهید میر اکبر خیبر، پیام وطن
[۵]- عبداقدوس غوربندی، نگاهی به تاریخ حزب دموکراتیک خلق افغانستان، چاپ سویدن ، صص ۸ و ۹ (با اندک تغییرات ویرایشی)
[٦]-
[٧]-
[٨]-
[۹]-
[۱٠]- در سالنامهی افغانستان (شمارهی ۵٣، سال ۱٣٦٦، ص ۴۴٦) آمده: «از ٢٢ سرطان ۱۳۳٧ تا ۱۱ حوت ۱۳۴٦، در مربوطات وزارت اطلاعات و کلتور» مشغول بهکار بود.
[۱۱]-
[۱٢]-
[۱٣]-
[۱۴]-
[۱۵]- سالنامهی افغانستان شمارهی ۴۴، سال ۱۳۵٨، ص ٢
[۱٦]- سالنامهی افغانستان شمارهی ۵٣، سال ۱٣٦٦، ص ۴۴٦
[▲] جُستارهای وابسته
□
□
□
[▲] سرچشمهها
□
□
□
□
[▲] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]
ردهها: │ ...