- تعریف
- منشأ تاریخی
- توضیحات علمی
- واکنشهای منفی
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
[سکس] [همجنسگرایی]
هوموفوبیا (به انگلیسی: Homophobia) که از ترکیب واژههای یونان باستان «هوموس» (بهمعنای خود و همسان) و «فوبوس» (بهمعنای ترس و وحشت) پدید آمده، دامنهای از نگرشهای منفی شامل ترس و بیزاری از همجنسگرایی یا تبعیض نسبت به همجنسگرایان است.[۱]
هوموفوبیا بهمعنای همجنسگراهراسی، همجنسگراستیزی و همجنسگراگریزی است و خیلی از مردم در سراسر دنیا به آن دچار هستند. از این گذشته، دو واژه برگرفته از هوموفوبیا: هوموفوبیک و هوموفوب، در توصیف شخصی است که گرایش همجنسگراستیزی دارد.
[↑] تعریف
هموفوبیا بهمعنای «همجنسگراهراسی» است كه ناشی از قضاوتها و پیشداوریهایی هستند كه بهدلیل نداشتن زمینهی تجربی برخورد عملی و نزدیك با همجنسگرایان و آگاهی از گرایشهای جنسی است.
همجنسگراهراسی یا هوموفوبیا واژهای است که در برگیرنده نگرش و احساسات منفی نسبت به همجنسگرایان یا دوجنسگرایان و یا در برخی موارد نسبت به تراجنسیها است. همجنسگراهراسی میتواند در رفتارهایی همچون تبعیض و یا خشونت نسبت به افراد غیر دگرجنسگرا بروز کند.
مفهوم هموفوبیا را علم پزشکی اینگونه بیان میكند: «فوبیا در مورد همجنسگرایان... ترسی از همجنسگرایان است که بهنظر میرسد با ترس سرایت بهخود، ترس از دست دادن چیزهایی که برایش مبارزه کرده - خانه و خانواده - مرتبط است. این ترس یک وحشت فرهنگی و ملهم از جامعه است که باعث اعمالی غیرانسانی (که وحشتها همیشه موجب آن میشوند)، شده است.»
[↑] منشأ تاریخی
اگرچه ردیابی نگرش جنسی بهیونان باستان، از قرون ٨ یا ٦ قبل از میلاد، تا پایان عهد باستان (در حدود ٦٠٠ پس از میلاد) باز میگردد، اما چیزی که توسط دانشمندان «همجنسگراهراسی» (هوموفوبیا) نامیده میشوند، خود اصطلاح نسبتاً جدید است.[٢]
این واژه توسط «جرج وینبرگ» (George Weinberg)، روانشناس و فعال حقوق همجنسگرایان، در دهۀ ۱۹٦٠ میلادی، از ترکـیب دو واژۀ یونـانی «هومـو» (پیشـوند واژۀ هموسکسوال (homosexual) که خـود یک واژۀ ترکیبـی نئوکلاسـیک اسـت) و «فوبیـا» (phobia برگرفته از واژۀ یونانی: Phóbos ،φόβος، بهمعنای «ترس» یا «ترس بیمارگـونه») ابـداع شـد[٣] و وینبرگ، خود نخستین کسی بود که این واژه را بهکار برد.
واژۀ «همجنسگراستیزی» (هوموفوبیا) نخستینبار در مقالهای که در ٢٣ مه ۱۹٦۹، در «American tabloid Screw» بهچاپ رسید، بهنظر میرسد. در آنجا، این واژۀ حاکی از ترس مردان دگرجنسگرا (heterosexual) است که ممکن است دیگران آنان را همجنسباز (gay) تصور کنند[۴].
بهمفهوم درآوردن تعصب نسبت به همجنسگرایان و هراس از آنان، بهعنوان یک مشکل اجتماعی، که برای جلب توجه مطالعات دانشگاهی ارزشمند باشد، چیز تازهای نبود. با این حال، در سـال ۱۹٧۱، کنت اسمیت (Kenneth Smith)، استفاده از واژۀ هوموفوبیا را بهعنوان مشخصات شخصی که نمایانگر نفرت روانی برای توصیف همجنسگرایی بود، مطرح کرد[۵]. بهدنبال آن، در سال ۱۹٧٢، جرج وینبرگ، همین مفهوم را برای واژه هوموفوبیا در کتاب «جامعه و همجنسگرای سالم»، بهکار برد[٦]. این درست یک سال قبل از آن بود که انجمن روانپزشکی آمریکا نسبت به حذف همجنسگرایی از لیست اختلالات روانی رأی دهد[٧]. از آن پس، واژۀ هوموفوبیا، ابزاری پُر اهمیتی شد در دست فعالان همجنسباز مرد (گیها = gay) و زن (لزبینها = lesbian)، وکیلان و دیگر هوادارانشان[٨].
وینبرگ، این مفهوم را بهعنوان یک فوبیا پزشکی تفسیر کرد: «فوبیا در مورد همجنسگرایان.... ترسی از همجنسگرایان است که بهنظر میرسد با ترس سرایت بهخود، ترس از دستدادن چیزهایی که برایش مبارزه کرده - خانه و خانواده - مرتبط است. این ترس یک وحشت مذهبی است که همیشه بهخشونت بزرگ منجر شده است.»[۹]
[↑] توضیحات علمی
طبق نظر محققان، گرایشهای جنسی به سه دسته تقسیم میشوند: دگرجنسگرایی (تمایل به جنس مخالف) دوجنسگرایی (تمایل به جنس مخالف و موافق) و همجنسگرایی (تمایل به همجنس).
در این میان، همجنسگرایی عبارت است از تمایل عاطفی و احساسی و جنسی به جنس موافق كه بهدو شكل نمود پیدا میكند: مردان همجنسگرا (گِی) و زنان همجنسگرا (لزبین).
از آنجایی که جنسیت چهار جز دارد كه عبارتاند از: گرایش جنسی، نری و مادگی بیولوژیكی، هویت جنسی (احساس روانی زن یا مرد بودن) و نقش جنسی اجتماعی (كه بر اساس سنت و فرهنگ هر جامعهای رفتارهای زنانه و مردانه تفاوت دارد). در واقع گرایش جنسی از رفتار و عملكرد جنسی متفاوت است. زیرا که گرایش جنسی، یكی از چهار جز جنسیت بهشمار میآید و با تغییرناپذیر بودن احساسی، رمانتیكی و كشش عاطفی و جنسی به اشخاصی از جنس معینی گفته میشود.
هنوز بر دانشمندان روشن نشده كه گرایش جنسی چگونه شكل میگیرد. اما دانشمندان جملگی در این مورد توافق دارند كه گرایش جنسی در پیش از تولد و در طول سنین كودكی (زیر ٥ سال) از طریق تأثیر متقابل و پیچیدهی عوامل بیولوژیكی، روانی و اجتماعی شكل میگیرد. اكثر انسانها در سن اولیه بلوغ پیش از هرگونه تجربه جنسی بر تمایل و گرایش جنسی خود واقفند. در واقع، همجنسگرایی انتخاب و یا شیوه زندگی نیست و این تصور که همجنسگرایی قابل سرایت و رواج است، اشتباه و سراسر نادرست است، چرا که همجنسگرایی فرایندی است که نتیجه بر هم کنش عوامل زیستی و محیطی میباشد.
از اینروی، در سال ١٩٧٣ همجنسگرایی از لیست بیماریهای روانی مركز مطالعات روانشناسی ایالات متحدهی آمریكا و در سال ١٩٩٢ از لیست سازمان بهداشت جهانی خارج شد و محققان بر این باورند كه همجنسگرایی نه بیماریست، نه اختلال روانی و نه مشكل احساسی عاطفی[۱٠].
[↑] واکنشهای منفی
از آنجایی که هوموفوبیا، ترس و واکنشهای تند دگرجنسگرایان نسبت به همجنسگرایی است، آنان را بهموضعگیری منفی نسبت به همجنسگرایان وا میدارد و سبب عارضه ناپسندی در روابط انسانها میشود.
از این گذشته، خشم و نفرت نسبت به همجنسگرایان، گریز از همجنسگرایی و بیارزش و بیاعتبار دانستن گرایش جنسی به همجنس، ترس از همجنسگرایی، باعث پیشداوری و تعصب نسبت به انسانهایی که همجنسگرا هستند، و بیمیلی برای بهدست آوردن شناخت درست و علمی درباره پدیده همجنسگرایی و پافشاری بر تعصبات و پیشداوری به ارث رسیده در باره همجنسگرایی شده است.
هموفوبیا وضعیتی است که در اکثر اجتماعات بشری ریشهای عمیق دارد و بر انسانهایی که در چارچوب هنجارهای فرهنگی حاکم نمیگنجند، ستم زیادی وارد میکند. در اصل هموفوبیا مشکل خود همجنسگرایان نیست بلکه یک عارضه روانی است که در بین غیرهمجنسگرایان دیده میشود و در جوامعی که فرهنگ دینی و سنت مردسالاری در آنها حاکم است، همچون کشورهای اسلامی و مسیحی بهدلیل ممنوعیت همجنسگرایی و عدم اطلاعرسانی در بارۀ آن، عارضه هموفوبیا دامنگیر خود همجنسگرایان هم میشود. اما نتایج حاصله از آن بهطور مستقیم زیانهای زیادی را بر همجنسگرایان وارد میکند، از غیر قانونی اعلام کردن آنها تا سرکوب فرهنگی، خانوادگی و اجتماعی. تا ترسی که از این ناحیه در روان جمعی جامعه ایجاد میشود و حتی خود همجنسگرایان را به نفی و انکار گرایش جنسی خود وا میدارد. هموفوبیا یک عارضه فرهنگی و نوعی نگاه به زندگی خود و دیگران است. این عارضه قابل درمان است هم در زندگی خود فرد و هم در اجتماع. برای اینکار مهمترین مسئله شناخت هموفوبیا است.
هموفوبیا در اصل ترس درونی فرد از نزدیک شدن به جنسیت خود میباشد بدون توجه به اینکه چنین فردی حامل کدام گرایش جنسی است. این هسته اصلی پرورش فرهنگی در جامعه است. ترس و گریز از همجنسگرایان، ترس از همجنسگرایی، ترس از اینکه مبادا کسی فکر کند من نوعی همجنسگرا هستم، ترس از برقراری رابطه عاطفی با همجنس. همه اینها اشکال مختلف هموفوبیا هستند. هموفوبیا به افکار، رفتار و برخوردهای ویرانگر میانجامد.
افرادی که خود را دگرجنسگرا میدانند، با تعصب و بر اساس قضاوتهای از پیش تعیین شده با همجنسگرایان برخورد میکنند و حتی بهخود اجازه میدهند که آنها را تحقیر کنند، کتک بزنند، مورد آزار و اذیت و حتی مورد سواستفاده قرار دهند. یک فرد دگرجنسگرا ممکن است بهخود حق دهد که برادر و یا فرد هم محلهای خود را که رفتار «مردانه» ندارد، بیخود و بیجهت زیر مشت و لگد بگیرد یا او را تحقیر کند یا سرکوفت بزند. این بروز همان چیزی است که آن را سکسیسم مینامند. یعنی چون یک نفر در چارچوب تعریف جامعه از رفتار مردانه و زنانه و شکل «ایدهآل» مورد نظر فرهنگ اجتماعی نمیگنجد، پس سزاوار تحمل سختی و تحقیر و توهین و بیارزشی است. این برخورد علاوه بر سکسیسم، نوعی نژادپرستی هم هست.
هموفوبیا به ترس افراد از بیرون گذاشتن پای خود از چارچوب نرمهای موجود اجتماعی در مورد نقش جنسی و رفتار جنسی منجر میشود. تا جایی که حتی اگر کسی همجنسگرایی را هم قبول کرده باشد باز از اینکه یکی از افراد خانواده خود همجنسگرا باشد، ناراحت میشود و در بهترین حالت طرف را به پنهان کردن گرایش خود تشویق میکند. یا اگر در جمعی باشد که بر علیه همجنسگرایان صحبت میشود از اظهارنظر و اعلام مواضع خود طفره میرود مبادا که دیگران فکر کنند خود او همجنسگرا است و رفتار دیگری با او در پیش بگیرند. بسیاری از دگرجنسگرایان تمایلی بهدفاع از حقوق انسانی افراد همجنسگرا ندارند. حتی اگر همجنسگرایی را قبول داشته باشند، این هم نوعی از هموفوبیا است. همین بیمیلی حتی وقتی صحبت از حقوق برابر زنان هم میشود، باز هم در میان بعضی از مردان دیده میشود. همجنسگرایان و دیگر افراد اقلیتهای جنسی در پروسه رشد و تربیت خود در خانواده و جامعه، ترس اجتماعی از همجنسگرایی و مختصات آن (هموفوبیا) را درونی میکنند. این باعث میشود که عارضه روانی هموفوبیا در ذهن و روان خود آنها ریشه عمیقی زده، آنها را در امر پذیرش گرایش جنسی خود و کنار آمدن با آن دچار مشکل میکند. هموفوبیا فرهنگی یک دست، خالص و تمام عیار دگرجنسگرایانه را تبلیغ، معرفی و جا میاندازد و سیستمی با اعتبار خود تعریف کرده بر اساس تبعیض، پیشداوری و نابرابری بنا مینهد که اساس آن را مزیت بخشی به انسانهایی که تنها در چارچوب باورهای فرهنگی حاکم میگنجد، ترسیم میکند، بنابراین، پیشداوری و تبعیض و سرکوب و نادیده گرفتن حق دیگران امری عادی و طبیعی قلمداد میشود. هموفوبیـا مسئله همجنسگرایان نیست، اما دود آن بیشتر از همه بهچشم آنها میرود.
تعریف و تبیین همجنسگرایان و دیگر اقلیتهای جنسی بهعنوان مشکل اصلی راه علاج هموفوبیـا نیست چرا که اینکار نوعی فرافکنی است و مشکل را در جایی بهغیر از محل اصلی آن جستجو میکند.
چنانکه در بالا گفته شد، هموفوبیا در واقع عارضه ناپسندی است که در روابط انسانها بروز میکند و دگرجنسگرایان را بهموضعگیری منفی نسبت بههمنوعان خود وا میدارد. از آنجا که هموفوبیا تعصبات ذهنی افراد نسبت به همجنسگرایی و همجنسگرایان است، بهترین راه حل این مشکل و عارضه روانی همانا درمان آن در ذهنیت افراد است. مهمترین کارکرد سرکوب و نفی همجنسگرایان همانا باور عمومی درباره نقش جنسی انسانها است که در هموفوبیا تجلی مییابد. باید در نظر داشت که ریشه و علت هر سرکوب و تبعیضی، آن نیست که در انظار عموم گفته میشود و دلایلی بیپایه برایش عنوان میکنند، جامعه و ساختارهای اجتماعی موجود انسانها را در چارچوب تعاریفی خشک و محدود نگه میدارد و «زن بودن» یا «مرد بودن» را تنها در همان چارچوب محدود میخواهد. علاج هموفوبیا راه را برای ارائه تعاریف تازهتر و گستردهتری از زن، مرد و کلا انسان میبندد و نقش بازدارنده دارد.[۱۱]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]-
[٢]-
[٣]-
[۴]-
[۵]-
[٦]-
[٧]-
[٨]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]- هموفوبیا چیست؟، وبگاه اشاره
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]