- پیشینهی تاریخی
- آرمان دین بهی
- دین بهی در ادبیات دری
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
[زرتشت] [آیین زرتشتی]
دین بهی یا آیین زرتشتی[۱]، که در روزگار ناشناخته، از سوی پیامبر آریایی، زرتشت اسپنتمان، پایهگذاری شد[٢].
[↑] پیشینهی تاریخی
دین بهی میآموزد که تنها راه رسیدن به این آرمان، پیمودن راه راستی است؛ زیرا راستی و درستی آن حقیقتی است که بر بنیاد آنها زمین و آسمان و هر چه در آنهاست آفریده شده و آفریدگار آنها نیز خدای یکتا و ابردانای هستیبخش است که اشو زرتشت، آنرا «اهورامزدا» نامیده است. این آفرینش بر بنیاد هنجاری پیدایش یافته که قانونی است دگرگون نشدنی و جاودانی. نام این هنجار «اشا» (asha) میباشد.
بر پایهی این هنجار هر کُنشی در هر جای جهان انجام گیرد واکنش مناسب خود را خواهد داشت و از این رو هر کار درست و هماهنگی با اشا نتیجهی خوب و درست و وارون آن هر جنبش و کاری که نادرست باشد نتیجهی آن نیز نادرست و «بد» خواهد بود.
به هر حال، انسانها نیز که جزوی از این آفرینش هستند اگر خود را با هنجار هستی (اشا) هماهنگ کرده و اندیشه و گفتار و کردارشان بر آن پایه باشد، خوب و اشون ashavan بوده و نتیجهی کردار آنان نیز خوب و اشویی است. این نتیجهی خوب، خشنودی آورده و به آرامش دست میانجامد. آرامشی که میوهی آن پیشرفت و رسایی (تکامل) بوده و تن و روان را به آرامش و تندرستی رسانده و زندگی آسایش مییابد.
انسان پدیدهای است اجتماعی و برای داشتن یک زندگی آرام و آسوده نیازمند به داشتن جامعهای آرام و آسوده است تا همهی یگانهای باشنده در آن بتوانند در این آرامش هنباز (شریک) باشند. بنابراین برای هر زرتشتی این یک نیاز و یک خویشکاری (مسئولیت) است تا به آرامسازی جامعهی خود نیز یاری رساند.
این خویشکاری، خود جزوی از هنجار اشاست که در پیوند با «انسان اجتماعی»، انسانی که دارای نیروی اندیشه گری بوده و میتواند گزینش کند، دارای مینش (مفهوم) میگردد. در برابر خویشکاری، آزادی گزینش قرار دارد، بدین مینش که انسان اگرچه آزاد است که از میان راههای گوناگون برگزیند اما باید آگاه باشد که پاسخگوی نتیجهی گزینش خود خواهد بود. برای اینکه این گزینشها بهدرستی انجام گیرد، به دو چیز نیاز است:
- ۱- وهومن یا بهمن، منش نیک یا خرد نیک که نیروی شناسایی و تمیز (درست از نادرست) است.
۲- آگاهی و دانایی.
از راه وهومن است که انسان راه را از چاه تمیز داده و بد را از خوب جدا میکند. این نیرو از آغاز خام و نارسا بوده و بایست با تمرینات روانی یا اخلاقی و همچنین به یاری تجربه آن را پخته و آموخته ساخت.
بهراستی انسان دارای دو گونه نیروی تمیز یا خرد میباشد، یکی خرد گوهری یا ذاتی (آسن خرد) و دیگری خرد دریافتنی یا آموختنی (گوشوسرود خرد).
داوریهای از پیش ساختهشده و بیبنیان (پیشداوری) یکی از بزرگترین بلاهای بشری است. یکی از چیزهایی که در فرادیدگری(تصمیمگیری)های درست در زندگی یاری میرساند و ما را به پیش میبرد آگاهی و برداشت درست از هنجار اشاست.
یکی از گزارشهای شایستهای که برای اشا شده است، این است که: اگر کار درست در زمان درست و مکان درست و با ابزار درست و بهدرستی انجام گیرد، نتیجه نیز درست خواهد بود. هر کدام از اینها هم که در جای درست خود نباشد، نتیجه درست و رسا نخواهد بود. از همین روست که به آن «قانون دقت» (precision law) نیز گفته میشود.
مهمتر از همه این است که هر کار انجام شده در کارنامهی کارکردهای انسان در زندگی نوشته شده و هنایش (اثر) خود را بهجای خواهند گذاشت. کردارهای خوب و انسان دوستانه و آرامشخواهانه به انسان آسودگی وجدان و خشنودی بخشیده و واژگون آن نتیجهی زیانبار خود را نه تنها روی خود انسان، بلکه بر روی تمامی جهان هستی بر جای خواهد گذاشت. بهگفتهی دیگر، این همان بهشت و جهنمی است که انسان با کرد و کار خود میتوان در هر دم درهای آن را بهروی خود باز و بسته کند.
یکی از بزرگترین درسهای اشا، که شاید بتوان از آن با نام «قانون زرین» نام برد، میانهروی است. تندروی در هر زمینهای در جایی به کجراهه خواهد رفت و انسان را از راه راست به در خواهد برد. برای میانهروی، انسان باید بر روی خود و کارکرد سهشهای (احساسات) خود چیره باشد. این شهریاری یا چیرگی بر خود یا خویشتنداری در فرهنگ بهدینی «خشترا» (khshatnra) نامیده میشود. برای رسیدن به این چیرگی بر خود و آرامش، روشها و ابزارهای کمکی نیز وجود دارند مانند نیایش و همچنین تمرینات تمرکز اندیشه و همترازی (بالانس) تن.
کسی که از وهومن برخوردار بوده و هماهنگ با اشا زندگی کند، نیک کردار و سازنده میباشد.
انسانهای آزاد و نیکخواه و خشترایی در هر جامعهای میتوانند سیستم خوب و دلخواه خود را برای پیش بردن جامعه بنیانگذارند و رهبران اشویی خود را برگزینند. این شهریاری خوب و برگزیدنی را «وهو خشتر وئیریو» (vohu khshathra vairyo) مینامند.
هنگامی که انسان با بهرهگیری از منش نیک و هماهنگی کامل با اشا یا اشویی زیستن و پاک و پاکیزه بودن در اندیشه و گفتار و کردار خود، به نیکی بر خود و سرکشیهای سهشهای ویرانگر خود مانند زیادهخواهی، کینهجویی، خشم و مانند آنها چیره شده و راه میانه و راست را در پیش گرفت و به آرامش و آسایش در تن و روان دست یافت، آنگاه است که آفرینندگیِ نیک و سازنده در او شکفته گشته و به نوسازی و پیشرفت همیشگی خود و جهان بهسوی تکامل و رسایی خواهد پرداخت. تکاملی که در فرهنگ زرتشتی به آن «هئوروتات» (haurvataat) یا خرداد گفته میشود، بدین چیم که انسان نمونهی ایدهآلی از پیشرفت و رسایی میگردد و پس از آن دیگر برگشتپذیری و کاهشیابندگی (انگره) جایی نداشته و تنها افزایش و پیشروی همیشگی (سپنتا) است بهسوی جاودانه شدن یا «هئوروتات امرتات» (haurvataat ameretaat).
واپسگرایی، کهنهپرستی و خشکاندیشی در آرمان زرتشتی ناستوده و ناشایست است. انسان شایسته است که پیوسته در کار نوآوری باشد. زندگی بدون آفرینندگی تیره و خاموش و مرگآور است. کاشتن یک گل یا درخت تا نوشتن یک نوشتار و یک کتاب، ساختن یک آهنگ و ایجاد یک هنر، زادن یک فرزند و برداشت یک فرآورده، همه و همه خدمت و یاری به آفرینش است. تنها زندگیای شکوهمند و سرشار و زنده است که در آن همه نیروهای انسانی بهکار میافتد و هنر و نوآوری و شادی و خوشبختی تا جنب و جوش، کوشش و پویش همهجا را فرا میگیرد.
- «پروردگارا بشود مانند کسانی شویم که جهان را بهسوی رسایی و آبادی به پیش میبرند»[۴]
جامعهی انسانی نیز که چون از انسانها بههم آمده است، دارای همان کارسازها یا مکانیسمها بوده و همان ارزشها در آن برپاست. یک جامعهی خشترایی که تمام یگانهای بههم آورندهی آن، از سر تا پای آن، هماهنگ با هنجار اشایی کار میکنند به آرامش و شادی دست یافته و در آن آرامش بهسوی بهبودی و بهزیستی به پیش میرود.
این جامعهها، که رویهمِ آنها جامعهی جهانی است بر پایهی خانواده، برزن، شهر، کشور و جهان استوار است. برای داشتن یک جامعه سالم جهانی باید نخستین پایههای اجتماعی یا خانواده را سالم بنیان گذاشت و سپس کوی برزن و شهر و کشور را ساخت تا به جهان رسید.
امرتات یا امرداد، که سوی پیشرفت میباشد، آن چگونگی (وضعیتی) است که همراه است با آگاهی و آرامش و شادی کامل و همجوار با ابر دانای هستی بخش «اهورا مزدا». انسان نیک و پاک و اشویی، انسانی است کاملتر (در سنجهای انسانی). اینگونه انسانها بیگمان هم بر روی خانواده و خویشان خود و هم بر روی جامعهای که در آن زندگی میکنند هنایشی (اثر) سازنده و آبادکننده بر جای میگذارند. فرزندانی که در اینگونه خانوادهها پرورش مییابند نام نیک پدر و مادران خود را همواره زنده نگاه خواهند داشت و جامعه نیز هنایش یافته از گفتار و کردار آنان گامهای بیشتری بسوی پیشرفت برخواهد داشت و نام نیک آنان را در تاریخ خود زنده و جاودان نگاه خواهد داشت.
این، نمودِ این جهانیِ جاودانگی و نامیرایی میباشد. جاودانی روان، نمود مینوی امرتات بوده که هستی جاودان است در بهترین چگونگی مینوی یا «اشه وهیشته»، سرای اندیشه نیک و «گرو دمان» سرای سرود و جایگاه والای اهورا مزدا.
- «پارسایانی که در برابر هنجار هستی و راستی و پاکی زندگی میکنند، در مکانی که در پرتو خورشید تو درخشان و منزلگه دانایان است به سر خواهند برد.»[۵]
[↑] دین بهی در ادبیات دری
[٦]
[٧]
[٨]
[۹]
[۱٠]
[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط … برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]-
[٢]-
[٣]- آنچه در این بخش نگاشته شده است، برگرفته از مقالۀ موبد کامران جمشیدی، زیر فرنام «آرمان دین بهی» (به زبان ساده) است. از: تارنمای شخصی موبد کامران جمشیدی
[۴]- اهنودگات، هات ۳۰، بند ۹
[۵]- سپنتمد گات، هات ۵۰، بند ۲
[٦]-
[٧]-
[٨]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱٢]-
[۱٣]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱٦]-
[۱٧]-
[۱٨]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]