|
حرمسرا در ایران
فهرست مندرجات
تاریخ ایران حرمسرا
حَرَمسَرا، یا حرم مکانی در قصر شاهان سرزمینهای شرقی بود که زنان و کنیزهای شاه، سلطان یا خلیفه در آن زندگی میکردند. حرمسرا در دربار پادشاهان پارس که بعدها شاهان ایران خوانده شدند، از دوران هخامنشی تا پایان دوره قاجار کمابیش متداول بوده است.
▲ | پیشینهی تاریخی |
پدیدهی حرمسرا و داشتن زنان متعدد، از دیرباز در تاریخ ایران وجود داشته است. از اینرو، مورخان باستان از عیاشی و حرمسرای پادشاهان ایران (پارس) باستان فراوان نوشتهاند. از آن جمله ٣٦۵ زن متعلق به کوروش بزرگ است که در حرمسرای او وجود داشت و کنت کورث مورخ رومی از آن یاد میکند. او مینویسد: «در دنبال قشون شاه تمام زنان قصر ملکه با اسب حرکت میکردند و زنان غیر عقدی شاه که به ٣٦۵ نفر بالغ میشد، با پای پیاده بهدنبال ملکه در حرکت بودند.».
تصویر خیالی از حرامسرای شاهان پارس
همچنین، در کتاب «حیات مردان نامی» از «پلوتارک» در مورد حرمسرای «اردشیر دوم هخامنشی» نیز سخن به میان آمده است. او به تشریح حرمسرای اردشیر دوم پرداخته و میگوید خواجگان حرمسرا در آنزمان دارای قدرت فراوان بودهاند. «هردوت»، نیز از زنان زیبا و دلیر پارسی، بسیار و بهنیکی یاد میکند. در تاریخ باستان، داستانهای فراوانی از مبارزات و رقابتهای زنانهی درون حرمسراهای عصر هخامنشی نقل شده است.
از حرمسرای پادشاهان اشکانی و ساسانی اطلاعات دقیقتری در دست است. معرفترین پادشاه ساسانی که حرمسرای او شهرت زیاد داشت، خسرو پرویز است که در آن بیش از هزار زن زندگی میکردهاند. از جمله زنان مشهور او، میتوان به «شیرین» و «مریم»، دختر امپراتور روم اشاره کرد. شیرین، همان کسی است که نظامی گنجهیی، شرح حال دلدادگیهای او را با خسرو پرویز، در منظومهی «خسرو و شیرین» آورده است.
در دوران پس از اسلام، داشتن حرمسرا در میان خانوادههای ثروتمند و رجال سرشناس نیز رایج گردید. البته، این پدیده به عالیمنصبان محدود نماند و حتی برخی مردم عادی نیز اقدام به ازدواج با چند زن بهصورت دائم و موقت نمودند. این سنت در دوران صفوی به اوج رسید و تا پایان دوران قاجار در ایران ادامه داشت.
در دوران صفوی، شاه عباس کبیر دارای حرمسرای بزرگی بود و هر از چندی دختران زیبا را در هشتبهشت جمع میکردند تا شاه، زنان جدید خود را از میان آنها انتخاب کند. زنان شاه عباس را چهارصد تا پانصد گفتهاند. طبیعی است که شاه فرصت پرداختن به همه را نداشته است. از اینرو، در کتاب رستمالتواریخ آمده: «زنان حرم باطناً به خون شاه تشنه بودند و تون تاب و کناس و بقال و قاطرچی و ساربان را بر شاه ترجیح میدادند و بهجهت زوال دولت شاه نذرها میکردند تا مگر به شوهری رسند...»
هوسبازی عاشقان برهنه، نگارهی آبرنگ و آب طلا اثر محمدقاسم تبریزی نگارگر ایرانی، عصر صفوی.
حسن آزاد در کتاب «پشتپردههای حرمسرا» مینویسد: «نامزد کردن دختران از بدو تولد برای پسران، در زمان صفویه نیز مرسوم بوده است چنانکه دخترِ خاناحمد گیلانی را زمانیکه صفی میرزا پسر شاه عباس هنوز بیش از سه سال نداشت؛ برای وی نامزد کرده بودند. وقتی که این دختر به سن نوجوانی رسید و گل زیباییاش شکفته شد؛ شاه عباس به این بهانه که پسرش آن دختر را دوست نمیدارد، در سال ۱٠۱۱ هجری برای خود عقد کرد و بدین ترتیب دختری را نیز که قرار بود در آینده عروس او شود، به داخل حرمسرای خویش برد.»
اما در میان شاهان صفوی، شاه سلطانحسین در تاریخ جای ویژهای دارد. او که فردی نالایق، سست عنصر، بیاراده، فاسد و عیاش بود، چنانکه امروزه نیز هر گاه از فردی بیلیاقت و از مدیری بیتدبیر و از سیاستمداری ناتوان یاد میشود، او را همچون شاه سلطانحسین میدانند، در زنبازگی فقط به شیوه گذشتگان، و در نزدیکی با زنان، به راه و رسم پیشینیان عمل نمیکرد، بلکه با مغز علیل خود هر روز در ابداع نوعی نزدیکی با زیبارویان حرمسرا بوده است.
وقتی سخن از حرمسرای دوران قاجار، بهویژه حرمخانهی «آغا محمدخان قاجار» که خواجه و خنثی بوده بهميان میآيد، انسان دچار شگفتی میشود. اما واقعيت اين است که «آغا محمدخان» نيز که او را در کودکی بهدستور «عليقلی ميرزا عادلشاه» برادرزادهی نادرشاه، عقیم کرده بودند، دارای حرمسرايی متشکل از هفده زن ماهرو بود. درباريان و اطرافيان «آغا محمدخان» چنين وانمود میکردند که نمیدانند شهريار قاجار، خواجه است. با این حال، خواجهی تاجدار که قادر به کامجويی از زنان نبود به گفتهی صاحب «تاريخ عضدی» در صدد اذيت و آزار آنها بر میآمد.
او چون با مشاهدهی رخسار زيبا و اندام دلفريب زنان زيبا آتش بهوجودش میافتاد و درعين حال قادر به کام گرفتن نبود، خشمناک و برافروخته میشد و ديوانهوار با شلاق و چوب به جان دختر بيچارهای میافتاد که افتخار همخوابگی سلطان نصيبش شده بود و آزارش میداد.
از این گذشته، آغامحمدخان در هجوم به قفقاز و گرجستان است که زنان بسياری را به اسارت میگيرد. در اين لشکرکشی، او از هيچگونه خشونتی دريغ نورزيده است. چنانکه در «ناسخالتواريخ» آمده:
- «آغامحمدخان بعد از تهیهی تصرفات، هفتاد تن از اعیان گرجیان را عرصهی شمشیر ساخت؛ آنگاه به شهر تفلیس درآمد و لشکر، دست به یغما برگشادند و چندان که دانستند و توانستند از زر و سیم و دیگر اشیاء نفیسه حمل دادند و پانزده هزار تن از زنان و دوشیزگان و مردان و پسران را اسیر و دستگیر ساختند و کشیشان را دست بسته به رود ارس انداختند.»
همچنین، مورخ معاصر ازبک، «فتحالله عبداللهیف» به نقل از روزنامهی «قفقاز»، در شرح این وقایع مینویسد:
- «دشمن با جنگ و ستیز وارد «تفلیس» شد. سپاهیان ایرانی بلایای وحشتناکی بر شهر وارد آورده، دست به قتل و غارت زده و بخش قابل ملاحظهای از سکنهی آن را نابود ساختند.
بچههای شیرخوار را از آغوش مادران برمیگرفتند و از پای، آنان را گرفته، به دونیم میکردند، تا تیزی شمشییرهای خود را بیازمایند. زنان را تحقیر کرده و آنان را به اردوگاه خویش میبردند و وادارشان میکردند که کودکان خود را در جاده رها کنند.
شمایل حضرت «مریم» را روی پل رودخانهی «کورا» گذاشته، گرجیان را وادار میکردند که آن را لگدمال کنند، و بدینوسیله آنها را تحقیر مینمودند و هر کس به این کار تن در نمیداد، بلادرنگ او را از پل به رودخانهی «کورا» - که دیگر پر از اجساد شده بود - پرتاب میکردند.
جاده، پر از کودکانی بود که توسط ایرانیها از مادرانشان جدا شده و اینک بهخاطر مادرانشان زار زار میگریستند.
فاتحان، گرمابههای مشهور شهر را که از سنگ مرمر و گرانیت ساخته شده بودند، ویران نموده، قورخانه و ضرابخانه را نابود کرده و مدارس، چاپخانه و کلیساها را از بین میبردند. کتابخانهی غنی گرجستان به غارت رفت.»
بهنوشتهی سلطاناحمد میرزا، شاهزاده قاجار و پسر چهلونهم فتحعلیشاه قاجار در کتاب «تاریخ عضدی»، «در دوران سیوهشت ساله، فتحعلیشاه زنان زیادی را در حرمسرای خود جمع کرد». میرزا ابراهیم آشتیانی، از رجال دوره قاجار معتقد است: «از بدو ایجاد عالم تا حال، احدی از نسل آدم به کثرت اولاد و احفاد او نبود، و عدت اهل حرمسرای آنحضرت تخمیناً پانصد نفر میشوند که علیالدوام با آنان به عیش مشغول بوده است.»
فتحعلیشاه قاجار، بهقولی بیش از هزار همسر داشت. او برای اینکه بین آمیزش با همسرانش فاصله زمانی زیادی نیافتد از وسیلهای استفاده میکرد که استفاده از آن بعدا در حرمسرای ناصرالدین شاه که ۸۴ زن داشت هم استفاده میشد و بههمین دلیل به سرسره ناصرالدین شاه شهرت یافت. بسیاری از صاحبنظران پرداختن بیش از حد پادشاهان ایرانی به زنان و خوشگذرانی را یکی از عوامل مهم عقب ماندگی ایران میدانند. خسرو معتضد، یکی از نویسندگان کتاب «سیاست و حرمسرا، زن در عصر قاجار» در مقدمهی کتاب مینویسد: «وقتی پادشاهی چون «فتحعلیشاه قاجار» سالها وقت خود را در آن مقطع حساس تاریخی به خوشگذرانی و زمانسپاری بیهوده میگذراند و کلکسیون زنان در خانهی خویش ترتیب میدهد، نیک پیداست که کشور را بهحال خود رها میکند و اوقات زیادی برای رسیدگی به امور ملک و مردم برایش باقی نمیماند.
انصاف دهیم زمانی که شاهی که در عین حال وظایف رییس مملکت، رییس دولت، قوهی مقننه و حتی قضائیه را به شانههای ناتوان خود تلنبار کرده و خویشتن را اولیالامر هم میخواند، اینسان روزگار به بیهودگی و هوسرانی بگذراند و صاحب بیش از ٢٠٠ فرزند شود، کجا توان و وقت پرداختن به امور مهم کشور را خواهد داشت و آیا نمیتوان یکی از رازهای عقبماندگی ایران در ٢٠٠ سال اخیر را از همین گمکردن زمامدار در شبستانهای حرمسرایش بازیافت؟»
حرمسرای قاجاری در زمان محمدشاه رونق کمتری دارد. اما ناصرالدین شاه در حکومت پنجاه سالهی خود حرمسرای خود را گسترش داد. او از لحاظ تفننطلبی در گزینش زنان، در راس شاهان قاجار است. ماجراهای زیادی از نوع انتخابهای ناصرالدین شاه، وجود دارد که به داستان میماند. اما واقعیت این است که بارها اتفاق افتاده بود که شاه به گشتوگذار میرفت، در بین راه دختری دیده و میپسندید و دختر وارد حرمسرای شاه میشد.
ناصرالدین شاه زنان بسیاری داشت. گفتهاند که بسیاری از دختران فقط برای یک شب یا چند ساعت به عقد شاه در میآمدند.
امینه اقدس، یکی از زنان قدرتمند شاه، در سفر به نواحی کردستان، بهعنوان کنیز خریداری شده و بعد از آن بهعنوان یکی از زنان قَدَر حرمسرا شناخته میشود. در سفر شاه به مازندران در مسیر دختری بهنام فخری مورد پسند شاه قرار میگیرد و روانهی حرمسرا میشود. مادر ظلالسلطان بزرگترین پسر ناصرالدین شاه دختر آسیابانی بود که شاه در جوانی شیفتهی او شده بود. ناصرالدین شاه تعدادی از همسرانش را در مهمانیهای که برای او برگزار میشد انتخاب میکرد.
مادام کارلاسرنا، جهانگرد ایتالیایی، این مهمانیها را این چنین توصیف کرده: «برای صاحبخانه افتخار بس بزرگیست که شاه سری نیز به اندرون بزند و در چنین مواقعی زنان بدون حجاب در برابر شاه حاضر میشوند و تشریففرمایی وی را با رقص و آواز جشن میگیرند.»
ژست دختر عصر قاجار در عکاسخانه آنتوان سوروگین مقابل دوربین، این تصویر با قدمتی حدود ۱۲۰ سال احتمالاً قدیمیترین تصویر موجود از یک زن ایرانی است که برهنه جلوی دوربین ژست گرفته است.
زنان در دوره ی قاجار مقید به داشتن حجاب بودند؛ اما با این وجود مجاز نبودند تا با حضور ناصرالدین شاه از او رو بگیرند و در این دیدارها بود که بعضی از آنها به حرمسرا راه پیدا میکردند. ناصرالدین شاه بهغیر از مراسمهای بزم و مهمانی در مراسم تعزیه هم به دنبال یافتن دختران برای حرمسرای خود بود. حاجیه خانم علویه کرمانی در سفرنامه خود اطلاعاتی از دربار ناصری میدهد، او میگوید: «امروز به طریق دیروز رفتم تعزیه. شاه اینجا شب و روز پهلوی زنهایش مینشیند. منزل خاصی ندارد. گاهی این اطاق، گاهی آن اطاق، گاهی پشت زنبوری با زنها صحبت میكند. دخترهای مردم را تماشا میكند، پول میدهد. مردم بیعار هم دخترها را میآورند نشان میدهند.»
کلنل ماساگوفسكی فرمانده بریگاد قزاق روسیهی تزاری در ایران زمان قاجار در کتاب خاطرات خود مینویسد: «حرمسرای ناصرالدین شاه متشکل از چندصد زن میشد که اکثراً از میان منتفذترین طبقات جامعه گرفته شده بود. نه فقط با اعیان و اشراف ایران که در راس امور قرار گرفته و در خود تهران میزیستند بلکه حتی با دور افتادهترین گوشه و کنار ایران، نزدیکترین وابستگی خویشاوندی داشتند. در زمان ناصرالدین شاه هیچ استان، هیچ شهرستان مهم، هیچ ایل و طایفه، هیچ ملاک بانفوذی نبود که شهرهترین زیبارویان آنها نمایندهای آنها در تهران (در حرمسرای شاه) نباشد.»
▲ | نگارخانه |
...
[▲] يادداشتها
[▲] پيوستها
...
[▲] پینوشتها
...
مرتضی راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، ج ٣، ص ٦٢٣
این نکته را باید یادآور شد که داشتن زنان و کنیزان متعدد و نگاه داشتن آنها در حرمسرا، تنها مختص به ایران نبود، بلکه این سنت در کشورهای دیگر مشرقزمین از جمله، در دربار هارونالرشید عباسی و ترکیهی عثمانی نیز رواج داشت. اما، بههر حال، چیزی که پیداست آوازه حرمسراهای شرقی و در رأس آنها ایران آفاق را در نوردیده و حسن شهرتی عظیم فراهم آورده است. چنانکه به گفته شاردن: «عظمت ایرانیان در حرمسراهایشان تجلی پیدا میکند!» (جواهرالاخبار، ص ۱۹۱) و این لکه ننگی تاریخی است که امروزه بر زن و مرد ایرانی تحمیل میشود.
تاریخ عالمآرای صفوی، صص ۴۹۴-۴۹۵
محمدهاشم آصف، رستمالتواریخ، ص ..
حسن آزاد، پشتپردههای حرمسرا، انتشارات انزلی - چاپ ۱۳۸۲، ص ٢۵٢.
رجوع شود به کتاب پشتپردههای حرمسرا. حسن آزاد در اين كتاب به تاريخ قاجار، از شكست خاندان زند و لطفعلیخان زند و قدرتگيری آقامحمد خان قاجار و كشورگشايی قاجاریان تا دورهی پهلوی پرداخته است. اين كتاب شامل تاريخ این سلسله و توصيف شرايط اجتماعی و اخلاقی بزرگان آن و شاهزادگان و حرمسراهای آنهاست و در آن از بیبندباری پادشاهان و بزرگان قاجاری سخن رفته است و رویکردی به نقدی دقيق از شرايط بسيار بد دورهی قاجار دارد.
حسن آزاد، پشتپردههای حرمسرا
[▲] جُستارهای وابسته
□
□
□
[▲] سرچشمهها
□
□
□
□
[▲] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]
ردهها: │ ...