جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۵ تیر ۳۰, چهارشنبه

نادرستی فرضیه‌های نژادی

از: پروفسور شاپور رواسانی

نادرستی فرضیه‌های نژادی

آریایی، سامی و ترک


فهرست مندرجات

.



بخش نخست

درنگی بر نادرستی فرضیه‌ی نژادی آریا

دکتر شاپور رواسانی (زاده‌‌ی ۱۳۱۰ خ، در رشت)، استاد دانشگاه ایرانی پژوهشگر تاریخ معاصر ایران و نهضت جنگل و رئیس بنیاد پژوهشی-‌فرهنگی میرزا کوچک خان جنگلی و استاد بازنشسته دانشگاه الدنبورگ در آلمان است.

پروفسور شاپور رواسانی پس از کتاب با ارزش و مهم «تمدن بزرگ شرق» (تهران ۱۳۷۰)، کتاب روشنگر دیگری نیز با عنوان «نادرستی فرضیه‌های نژادی آریا، سامی و ترک» (چاپ دوم، تهران، ۱۳۸۷) تألیف و منتشر کرده‌اند.

این کتاب نیز که محتوا و مضامین آن با انبوهی از اسناد و منابع و پژوهش‌های دانشمندان گوناگون پشتیبانی می‌شود، نشان‌دهنده این واقعیت کتمان شده است که «نژاد آریایی» چیزی بیش از خدعه‌ای استعماری برای انشقاق میان مردم و سلطه بر آنان نبوده است.

ایشان در بخشی از پیشگفتار کتاب آورده‌اند: «طرح عمومی استعمار سرمایه‌داری برای تثبیت قدرت و ادامه غارت اقتصادی کشورهای مستعمره و مناطقی که مورد هجوم و تجاوز نظامی و اقتصادی استعمارگران اروپایی قرار داشتند و دارند، در زمینه فرهنگی بر تحقیر و تجزیه قومی و فرهنگی ساکنین این نواحی استوار بوده و هست.‬ ‫

ابزار کار برای این تحقیر و تجزیه قومی و فرهنگی علاوه بر تاریخ‌نویسی استعماری، به‌کار گفتن مردم‌شناسی و نژادشناسی بوده و هست‬. ‫ادعا می‌شد و می‌شود که در سرزمین‌های مشرق زمین و به‌طور کلی مناطقی که مورد تجاوز استعمارگران اروپایی قرار گرفتند، نژادهای مختلف به‌سر می‌برند. گویا رنگ‌پوست، برجستگی استخوان صورت و کوتاهی و یا بلندی پیشانی در رابطه مستقیم با فهم و فرهنگ و سیاست و هوش انسانی قرار دارد. و نژاد سفید - و البته نوع اروپایی آن - بر همه انسان‌ها افضل و اشرف است و لذا سرمایه‌داری اروپا حق و حتی وظیفه دارد نقش رهبری و هدایت و تعلیم سایر «نژاد»های انسانی را به‌عهده بگیرد.

بر این نکته نیز اصرار فراوان بوده و هست که در مستعمرات... نژادها به گروه‌های نژادی کوچک و کوچک‌تر تقسیم می‌شوند، دشمن و خصم یکدیگرند و این خصومت ریشه‌ی تاریخی نیز دارد!

تقسیم ساکنین این سرزمین بزرگ (سرزمین شرق) به نژادهای «آریا»، «سامی» و «ترک» که ترفند است تا علم، اعتبار خود را از دست داده است. آنچه که در جوامع شرقی وجود داشت و وجود دارد، مجموعه قومی و فرهنگی مرکب از گروه‌های انسانی است که هزاران سال است در این سرزمین و جامعه به‌سر برده و می‌برند و در این مدت چنان با هم امتزاج و اختلاط یافته‌اند که به‌هیچ‌وجه نمی‌توان آن را به اقوام و نژادهای مستقل و جدا از یکدیگر تقسیم کرد. در سراسر جامعه وسیع شرق قوم یا نژاد «خالص» و یا فرهنگ «خالص» وجود ندارد.

ایجاد نژادها، مرزها و «ملت»های مستقل و جدا از یکدیگر و بیگانه با هم در سراسر جامعه بزرگ شرق، بر اساس فرضیه‌های نژادی و در جهت منافع استعمار انجام می‌گرفت و در حال حاضر نیز کشورهای استعماری می‌کوشند تا با انکار وحدت قومی و فرهنگی ساکنین سرزمین‌ها و جامعه شرق، سلطه خود را در این منطقه حفظ کنند.

باید تأکید کرد که تحلیل نژادی از تاریخ و جامعه و قرار دادن عرب، ترک، کرد، هندی، افغانی و ایرانی و امثالهم در برابر هم و به هر اسم و رسم، در هر سرزمین و جامعه و از طرف هر کس و سازمانی که باشد، از نظر علمی و تاریخی کاملاً غلط است. زیرا تمام این گروه‌های انسانی هزاران سال است که با یکدیگر از نظر قومی و فرهنگی خویشاوند و جلوه‌های یک فرهنگ و تمدن بزرگ، غنی و واحدند.

تبلیغ نظریات غیرعلمی نژادی تحت عنوان «پان ایرانیسم»، «پان عربیسم»، «پان تورکیسم» و پان‌های دیگر و تکیه بر روی نژاد، فقط یک تبلیغ سیاسی و از نظر علمی پوچ و بی‌مایه می‌باشند... در پشت سر همه آن‌هایی که از نژاد سخن می‌گویند و خواستار سرزمین «بزرگ» می‌باشند، چهره زشت و پلید فرهنگ استعماری و مقاصد اقتصادی استعمارگران را می‌توان دید و نشان داد.

طبقات حاکم استثمارگر ملی و محلی و استعمار جهانی می‌کوشند با تکیه بر فرضیه‌های مردود نژادی و تبلیغ نژادپرستی، توده‌های محروم و استثمار شده را به سود خود از یکدیگر جدا نگاه داشته، مانع اتفاق و وحدت قشرهای زحمتکش تهیدست با یکدیگر شده و حتی آنان را به کشتار یکدیگر وا می‌دارند تا این توده‌های محروم و فقیر و زحمتکش تحت تأثیر هویت کاذب نژادی کمتر به فکر یافتن علل ظلم و فقر و ظالم و غارتگر واقعی باشند. ستم در جوامع شرقی ستم طبقاتی و استعماری است و نه ستم قومی. یکی از شیوه‌های تبلیغاتی در پنهان ساختن ساختار طبقاتی و مظالم اجتماعی در درون یک قوم، تبلیغ نژادی و توسعه افسانه اقوام ظالم و اقوام مظلوم است.

ایجاد و تقویت «ملی‌گرایی» بر اساس تعلق نژادی که با تحقیر و تجاوز به خویشاوندان قومی و فرهنگی همراه است، نتیجه توسعه استعمار سرمایه‌داری و رشد نظام شیوه تولید مستعمراتی در جوامع شرقی است».[۱]




[] يادداشت‌ها

يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.


[] پی‌نوشت‌ها

[۱]-


[] جُستارهای وابسته




[] سرچشمه‌ها