|
پوشاک
فهرست مندرجات
- واژهشناسی
- منشأ و پیشینهی تاریخی
- کاربرد
- جنبههای فرهنگی
- مسایل سیاسی
- نگهداری از پوشاک
- نگارخانه
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
تاریخ صنایع صنعت پوشاک
پوشاک یا تنپوش (به انگلیسی: Clothing، با تلفظ آمریکایی: Clothing)، که به آن لباس و در زبان عامیانه مردم افغانستان کالا نیز گفته میشود، آنچه از مواد بافتنی یا پارچه است که بر تن میپوشند. پوشیدن لباس بیشتر منحصر به انسان است و از ویژگیهای تقریباً تمام جوامع بشری است. پوشاک، بدن را از گرما و سرما و دیگر مخاطرات موجود در طبیعت حفظ میکند. بنابراین، کاربرد پوشاک، در واقع، برای ایمنی بدن انسان از مخاطرات طبیعت و محیط پیرامون است که میتواند برای راحتی، حجب و حیا نیز استفاده شود. پوشیدنیها همچنین میتوانند نشان دهندهی فرهنگ، سنتهای اجتماعی و باورهای مذهبی باشند. برخی از انواع لباسها میتواند ویژگی جنسیتی داشته باشد. امروزه - در قرن ۲۱ میلادی -، استفاده از پوشاک بیشتر بهخاطر پیروی از مُد و شیکپوشی است تا برای راحتی یا دیگر استفادههای آن.
▲ | واژهشناسی |
واژهی پوشاک، در زبان فارسی دری، مرکب از پوش مخفف پوشش و آک لفظ مفید معنی نسبت است، بهمعنای پوشیدنی، پوشش، جامه و لباس. در زبان انگلیسی به پوشاک Clothing، همچنین Clothes و Attire میگویند و به آلمانی Kleidung و به عربی ملابس.
▲ | منشأ و پیشینهی تاریخی |
چه زمانی بشر به پوشیدن پوشاک روی آورد؟ پاسخ اين پرسش بهظاهر ساده، که توجه بیشتر دانشمندان را بهخود جلب کرده، بسيار دشوار است و نمیتوان تاریخ دقیقی برای آن مشخص کرد. به گفتهی باستانشناسان و انسانشناسان، اولین لباس به احتمال زیاد از جنس خز، چرم، برگ، یا علف بود که، در اطراف بدن آویخته یا پیچیده میشد، و یا گره میخورد. از آنجاییکه این مواد در مقایسه با ایزاری که از سنگ، استخوان یا فلز ساخته میشدند، بسیار کمدوامتر است و بهسرعت در محیط فاسد و خراب میشوند، آثاری از آن باقی نمانده است. از اینرو، باستانشناسان موفق شدهاند که فقط سوزن دوخت بسیار اولیه را که از استخوان و عاج ساخته شده و متعلق به حدود ٣٠٠٠٠ سال قبل از میلاد است را از نزدیک روستای کوستنکی (Kostenki) در روسیه بهدست آورند. همچنین، در یک غار ماقبل تاریخ در جمهوری گرجستان که قدمت آن به ٣٦٠٠٠ سال پیش از امروز میرسد، الیاف کتان رنگشدهای که میتواند در لباس استفاده شده باشد را کشف کردند. اما براساس برخی اطلاعاتی که از مطالعه بر روی شپشها بهدست آمده است، میتوان قدمت پوشاک را خیلی پیشتر از اینها دانست.
رالف کیتلر (Ralf Kittler)، مانفرد کایزر (Manfred Kayser) و مارک ستونگینگ (Mark Stoneking) پژوهشگران موسسهی ماکس پلانک برای انسانشناسی تکاملی (Max Planck Institute for Evolutionary Anthropology)، در شهر لایپزیگ، در ایالت فدرال زاکسن، که از شهرهای بزرگ و مهم شرق آلمان است، براساس تجزیه و تحلیل ژنتیکی شپش بدن انسان، نشان دادند که سرچشمهی استفاده از لباس جهت پوشش بدن، حدود ۱٧٠ هزار سال پیش میرسد. شپش بدن شاخص لباس پوشیدن انسان است؛ زیرا بیشتر انسانها موهای بدن پراکنده دارند و شپشها بهطور خاص در لباسها زندگی میکنند. تحقیقات آنها نشان میدهد، که ممکن است اختراع پوشاک همزمان با آغاز مهاجرت انسانهای هوشمند (Homo sapiens) برای رهایی از آبوهوا گرم آفریقا بهسمت شمال، بین ۵٠٠٠٠ تا ۱٠٠٠٠٠ سال پیش، اتفاق افتاده باشد. اما گروه دیگری از محققان، با استفاده از روشهای ژنتیکی مشابه، قدمت پوشیدن لباس را بین ٧٢ تا ۴٢ هزار سال پیش تخمین میزنند.
اما نظریه دیگر چنین است که انسان مدرن، تنها بازماندهی چند گونهی از پستاندارانیست که ممکن است از لباس استفاده کرده باشند. از اینرو، قدمت کاربرد لباس، بر اساس این نظریه حدود ٦۵٠ هزار سال پیش فرض میشود. بههر حال، تاکنون معمای سرآغاز پوشیدن لباس همچنان حلنشده باقی مانده است.
در کتاب مقدس، در داستان آدم و حوا، که براساس اسطوره شکل گرفته، آمده است: ... آدم و زنش، صدای خداوند را كه در باغ راه میرفت شنيدند و خود را لابلای درختان پنهان كردند. خداوند آدم را ندا داد: «ای آدم، چرا خود را پنهان میكنی؟» آدم جواب داد: «صدای تو را در باغ شنيدم و ترسيدم، زيرا برهنه بودم؛ پس خود را پنهان كردم.» خداوند فرمود: «چه كسی به تو گفت كه برهنهای؟ آيا از ميوه آن درختی خوردی كه به تو گفته بودم از آن نخوری؟» آدم جواب داد: «اين زن كه يار من ساختی، از آن ميوه به من داد و من هم خوردم.» (پیدایش، باب سوم: سقوط انسان آیات ٨ تا ۱٢) [سپس]، خداوند لباسهايی از پوست حيوان تهيه كرد و آدم و همسرش را پوشانيد. (همانجا، آیهی ٢۱)
کاربرد لباس در عهد باستان، نمایانگر فنآوری است که انسان در آن عهد به آن دست یافته بود. باستانشناسی، نقش مهمی در مستندسازی این دوره بازی میکند. جوامع مختلف بشری با توجه به شرایط اقلیمی و مواد قابل دسترس، که معمولاً از اکیاف، چرم یا پارچه بودند، برای خود پوشاک تهیه میکردند.
در بیشتر تمدنهای بشری عهد باستان، لباس بهعنوان یک پوشش حقیقی بهوجود آمده بود، چنانکه نمونههای آن در مصر، سومر و اکد مشاهده شده است.
در مصر باستان، نساجی رایج، عمدتاً از کتان بود. مصریان، در حالیکه از مواد دیگر آگاه بودند، اما ترجیح میدادند که پوشاک خود را از کتان بسازند که فرآوردهی گیاه کتان است. دلیل این امر آن بود که گیاه کتان به سبب اقلیم مناسب مصر و آب فراوان رود نیل در آن دیار بهوفور یافت میشد.
پارچهی کتان از الیاف گیاه کتان تهیه میشود. این پارچه خنک، سبک، محکم و انعطافپذیر است و قابلیت جدب آب بالایی دارد. از آنجا که، کتان برای آبوهوای گرم مناسب است و از زمانهای دور برای پارچهبافی، بهویژه در مصر استفاده میشده است. از سوی دیگر، مصریان باستان معتقد بودند پوشاکی که از پشم و پوست حیوانات تهیه میشوند، گرم و زبر هستند، از اینرو، لباسهای کتانی را بیشتر میپسندیدند.
در تمدن مصر، کاهنان و شاهزادگان و اشرافزادگان و فراعنه دو پیشبند نخی روی هم میپوشیدند تا خود را از دیگران متمایز کنند. پیشبند نخی که به تن نزدیک بود، ساده بود اما پیشبند دوم که روی این پیشبند ساده تن میکردند نقش و نگار داشت.
زنان درباری مصری هم سینه و عورتشان را با پارچه میپوشاندند و به لباس اهمیت میدادند و تلاش میکردند با لباسهای آراسته و پیرایهدار خود را ممتاز جلوه دهند.
تصویر نفرتاری، یکی از همسران اصلی، رامسس بزرگ، بر روی دیوار آرامگاهش، در لباس نازک چیندار از جنس کتان
پوشیدن لباس پیش از هزارهی سوم بسیار فراگیر بود و بدون شک از خلیج فارس تا منطقه مدیترانه مرسوم بوده است. در تاریخ بینالنهرین که از ٣۴٠٠ قبل از میلاد آغاز شده و تا ٢۹٠٠ پیش از میلاد ادامه یافته است، وضعیت اقتصادی جامعه - که تا آنزمان کاملاً بر کشاورزی متکی بود - سبب شد تا بسیاری از اقشار عادی مردم بهکار کشاورزی اشتغال یابند. خصوصاً در مناطق جنوبیتر بینالنهرین که زمینهای حاصلخیزتر بود و طبیعتاً کشاورزی رونق بیشتری داشت، کار عمده مردم کشاورزی بود. شغل کشاورزی و سایر کارهای روزانه بدون پوشش و با ظاهری برهنه انجام میشد.
با این حال، بین سالهای ٢۹٠٠-٢٣٣۴ پیش از میلاد، استفاده از پارچه، تا اندازهای، عمومیتر شد و زنان و مردان دارای پوششی تقریباً مشابه بودند. این پوشش شامل پارچهای بود که دور تن میپیچید و قسمت کوتاه آن در ناحیهی چپ بدن، پشت لگن قرار میگرفت، جاییکه دنبالههای دو طرف پارچه به یکدیگر گره میخورد یا کمربندی روی آن بسته میشد. دور تا دور دامن را ردیفی از شرابههای بلند، متشکل از حلقههای پود، فرا میگرفت. در دورههای بعدی نوع مجللتری از این تنپوش با ردیفهایی از حلقهها یا پرزها، که همهجای لباس را پُر میکرد. رواج یافت.
مشخصترین وجه اشتراك دو تمدن مصر باستان و بینالنهرین، در منظر اول، تمایز افراد نظامی از طریق نوع پوشش آنان است. معمولاً، فرماندهان نظامی - كه اغلب در هر دو تمدن، شخص پادشاه یا فرعون بودند - با انواع مختلف جنگافزارها در صحنهی نبرد ظاهر میشدند. بهطور حتم، بهدلیل آنكه محافظت از جان آنان، مهمترین مساله بود، همیشه پادشاهان و فراعنه، ایمنترین تنپوشهای رزمی و زرهها را بههنگام جنگ بر تن داشتند. تمایز افراد برحسب جایگاهشان حتی درون یك لشكر نظامی نیز رعایت میشد.
پوشاک در تاریخ، در تصویر از بالا به پایین: مصریان، یونانیان باستان، رومیها، بیزانس، و فرانکها، از قرن ۱٣ تا ۱۵ اروپایی.
در دورههای اولیهی تمدن سومری در هزاره چهارم قبل از میلاد - مردم از پوست گوسفند و بز برای پوشش خود استفاده میکردند، بهنحوی که لایهی پشمدار آن بهطرف داخل قرار میگرفت. حتی زمانیکه استفاده از پارچه برای دوخت لباس را آموختند، باز بهسراغ بزها و گوسفندان رفتند تا مواد خام پارچههای خود را از آنها تهیه کنند.
دستیابی سومریان بهشیوه جدیدی از تهیه پوست، این امکان را برای آنها فراهم آورد که بهشکل دیگری از پوشش – که بیشتر شبیه یک لباس بود - دست پیدا کنند. به این لباس، اصطلاحاً لباس بلند (gown) میگویند.
انواع پوست، از حدود ٢٨٨۵ قبل از میلاد، که تا آنزمان بهشکل دامن و بالاپوش استفاده میشدند، به لباسهای بلند تغییر شکل دادند. یکی از عمدهترین تغییرات، پیدایش آستین در لباس است؛ اگرچه شاید دقیقاً آستین واقعی نبوده و احتمالاً قسمت ندوختهای از پوست بوده که روی بازو میافتاد. در حاشیه پایین دامن این لباس که قدمتش به هزاره سوم قبل از میلاد میرسد، ظاهراً شرابههای از جنس تسمههای چرمی آویزان بوده است.
با سیر اجمالی در نحوه تکامل شکل و شیوهی تهیه این تنپوش دیده میشود که نخست این لباس فقط بهمنظور پوشاندن پایین تنه انسان و از پوستهای خوابدار یا بدون خواب طراحی و تدارک شده بود. بعدها همین پوشش از پارچهی پشمی برشخورده تهیه میشد که با تعداد اندکی درز بههم دوخته میشد. این، همان «شکل ابتدایی» لباس سومری است که پیش از سومریان نیز بهکار میرفت و در هزارههای دوم و سوم قبل از میلاد به این شکل لباس «کنکس» (کناکه - Kaunakes) میگفتهاند. البته این واژه به نوعی از پارچه یا موی حیوان (بز و گوسفند) نیز اطلاق شده است.
در قدیمیترین آثار سومریان «کنکس» بهظاهر، دامنی بود که به اندازهی طول بدن تهیه شده بود؛ و در پیکرکهای آهکی کشف شده، مردانی را میتوان مشاهده نمود که همین دامن را به دور کمر بسته و با عبور یک گوشه آن، از دور آن کمربند، آن را بر بدن محکم نگهداشتهاند. بدون شک، گرهی که در پشت بهنظر پُرحجم میآید، منگوله این کمربند بوده، و ظاهراً بقایای دم جانوری است که بهشیوه گذشتگان، پوست و موی آن برای پوشش بهکار میرفت.
یکی از کهنترین قطعات پوشش سومریان شال بلند پشمی است که از طرح لباس کلاسیک هند گرفته شده است. این احتمال وجود دارد که در ابتدای هزاره سوم مردمی که از قشر فرودستان بودهاند، شال ریشهداری، که جنس زبری داشت و باریکتر از شکل اصلی هندی آن بود، به دور باسن خود میپیچیدند، خواه از پهنای آن برای بلندای دامن استفاده میکردند و یا چندبار از وسط تا میزدند و بعد استفاده میکردند. در این حالت، این شال ریشهدار ظاهری شبیه به شنتی (Shenti) مصریان پیدا میکرد، یا شاید شبیه به فاروس (Farus) که امروزه کارگران عراقی آن را بر تن میبندند. در هر حال، با دقت در آثار گوناگون میتوان چنین نتیجه گرفت که این شال معمولاً از جنس پوست، پشم یا پارچه لطیف بوده است. همین شال را گاه ممکن بود محکم به دور بدن بپیچند و انتهای آنرا روی شانه چپ بیندازند. بهنظر میرسد زنان و مردان تقریباً از همین نوع پوشش بر تن میکردند. گاهی این شال را بهشکل نوعی دامن میبستند و گاه دنبالهی آنرا طوری میانداختند که شانه راست آزاد میماند.
با این شیوهی استفاده از پارچه و پیچیدن آن به دور بدن، شال سومریان نقش تنپوشی مستقل پیدا کرد. گاهی اوقات بهعنوان یک دست لباس کامل پوشیده میشد، مانند لباسی که پیشتر توضیح داده شد و عبارت بود از لباسی بلند یا دنبالهای روی شانه چپ.
▲ | کاربرد |
پوشاک، بهویژه نوعی خاص آن، در شرایط خاص پوشیده میشود. مثلاً لباس کار، پوشش رزمی، لباس راحتی (پیژامه)، لباس متحدالشکل (یونیفرم)، لباس محلی، لباس ورزشی، لباس مجلسی، لباس فانتزی، پوشاک زنانه، پوشاک دخترانه، پوشاک بچگانه، پوشاک پسرانه، پوشاک مردانه و انواع دیگر. بنابراین، نظر به نوع لباس، پوشاک میتواند کارکرد خاص خود را داشته باشد.
با این حال، وظیفهی اصلی پوشاک حفاظت از بدن انسان در برابر خطرات احتمالی در محیط، مانند: آبوهوا (مانند نور شدید آفتاب، سرما و گرمای بیش از اندازه و بارش برف و باران)، حشرات، مواد شیمیایی زیانآور، سلاح و سایش با مواد زبر و آسیبرسان و سایر خطرها است. پوشاک در برابر بسیاری از مخاطرات که ممکن است بدن برهنهی انسان را زخمی کند، محافظت میکند. در پارهای از موارد پوشاک محیط را از فردی که پوشاک را پوشیده حفاظت میکند (مانند پوشاک ضد عفونی شدهی محافظ در اتاق عمل و محیطهای پزشکی).
انسانها همیشه در حال طراحی کردن پوشاک نوین برای مشکلات عملی خود هستند و دیگر فرق بین پوشاک و وسایل حفاظتی بهشکل آشکار مشخص نیست. در این باره میتوان به پوشاکی مانند پوشاک فضانوردی، پوشاک زرهی، پوشاک غواصی، مایو، پوشاک حفاظتکننده در مقابل نیش زنبور، لباس چرمی موتورسواری و لباسهای محافظ اشاره کرد.
▲ | جنبههای فرهنگی |
...
▲ | مسایل سیاسی |
▲ | نگهداری از پوشاک |
نمادهای خشکشویی و شستن لباسها، که نماد مراقبت (Care Symbol) نیز نامیده میشود، خط تصویری است که نشاندهندهی یک روش شستشو، برای مثال خشک کردن، خشک تمیز کردن و اتو کردن لباس است. این نمادها بر روی برچسبهایی (لیبل) با عنوان برچسب مراقبت، متصل به لباس هستند تا نشان دهد که چگونه یک پوشاک خاص در عین حفظ کیفیت و دوام، به بهترین شکل تمیز میشود. استانداردهای مختلفی برای برچسب مراقبت از کشورهای مختلف وجود دارد. در برخی از استانداردها، این نمادها همراه با دستورالعمل نوشتهشده بر روی برچسب همراه هستند.
راهنمای علائم بینالمللی نگهداری از پوشاک | |
---|---|
نقش تشت با شمارههایی درون آن، مفهومش آن است که لباس را میتوان با دست یا بهوسیلهی ماشین شست. شماره داخل تشت نمایشگر درجهی حرارت آب بر حسب سانتیگراد است. | |
نقش دست در داخل تشت، مفهومش آن است که لباس را باید فقط با دست شست نه بهوسیله ماشین. | |
نقش یک مثلث، مفهومش آن است که میتوان ماده سفیدکننده بهکار برد. | |
نقش اتو، مشخصکنندهی درجهی حرارت اتو یا امکان اتو کشیدن را نشان میدهد. | |
نقش دایره با حروف لاتین A، F، P نشاندهندهی آن است که هنگام خشکشویی، کدام یک از حلالها را باید به کار برد. |
در مورد چگونگی خشک کردن لباس، نیز علائمی وجود دارد. این علائم، بهترین طریقه خشک کردن لباس را نشان میدهند:
رویبند یا طناب خشک کنید. | |
بدون آنکه بچلانید خشک کنید. | |
روی سطح مسطحی پهن کنید تا خشک شود. | |
میتوان با چرخاندن در ماشین لباسشویی، آن را خشک کرد. | |
در سایه خشک شود. |
▲ | نگارخانه |
[▲] يادداشتها
[▲] پيوستها
...
[▲] پینوشتها
...
[▲] جُستارهای وابسته
□
□
□
[▲] سرچشمهها
□
□
□
□
[▲] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]
ردهها: │ ...