|
تاریخ حزب دمکراتیک خلق
اسرار قتل حفیظالله امین
فهرست مندرجات
.
عملیات طوفان ۳۳۳
عملیات طوفان-۳۳۳ (به انگلیسی: Operation Storm-333؛ به روسی: Шторм-333)، عملیات نظامی موفقی بود که توسط نیروهای ارتش سرخ شوروی، بهمنظور سقوط حکومت حفیظالله امین و بهقدرت رساندن ببرک کارمل در شش دیماه ۱۳۵۸ خورشیدی بر قصر تاجبیگ صورت گرفت. در این حمله تعداد زیادی افسران و سربازان و حفیظالله امین و پسرش و ... کشته شدند.
در جریان این عملیات ساختمانهای نظامی و دولتی و در نهایت کل افغانستان به اشغال سربازان شوروی درآمد. سربازان کهنهکار شوروی در گروه الفا (Alpha Group veterans) این عملیات را یکی موفقترین عملیات تاریخی این گروه میخوانند.
اسناد محرمانهی شوروی نشان میدهند که در آنزمان رهبران شوروی معتقد بودند که حفیظالله امین رابطهی مخفی با سفارت آمریکا داشت و احتمالاً نمایندهی سیآیای در افغانستان بود. در حالیکه چنین فرضی کاملاً غلط است.
قصه عینی هجوم بر قصر امین
مهاجم قصر حفیظالله امین اسرار قتل او و چگونگی حضور نظامی شوروی در افغانستان را افشا نمود.
به گزارش اسپوتنیک، عملیات محرم «هجوم-۳۳۳» که در دسامبر سال ۱۹۷۹ برای از بینبردن حفیظالله امین رئیس شورای انقلابی افغانستان انجام شد، نهتنها صفحهی نو در تاریخ مناسبات متقابل افغانستان و اتحاد شوروی گشود، بلکه برای مدت زمان طولانی آرایش ژیوپولیتیک نیروها را در منطقه و برخورد نسبت بهخود روسیه را تغییر داد.
مورخین، سیاستمداران و کارشناسان تا بهحال جروبحثها راجع بهعلل و ضرورت ورود نیروهای شوروی به افغانستان ادامه میدهند، بهخاطریکه بسیاری چیزهای ناروشن و تا آخر افشا نشده باقی ماندهاند.
الکساندر کولتسوف، سابقهدار جنگ افغانستان، شرکتکننده عملیات ویژهی «هجوم-۳۳۳» در ترکیب یکی از محرمترین گروههای ویژه «زینیت» کاجیبی اتحاد شوروی که در هجوم بر قصر مستحکم «تاجبیک» در کابل شرکت داشت، راجع بهعلل حقیقی عملیات نظامی، اوضاع و احوال که امنیت اتحاد شوروی را در افغانستان در آنسالها تهدید میکرد، مناسبات با غرب و درسهای جنگ افغانستان برای روسیه امروزی در مصاحبهی اختصاصی با خبرگزاری «اسپوتنیک» معلومات داد که توجه شما را به آن جلب میداریم.
حفیظالله امین رئیس شورای انقلابی افغانستان، که بهدست سربازان گروه عملیات طوفان-۳۳۳ ارتش سرخ شوروی کشته شد.
◼ اسپوتنیک: مناسبات ما با افغانستان چگونه بود و چرا اتحاد شوروی به انجام این اقدام - ورود نیروها و از بینبردن حفیظالله امین - مجبور گردید؟ چهچیز بهدلیل عمدهای این کار مبدل گشت؟
□ افغانستان همیشه نقش قابل ملاحظهی در سیاست خارجی روسیه بازی میکرد. قبلاً در زمان ایوان گروزنی به این منطقه سفرا برای برقراری مناسبات دوستانه با افغانان فرستاده شده بودند. و این به آن موقعیت استراتژیک مربوط بود که افغانستان دارا میباشد. ما پیوسته تلاش میورزیدیم، تا افغانستان برای ما کشور دوست باشد. از همینرو به آن هرگونه کمکهای دوستانه میکردیم. در سال ۱۹۱۹، وقتیکه افغانستان از انگریزان کاملاً مستقل گردید، این کشور اولتر از همه جمهوری سوسیالیستی روسیه فدراتیف شوروی را بهرسمیت شناخت. ما بهنوبهی خود باوجود سالهای دشوار برای ما در دوران جنگ داخلی به افغانستان تسلیحات برای مبارزه با انگریزان ارسال میکردیم.
در سال ۱۹۷۸ در افغانستان انقلاب ثور صورت گرفت. حکومت (شوروی) در آنلحظه عقیده داشت که نورمحمد ترهکی (رهبر حزب دموکراتیک خلق) و حفیظالله امین از ایدیولوژی کمونیستی پیروی میکنند. ولی همهچیز بسیار پیچیده ثابت گردید.
◼ اسپوتنیک: این معلومات که امین راوبط مخفی با امریکا داشت و فقط بههمین سبب کاجیبی از بینبردن او را پلان کرد (برنامه ریخت)، تا چهحد حقیقت دارد؟
□ فیصله (تصمیم) راجع به ورود نیروها به افغانستان، مانند انجام عملیات ویژه، بهطور ناگهانی اتخاذ نشد یا بهصورت استثنایی توسط کاجیبی طراحی نشده بود. این فیصله سیاسی رهبری کشور بود. و ماموریت ادارات استخباراتی تحقق این فیصله در عمل بود. در آن سالها نورمحمد ترهکی با لیونید بریژنف مناسبات بسیار خوب داشت. آنها یکدیگر را بسیار خوب درک میکردند. و بعد از قتل ترهکی توسط امین، بریژنف این را بهحساب تحقیر شخصی تلقی کرد و اعلام داشت که بهخاطر این باید مجازات گردد. این عامل شخصی تا اندازهی زیادی نقش را در اتخاذ فیصله سیاسی: انجام عملیات ویژه در مورد تعویض رژیم در افغانستان، بازی کرد.
حفیظالله امین در آنوقت اردو و ادارهی استخبارات تحت امر خود داشت. برعلاوه این عوامل دیگر نیز وجود داشتند. میگفتند که امین اجنت CIA بود و اینکه او برای منافع اتحاد شوروی خطر بهبار میآورد. ولی ثبوت واقعیت این ادعاها حتی بعد از گذشت سالها بازهم ناممکن است، بهخاطریکه دوسیه (پرونده) شخصی او را هیچکس از ماموران استخباراتی ما ندیدهاند. آیا نشانههای غیرمستقیم این وجود دارند: او شخصاً چند بار از اتحاد شوروی در مورد ورود نیروها خواهش نموده بود که کاملاً میتوانستند اقدامات فعال CIAبر ضد ما باشد. چند بار به او، قبل از کشتهشدن نورمحمد ترهکی، جواب رد داده بودند. اینکه چهکسی این فیصله سیاسی اتخاذ کرد و کی مبتکر آن بود — نوشتهها در هیچ آرشیف وجود ندارند. در حقیقت معلوم نیست که آیا این نظامیان، اندروپوف یا شخصاً بریژنف بود.
رهبری سیاسی در برابر ادارات استخباراتی وظیفه تعویض رژیم در افغانستان قرار داد. از همینرو گفتن اینکه ما خود به آنجا رفتیم، درست نیست.
گروه ما در اکتبر سال ۱۹۷۹ سفارت را حفاظت میکرد، ما کابل را مطالعه میکردیم و نقشهی را ترتیب نمودیم. آنگاه هیچکس نمیگفت که عملیات ویژه انجام خواهند شد.
◼ اسپوتنیک: این را چگونه میتوان توضیح داد که حفیظالله امین را میخواستند مسموم سازند و چرا اینکار در نتیجه ناممکن گردید؟
□ بلی، این بود. من حتی با شخصی (که امین را مسموم ساخت) آشنا هستم. ولی حقیقت این است که روشن نیست که این مسمومیت وظیفه مطروحه — تعویض رژیم سیاسی — را حل کرده میتوانست یا خیر. ممکن مردم از جمله طرفدران او بهقدرت میرسیدند. در این صورت رژیم تعویض نمیشد. بهطور کل چند وریانت (امکان) در بارهی نابودسازی امین وجود داشت: مسمومکردن و همچنان پلان (برنامه) گشودن آتش توسط راکتانداز بر اتاق خواب او و سؤقصد جداگانه نیز آماده میشد. ولی اینهمه وظیفه را از نقطهنظر سیاسی حل کرده نمیتوانست. عملیات چند بار به تعویق انداخته شد، بهخاطری که پلان بهطور مفصل تهیده نشده بود. پلان فقط در روزهای بیست بهوجود آمد.
صیف (گاوصندوق پول) خرابشده بعد از هجوم به قصر تاجبیک، که محتویاتش توسط سربازان روسی به غارت رفت.
◼ اسپوتنیک: یعنی فقط هجوم میتوانست مسالهی را حل کند؟ و چانس حفظ جان امین، به اسارت گرفتن او، وجود نداشت؟ چهچیز در این ماموریت بسیار دشوار بود؟
□ برخلاف آنکه میگویند که هنگام این هجوم بحر خون وجود نداشت. از جانب ما تلفات وجود داشت، ولی کم. در سال گذشته، وقتیکه من در کابل بودم و به قصر نگاه میکردم، پس برای یک لحظه، با بهیادآوردن همه و پرسیدن این سوال: چگونه ما توانستیم، چگونه دویدن در این زینه بزرگ و زنده ماندن ممکن بود، حیرتزده شدم. واضحاً، ترسآور بود. و طوریکه در مشرق زمین میگویند، برای آنکه بر دشمن پیروز شد، باید در ابتدا بر خود غالب شد. از همینرو، وقتیکه بر خود پیروز شوی، آنگاه به پیش میدوی. خود هجوم ۵۰ دقیقه وقت گرفت. تلفات عمده ما در خود قصر نبود، بلکه وقتیکه از زرهپوش میپریدیم و تحت آتش محافظان امین قرار میگرفتیم. باید راه مرگبار ۵۰ متری تا قصر را طی میکردیم. بلی، چانس زندهماندن امین اصلاً وجود نداشت، چنین وظیفه را پلان نیز پیشبینی نمیکرد.
◼ اسپوتنیک: اگر از لابهلای منشور زمان نگاه کرد، آیا برخورد شخصی شما نسبت به این حادثه تاریخی که شما بخش از آن هستید، تغییر کرده یا خیر؟ شما خود این همه را حالا چگونه ارزیابی میکنید؟
□ با درنظرداشت موقعیت استراتژیک افغانستان، عملیات در بارهی تعویض رژیم ضروری بود. این سئوال جداست که کدام رژیم باید رویکار میشد. ببرک کارمل آن شخصی ثابت نشد کسی که میتوانست رهبر قوی باشد و مردم افغانستان را درک کند.
اما به این باید از جهت دیگر نگاه کرد. تا زمانیکه در افغانستان نیروهای ما وجود داشتند، مثل نیروهای ناتو که در حال حاضر در آنجا قرار دارند، پس راجع بههیچگونه مواد مخدر صحبت در میان نبود. چنین ترافیک مواد مخدر وحشیانه، مثلیکه در دوران امریکاییها وجود دارد، وجود نداشت. ما جهت ایجاد شبکهی اقتصادی تلاش میورزیدم، تا مردم مصروف چیزهای دیگر: نه به کشت خشخاش، بلکه زرع نمودن گندم و دیگر محصولات زراعتی، باشند.
◼ اسپوتنیک: بههر صورت، ما را غرب بعد از هجوم و مرگ امین اشغالگران خواند. اگرچه بعد از گذشت سالها آنها نیز در افغانستان مداخله کردند و در آنجا مدت زمان طولانیتر بند ماندند. این حوادث را چگونه میتوان ارزیابی کرد؟
□ باید صادق بود، ما اصلاً جنگ تبلیغاتی و اطلاعاتی را به غرب در افغانستان باختیم. و این باخت حالا در دوسیه سکریپلها بازتاب مییابد. حالا امریکاییها در افغانستان باداری میکنند، آنها هیچچیزی (بهنفع مردم افغانستان) انجام نمیدهند، اما آنها در عین حال اشغالگران نیستند و جامعه جهانی آنها را چنین محسوب نمیکند.
◼ اسپوتنیک: آیا با گذشت سالها شما با افغانان معاشرت داشتید، برخورد آنها نسبت به حوادث گذشته چگونه است؟ آیا آنها ما را اشغالگران بد، طوریکه غرب این را به جهان تلقین میکند، میشمارند؟
□ اینکه زمان تعویض حاکمیت در افغانستان صورت گرفت، برای مردم امر طبیعی بود. ولی برای مردم افغانستان این مهم بود که «شوروی» (اتحاد جماهیر شوروی) در آن سالهای انجام داده بود، انستیتوتها در کابل ... اعمار شدند و چقدر متخصصین ما به افغانان در انکشاف اجتماعی کمک کردند. طبعاً، افغانان همهی اینها را دیدند. ما به آنها کمک مشخص هدفمند میکردیم: ما پروژهها را اعمار میکردیم و تأسیسات مهم را بازسازی مینمودیم. مردم عادی افغانستان به جریانات و تحولات سیاسی علاقمندی کمتر داشتند. اگر ما کارخانهها را میساختیم، پس برای افغانان مشاغل ایجاد میکردیم. این از همه مهمتر بود. برخورد سربازان ما نسبت به مردم افغانستان انسانیتر بود. از همینرو برخورد افغانان عادی نسبت به ما حالا نیز بسیار خوب است. حتی حالا، بعد از گذشت سالها، آنها آنچه را که برای آنها انجام داده بودیم، یاداوری میکنند.
◼ اسپوتنیک: آیا «هجوم-۳۳۳» برخورد شما را نسبت به زندگی تغییر داده؟ و آیا شما یکبار دیگر به چنین عملیات رفته میتوانید؟
□ بعد از آنکه من در عملیات محاربوی شرکت کردم، خون و رفقای خود و دشمنان را دیدم، در سرم همه چیز دور خورد. همه ارزیابیهای حیاتی همه حوادث که با من رخ دادند - همه بهصورت بنیادی تغییر کردند. و اگر حالا گفت، پس بلی، من به مثابه سرباز اجیر میرفتم. جنگ جنگ است. ولی اگر بههجوم بر امین جوانان روان میکردند، پس تلفات کاملاً دیگر میبودند. فقط کمیت تجربه زندگی کمک میکرد که به کجا باید رفت. وقتیکه ما به قصر «تاجبیک» وارد شدیم، در دهلیزها اصلاً رفتن ناممکن بود. مجبور شدیم بمبهای دستی پرتاب کنیم. و یک بمب به هدف اصابت کرد. تبراق ما پر از بمبهای دستی بود.
و حالا وقتیکه تو فیلم راجع به جنگ میبینی، پس آنرا از این نقطهنظر ارزیابی میکنی که تو چهکار میکردی و وقتیکه در چنین وضع قرار میگرفتی، چه میکردی، تا وظیفه مطروحه را اجرا میکردی و باید زنده بمانی. این است اصل اساسی، نه اینکه، تا تو را بکشند، و اقارب تو ستاره قهرمانی بعد از مرگ دریافت کنند.
قصر ویرانشده تاجبیک در کابل: در سال ۱۲۱۰ هجری قمری برابر به ۱۷۹۵ میلادی برابر به ۱۱۷۴ خورشیدی در زمان شاهزمان احداث گردید که در زمان حملات انگلیسیها ویران شد. در دههی بیست قرن بیستم میلادی (۱۹۲۲ میلادی، ۱۳۰۱ خورشیدی برابر به ۱۳۴۰ هجری قمری) در زمان سلطنت شاه امانﷲ، این قصر و قصرها و ساختماهای نوین دیگری مانند پل آرتن، قصر دارالامان کابل مانند رایشتاگ پیش از جنگ جهانی دوم بوندستاگ کنونی در برلین، بهعنوان پارلمان و مرکز حکومت امانی، و صدها ساختمان دیگر کابل و شهر پغمان از سوی ۲۲ مهندسان آلمانی بنا شد. سبک این قصر بهگونه قصرهای شاهزادههای آلمانی است که در زبان آلمانی به آن Herrenhäuser میگویند. در سال ۱۳۵۸ خورشیدی، قصر تاجبیک مورد توجه حفیظالله امین، رئیس جمهوری وقت قرار گرفت و آنرا بهعنوان خانهی رئیسجمهوری استفاده میکرد. او در همانجا بهدست سربازان ارتش سرخ بهقتل رسید. این قصر در زمان جنگهای داخلی مجاهدین کاملاً تخریب شد.
[▲] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی به رشتهی تحریر درآمده است.
[▲] پینوشتها
[۱]- قصه عینی هجوم بر قصر امین، وبسایت افغانستان اسپوتنیک: ۲۷ دسامبر ۲۰۱۸.
[▲] جُستارهای وابسته
□
[▲] سرچشمهها
□ وبسایت افغانستان اسپوتنیک