جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۸ خرداد ۳۱, جمعه

چگونه نام پرشیا به ایران تغییر یافت؟

از: حمید بعیدی‌نژاد

ایران یا پرشیا


فهرست مندرجات

.



چگونه نام پرشیا به ایران تغییر یافت؟

حمید بعیدی‌نژاد، سفیر ایران در انگلیس، طی یادداشتی داستان تغییر نام ایران در مجامع بین‌المللی را در زمان هیتلر بیان کرد.

حمید بعیدی‌نژاد، که در ۱۹ مهر ۱۳۴۱ خورشیدی در تهران زاده شد، سیاست‌مدار و دیپلمات ایرانی است، که هم‌اکنون در دولت دوازدهم بعنوان سفیر ایران در بریتانیا فعالیت می‌کند. او از اعضای تیم مذاکره‌کنندگان هسته‌ای ایران به‌شمار می‌آید و ریاست تیم کارشناسی ایران را در مذاکرات برعهده دارد.

بعیدی‌نژاد دانش‌آموخته کارشناسی ارشد روابط بین‌الملل از دانشکده‌ی روابط بین‌الملل وزارت امور خارجه است و فعالیت سیاسی خود را از سال ۱۳۶۸ در وزارت امور خارجه آغاز کرد. وی از ۱۳۷۵ تا ۱۳۷۸ رئیس اداره امور خلع سلاح وزارت امور خارجه و از ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۱ نیز رایزن خلع سلاح، در هیئت نمایندگی ایران در مقر سازمان ملل بود. از ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۸ مدیرکل امور سیاسی و بین‌الملل این وزارتخانه و از ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۰ به‌عنوان سفیر و معاون نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد در ژنو فعالیت می‌کرد. بعیدی‌نژاد در فاصله سال‌های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵ مدیرکل امور سیاسی و امنیت بین‌الملل وزارت امور خارجه بود.

وی درباره‌ی این‌که چگونه نام کشور ایران کنونی در مجامع بین‌المللی از پرس و پرشیا به ایران تغییر یافت، در اینستاگرامش نوشت: «در چهارچوب یک تفکر نژادی مقامات آلمانی در زمان هیتلر از پادشاه وقت ایران خواستند تا نام کشور را از پرس و پرشیا به ایران تغییر دهد.»

آن‌چه در پی می‌آید، یادداشتی است که بعیدی‌نژاد در این پست نوشته و توسط گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان منتشر شده است.

یادداشت

آیا تصمیم حكومت سابق ایران توانست نام كشور ما به لاتین را از «پرس» (Perse) و «پرشیا» (Persia) به «ایران» (Iran) تغییر دهد؟

نام سرزمین كهن ما برای قرون و اعصار برای ما فارسی‌زبانان همواره ایران بوده است اما نام لاتین سرزمین ما همواره تا هشتاد سال پیش «پرس» و «پرشیا» و مشتقات مشابه‌ی آن در دیگر زبان‌های خارجی بوده است كه از ریشه‌ی نام یونانی «مملكت پارس» گرفته شده است. دقیقاً در هشتاد‌ودو سال پیش در اول فروردین سال ١٣١۴ خورشیدی مصادف با ٢١ مارس ١٩٣۵ میلادی وزارت امور خارجه ایران با ارسال یادداشتی به سفارتخانه‌های كشورهای مقیم در تهران از كشورهای متبوع آن‌ها درخواست نمود كه از این به‌بعد در زبان‌های خارجی برای اشاره به ایران به‌جای كلمه «پرس» و «پرشیا» در فرانسه و انگلیسی و یا معادل آن‌ها در دیگر زبان‌های خارجی از كلمه‌ی «ایران» استفاده كنند.

این درخواست با سؤال و ابهامات زیادی روبه‌رو شد تا جایی‌كه با ورود این كلمه به مكاتبات و رسانه‌ها عده‌ای كه هنوز با كلمه‌ی خارجی ایران آشنا نشده بودند، فكر كردند این هم نام سرزمین جدیدی است كه هم‌زمان با استقلال‌یافتن كشورهای جدیدی مانند عراق و سوریه و اردن در خاورمیانه بعد از فروپاشی امپراتوری عثمانی و یا دیگر كشورهای جدید شمال آفریقا به صحنه‌ی گیتی آمده است. خیلی‌ها هم نمی‌فهمیدند كه چه اصراری است كه خارجی‌ها باید نام پرس و پرشیا را كه ریشه‌ای چندهزار ساله از زمان كاربرد آن در منابع یونانی و رومی و اروپایی داشته است با كلمه‌ای نامأنوس برای آن‌ها، هر چقدر هم صحیح باشد، جایگزین سازند. هر كسی با مراجعه به فرهنگ‌های لغت به‌خوبی می‌توانست ببیند كه در ده‌ها مورد، كلمه‌ی «پرس» و یا «پرشیا» نه فقط به جغرافیای ناحیه‌ی ایران بلكه به‌عنوان صفتی برای معانی متعدد فرهنگی و تاریخی مربوط به تمدن ایران اطلاق می‌شوند. عبارات و توصیف‌هایی چون Persian poetry، Persian music، persian language، Persian Culture تا Persian Gulf نمونه‌های زیادی از این موارد هستند كه نمی‌توان فقط با تغییر یك كلمه پرشیا از آن و جایگزینی ایران الزاماً معانی قبلی آن‌ها را افاده نمود. هرچند در همان زمان برخی نویسندگان با توضیحاتی بعضی مبانی فرهنگی برای این تغییر در برخی از نوشته‌ها ارائه كردند، اما با نگاهی به تحولات آن دوره می‌توان به‌خوبی دریافت كه مبنای این تصمیم ملاحظات سیاسی حكومت وقت ایران با ترغیب حكومت آلمان نازی بود.

در سال‌های ١٩٣٣ و ١٩٣۴ حكومت نازی در آلمان در چارچوب اندیشه‌ی سیاسی حكومتی خود و برای اثبات برتری نژادی ملت آلمان یك منشور ایدئولوژیك تهیه كرده بود كه متكی به مطالعات گسترده‌ی برخی از محققین آلمانی در موضوع نژادهای انسانی بود. یافته‌های این محققین با اهداف سیاسی هیتلر كاملاً همخوانی داشت و می‌توانست ادعای هیتلر در اثبات ایدئولوژی برتری نژادی او را به اثبات برساند. بر اساس این مبانی، پاك‌ترین نژاد اروپایی، ریشه‌ی خالص آلمان از ریشه‌ی نژاد آریایی بود كه به‌هیچ‌وجه با نژاد یهودی مخلوط نشده بود، چرا كه اختلاط نژادی با نژاد یهودیان كه برای اقوام بسیاری در اروپا به‌وقوع پیوسته است، آن نژادها را از پاكی و خلوص خود خارج نموده و حتی آن‌ها را از ماهیت انسانی خود عاری نموده است. نمونه‌ی بارز این تخریب نژادی در میان اقوام اروپایی از نظر منشور نژادی حكومت هیتلر، اقوام اسلاو بودند كه به‌علت اختلاط با یهودی‌ها از رتبه‌ی انسانیت تنزل یافته و به رتبه‌ی حیوانی رسیده بودند. این اقوام كه نژاد عمده‌ی كشورهای اروپای شرقی مانند لهستان را شامل می‌شوند همه به‌علت اختلاط با یهودیان از انسانیت خارج شده بودند. مبنای كشتار یهودیان و اقوام اسلاو توسط حكومت هیتلری تا مرحله‌ی سوزاندن آن‌ها در كوره‌های آتش‌سوزی نیز همین تئوری نژادی بود. نیروهای آلمانی كه این انسان‌ها را به‌قتل رسانده و در آتش می‌سوزاندند، آن‌ها را در حد حیواناتی بی‌درك و شعور قلمداد می‌كردند كه حیات آن‌ها تنها به آلوده‌كردن بیش‌تر نژاد پاك آلمانی می‌انجامید و چه بهتر كه هر چه زودتر از كره‌ی زمین پاك‌سازی می‌شدند.

حسن اسفندیاری رئیس مجلس و موسی نوری اسفندیاری سفیر ایران در آلمان در دیدار با هیتلر

در همین چارچوب تفكر نژادی هم بود كه بر اساس اسنادی كه بعدها منتشر شد، مقامات عالی آلمان در سال‌های ١٩٣٣ و ١٩٣۴ دولت وقت ایران را ترغیب نمودند كه با توجه به برتری نژاد آریایی و با در نظر گرفتن این‌كه ایران نیز خواستگاه اصلی نژاد آریایی در ایران است، با تغییر نام كشور خود از «پرس» و «پرشیا» به «ایران» در زبان‌های اروپایی ریشه‌ی تمدنی آریایی خود را به دنیا معرفی نماید. به‌زعم آن‌ها این اعلام هم‌چنین می‌توانست به‌معنای آغاز عصر جدیدی در تاریخ ایران بعد از دوره‌های پادشاهی گذشته به اروپا هم باشد، دوره‌ای كه شاه ایران می‌خواهد ایران را به دوره‌ی جدیدی از تمدن و پیشرفت نوین رهنمون گردد. این نوع گفتمان جدید اتفاقا با اندیشه رضا خان كه در آغاز دوره دوم حكومت خود با توجه به تسلط بیشتر خود بر اوضاع داخل ایران جاه‌طلبی‌های زیادی را در سر می‌پرورانید و به ایجاد روابطی نزدیك‌تر با هیتلر به‌عنوان قدرت مسلط در اروپا و قدرتی فراتر از قدرت‌های سنتی روس و انگلیس می‌اندیشید، انطباق می‌یافت.

بدین‌ترتیب با وجود ابهام و عدم اشتیاق بسیاری در كشورهای خارجی برای استفاده از ترمینولوژی جدید و جایگزین كلمات «پرس» و «پرشیا» و مشابه‌ی آن‌ها در زبان‌های مختلف، نام رسمی لاتین ایران به‌مرور در اسناد و رسانه‌های بین‌المللی رایج شد، اما بر خلاف خوش‌بینی اولیه این امر به متروك‌شدن كلمات «پرس» و «پرشیا» و مشتقات آن‌ها منجر نگردید. و این واقعیت خود را چنان تحمیل كرد كه بعد از حدود شانزده سال دولت ایران با اصلاح دستور قبلی طی دستورالعمل جدیدی استفاده از «پرس» و «پرشیا» و نام لاتین ایران را هر دو صحیح و كاربرد آن‌ها به‌جای یكدیگر را قابل قبول اعلام نماید.

در عمل امروز در زبان‌های خارجی عموماً وقتی به اسم كشور ما اشاره می‌شود از نام لاتین ایران و وقتی به وجوه‌ی تاریخی، فرهنگی و تمدنی ایران یا حتی اسامی تاریخی مهمی اشاره می‌شود از مشتقات كلمه‌ی «پرس» و «پرشیا» استفاده می‌شود. بر همین اساس در بسیاری از موزه‌های دنیا مشتقات كلمه‌ی «پرشیا» استعمال بسیار زیادی دارد و هیچ موزه‌ای نتوانسته است به حذف نام «پرس» و «پرشیا» كه به دوره‌ی بسیار مهمی از تاریخ و تمدن كهن ایرانی تعلق دارد رضایت بدهد. و این‌ها همه بر گرفته از ریشه‌ی تاریخی و تمدنی این فرهنگ كهن است كه غبار تصمیمات سیاسی نتوانسته و نمی‌تواند بر آن سایه افكند.»[۱]


[] يادداشت‌ها

يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.


[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- حمید بعیدی‌نژاد، چگونه نام پرشیا به ایران تغییر یافت؟، به گزارش خبرنگار حوزه‌ی سیاسیون گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان: ۱۵ فروردين ۱۳۹۶.


[] جُستارهای وابسته




[] سرچشمه‌ها

گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان