|
محمود طرزی
مشاهر افغانستان خاندان طرزی
محمود طرزی یا محمود بیگ افغان (به انگلیسی: Mahmud Tarzi یا Mahmud Beg Afghan) (زادهی ۱٨٦۵ م - درگذشتهی ۱۹٣٣ م)، شاعر، نویسنده، روزنامهنگار، جغرافیدان، مترجم، دولتمرد و یکی از بزرگترین اندیشمندان افغانستان بود، که از او بهعنوان پدر ژورنالیسم (مطبوعات نوین) در این کشور یاد میشود و او مؤسس جریدهی سراجالاخبار بود.
طرزی، بهعنوان یک متفکر برجستهی (تجدد یا نوگرایی)، یک چهرهی کلیدی در تاریخ افغانستان شد. او با پیروی از سیاست مصطفی کمال آتاترک و اندیشهی ترکان جوان در ترکیه، برای نوسازی و سکولاریسم در افغانستان سخت تلاش کرد و مخالف سرسخت افراطگرایی مذهبی و تاریکاندیشی (خرافات) بود.
▲ | زندگینامه |
محمود طرزی پسر سردار غلاممحمد خان طرزی و نوهی سردار رحمدل خان محمدزایی، در ٢٣ آگوست ۱٨٦۵ میلادی (٣٠ ربیعالاول ۱٢٨٢ هجری قمری)، در خانوادهی ادیب و آزادیخواه، در شهر غزنه زاده شد. در کابل (در گذر بارانه) پرورش یافت و آموزش ابتدایی او پیش از تبعید پدرش، غلاممحمد خان طرزی به کمک دو استاد - پدرش که شاعری توانا و ادیبی آزادیخواه بود، و ملا محمداکرم هوتک (آخُندزاده) - آغاز شد. وی نخست براساس متون کلاسیک که اشعار مولانا جلالالدین محمد بلخی نخستین آنها بود، به فراگیری زبان و ادبیات فارسی دری و سپس به آموختن دستور زبان عربی و فلسفه پرداخت.
بهنوشتهی دکتر عبدالغفور روانفرهادی، زمانیکه انقراض حکومت امیر شیرعلیخان فرا رسید، محمود طرزی، صرف و نحو عربی و مثنوی معنوی مولوی را با شرح آن آموخته بود. وقتی که امیر عبدالرحمانخان بهقصد تصرف کابل به چاریکار رسید، او بهفرمان پدر به استقبال امیر بدانجا شتافت. از اینرو، پس از آنکه امیر عبدالرحمانخان به کرسی امارت جلوس کرد، بر محمود مهربان بود و با آنکه وی هنوز ۱٦ سال داشت، رهبری یکدستهی کوچک سپاه را به وی داد. با این حال، در سال ۱٢۹۹ هجری قمری (۱۸۸۱ میلادی)، که امیر عبدالرحمانخان، غلاممحمد طزری را به هند تبعید کرد، محمود با پدر همراه بود و با او به کراچی، دمشق، بغداد و استانبول رفت. او در این سالهای دور از میهن، زبانهای ترکی و فرانسوی را نیز فراگرفت و با دانشهای نوین، پیشرفتها و آثار ادبی غرب آشنا شد. محمود طرزی در عثمانی با رجال آزادیخواه ترکیه و آزادیخواهانی که از دیگر کشورهای اسلامی به این کشور میکوچیدند، از آن شمار سید جمالالدین افغانی، دوستی یافت. محمود طرزی دربارهی دیدار با سید جمالالدین افغانی و کسب فیض از او چنین مینویسد:
- «غالباً در سنهی ۱٣۱۴ هجری قمری بود که در اوراق حوادث تشریفآوری سید جمالالدین افغانی به استانبول دیده شده، در آنوقت در شام اقامت داشتیم. حضرت پدر به تحقیقات ابتدا کردند. علامه همان بود که در افغانستان دیده شده بود. این را هم دانستند که تذکار ماضی لزوم ندارد و از آنرو این فرزند احقر خودشانرا با تنبیهات و ارشادات لازم و نصایح و وصایای واجبه بههمراه یک مکتوب بسیار ادیبانه و حکیمانه محض نیت استفاده از فیوضات علم آن حکیم فرزانه بهسوی استانبول از شام اعزام فرموده، مدت هفتماه در مسافرخانهی «عقارات همایونی» در محلهی «بکتاش» اقامت نمودم، علیالاکثر هر روز در محفلی عرفانی منزل حضرت سید که «نشان تاشی» نام موقع قرب اقامتگاه بود، اثبات وجود مینمودم. علامه مشارالیه یک معدن عرفان بود. هر کس بهقدر استعداد الات و ادوات دماغیهی خود از آن معادن به استخراج فضایلی کامیاب میآمد. این هفت ماهه مصاحبت بهقدر هفتاد سال سیاحت را در بر دارد. مباحث علمیه، حکیمه، فلسفه، سیاسه و اجتماعیه که هر روز در محفل بزم حضور آن علامهی دهر جریان مییافت، هر جمله و عبارت آن کتابها و رسالههای تحریر بهکار دارد.»
طرزی، پس از بیستوسه سال دوری از میهن، در دورهی فرمانروایی امیر حبیباللهخان، در حالیکه از افکار سید جمالالدین و نهضتهای میهندوستانهی پرُشمار آن زمان در عثمانی بسیار متأثر بود، به افغانستان بازگشت. عبدالله بشیر «شور» مینویسد:
- «محمود که به خانوادهی اهل علم و عرفان از مردم شام رشتهی پیوند بسته بود، با همسرش خانم خود اسمی رسمیه دختر شیخ صالح مسدیه و اولادش رخت سفر بسته، در سال ۱۹٠٢ [میلادی] با استفاده از فرمان عفو عمومی امیر حبیباللهخان که فراریان و تبعیدشدهگان دورهی سلطنت پدر را اجازهی عودت به وطن داده بود، به کابل برگشت و از جانب حبیباللهخان به احترام پذیرفته شده، او را در ده غوچک ده افغانان در یک خانهی ضبطی که مالک اصلی آن ملا عموی توخی بود، منزل دادند. او بیشتر از دهسال را در این خانه سپری نمود، تا اینکه بههمت معینالسلطنه سردار عنایتاللهخان در عقب مسجد مجنونشاه در یک سراچه که امروز شامل تأسیسات تعمیر شورای وزیران میباشد، نقل مکان نمود. این سراچه دارای باغچهی کوچکی و آب جاری [بود که] به مذاق خانم افندی همسر محمود طرزی و فرزندانش سازگاری داشت. محمود طرزی کتابخانهی کوچکی در این سراچه ترتیب نمود [که] اکثراً در آنجا بهکار میپرداخت.»
افکار و عقاید نو محمود طرزی، در دورهی امیر حبیباللهخان مجال بروز یافتند. وی که میکوشید نمودهایی از تمدن غرب را در کشور رواج دهد، نخست به ترجمهی پارهای آثار ترکی دست زد و پیشنهادهای برای اصلاح برخی امور به امیر ارائه کرد. پیشنهاد از سرگیری انتشار نشریهی سراجالاخبار از این شمار بود.
▲ | آثار |
...
▲ | نگارخانه |
[▲] يادداشتها
[▲] پيوستها
...
[▲] پینوشتها
اسماعیلپور، مهبیز، دانشنامهی ادب فارسی (ادب فارسی در افغانستان)، ج ٣، ص ٦٢۹
Mahmud Tarzi, From Wikipedia, the free encyclopedia;به نقل از:Biography of Mahmud Tarziهمانجا، به نقل از:
Adamec, Ludwig W. “ḤABIB-ALLĀH”, Encyclopædia Iranica.
Mahmud Tarzi, From Wikipedia, the free encyclopedia;
٢٣ آگوست ۱٨٦۵ میلادی، روز تولد محمود طرزی، برابر است با چهارشنبه اول شهريور ۱٢۴۴ خورشیدی.
به نوشتهی عبدالله بشیر «شور»، زمانیکه سردار غلاممحمدخان طرزی، در جنگ با سردار محمدامینخان همرکاب امیر دوستمحمدخان شرکت داشت، عایلهی خود را روانهی کابل کرد. در اثنای این سفر، محمود طرزی، در جوار زیارت حکیم سنایی غزنوی، در سال ۱٢۴۴ هـ.ش مطابق ۱٢٨٢ هـ.ق مصادف با ۱٨٦۵ میلادی، در شهر غزنی متولد شد (بشیر «شور»، عبدالله، محمود طرزی افغانی، ص ۹؛ و نیز: «ورقی چند بر سرگذشت محمود طرزی»، بهقلم دکتر عبدالغفور روانفرهادی، در مقدمهی کتاب مقالات محمود طرزی در سراجالاخبار افغانیه ۹٧-۱٢۹٠ ش، ص ٧). اما پروفسور محمداعظم سیستانی مینویسد: «محمود طرزی پسر سردار غلاممحمدخان طرزی ابن سردار رحمدلخان ابن سردار پایندهمحمدخان بارکزایی قندهاری، بود که در اول سنبلهی ۱٢۴۴ ش مطابق ٢٣ آگست ۱٨٦۵ میلادی در جوار مرقد سلطان محمود غزنوی در غرنه تولد یافت و بدین مناسبت او را محمود نام گذاشتند.» (سیستانی، محمداعظم، علامه محمود طرزی شاه امانالله خان و روحانیت متنفذ، ص ۱٦؛ و نیز رجوع شود به: سهام، نصیر، بیوگرافی یا زندگینامهی دانشمند و مفکر بزرگ افغانستان علامه محمود طرزی، ص ۴)
نصیر سهام مینویسد: «روزگار کودکی طرزی مصادف است با عهد امیر شیرعلیخان. این دوران برای محمود دورانی بوده پر از عیش و تنعم که تصویر خوبی از آنرا میتوان در متابش دیدنیها و شنیدنیها مشاهده کرد.» (سهام، نصیر، پیشین، ص ۵؛ و نیز رجوع شود به: روانفرهادی، عبدالغفور، پیشین، ص ٨)
روانفرهادی، عبدالغفور، پیشین، صص ۹-۱٠
محمود طرزی، هنگامیکه پدرش از کشور تبعید شد، حدود ۱٧ سال داشت. او همراه پدر به سرتاسر هند سفر کرد و تا ٢٠ سالگی در هند اقامت گزید. طرزی شرح سفرهای خود در هند را در کتاب «دیدنیها و شنیدنیها» به تفصیل بیان داشته است. بهنوشتهی عبدالله بشیر «شور»: «محمود در سنین ٢٠-٢۱ که از هند با خانواده رهسپار عراق میشود، از مبادی علوم دینی، ادب دری، صرف و نحو و منطق مروج در السنهی دری و عربی سررشتهی تحصیلی بهدست آورد. او در هنر نویسندگی اعم از نثر و نظم با سلاست تجربهها اندوخته، از فیض پدر و مدرسهی او در علم عروض نیز وارد گردیده، و در معانی و بیان هم راه خود را پیشبرد.» (بشیر «شور»، عبدالله، پیشین، ص ۱٠) بنابراین، محمود طرزی در عراق و سوریه همواره به تحصیل علم و دانش پرداخت و لحظهی از مجالست با علما و دانشمندان دریغ نورزید.
بشیر «شور»، عبدالله، پیشین، صص ۱٧-۱٨
[▲] جُستارهای وابسته
□
□
□
[▲] سرچشمهها
□
□
□
□
[▲] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]
ردهها: │ افغانستانشناسی │ زندگینامه │ چهرههای سیاسی و فرهنگی افغانستان