|
خشونت علیه زنان در افغانستان
از دو دیدگاه روانشناسی و جامعهشناسی
فهرست مندرجات
◉ چرا مردان فغان دست به خشونت علیه زنان میزنند؟
◉ يادداشتها
◉ پینوشتها
◉ جُستارهای وابسته
◉ سرچشمهها
.
چرا مردان فغان دست به خشونت علیه زنان میزنند؟
بر اساس تحقیقی که مجتمع جامعهی مدنی افغانستان انجام داده است حدود ۷۶ درصد زنان مورد خشونت واقع میشوند. عزیز رفیعی، رییس مجتمع جامعهی مدنی افغانستان میگوید که این خشونتها شامل خشونتهای فیزیکی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، خشونت زبانی و جنسی است که در سه بُعد خشونت شوهر علیه زن، خشونت اعضای خانوادهی شوهر علیه زن و خشونت اعضای خانوادهی زن علیه زن پس و یا پیش از ازدواج صورت میگیرد.
جامعهشناسان علت خشونت مردان علیه زنان در افغانستان را عواملی چون نبود قانون و فرهنگ میخوانند، اما روانشناسان میگویند که فرهنگ سنتی و دیدگاه نفرتآمیز مردان خشونتطلب به زنان، باعث رویداد خشونتبار علیه این قشر مهم جامعه میشود.
روزهای گذشته دو ولایت افغانستان شاهد دو قتل فاجعهآمیز دو دختر ۷ و ۱۴ ساله بوده است.
من «مانی مشکینقلم»، خبرنگار خبرنامه برای بررسی این موضوع به سراغ دو جامعهشناس و روانشناس رفتم تا بتوانم علت خشونت مردان علیه زنان را در جامعه افغانستان بهتر ارزیابی کنم.
▲ | دیدگاه جامعهشناسی به خشونت علیه زنان |
ابتدا از جواد سلطانی، جامعهشناس و استاد دانشگاه پرسیدم: «علت اینکه مردان در افغانستان علیه زنان دست به خشونت میزنند، از منظر جامعهشناسی چیست؟»
او در پاسخ به دو عامل فرهنگ و نبود قانون در افغانستان اشاره کرد.
مسأله اول؛ خشونت با قانون رابطه مستقیم یا غیرمستقیم دارد. اصولا وضع قوانین یا صورت مسأله قوانین موضوعه در جهان، به خاطر مهار کردن، کنترل و کاهش خشونت در نرمها و رفتارهای جامعه انسانی است؛ از اینرو در جامعهای مثل افغانستان که قانون در آن کمتر حاکم است، چیزی که جایگزین حل منازعات میشود، خشونت است. یا بهتر بگوییم که دو ابزار برای حل و فصل نزاعها بیشتر نیست؛ یا راه قانونی و یا زور.
از آنجاییکه در جامعه افغانستان مقررات قانونی و نظم حقوقی بسیار ضعیف است، بنابراین حل و فصل منازعات به خودی خود ابزاری به نام زور و خشونت پیدا میکند.
مسأله دوم؛ خشونت در جامعه افغانستان منشأ فرهنگی دارد. خشونت در این جامعه از تضادهای اعتقادی، ارزشی، اخلاقی و همچنین زبان، ادبیات و هنری که در جامعه افغانستان حاکم است، سرچشمه میگیرد؛ از اینرو خشونت در جامعه افغانستان به یک پدیده عام و سراسری تبدل شده که در هر قشر و گروهی؛ مرد، زن، کودک، جوانان و بزرگسالان، فقیر و سرمایهدار، تبارز پیدا میکند.
با این وجود، پدیدههای خشونتآمیز در این جامعه زیاد دور از انتظار نیست.
▲ | دیدگاه روانشناسی به خشونت علیه زنان |
اما دکتر سید جعفر احمدی، استاد دانشگاه و روانشناس، ریشه اصلی خشونت علیه زنان را در فرهنگ و سنت حاکم در جامعه افغانستان عنوان میکند.
به گفته او، بهعنوان مثال یکی از این نگرشهای غالب که وجود دارد، این است که زن یک موجود پست است. مخصوصاً مرد بعد از ازدواج فکر میکند که مالک زن است و هر کاری که دلش خواست، میتواند با او انجام دهد. همین نگرش را برادر یا پدر نسبت به دختر یا زن یا خواهر خود دارد.
از همینرو، این دیدگاه باعث شده که آزادیها و حقوق زنان در جامعه افغانستان سلب شود.
نگرش دوم؛ فرهنگ ازدواج دختران در سن پایین است. وقت که دختری در سن پایین به شوهر داده شود، او از نگاه رفتاری با همسر و اعضای خانواده شوهر، دچار مشکل میشود و خشونت رخ میدهد.
این روانشناس و استاد دانشگاه در ادامه به عامل محیطی نیز اشاره میکند؛ رسانهها، مسایل پرنوگرافی، صفحات مجازی و... نیز جز عوامل خشونت زا علیه زنان بهشمار میروند.
بهگفتهی دکتر احمدی، درکنار این عوامل، خیلی از مردان در جامعه به بیماری «سادیسم» دچار اند که از خشونت علیه زنان لذت میبرند.
همچنین در خانواده نیز برخی از مردان به بیماریهایی نظیر «پارانویا» دچار اند و فکر میکنند همسرشان به آنها خیانت کرده و سپس بدون دلیل، زن مورد خشونت قرار میگیرد، یا هم بهقتل میرسد.
از عوامل دیگری که این روانشناس یاد میکند، استرس و فشار روانی است که ممکن است مرد بنابر عواملی، به آن دچار باشد؛ از اینرو خیلی از مردان در جامعهی افغانستان نمیتوانند خشم خود را کنترل کنند و یا هم بتوانند بر استرسی که دارند، غلبه نمایند و دست به خشونت علیه زنان میزنند.
▲ | فقط سکوت! |
صحبتهای این دو کارشناس، زوایای پیدا و پنهان خشونت علیه زنان را در افغانستان مشخص کرد و هر دو دیدگاه، زمینهها و جنبههای عینی دارد، اما مهم اینجاست که واکنش مردم افغانستان در برابر این خشونتها چیست؟
باید یادآور شد که واکنشها در مورد خشونت علیه زنان از سوی جامعه افغانستان، بیشتر سکوت است که میتوان این را نیز بهنوعی خشونت قلمداد کرد.
در مورد کشتهشدن دختر ۷ ساله در ولایت بادغیس به دست همسرش و همچنین به دار آویختهشدن دختر ۱۴ ساله در دایکندی از سوی افراد ناشناس، با وجودی که واکنش رسانهها را به همراه داشته، اما برخلاف دیگر موضوعات داغ روزمره، مردم در صفحات مجازی کمتر به آن توجه کردند. از همه مهمتر، نهادهای حقوقی مثل مدافعان حقوق زن و حقوق بشر تا بهحال واکنش جدی از خود در این موارد نشان ندادهاند.
▲ | قتل دختر ۷ ساله توسط شوهرش در بادغیس |
روز دوشنبه (۸ اسد) مقامهای امنیتی در ولایت بادغیس از کشته شدن دختر ۷ ساله توسط شوهر بزرگسالش خبردادند.
این دختر که حامیه نام داشت، دو سال پیش به نکاح مرد متأهل ۳۵ ساله بهنام شرفالدین درآمده بود.
نقیبالله امینی، سخنگوی فرماندهی پلیس بادغیس به رسانهها گفته که این دختر هفت ساله یکشنبه شب توسط شوهرش خفه شده است.
او میگوید، حدود ده سال پیش بین دو خانواده برای قتلی که صورت گرفته، توافقی برای بد دادن یک دختر از خانواده قاتل به خانواده مقتول، صورت گرفته و «حامیه» دو سال پیش به اساس همان توافق، به نکاح شرفالدین درآمده است.
آقای امینی میگوید، دو خانواده برای پنهان نگهداشتن قتل و تعقیب عدلی آن، تصمیم به بد دادن حامیه گرفته بودند و به گونهای ظاهرسازی کردند که گویا حامیه در بدل یک میلیون افغانی به نکاح شرفالدین درآمده است.
شرفالدین پس از قتل حامیه فرار کرده و پلیس پدر حامیه را که عامل این ازدواج اجباری میخواند، بازداشت کرده است.
▲ | حلقآویز شدن دختر ۱۴ ساله در دایکندی |
چند روز پیش مقامهای محلی در ولایت دایکندی نیز گفته بودند که دختر ۱۴ ساله در این ولایت از سوی چند مرد حلقآویز شده است.
علیاکبر ناطقی، سخنگوی والی دایکندی با تأیید این رویداد گفته بود که این دختر ۱۴ ساله دانشآموز صنف هفتم مکتب بود که روز جمعه(۵ اسد) در منطقهی «قول مستگ» شهرستان سنگتخت و بندر این ولایت، از سوی چند مرد، ابتدا لتوکوب و سپس بر یک درخت حلقآویز شده است.
آقای ناطقی همچنان گفته که این دختر حین انتقال به شفاخانه، در مسیر راه جان داده است.
کمیسیون حقوق بشر افغانستان، آمار خشونت علیه زنان در این کشور را بیش از ۴۰۰۰ - در سال ۱۳۹۶ - ثبت کرده است. بر اساس آمارهای این نهاد حقوق بشری افغانستان، از میان این ۴ هزار خشونت علیه زنان، ۲۷۰ مورد آن قتل بوده است.
[▲] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[▲] پینوشتها
[۱]-
[▲] جُستارهای وابسته
□
[▲] سرچشمهها
□