|
ماساژ زعفرانی
همجنسگرایی زنان عرب
فهرست مندرجات
.
روابط جنسی در میان زنان عرب قرون وسطی
سحر عامر (Sahar Amer)، استاد ادبیات فرانسه و همچنین مطالعات آسیایی در دانشگاه کارولینای شمالی است. او متخصص و پژوهشگر ادبیات فرانسه در سدهی ۱۲ و ۱۳ در ارتباط با کشورهای عرب است. در پژوهشهایش، عامر به سیاستهای شرقشناسان، جنسیت، گرایشهای جنسی و روابط فرهنگی بین جهان عرب و اروپا در سدههای ۱۲ تا ۱۷ میپردازد. توجه ویژهی او به ساخت و سازههای فرهنگی حول محور جنسیت، امورجنسی و گرایشهای جنسی است.
ماساژ زعفرانی تنها یکی از آئین کامجویی زنان عرب قرون وسطی است که سحر عامر، در مقالهاش «عربهای لزبین قرون وسطی و زنهای لزبینمانند» (Medieval Arab Lesbians and Lesbian-Like Women) به آن اشاره دارد.
این مقاله در مجلهی علمی «تاریخ جنسیت» منتشر شده است.[۱] عامر، استاد علوم آسیایی دانشگاه کارولینای شمالی، از قول کتابی متعلق به سدهی سیزدهم میلادی با عنوان «تفرجگاه دلها» اثر شهابالدین احمد التیفاشی، دربارهی «ماساژ زعفرانی» مینویسد: «رسم عشقورزی بین زنان این است که عاشق رو بخوابد و معشوق زیرش. آنکه زیر است به پشت میخوابد، یک پایش را دراز میکند و دیگری را خم، و سعی میکند بهطرفی تکیه کند که دهانهی مهبلش کاملاً از هم باز شده باشد. در این فاصله، دیگری پایش را در شکمش جمع میکند و لبهای مهبلش را لای لبهای مهبل معشوقش میگذارد و طوری از طریق حرکات از بالا به پایین و از پایین به بالا بههم میمالدشان که تمام بدن تکان بخورد.»
این روش معاشقه را «ماساژ زعفران» میخواندند و علت آن این است که مالیدن اندامهای جنسی زنانه به هم در این نوع رابطهی جنسی شبیه مالیدن زعفران به پارچه برای رنگآمیزی آن بوده است.
البته کتاب التیفاشی در نوع خودش منحصر بهفرد نیست. تمام سعی عامر در این مقاله اشاره به مسیر پر اتفاق، منابع گسترده و آداب و رسوم رنگارنگی است که تاریخ روابط جنسی همجنس با همجنس در میان زنان عرب را از تجربه تلخ همتاهای همدورهشان در اروپا جدا میکند. ادعایی که بر اساس شواهد تاریخی، نشان از مدارا و بردباری قابل توجه جامعه عرب دوران قرون وسطی با آن چیزی دارد که عامر «لزبینیسم و لزبینمانندی» مینامد. البته عامر روی این نکته تاکید میکند که قصد او تظاهر بهوجود نوعی فمینیسم بدوی یا لزبینخواهی عرب قرون وسطایی نیست، بلکه هدفش معرفی و آشنایی با گستردگی سکسولوژیک ادبیات آن دوره و مطالعه هنجارها و آزادیهای جنسی هرچند محدودی است که تا قبل از ورود مدرنیته غربی در دنیای عرب اسلامی رایج بوده است.
در ابتدای این مقاله، عامر به مسئله عدم وجود پژوهش و تحقیق کافی دربارهی زنان لزبین عرب قرون وسطی میپردازد. او معتقد است که روابط جنسی همجنس با همجنس در میان زنان و همچنین روابط لزبینمانند در قرون مختلف تاریخی در دنیای اسلام، باید تاریخ نگاری شوند. در مقابل، جوزف مسعد، تاریخنگار حوزه جنسیت در دنیای عرب، معتقد است که هویتهای جنسیتی و گرایشهای جنسیای را که امروز در دنیای معاصر مطرحاند، نمیتوان به شکل «فرا تاریخی» در گذشته یافت. اگر چنانچه زنان و مردانی در سدههای گذشته روابط جنسی همجنس با همجنس را تجربه میکردند، این به این مفهوم نیست که آنها هویت یا گرایش جنسی لزبین یا گی داشتهاند.[٢] عامر اما در کمبود واژگان در زبان برای توضیح انواع روابط جنسی میان زنان در دنیای عرب قرون وسطی، تصمیم گرفته است به دنبال لزبینها و «لزبینمانند»ها در تاریخ بگردد.
مساحقه در زبان عربی و در زبان فقهی رابطه جنسی را توضیح میدهد که در آن دو زن مهبلهای خود را به هم میمالند و از این طریق به ارگاسم جنسی میرسند. به گفته عامر، با وجود اینکه در دنیای عرب استفاده از کلمه «السحاق» (زنی که مساحقه میکند یا همان لزبین)، از زمان قرون وسطی مرسوم بوده، بدنه تحقیقی و دانشگاهی درباره زنان لزبین و لزبینمانند مناطق اسلامی بسیار نحیف است.
عامر ریشه «السحاق» را در «سحق» یا مالیدن مییابد که به معادل یونانی کلمه لزبین شبیه هست: آنهایی که با مالیدن به هم عشقبازی میکنند.[٣] عامر از دانشنامه شهوت از قرن یازدهم نوشته علی ابن نصر کاتب درباره روابط جنسی میان زنان مینویسد: پزشک یونانی، گالن، در مطالعه مهبل دخترش که لزبین بوده به این نتیجه میرسد که لزبینیسم «نتیجه مستقیم خارشی در ناحیه میانی مهبل است که تنها از طریق مالش به لبهای مهبل زن دیگری قابل تسکین دادن است».
أبو یوسف یعقوب بن إسحاق صبّاح کندی فلسفهدان مسلمان قرن نهم علت مساحقه را «گرمایی» میداند که «در مهبل تولید میشود و تنها از طریق اصطکاک بین لبهای دو مهبل آرام میشود». به گفته عامر این نگاه به روابط جنسی میان زنان در دنیای اسلامی، همانند برخورد دانش پزشکی با مسئله همجنسگرایی در سده ۱۹ام در اروپاست.
در سده ۱۹ در اروپا، دانش پزشکی در ارتباط مستقیم با نظامهای تادیبی، گفتمان قدرت و سیاست را حول «انحرافات جنسی» و همجنسگرایی شکل میدهد. در این سده، همجنسگرایی به عنوان گونهای منحرف که باید توسط دانش پزشکی و روان پزشکی بررسی شود، ساخته میشود.
البته به نظر عامر در دنیای عرب قرون وسطی، روابط جنسی میان زنان گونه منحرف «زن همجنسگرا» را ایجاد نمی کنند. اما توجه دانش پزشکی در بررسی روابط جنسی همجنس با همجنس مشابه توجه دانش پزشکی به این نوع روابط در اروپایی سده ۱۹ است. به عنوان مثال، عامر داستان معروف عشق بین دو زن، هند و زرقا را معرفی میکند که به گفته وی نشانه نوع دیگری از تفکر در برخورد با مقوله لزبینیسم در دنیای عرب قرون وسطی است که ذاتی صرفاً پزشکی ندارد.
هند دختر نعمان (۵۸۰ – ۶۰۲ م)، زنی مسیحی بوده که با زرقاء الیمامه عاشق و معشوق بودند. هنگامی که زرقاء میمیرد، هند به عزایی عمیق دچار میشود، زندگیای زاهدانه بر میگزیند و صومعهای به نام زرقاء تاسیس میکند که پس از مرگ خود نیز در همان صومعه به خاک سپرده میشود. داستان هند و زرقاء همواره ایدهآل یک داستان عاشقانه بوده است.
قصد عامر اما در استفاده از دو کلمه «لزبینمانند» و «اسلامیت» چیست؟ Lesbian-Like یا «لزبینمانند» توانایی دربرگرفتن بخشی از تجربه روابط جنسی همجنس با همجنس در بین زنان را در خود دارد که شرح حالش، به علت شرایط اجتماعی و تاریخی و محدودیتهای شرعی و اخلاقی، در چهارچوبی فرای استفاده مستقیم از کلماتی از قبیل «السحاق» در متون عربی جای میگیرد.
ازجمله این زنان لزبینمانند میتوان به داستان زندگی زنانی که لباس مردانه میپوشیدند، زنانی که به ازدواج راضی نمیشدند، زنانی که میل جنسی به مردان نداشتند و زنانی که در گروههای تک جنسیتی زندگی میکردند اشاره کرد.
همچنین در استفاده از واژه Islamicate یا «دنیای اسلام» به جای Islamic یا همان اسلامی، عامر سعی دارد تا از پرداختن مستقیم به دین اسلام در این زمینه پرهیز کند و به جای آن به پیچیدگیهای اجتماعی و فرهنگی اشاره کند که حول اسلام و مسلمان، در مناطقی که اکثر ساکنان آن مسلمان بودند، شکل گرفته است.
اهمیت ابداع این واژها در برشمردن گستردگی و گوناگونی وسیعی است که مشخه تجربه روابط جنسی همجنسخواهانه در دنیای عرب در قرون وسطی است و لزوماً ذاتی اسلامی ندارد.
به عنوان مثال، عامر به رسم غلامیت اشاره میکند که در بغداد قرن نهم بین زنان درباری و بورژوازی عرب قرون وسطایی بسیار رایج بوده است. در این سنت، کنیزکان عمامه و قبای مردانه میپوشیدند و به پذیرایی از مهمانان میپرداختند. عامر اهمیت رواج رسم غلامیت را در ادامه نگاهی میبیند که در دوران ابتدای حکومت عباسیها به مقوله اروتیسم همجنسخواهی وجود داشته است. به گفته عامر بهترین نمونه این نگاه اروتیک به روابط همجنس با همجنس، شعرهای معروف قرن هشتمی الرقاشی است که در آن از «همجنسبازی» به عنوان یکی از شیطنتهای مرسوم آن دوران به تکرار یاد شده است.
یکی دیگر از مهمترین این رسوم «ظرف» است که از مدینه قبل از اسلام شروع شده و کمکم به تمامی دنیای اسلامیت از شرق تا غرب رسوخ کرده است. در این رسم که بر اساس ظرافت و آراستگی برپا شده، زنها محافل ادبی آزادی برگزار میکردند که آئینها و فضای اخلاقیشان کاملاً به دور از هنجارهای مردانه بوده است.
در انتها، عامر، با تکیه بر همین گستردگی وسیع متون ادبی، فلسفی و طبی درباره لزبینیسم عرب قرون وسطی، به لزوم بازبینی نحوه برخورد آکادمیک با این مقوله تاکید میکند و به معرفی بیش از دوازده مجموعه از منابع مختلف در این زمینه میپردازد که به گفته وی، حاوی اطلاعات ازرشمندی حول تجربه لزبینیسم و لزبینمانندی در این دوران است.
برای عامر اهمیت اینگونه تحقیقها، دستیابی و تقسیمبندی مدارکی است که دال بر وجود متنوع لزبینسم قرون وسطاییاند. به عقیده عامر تاریخنگاری سکس و جنسیت، دارای پتانسیلهای رهاییبخش است و میتواند فرضیات امروزی گفتمان شرقی و غربی حول محور دگرباشی و دوتایی جنسیتی مردانه – زنانه را به چالش بکشد. به عبارت دیگر، برای عامر، مهمترین دستاورد این گونه تحقیق در این زمینه به تصویر کشیدن پیشداوری دگرجنسگرامحور تاریخ و تاریخنویسی است.
[▲] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[▲] پینوشتها
[۱]- Amer, Sahar. “Medieval Arab Lesbians and Lesbian-Like Women.” Journal of the History of Sexuality 18.2 (2009): 215-36. Print.همچنین نگاه کنید به کتاب عامر:
Amer, Sahar. Crossing Borders: Love between Women in Medieval French and Arabic Literatures. Philadelphia: University of Pennsylvania, 2008. Print.[٣]- سحق مالیدن هرچیزی است، اما معمولاً در مورد ادویه کاربرد دارد.
[٢]- Massad, J. “Re-Orienting Desire: The Gay International and the Arab World.” Public Culture 14.2 (2002): 361-86. Print.
[▲] جُستارهای وابسته
□
[▲] سرچشمهها
□ وبسایت رادیو زمانه