اسطوره در اعصار کتاب مقدس
(بخش سوم)
فهرست مندرجات
- مبارزات آیینی
- الاهه مادر و کودک ایزدی
- جادو، معجزه و اخلاق
- کاهن و پیامبر
- داوری بازپسین
- يادداشتها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
[↑] مبارزات آیینی
برخوردهای ایزدان، قهرمان و غولان بدینگونه بهرغم یکتاپرستی، بر پرستش یهوه اثر میگذارند و تا عذاب دوزخ، نبرد مسیح و شیطان ادامه دارد شیطان خود بهعنوان دشمن ایوب رنج کش، در عهد عتیق بارها به شکلهای متفاوت، بهصورت سفیر یهوه یا دشمن چنین سفیرانی (در داستان بلعام) و بهعنوان یکی از فرزندان خداوند توصیف شده است. غولان ابتدایی بهصورت آشوب ازلی جلوه یافتهاند که یهوه برای استقرار نظم، علیه آنان میشورد؛ لویاتان و رحب از کنعان اند، تهوم در داستان آفرینش بر آمده از مبارزات مردوک و تیامت غول دریایی در اساطیر بابل اند، نهنگ بزرگ یونس قصهای نیمه کیهان شناختی است؛ و اژدهایان در مصر و آشور پرورش مییابند. آزارگران عیسی مسیح این نبرد را به سطح انسانی فرو میکاهند، چونان که پطروس تنومند گوش مالخوس را در بیت رئیل میبرد. وقتی مسیح بر صلیب رفت، پردهی هیکل دو پاره شد، و “زمین متزلزل و سنگها شکافته گردید. و قبرها گشاده گشت” (متی ٢٧:۵) بدینگونه آشوب ازلی تهدید کنندهی آفرینش و کفارهی گناهان به واسطه ی؛ مسیح است؛ در روز رستاخیز، بار دیگر این امر اتفاق خواهد افتاد. اما چنان که در آیین زرتشت آمده، که یهودیت و مسیحیت بعدها به پاس تحولات ثنوی گراییشان مدیون آن اند، مبارزه همیشه با پیروزی خداوندگار پایان مییابد. چنین مبارزات اساطیری منعکس کنندهی مخالفتهای واقعی است. از جمله، ئل در کنعان بر ضد بعل قیام میکند؛ ایلیا شکست دهندهی ملکارت و بعل در جنگی بزرگ در کوه کارمل است با دو گوسالهی وحشی که برای قربانی میستیزند و تجلی خداوندگار در آتش و ابر چنان که بار دیگر در صحرای سینا اتفاق افتاد (کتاب اول پادشاهان ۱٨: ٢۱- ۴٦). پولینوس نولایی میگیرد: برای قهرمان بامداد عید پاک از تخیلی کهن بهره میگیرد “درورد بر توای آپولن راستکار! درمانگر پرآوازه! پیروز شونده بر اژدهای دوزخ!”. اسطورهی “غارت دوزخ” برآمده از نیاز ژرف آشتی قهرمانان عهد عتیق و عهد جدید بوده است تا معادلی برای تعمید آباء کلیسا و پیامبران بیابند و سه روز بین رستاخیز و برصلیب رفتن عیسی مسیح را توجیه کنند. انعکاس آن را در مزامیر (٢۴: ٧-۱٠) میتوان یافت؛ در انجیل نیکودموس آمده: و باز فریادی بلند برخاست؛ شما ای شهزادگان، دروازههایتان را برکشید و خود برکشیده شوید، شما ای درهای جاودانه! پادشاه شکوه خواهد آمد. و دوباره با همان صدای واضح، دوزخ و شیطان خواهند پرسید: کیست این پادشاه باشکوه؟ و به آنان گفته خواهد شد با همان صدای شگفت آور: خداوندگار میزبانان، اوست شهریار شکوه. خوشا، ناگهان لرزه بر دوزخ افتاد و دروازههای مرگ و قفلهادر هم شکستند، میلههای آهنی در هم شکست و بر زمین افتاد، و همه چیز گشوده گشت. و شیطان در میانه ماند و گیج و متحیر ایستاد و فرو افتاد و پاهایش با زنجیری به بند کشیده شد. اوج جنگ یهوه با غولان در کتاب مکاشفات (باب ۱٢-۱٦) آمده است؛ جنگی که در آرماگدون رخ داد با اژدهای سرخ، که بعدها آشکارا به مار کهن و شیطان، حیوانات ملازم و روسپی بابل و شخصیتی دیگر مثل نوعی دشمن مدونا (مریم مقدس) بدل شد: “... زنی که جامه اش خورشید بود و بر ماه پا مینهاد و بر سرش تاج دوازده ستاره بود” که “فرزندی ذکور آورد که میخواست با عصایی آهنین بر همهی جهانیان فرمان راند.” یهوه، طوفان خدای سرزمینهای مرتفع، خدا و پادشاه جنگاور، پیروزی بخشنده، دشمن ایزدان کشاورزی یا بعلهای کشتزاران، خدایی اخلاق گرا که ریشهاش ناشناخته است، ایزد بیچهرهی صحرای سینا که زمانی به شکل مار و ورزا بود اما دشمن تصاویر خطرناک، ایزد کیش که هیچ رقیبی را در فرهنگهای مجاور تاب نمیآورد، به فرجام مسیح تدهین شده را بهظهور رساند، ایزد جنگاور آرماگدون که بزرگترین نشانه اش شفقت و مهربانی بود و شاگردانش در همه جا انجیل را موعظه میکردند، اما خشم حق مدارانهاش به دینی بدل شد که بر جهان غرب پیروز گشت.
[↑] الاهه مادر و کودک ایزدی
در این دین، آوند شفقت ناگزیر به باکرهای خجسته، مادر و میانجی بدل شد که شبیه بسیاری از مادران باکرهی قهرمانان است. سهم ویژهی او در مسیحیت آن بود که مادر گیتی باشد، مادری که در همهی ادیان میزید و سرشت او گاه رحمتبخش و گاه بدخواه شریران بود. مادران ظلمت و شخصیتهایی چون یزبیل، دلیله، و روسپی بابل جلوه یافتهاند. دین عبرانیان معمولا فاقد ایزد بانوان بوده، چنان که ازدواج مقدس شهریار آسمانی را رد میکرده است، آیینی که روسپیگری و قباحت را در معابد روا میدانست. پاتای اخیرا مدارکی بحث انگیز اما مهم و تأثیرگذار در باب برابر نهادهای یهودی با الله و الاة، بعل و بعلة، عاشرهی کنعانی، عستارت، و عنات در کروبیان، شکینا، زوجهای قبالا، مطرونی، لبلیت، و حتی “سبت ـ باکره، عروس، ملکه و ایزد بانو” گرد آورده است، بسیاری از آنها ممکن است شخصیتهای استعاری باشند، اما هرگز نمیتوان با امنیت خاطر خطی میان استعارهی زند و اسطوره کشید.
راز دیگر آن است که مجموعهی زیبای اشعار عاشقانه معروف به “غزل غزلهای [سلیمان]“ چگونه به مجموعهی رسمی کتاب مقدس ملحق شد. به هرحال، یهودیان خیلی زود آن را منظومهای در باب عشق خداوند به بنی اسرائیل تعبیر کردند و مسیحیان نیز آن را الهام غیبی و شعری رهبانی دانستند و تفسیر آن را عشق مسیح به امت خود پنداشتند. از پیوندهای آسمانی، فرزندانی ایزدی زاده شدند که عبارت اند از: آپولن، هرمس، زئوس، دیونیزوس، یا هراکلس. فرزند ایزدی در کتاب مقدس به صورت موسی، شمعون، داود ظاهر میشود و نیز بهصورت نوزادی که در آخور نهاده شد و شبانان پست و مغان بلند پایه او را پرستیدند. بانوی باکره زایش اسرارآمیز را با ماجراهای معجزهآمیز و مرگ اسرارآمیز سنجیدهاند. تداوم استعاره را در اینجا نیز میبینیم، چنان که در تمثیل فراز میآید؛ بیرون شو تا به دیدارش در آیی. آنگاه همهی باکرهها برخاستند و چراغهایشان را زینت دادند.” در کتاب مکاشفات (۹:٢۱) آمده که یکی از هفت فرشتگان با هفت شیشهی دارو گوید “نزدیک شو، تا عروس را به تو نشان دهم، همسر بره را.” الاههی ماه در باور باستانی سامیان در مراسم عید فصح انعکاس یافته است و نیز در عید کریسمس و عید پاک، که در آن، مسیح را “خورشید فاتح” لقب میدهند. ماریا استلا ماریس ممکن است پیشکسوتان کافرکیش داشته باشد.
[↑] جادو، معجزه و اخلاق
بسیاری از ادیان نخستین اعتقاد به مانا قوهی روح ایزدی، را نشان دادهاند که ایزدان و هرمانان، شمنان و پیامبران صاحب آن بودهاند. شمشون آن را در موی خود پدید آورد و دلیله مویش را برید، چنان که لوکی در اساطیر اسکاندیناوی، آسیب پذیری بالدر را کشف کرد. سلیمان بر دیوان فرمان میراند، دیوانی که در کتب اولیهی عهد عتیق کمیاب اند، اما در اناجیل جعلی (طوبیت) و در رسالات جعلی (خنوخ و یوبیل) پدیدار میشوند. قدرت یوشع خورشید را از حرکت باز میایستاند تا او بتواند در نبرد اریحا بهتر بجنگد؛ مغان نیز هدایایی برای مسیح میآورند. موسی و هارون با جادوگران مصری بر سر جادوی مغان میجنگند؛ آنان از میان دیوارهای آبین از دریای سرخ میگذرند و از دل صخرههای بیابان، آب تازه بر میکشند. آنگاه عیسی آب را به شراب بدل میکند، لقمههای نان و ماهی را تکثیر میکند، و دیوان پلید را از آدمی برون رانده، به گراز بدل میکند، بر آب راه میرود، تغییر شکل میدهد، پردهی هیکل را میدرد. پس از مرگ، بر مریدان ظاهر میگردد.
معجزات اغلب نتیجهای اخلاقی و صریح دارند و جهان گسترند (درست عکس اسرار مانایی): سدوم نابود میشود تا شهروندان ناسپاسش عقوبت ببینند (مانند پاداش فیلمون و پائوسیس و پادافراه همسایگان آنان در آثار اوید)؛ دانیال و سه همراهش از کنام شیر نجات مییابند، چه از خوردن غذای تطهیر نشده امتناع کرد؛ معجزات موسی(ع) در کوه در ده فرمان و تورات به کمال وصف شده است؛ و بزرگترین موعظهی مسیح خطابهی کوهستان است که صبغهای اخلاقی دارد. هرچند ادیان دیگر اهل کتاب (مثل اسلام و آیین هندو) هستند، اما هیچ دو دین بزرگ دیگر نداریم که کتابی مشترک (کتاب مقدس) داشته باشند. با کشف سفر تثنیه، بخشی از تورات، یوشع در ٦٢۱ ق.م معبد بت پرستان، عاشره و روسپیان مقدس را از بین برد. کارکرد کاهنان آن بود که “تصمیم” را بر عهدهی تورات واگذارند، و موسی را قهرمان شریعت بخش کنند، چنان که داود و سلیمان صاحب فتاوی درخشان قضایی قلمداد شدند. این نقش به مسیح میرسد: “زیرا پدر در باب انسان قضاوت نمیکند، بلکه تمامی قضاوتش در باب پسر است” (یوحنا ٢٢:۵؛ تیموتاوس دوم، ۱:۴). هر چند کتاب مقدس از فیلون یهودی و آگوستین به بعد نیازمند تفسیر است، کلام خداوند باقی میماند، عهد عتیق از طریق ردهبندی پیش فرضی به عهد جدید الحاق میشود. نوح همانند مسیح آدمیان را به واسطهی چوب و آب نجات میبخشد؛ قربانی کردن اسحاق به دست ابراهیم، پیش فرض تصلیب است؛ پیامبران از پسر انسان یا مسیح و ایام داوری سخن میگویند که خواهد آمد. پولس رسول سرشت محدود کنندهی شریعت عینی را رد میکند و وجدان و روح مسیح را جایگزین آن میسازد، با وجود این، “... شریعت مقدس است و فرمان نیز مقدس، دادگرانه و نیک است” (رومیان ۱٢:٧). ثنویان چون مرقیون به شکل بدعت گذارانهای شریعت را رد کردند و تنها به انجیل متکی بودند.
[↑] کاهن و پیامبر
کاهن نگاهبان بارگاه هیکل و صندوق عهد بود، بارگاه خارقالعاده و متحرکی که با محرابهای ایزدان محلی که مطرود یهود بودند، کاملا در تضاد قرار داشت. در آغاز سفر پیدایش، اسطورهی کهانت بهشکل جلسهای با شرکت ابراهیم و ملکیصدق، پادشاه سالیم، شکل میگیرد، که “... نان و شراب آورد: و او کاهن خداوند متعال بود” (پیدایش ۱٨:۱۴). مسیح خود در معرض شعایر کاهنان در باب ختنه و تعمید بود و ملکیصدق الگوی کشیشان سدههای میانه شد.اغلب ادیان بین کاهن فرمان یافته و پیامبر و حیانی که با آسمان ارتباط مستقیم بیشتری داشته، تفاوت قائل اند. پیامبران عبرانی مشهورترین نمونهی شمنان اند که در همهی ادیان وجود دارند. در تاریخ دینی، پیامبران حلقهی اتصال بین تورات و انجیل اند و بصیرتهای خلسه مانند آنان که تا حدی بیانگر تاریخ و تا حدی پیشگویی است، راه مکاشفات دانیال، خنوخ، و یوحنای ایزدی را هموار میکند (ارمیا، باب ٢۴). در دروازهی هیکل دو سبد انجیر مشاهده کرد: یکی یا انجیرهای نیکو و دیگری با انجیرهای پوسیده؛ سبد اول یهودیان نیکو بودند که به تبعید تن دردادند، دیگری نماد مرتدان پیرو صدقیا بودند که ماندند. حزقیال چرخهارا درون چرخهای کروبیان میدید (باب ۱ و ۱٠)؛ گل سرخ چند برگهی در بهشت دانته با چرخهای گل سرخی منقوش روی شیشههای رنگی که فرامین روی آن نوشته شده و در مرکز آرامبخش آن خداوندگار بهچشم میخورد، قابل مقایسه است و میراث حزقیال است. اشعیا در وصف بیداری خویش قدرت روح شمن را فاش میسازد: “آنگاه یکی از فرشـتگان مقرب نزد من آمـد، با ذغـال افروختـه در دسـت، با زبانش گرفـت و از محـراب دور شـد: و آن را بر دهانم نهـاد و گفـت خوشـا، این آتش بر لبانت مماس گشـت؛ و نابرابریـت از میان رفـت، و گناهـت پالـوده گشـت” (٦:٦-٧). ایلیا و الیشه قهرمانان نمایشی نویسندگان تورات، دشمنان بعل اند؛ کرملیهای مسیحی آنان را نخستین راهبان و پیشکسوتان خود میپنداشتند.
[↑] داوری بازپسین
نمیتوان خطوط پیچیدهای را ترسیم کرد که مسیحای یهودی، پسر انسان، بازماندهی درمانبخش و پریستار رنجکش را با صدارت و مصیبت مسیح پیوند میدهد، یا انطباقهای گوناگون با تاریخ واقعی عقاید هزاره را نمیتوان شرح داد. مسیح درمانگر نیز رنج آورد، چنان که پولس گفت (رومیان ۴:٦): “آیا غافلی که همهی آنان که بهدست عیسی مسیح تعمید یافتهاند، با مرگ او تعمید یافتهاند؟” تعمید نیز مانند موضوع ختنه در نزد ابراهیم و یهودیان، نوعی آیین تشرف، باززایی است و پولس آن را “نوشدگی حیات” نامیده است. مسیح با جایگزین کردن آیین، مثل بز عزازیل در عهد عتیق، گناه آدمیان را بر دوش میکشد. رستاخیز او وعدهی رستاخیزی برای همهی ماست البته اگر ما نیز از این الگوی مقدس پیروی کنیم. با وجود این، پیام خاص او بسی ساده تر است: “ملکوت خدا نزدیک است: توبه کنید و به انجیل ایمان آورید” و “شما از ملکوت خدا چندان دور نیستید” (مرقس ۱۵:۱، ٣۴:۱٢). او در پاسخ به پرسشهای فریسیان گوید: “ملکوت خدا نه با مشاهده فراز میآید... بنگر ملکوت خدا در توست”. با این حال، با گذشت زمان و مرگ مسیح و رستاخیز او همچون رستاخیز آدونیس و ارفه و ققنوس و پسیکه، و با موضوعاتی چون قدم زدن با خداوند، چنان که خنوخ و نوح و ایلیا کردند، اندیشهای تازه رخ نمود. کیشهای اسرار آمیز آسیا و یونان بس نیرومندانه با یهودیت جنگیدند و به طور دائمی خود را در آن احیا کردند و به فرزند یهودیه، یعنی مسیحیت نوین، جانی تازه بخشیدند. انجیل چهارم (۹٠-۱۱٠ م.) آفرینش را نه با روح پرنده وار خداوند بر آبها، بلکه با کلمه یا لوگوس آغاز میکند. مکاشفهی یهودی مسیحی بر روح اسرار فائق میشود. کتاب مکاشفات (٨٠-۹٦ م) نیز تقریبا با انجیل چهارم همزمان است و به قلم یوحنایی که احتمالا نه حواری بود و نه نویسندهی انجیل چهارم، نوشته شده است. مکاشفه واپسین حلقه در زنجیرهی تاریخ است. مکاشفه گر رؤیاهای بسیاری میبیند که در میان آنها مکاشفهی برهای است که چهار حیوان “سرشار از چشم در فراز و در پس” او را دربرگرفتهاند، مکاشفهای که چون شعر بزرگ مکاشفه گر است. این حیوانات، مثل شیر، گوساله، عقاب و انسان چهار انجیل نگار یا کروبیان چهارگانهاند (حزقیال ۱٠:۱). این کتاب با هفت مهر باز میشود زیرا “شیر قبیلهی یهودا” غلبه کرده است. چهار سوارکار جنگ در خون غلتیده و گرسنهاند و مرگ بر برهای فراز میآید که راهنمای قدیسان و شهیدان به “چشمههای آب حیات” است، در قالب طوفان ملخ از مغاک بی انتها، به رهبری شاه ابدون یا اپولیون (مغاک تهوم “tehom”، یعنی آشوب ازلی دیگری در آغاز آفرینش ـ رک). مکاشه گر همچون حزقیال (٣:٣) طوماری را میخورد که مزهی عسل میدهد؛ اما این واپسین روز بدبینانه تلخی بعد از شیرینی را میچشد. موسی و ایلیا با جامهی کرباس و در میان خاکستر پیشگویی میکنند، اما حیوان از مغاک بر میآید و آنان را نابود میکند. در هیکل در آسمان گشوده است و صندوق عهد خداوند که ارمیای نبی آن را در غاری زمینی پنهان کرده بود، ظاهر میشود. زنی با بچهای در پی میآید، میکائیل در مبارزهی آیینی با اژدها، بره در کوه صهیون و “چرخشت عظیم خشم خداوند، زن روسپی بابل کبیر، مادر روسپیان و پلیدیهای زمین” که مست از خون قدیسان است، آنگاه شادی قدیسان، ازدواج بره، به بند کشیدن مار کهن یا شیطان برای هزار سال، زنده شدن دوبارهی او، نبرد با یأجوج و مأجوج، و داوری بازپسین. در سرود بزرگ توماس سلانویی فرانچسکایی، (حدود ۱٢٠٠-۱٢۵۵): “روز خشم، روزی که دنیا را به خاکستر بدل خواهد کرد، چونان که داوود و سیبل گواهی میدهند”، ما به طوفان دوم برنمی خوریم، بلکه آتش روز رستاخیز را میبینیم.
کتاب خنوخ (حدود ۱٦۱-۱٦۴ ق.م) همانند پیشکسوت مکاشفه گر خود آورده: “نامهایشان از کتاب حیات محو خواهد شد... و نطفهیشان برای ابد نابود خواهد گشت... و فریاد زنند و سوگواری کنند در جایی که برهوت مشوش است، و در آتش خواهند سوخت... و من آنان را که دوستدار نام مقدسم بودند، به نور درخشان فراز خواهم کشید و هر یک را بر سریر افتخارش خواهم نشاند”.
در مکاشفه انجیل آمده: “و من دیدم آسمانی نو و زمینی نو”، اورشلیمی نو اما اکنون بیمعبد، “زیرا خداوندگار متعال و بره هیکل آن اند... و رود پاکیزهای از آب حیات، صاف چون بلور... با درختان حیات، که دوازده نوع میوه آوردند... و برگهای شجر برای درمان خلایق بود... و اگر هر انسانی از کلام این کتاب نبوت دور شود، خداوند او را از سهم کتاب حیات، از این شهر مقدس، و از چیزهایی که در این کتاب نوشته شده، محروم خواهد کرد.” بدین گونه واپسین باب این کتاب عظیم پایان مییابد و زنجیرهی رستگاری با نگارهی هبوط و آب، درخت و رستگاری، آتش و آب و ازدواج مقدس، آفرینش پدر و فرزند مادر، بهشت گمشده و بهشت بازیافته، پایان مییابد. بهشت گمشدهی سفر پیدایش ابتدایی نگر بود. اما با مسیح و ملکوت خداوند در وجود ما، عدن بازگشت، هبوط نیکبخت و اسرارآمیز راه کمال پویید. زنجیره اکنون ادواری است و بازگشت روی خواهد کرد بدان گونه که در مکاشفات توصیف گردیده است، باززایی از آن قدیسان خواهد بود به واسطهی ابرمردی که جاودانگی برای ما آورد و نگذاشت از کف ما برود.[۱]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: كتاب "اسطوره و آيين" برگردان ابوالقاسم اسماعيلپور، در برگيرنده مقالات متعددی از اسطورهشناسانی است كه هر كدام موضوعاتی درباره اسطورهشناسی و انسانشناسی را مورد توجه و بررسی قرار دادهاند، اما شگفت است كه در سراسر كتاب (به جز مقدمه كوتاه مترجم) اشارهای به اساطير آريایی نمیشود. مقاله "اسطوره در اعصار كتاب مقدس"، یکی از مقالات این کتاب است که توسط فرانسيس لی اوتلی نگارش شده و اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- اسطوره در اعصار کتاب مقدس (۳)، دایرةالمعارف طهور
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ اسطوره در اعصار کتاب مقدس (٣)، دایرةالمعارف طهور برگرفته از:
□ سایت باشگاهاندیشه، مقاله اسطوره در اعصار کتاب مقدس، نویسنده: فرانسیس لی – اوتلی، مترجم: ابوالقاسم - اسماعیلپور
□ فرهنگ تاریخ اندیشهها، جلد اول، چاپ اول ۱٣٨۵
[برگشت به بالا]