آشنایی با ترکیه
فهرست مندرجات
[↑] جغرافیا
ترکیه (که قبلاً آناتولی یا آسیاى صغیر نامیده مىشد) در نقطه تلاقى آسیا و اروپا یعنى در جنوب غربى آسیا و جنوب شرقى اروپا بین ٣٦/۵ و ۴٢ درجه عرض شمالى و ٢٦ و ۴۵ درجه طول شرقى در نیمکره شمالى قرار گرفته است. سرزمین ترکیه تقریباً شبیه مستطیلى است که طول آن از شرق تا غرب حدود ٦٦٠ کیلومتر و عرض آن بهطور متوسط ۵۵٠ کیلومتر مىباشد.
این کشور از سه طرف بهوسیله دریا احاطه شده است و از نظر وسعت کمى کمتر از نصف ایران و بزرگتر از افغانستان یعنی حدود ٨۱۴۵٧٨ کیلومتر مربع است از این مقدار فقط ٢۴٣٧٨ کیلومتر یعنی 3 درصد در اروپا و بقیه در آسیا واقع است. این قسمت بهوسیله دریاى مرمره از سمت شمال به وسیله تنگه بسفر به دریاى سیاه و از سمت جنوب از طریق تنگه داردانل به دریاى اژه متصل مىگردد. این دوتنگه از نظر استراتژیک از موقعیت بالائى برخوردار مىباشند. ترکیه از شمال با کشورهاى مشترکالمنافع با ٦۱٠ کیلومتر در شرق با ایران ۴۵۴ کیلومتر، با عراق ٣٣۱ کیلومتر، در جنوب با سوریه ٨٧٧ کیلومتر، در قسمت غربى با یونان ٢۱٢ کیلومتر، و با بلغارستان ٢٦۹ کیلومتر مرزهاى مشترک دارد. مرزهاى آبى آن نیز حدود ٢٨٠۵ کیلومتر با دریاى اژه، ۱۵٧٧ کیلومتر با دریاى مدیترانه، ۱٦۹۵ کیلومتر با دریاى سیاه و ۹٢٧ کیلومتر با دریای مرمره میباشد. ترکیه داراى آب و هواى بسیار مستعد براى فعالیتهاى کشاورزى است و هرگز کمبود آب نداشته است و تقریباً تمامى نیازهاى غذایى خود را در داخل تأمین میکند. زبان مردم ترکیه ترکى استانبولی است ولى نوشتار با الفباى لاتین است. ترکیه سرزمینی کوهستانی بوده و قسمت اعظم آن را کوهها و فلاتها شامل میشوند. مهمترین رشته کوههای آن عبارتند از: توروس، آنتی توروس، پونتبن و آرارات. جلگههای آن عمدتاً در ناحیه اروپایی و کناره دریای سیاه (در شمال) واقع شدهاند. در ترکیه رودهای فراوانی جریان دارند از جمله: دجله، فرات، قزل ایرماق، سیحان، سقاریه، مندرس، جیح
ترکیه دارای جزایر فراوانی از قبیل گوکجه، مرمره، ازون، بزجه، علی بی و تورکلی میباشد. جنگلها در آن وسعت چندانی نداشته و آب و هوای آن معتدل و مرطوب است. بلندترین نقطه آن قله آرارات (۱٦۵`۵ متر) است. از طویلترین رودهای آن میتوان از: فرات (٦۹٦`٢ کیلومتر)، دجله (٨۵۱`۱) و قزل ایرماق (حدود ۱٠٠`۱ کیلومتر) نام برد که قسمت اعظم رودهای فرات و دجله در عراق جاری است. بزرگترین دریاچه ترکیه، وان است که ٦٧٦`٣ کیلومتر مربع وسعت دارد.
[↑] تاریخ
آناطولی آسیای صغیر یا ترکیه فعلی از کهنترین سرزمینهای مسکونی جهان و همچنین زادگاه تمدن یونانی است. از حدود دو هزار سال پیش از میلاد پیوسته کشورگشایان منطقه برای دست یافتن بر ترکیه فعلی با یکدیگر در کشمکش بودهاند، که از جمله مهمترین آنها میتوان به مادها و هخامنشیان، یونانیان، رومیان و اشکانیان اشاره نمود. در قرن هفتم پیش از میلاد، یونانیان ترکیه فعلی را بهتصرف خود در آورده و با ایران همسایه شدند. آنها شهرهای مهمی از جمله بیزانس یا استانبول فعلی را بنیان نهادند. امپراطوری روم در سال ۱۹٦ پس از میلاد بر این سرزمین تسلط یافت. در سال ٣۹۵ میلادی با تجزیه دولت روم به دو امپراطوری روم شرقی و روم غربی، ترکیه قسمتی از روم شرقی یا بیزانس گردید.
پایتخت این دولت شهر بیزانس بود. این امپراطوری در طی سالهای ٣۹۵ تا ۱۴۵٣ حیات داشته و بیش از ٨٠ تن در آن حکومت راندند. حوزه تسلط امرای روم شرقی بر ترکیه متغیر بود و خاک ترکیه بهطور مطلق در تصرف آنان قرار نداشت. چنانکه در اواخر فقط ناحیه تراکیا در ترکیه فعلی جزو بیرانس بود.
در قرن یازدهم میلادی پادشاهی سلاجقه روم که حاکمان آن از خاندان سلجوقیان ایران بودند، در قسمتی از ترکیه فعلی و قسمتهایی از نواحی اطراف آن (از جمله سوریه و فلسطین) مستقر و مستحکم گردیدند. بر روی هم تا قبل از قرن چهاردهم، ترکیه فعلی دارای وحدت سیاسی و نژادی نبود و در هر گوشه آن امیرنشینها یا دولتهایی وجود داشتند. در اواخر قرن سیزدهم مقارن ضعف دولت سلاجقه روم، ممالک مستقل چندی در آسیای صغیر تشکیل یافت که مهمترین آنها مملکت ترکان قرهمان اوغلو و یکی از کوچکنرین آنها مملکت ترکان عثمانی بود. ترکان عثمانی در اواسط قرن دوازدهم به آسیای صغیر مهاجرت کردند که ریاست آنان را در آن زمان ارطغرل بهعهده داشت. با مرگ ارطغرل، فرزندش عثمان (عثمان اول) بعدها ریاست خاندانش را بر عهده گرفت. وی در آغاز تابع سلاجقه روم بود ولی با زوال آن امپراطوری در سال ۱٢۹۹، اعلام استقلال کرده و ممالک تحت نفوذ خود در شمال غربی آناطولی را توسعه داد.
وی اولین پادشاه از سی و هفت پادشاه خاندان عثمانی است که جمعأ طی سالهای ۱۹٢٢-۱٢۹۹ حکومت راندند. در اواخر عمر عثمان، شهر بورسا بهتصرف دولتش درآمد و به پایتختی برگزیده شد.
با مرگ عثمان در سال ۱٣٢٦، فرزند ارشدش اورخان بهخلافت رسید. وی سازمان ارتش را اصلاح کرد و در جنگهای آندرونیکوس سوم امپراطور بیزانس را مغلوب نمود و نواحی وسیعی را در آسیای صغیر فتح کرد. در زمان اورخان عثمانیان برای اولینبار (بهعنوان کمک به یوحنای ششم امپراطور بیزانس) پای به اروپا نهادند. از سال ۱٣٦۵ شهر ادرنه به پایتختی برگزیده شد. سومین خلیفه عثمانی مراد اول مقدونیه و صربستان را گرفت و امپراطور روم شرقی را خراجگذار خود نمود و از این زمان استعمار اروپا توسط عثمانیان آغاز شد. در اواخر قرن چهاردهم و اوایل قرن پانزدهم، عثمانی مانند سایر نواحی غرب آسیا مورد حمله تیمور گورکانی (تیمور لنگ) واقع شده و در سال ۱۴٠٢ بایزید اول اسیر او گردید و بههمین خاطر دولت عثمانی متلاشی گشت. تیمور متصرفات اروپایی عثمانیان را به سلیمان پسر با یزید سپرد.
پس از بازگشت امیر تیمور از آسیای صغیر، چهار تن از پسران با یزید (سلیمان، عیسی، موسی و محمد) بر سر بهدست آوردن حکومت به جنگ پرداختند تا سرانجام پس از ۱۱ سال، در سال ۱۴۱٣ محمد به پیروزی دست یافت و به سلطنت خود ادامه داد. در سال ۱۴۵٣ محمد فاتح خلیفه وقت شهر قسطنطنیه (استانبول فعلی) را گرفت و آنجا را پایتخت خود قرار داد و بدین صورت پرونده امپراطوری روم شرقی (بیزانس) بسته شد. سلطان محمد فاتح بیشتر بالکان و همچنین نواحی عظیم دیگری را گرفته و به متصرفات عثمانی افزود. در دوران با یزید دوم، پسر و جانشین محمد فاتح، اختلاف میان عثمانی و مصر بالا گرفت و سرانجام آن سرزمین بهتصرف عثمانیان درآمد.
در نیمه اول قرن شانزدهم سرزمینهای وسیع دیگری از جمله الجزایر، مجارستان، والاکیا (والاشی)، مولداوی، سوریه و... بهتصرف این امپراطوری درآمد. همچنین در زمان سلیمان در اواسط قرن شانزدهم عراق و بغداد بهدست عثمانیها افتاد.
در همان زمان، دولت عثمانی در همسایگی دو کشور مقتدر قرار داشت یکی دولت اتریش در اروپا و دیگری دولت صفوی در ایران. در دوران سلطنت سلیم دوم فرزند سلیمان، در طی سالهای بعد میان ایران و عثمانی جنگهایی اتفاق افتاد که عمدتأ با پیروزی ایرانیان همراه بود. طی قرون هفدهم بهتدریج قسمتهایی از متصرفات اروپایی عثمانی از دست رفته و بهوسیله اتریش اشغال شد.
همچنین در این دوران، عثمانی همواره مشغول جنگهای شدیدی با همسایگان و شورشیان بود.
در قرن هفدهم علمای دینی غالبأ در اداره امور امپراطوری اعمال نفوذ میکردند. همچنین در آن قرن شورشهای فراوانی در اقصی نقاط امپراطوری بهوقوع پیوست.
متصرفات عثمانی در اوج عظمت شامل کشورهای فعلی ترکیه، سوریه، عراق، اردن، لبنان، فلسطین، مصر، قسمتهای کناره مدیترانه در افریقای شمالی، قسمت اعظم بالکان و دهها منطقه کوچک و بزرگ دیگر بود. از اوایل قرن هجدهم جنگهای طولانی روس و عثمانی آغاز شد.
اولین جنگها طی سالهای ۱۱-۱٧۱٠ به تحریک پادشاه مخلوع سوئد که به عثمانی پناهنده شده بود، میان دو کشور روس و عثمانی در گرفت که به پیروزی ترکها منجر گردید. جنگهای بعدی نیز که در سالهای ٣٣-۱٧٣٢ روی داد، متضمن خطری برای عثمانیها نبود.
بعد از سال ۱٧٣۹ تا چند دهه آرامشی نسبی برای امپراطوری بهوجود آمد. از سال ۱٧٦٨ با اعلان جنگ عثمانی به روسیه، تضعیف واقعی امپراطوری شدت گرفت. طی این جنگ قوای روسیه در بلغارستان پیش رفتند تا سرانجام پیمان کوچک قینارجه در سال ۱٧٧۴ به آن خاتمه داد. بموجب این پیمان کریمه کاملاً از عثمانی مستقل شده و در سال ۱٧٨٣ به روسیه متصل گردید.
دولت عثمانی حق حمایت روسیه را نسبت بهامیرنشینهای کرانه دانوب به رسمیت شناخت. بعد از جنگ سال ۱٧٧٦ ایران و عثمانی، بصره بهتصرف ایران درآمد و از طرف دیگر با پایان یافتن جنگهای سال ۹٢-۱٧٨۴ با روسیه که با پیمان صلح یاشی پایان پذیرفت، دولت عثمانی سرزمینهای وسیعی را از دست داد و رود دنپر مرز میان دو کشور گردید (در آن زمان قفقاز هنوز در دست ایران بود و ترکیه فقط در اروپا با روسیه هم مرز بود).
درطول قرن هجدهم میان عثمانی و دول مقتدر اروپایی (فرانسه، انگلستان، هلند، سوئدو دانمارک) روابط خوبی برقرار بود. در سالهای اولیه قرن نوزدهم جنگهای جدیدی میان روس و عثمانی اتفاق افتاد که در سال ۱٨۱٢ منجر به عقد قرارداد بخارست که موجب واگذاری سرزمین بسارابی به روسیه شد، گردید. در طی سالهای ٣٠-۱٨٢٠ شورش یونانیان برعلیه امپراطوری عثمانی اتفاق افتاد و منجر به استقلال آن سرزمین گردید. در همان سالها جنگ جدیدی با روسیه در گرفت که با انعقاد پیمان آدریانوپل پایان یافت. در حقیقت کمک سایر دول مقتدر اروپایی بود که موجب تجزیه عثمانی در همان دورانها شد.
عثمانی در سال ۱٨٣٠ قراردادهای جدیدی در زمینه امتیازات کاپیتولاسیون با امریکا، بلژیک، پرتغال و اسپانیا منعقد ساخت. در سال ۱٨۴۹ براساس پیمان بالتالیمان که با روسیه منعقد گردید، حاکمیت عثمانی در امیرنشینهای مولداوی و والاکیا از بین رفته و حوادث بعدی منجر به آغاز جنگهای کریمه در سال ۱٨۵٣ شد. این جنگها که میان عثمانی، انگلستان، فرانسه و ساردنی با روسیه در گرفت سرانجام با شکست نسبی روسیه پایان یافت. بهموجب پیمان پاریس که در سال ۱٨۵٦ انعقاد یافت تمامیت ارضی عثمانی تأمین شد. اما در واقع راه برای مداخلات بعدی روسیه، فرانسه و انگلستان باز شد.
در سال ۱٨٦٢ دولت عثمانی توانست حاکمیت خود بر مونتنگرو و هرزگووین را بار دیگر اعمال کند. اما در عین حال صربستان و دو امیرنشین کرانه رود دانوب که از سال ۱٨٦۱ متحد بودند، در سال ۱٨٦۵ با یکدیگر مستقل شدند. شورشهای بلغارستان در سال ۱٨٧٧ سبب جنگهای جدیدی میان روسیه و عثمانی گردید که سرانجام پیمان سان استفانو که یکطرفه و بهسود روسیه بود در سال ۱٨٧٨ به آن خاتمه داد. در سال ۱٨٧٨ با تشکیل کنگره برلین صربستان، مونتگرو و رومانی از تصرف عثمانی خارج شده و بلغارستان نیز نیمه مستقل گردید. نواحی قارص و باتومی (باطوم) نیز در قفقاز به روسیه واگذار شده و بریتانیا حق اداره قبرس را بهدست آورد. دیگر حوادث مهم تاریخ ترکیه در قرن نوزدهم، جنگ با یونان در ۱٨۹٧ و دادن خودمختاری به کرت در ۱٨۹٨ میباشد.
در سال ۱۹٠۹ بلغارستان کاملأ مستقل شد و نواحی مختلفی نیز به اتریش واگذار گردید.
در سال ۱۹۱۱ طی جنگی که میان عثمانی و ایتالیا در گرفت، طرابلس غرب (قسمتی از لیبی فعلی) از دست امپراطوری خارج شد. جنگهای بالکان که در طی سالهای ۱۹۱٣-۱۹۱٢ میان عثمانی با بلغارستان، یونان و صربستان در گرفت، قسمت اروپایی کشور را به تراکیای شرقی محدود ساخت. در سالهای دهه اول قرن حاضر روابط عثمانی با آلمان بتدریج پیشرفت کرد و بههمین خاطر دولت عثمانی در سال ۱۹۱۴، اولین سال شروع جنگ جهانی اول به متفقین اعلام جنگ داد. در نتیجه روسیه و انگلستان بهمنظور تصرف سرزمینهای عثمانی با هم متحد شدند.
در این ضمن اقدامات متفقین برای ورود از راه دریا و خشکی به داردانل با شکست مواجه شد و قوای متفق در آن ناحیه شکست سختی از ترکها به رهبری مصطفی کمال پاشا خوردند. اما عملیات مشترک قوای فرانسه و انگلستان در فلسطین و سوریه و لبنان و جنگهای متعدد انگلستان در عراق و بینالنهرین، سرانجام این سرزمینها را از تصرف عثمانی خارج ساخت. در ضمن در این دورانها روسیه در آناطولی شمالشرقی پیشرفت زیادی کرده بود، اما با وقوع انقلاب کمونیستی در آن کشور سرزمینهای اشغالی یا شمال شرقی آناطولی به اضافه قارص اردهان و باتومی به امپراطوری تضعیف شده مسترد گردید.
جنگ با دول دیگر متفق نیز با انعقاد پیمان متارکه «مودروس» خاتمه یافت. در نتیجه قسطنطینه به اشغال قوای متفقین درآمد. فرانسه نیز قسمتهایی از سوریه و لبنان را تصرف کرد و سپاهیان بریتانیایی در سایر مستعمرات عربی آسیایی عثمانی مستقر شدند.
در ضمن نواحی کوچکی در خاک ترکیه فعلی نیز بهتصرف ایتالیاییها و یونانیان درآمد. سرانجام دولت عثمانی در سال ۱۹٢٠ پیمان «سور» را که مقرر میداشت متصرفات عثمانی از آن تجزیه شوند را امضا نمود که با مخالفت شدید ملیون بهرهبری مصطفی کمال پاشا نخستوزیر روبرو شد.
در طی سال ۱۹٢٠ دولت مرکزی امپرطوری بهتدریج نظارت خود بر آناطولی را نیز از دست داد.
در این میان دولت و مجلسی نیز از سوی ملیون در شهر آنکارا تشکیل یافته بود. ملیون در سال ۱۹٢٠ به قوای مستقر متفقین در آناطولی حمله کردند و با شوروی یک پیمان ارضی منعقد ساختند.
در این اثنا یونانیان به تحریک متفقین از پایگاه خود در ازمیر به ملیون حمله برده ولی شکست خورده و از خاک ترکیه بیرون رانده شدند. در اول نوامبر سال ۱۹٢٢ حکومت آنکارا سلطان را خلع کرد و به این ترتیب عمر حکومت سیاسی ٦٢٣ ساله خاندان عثمانی به سرآمد ولی پسر عمومی خلیفه (محمد ششم) بهنام عبدالمجید بهعنوان خلیفه روحانی باقی ماند (تا سال ۱۹٢۴ که این منصب هم از بین رفت).
معاهده لوزان که در سال ۱۹٢٣ منعقد گشت حدود ترکیه را مشخص و تضمین کرد.
در ماه اکتبر سال ۱۹٢٣ حکومت جمهوری بهریاست مصطفی کمال پاشا (آتاتورک – پدر ملت ترک) رسمأ اعلام گردید. در سال ۱۹٢۴ قانون اساسی جدیدی وضع گردید و از آن پس آتاتورک شروع به حکومت کرد. حزب خلق تنها حزب قانونی براساس قانون اساسی بود. در مدت چهارده سال حکومت آتاتورک، تغییرات و اصلاحاتی در ترکیه صورت گرفت. در مدت چهارده سال حکومت سیاست ضد دینی خود را شدیدتر کرد و مناصب دینی را از بین برد و مقرراتی در مورد مدل لباس ترکان بوجود آورد. از سال ۱۹٢٦ قانون مدنی سوئیس، قانون جزای ایتالیا و قانون بازرگانی آلمان در ترکیه بهمورد اجرا درآمد. در سال ۱۹٢٨ با تفکیک دین از سیاست، رسمیت دین اسلام لغو و الفبای لاتین بهجای الفبای عربی رسمیت یافت. در سال ۱۹٣۴ زنان حق رای و آزادی یافتند.
در سیاست خارجی، ترکیه راه دوستی با همسایگانش را در پیش گرفت و همچنین در پیمانهایی وارد شد. در سال ۱۹٣٨ با مرگ آتاتورک تغییراتی در وضع حکومتی ترکیه حاصل شد و عصمت اینونو رهبر حزب خلق بهریاست جمهوری رسید. در سال ۱۹٣۹ نزاع کهنه سوریه و ترکیه بر سر ناحیه و خلیج اسکندرون سرانجام با الحاق آن ناحیه به ترکیه پایان یافت.
در پنج سال جنگ جهانی دوم طی سالهای ۴۴-۱۹٣۹ ترکیه بیطرفی خود را حفظ کرد ولی فشار متفقین موجب شد که ترکیه در ژانویه سال ۱۹۴۵ به آلمان و ژاپن اعلان جنگ بدهد. در همان دوران تورم ناشی از برنامه تسلیحاتی ترکیه، سبب وضع مالیاتهای سنگینی شد. پس از پایان جنگ بر سر اختلافاتی که میان ترکیه و شوروی بر سر دو تنگه بسفر و داردانل روی داد، روابط سیاسی دو کشور سخت تیره گردید.
در انتخابات سال ۱۹۵٠ عصمت اینونو شکست خورد و جلال بایار رهبر حزب دموکرات بهریاست جمهوری رسید و عدنان مندرس نیز نخست وزیر شد. وی سرمایهگذاری خارجی را تشویق و در سال ۱۹۵۴ صنعت نفت را از صورت ملی خارج نمود. در دهه ششم قرن حاضر ترکیه بهعضویت چند سازمان نظامی و تدافعی درآمد. در نوامبر سال ۱۹۵٧، جلال بایار و عدنان مندرس در مقامهای خود ابقا شدند. استبداد و فساد حکومت در سال ۱۹٦٠ به اوج خود رسید و تمام آزادیها از بین رفت و ترور شدت گرفت (از جمله به جان اینونو سه بار سوقصد شد). در ماه آوریل همان سال تظاهراتی در استانبول و آنکارا آغاز گردید و بههمین خاطر دولت اعلام حکومت نظامی نمود و بهوسیله نیروهای مسلح، تظاهرات را درهم شکست. در بیست و یکم ماه مه ۱۹٦٠، تعدادی از افسران جز ارتش دست به اغتشاشاتی زدند و در بیست و هفتم ماه مه دولت مندرس با یک کودتای نظامی که از طرف کمیته وحدت ملی بهرهبری ژنرال گورسل فرمانده سابق نیروی زمینی صورت داده شده بود، سرنگون گردید و این کمیته قدرت را در دست گرفت. دو رور بعد از کودتای ژنرال گورسل جانشین رئیس جمهور و نخست وزیر گردید.
مندرس و چند نفر دیگر نیز پس از یک محاکمه اعدام شدند. در دهههای اخیر اختلافات شدیدی بر سر قبرس میان ترکیه و یونان بروز نمود. جو سیاسی ترکیه همواره پس از آتاتورک (بهخصوص در سالیان اخیر) متشنج بوده است. در سال ۱۹٦۵ دولت عصمت اینونو سقوط کرده و سلیمان دمیرل رهبر حزب عدالت در انتخابات پیروز و نخست وزیر شد. در سال ۱۹٦٦ با مرگ ژنرال گورسل، ژنرال سونای بهجای وی به ریاست جمهوری رسید. در سال ۱۹٧۱ با استغفای دمیرل، نیهت اریم به نخست وزیری همواره میان سلیمان دمیرل و بولنت اجویت منقسم بوده و همواره میان دو رهبر و احزابشان درگیریهای شدیدی وجود داشته است. در سال ۱۹٧۴ قسمتی از خاک قبرس به بهانه حمایت از ترکان مقیم آن سرزمین توسط قوای ترک اشغال شد و بههمین خاطر کنگره امریکا تمام کمکهای نظامی خویش به ترکیه را قطع کرد.
این تحریم بعدأ در سال ۱۹٧٨ لغو شد. در سالهای اخیر ترور و خشونتهای سیاسی میان فرق و احزاب سیاسی گوناگون شدت گرفت و بههمین خاطر از سال ۱۹٧۹ در ۱۹ استان مهم اعلام حکومت نظامی شد. در سال ۱۹٨٠ نظامیان بهرهبری ژنرال کنعان اورن دست به کودتا زده و دولت دمیرل را سرنگون ساختند. دمیرل و دهها سیاستمدار دیگر بهطور موقت دستگیر شدند. اداره حکومت فعلی ترکیه را شورای شش نفره نظامی بهرهبری ژنرال کنعان اورن بر عهده دارد.
[↑] سیاست
حکومت ترکیه جمهوری است. قانون اساسی سابق که در سال ۱۹٦۱ تدوین شده بود تا تدوین قانون اساسی جدید ملغی اعلام شده است. براساس آخرین تقسیمات کشوری، ترکیه از ٦٧ استان متشکل گردیده که زیر نظر فرماندار دولت مرکزی اداره میگردد. فعالیت احزاب در ترکیه بعد از کودتای سال ۱۹٨٠ ممنوع گردیده ولی تا قبل از کودتا احزاب مهم آن حزب جمهوری خلق، حزب عدالت، حزب ملی سلامت (رستگاری) و حزب دموکراتیک بودند.
روز ملی آن برابر با بیست و نهم اکتبر بوده و در سال ۱۹۴۵ بهعضویت سازمان ملل در آمده و علاوه بر آن در سازمانهای ناتو – شورای اروپا – سی سی دی – اسه – اکوا - جامعه اقتصادی اروپا - فائو - گات - یااآ
- بانک جهانی – ایکائو – ایلو – ایمکو – ایمف – ایتو – اواسی دی – یونسکو – یوپو – وهو – آرسی دی – کنفرانس اسلامی نیز عضویت دارد.
[↑] اقتصاد
از مهمترین صنایع کشور میتوان از آهن و پولاد، شکر، چوب، منسوجات، لاستیک، کود شیمیایی، ذوب فلزات نام برد.
گندم، حبوبات، توتون، نیشکر، میوهجات، پنبه و انگور نیز مهمترین محصولات کشاورزی آن کشور را تشکیل داده و سرانه زمین مزروعی برای هر نفر بالغ بر ٦/٠ هکتار میباشد.
تولید سالیانه گوشت گاو ٠٠٠`٢٣٠ تن، گوشت گوسفند ۵٠٠`۴٢۵ تن و صید ماهی ۴٠٠`٢۵۹ تن میباشد. آلومینیوم، مس، کرم (حدود ۱٠% کل تولید جهانی)، آنتیموان، جیوه، آهن، منگنز، ذغال سنگ و نفت مهمترین منابع و معادن را تشکیل داده و ذخایر زیرزمینی آن بالغ بر ٣٧٠ میلیون بشکه میباشد نیروی کار کشور بالغ بر٠٠٠`۴٠٠`۱٦ نفر است که ۱٣% آن در صنایع و ٦۱% در بخش کشاورزی مشغول کار هستند. واحد پول آن لیره ترکیه (TL)معادل ۱٠٠ قروش که هر ۹۵ واحد آن برابر یک دلار است. میزان تولید ناخالص ملی، ۹۱/٣٦ میلیارد دلار میباشد که ٢۵% آن از صنایع و ٢٢% از کشاورزی بهدست میآید. از جمله مهمترین محصولات وارداتی ترکیه میتوان به ماشینآلات، وسائط نقلیه، تولیدات نفتی، آهن و پولاد اشاره نمود که عمدتاً از کشورهای امریکا (۱٢%)، سوئیس (۹%) و ایتالیا (٦%) صادر میشود. سالانه حدود ٠٠٠`۵۴۱`۱ توریست از ترکیه دیدن میکنند.
[↑] علم
زمانیکه ما میخواهیم بهبررسی سنتهای مردمان ساکن ترکیه بپردازیم، بایستی بهخاطر داسته باشیم که از سال ٢٠٠٠ قبل از میلاد که آنها در صفحات تاریخ ظاهر شدهاند، یک قسمت از سه تمدن مهم دنیا بودهاند. در طول این مدت، زمانیکه ترکها یک زندگی بدوی را در آسیای مرکزی میگذراندند ، قسمتی از آداب و رسومی بودند که با مسیر زندگیشان هماهنگ شده بود.
بعد از قبول دین اسلام و بعد از سرازیر شده به سمت آناتولی، ترکها با مخلوط کردن عناصر اسلام و ترک، فرهنگ و تمدن منحصر بهفردی را ایجاد کردند که ترکیب «عثمانی» نامیده میشد.
پس از تثبیت جمهوری ترک در ٢۹ اکتبر سال ۱۹٢٣، ترکیه وارد قلمرو تمدن و فرهنگ غرب شده و با اقتباس از سنتها و اصول غرب، آنها را با عناصر و سنتهای ترک درهم آمیخته و «نهضت جمهوری» را شکل داد. متعاقب پذیرش اسلام، علاوه بر تغییر در سیاست ترکها و ارتباطشان با یک تمدن مترقی و راه جدیدی برای زندگی، سنتهای آموزشی که بیشتر با دورههای سلجوقی و عثمانی سازگار بود به سمت مدارس الهیات، کلبههای درویشی، اتحادیههای صنفی و انجمنهای برادری سوق پیدا کرد.
موازی با توسعه در غرب، از قرن ۱٨ به بعد، مدارس مهندسی، علوم نظامی، علوم مدیریتی، پزشکی، قانون، علوم دامپزشکی و هنرهای زیبا گشایش یافتند.
ضمناً، دبیرستانها برای رساندن دانشآموزان به سطحی که بتوانند مطالعات دانشگاهی را دنبال کنند، بوجود آمدند. پس از پایهگذاری جمهوری ترک، اصلاحات دیگری نیز بر عهده آموزش گذاشته شد.
براساس، قانون وحدت آموزشی که در سال ۱۹٢۴ تصویب شد، تمام مدارس ضمیمه وزارت آموزش شدند. وزارت آموزش مأمور تکمیل شیوه معاصر آموزش برای شهروندان ترک شد که بایستی این آمار با ایجاد مدارس ابتدایی، متوسطه در چارچوب نظام آموزشی تصویب شده مطابقت مییافت
.در حال حاضر وزارت آموزش با نیازهای این مؤسسهها در مورد معلمان و مدیران مواجه است و قانونها، مقررات و برنامههای خاصی را تهیه میکند.
وزارت مذکور همچنین برنامههای آموزشی برای بچههای سطح مدرسهای که نیازمند مراقبتهای ویژه هستند، ترتیب میدهد. هدف سیستم آموزش ملی ترکیه را میتوان در ایجاد جایی که تمام افراد ملت همچون یک کل واحد کنار هم جمع شده، و با آگاهی و شعور ملی با هم متحد شوند، و برای تفکر در راستای زمینههای علمی با دیدگاههای وسیع معنوی نسبت به امور جهان تربیت شوند، خلاصه کرد.
این سیستم سعی دارد جامعه دارای افراد سرزنده و مؤثری باشد که در رونق یافتن جامعه سهیم شده و در تبدیل ملت ترک بهملتی خلاق و عضوی ممتاز در دنیای مدرن، سودمند واقع شوند.[۱]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- تاریخ، سایت ترکیه دات کام
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ سایت ترکیه دات کام (www.Torkiye.com)