فهرست مندرجاتاسلام و ایران
(ايران در استانۀ یورش اعراب)
- ادیان و مذاهب
- آیین زردشتی
- آیین مسیحی
- آیین مانوی
- آیین مزدکی
- آیین بودایی
- عقاید آریایی
- ثنویت زردشتی
- آتش و پرستش
- نظام اجتماعی
- نظام خانوادگی
- نظام اخلاقی
- کارنامۀ اسلام در ایران
- يادداشتها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
[↑] آیین مانوی
دین مانی، یكی دیگر از ادیان متحرك و زنده عهد ساسانی است، راجع بهعقاید مانی و آداب مانویت كه چه بوده است سخن فراوان است قدر مسلم این است كه كیش مانی چه از لحاظ عقیده و چه از لحاظ آداب و مناسك بسیار پیچیده و تو در تو است، عموماً معتقدند كه كیش مانی عبارت است از یك سلسله عناصر زردشتی و مسیحی و بودایی بهعلاوه ابداعات و ابتكاراتی كه از خود او بوده است، آقای سید حسن تقیزاده در دو خطابه محققانهای كه در انجمن ایرانشناسی ایراد كرده میگوید:
«جمعی از محققین مایل بهاین عقیده شدند كه عقاید قدیمی ایرانی و مخصوصاً عقیده زروانی و بعضی طریقههای غیر رسمی و بدعتآمیز زردشتیان در دوره اواخر اشكانیان و اوایل ساسانیان در تركیب و بنیان عقاید مانی سهم مهمی دارند، لكن در نتیجه تحقیقات عمیقتر معلوم شد این شباهت ظاهری است و ناشی از آن است كه مانی در بیان مطالب خود اصطلاحات هر قوم و امتی را اقتباس و تعلیمات خود را بهقالب معتقدات جماعتی میریخت كه در میان آنها دعوت خود را نشر میكرد؛ بعدها بهجنبه عقاید مسیحی در تركیب مانویت بیشتر اهمیت داده شد و مخصوصاً محقق گردید كه مانی از دین عیسوی بیشتر اطلاع داشت تا از ادیان و معتقدات ایرانی و هندی، ولی البته منبع اطلاعات او دین رسمی مسیحی نبود بلكه بیشتر طریقههای «گنوسی» مسیحی بوده كه[۱] تحت تاثیر «هلنیزم» یعنی عقاید و فلسفه یونانی اشراقی مشرب رائج در مشرق (سوریه و بینالنهرین) در دوره بعد از اسكندر كه با فلسفه قدیم و اصلی یونان اختلاف داشت، آمیخته به فلسفه شرقیشده و رنگ شرقی بهخود گرفته بود و از قرون بلافصل قبل از تاریخ مسیحی در آن نواحی نشو و نما كرده و بهوجود آمده بود و مخصوصاً «مرقیون» و «باردیصان» كه هر دو «گنوسی» و دارای عقیده «ثنوی» بودهاند.»[٢].
و هم آقای تقیزاده میگوید:
«... راجع بهعقائد محققین در اصل و منشأ دین مانی باید گفته شود كه بر حسب تحقیق صحیح اگر چه مانی از همه مذاهب و ادیان معروف نزد او كموبیش (مثلاً از بودایی خیلی كم و از زردشتی و زروانی قدری بیشتر و از نصرانیت باز بیشتر) و از طریقههای «گنوسی» بیش از همه (و مخصوصاً از مرقیون) افكاری اخذ نموده لكن دین او فقط تركیب اقتباسات نبوده بلكه اساس و روح آن از خودمانی بوده و مؤسس این بنای عظیم و ریزنده پی آن، خود آن شخص عجیب بوده و رنگهای ادیان معروف دیگر عارضی و عمده برای سهولت نشر دین مانی در ممالك دیگر و بین دیگر اقوام هندی و زردشتی و عیسوی بوده است.»[٣].
محتویات دین مانی هر چه بوده و خود مانی هر كه بوده است، به بحث فعلی ما مربوط نیست، در فصلهای بعد كه راجع به «ثنویت» و غیره بحث خواهیم كرد لااقل قسمتی از معتقدات و آداب و شرایع مانویت را شرح خواهیم داد. آنچه بهاین بحث مربوط است این است كه این دین مقارن ظهور اسلام چه وضعی داشته است؟ چقدر پیرو داشته و چگونه جاذبه و نفوذی داشته است؟ آیا در حال رشد و توسعه بوده[۴] و یا در حال انحطاط و زوال؟
قدر مسلم این است كه این دین داعیه جهانی داشته و مانی مدعی پیغمبری بوده و خود را آخرین پیامبر و دین خود را كاملترین ادیان میخوانده است، مانویت مبلغین زبردستی در دورههای بعد داشته و توانسته است بر خلاف زردشتیگری از مرزهای ایران بگذرد و مردم كشورهای زیادی را تحت نفوذ خود قرار دهد.
مانویت علیرغم فشارها و تضییقاتی كه از ناحیه روحانیان زردشتی دید تا ظهور اسلام باقی بود و مانویها بیش از زردشتیان در مقابل حملات مسلمین مقاومت نشان میدادند و در دوره اسلامی نیز تا چند قرن وجود داشتهاند و تدریجاً منقرض شدهاند.
ظهور مانی در اوایل عهد ساسانی بوده است، تولد مانی در بینالنهرین واقع شده ولی خود او ایرانی نژاد است. مانی، زمان اردشیر سر سلسله ساسانیان را درك كرده است و ظاهراً ادعای پیغمبریش در زمان شاهپور اول پسر اردشیر بوده است، و میگویند شاهپور تحت تأثیر دعوت مانی قرار گرفت و لحظهای مردد شد كه دین مانی را بهجای دین زردشت دین رسمی كشور قرار دهد، اما بعد از این اندیشه پشیمان شد[۵] و گویند تا حدود قرن هفتم هجری بقایایی از مانویان بودهاند. بنابراین از طلوع تا انقراض مانویت در حدود هزار سال طول كشیده است.
دین مانی در آغاز، انتشار سریع و فوقالعاده یافت، آقای تقیزاده میگوید:
«تاریخ مانویان و دعات آنها و پیروانشان تا طغیان مغول خود داستانی دراز میشود و فصول نمایان آن انتشار سریع مانویت است در عالم بهحدی كه در حدود سنه ٣٠٠ مسیحی یعنی قریب یكربع قرن بعد از وفات مانی، دین وی در سوریه و مصر و آفریقای شمالی تا اسپانی و مملكت گال جلوتر رفته[٦].
ایضا مینویسد:
در طخارستان و در مرو و بلخ دین مانی پیروان زیادی داشت بهحدی كه «هوئن تسونگ» سیاح چینی در ربع دوم قرن هفتم مسیحی گوید كه مانویت دین مطلق ایران است كه مقصود آن نواحی ایران بوده كه در حدود طخارستان بود كه دین مانی در آنجاها خیلی قوت داشت و در اوایل قرن هشتم مسیحی یك خلیفه مانوی در طخارستان مستقر بود.»[٧].
كریستنسن میگوید:
با وجود فشار و سختگیری كه در كشور ایران از جانب روحانیون زردشتی نسبت بهفرقه مانوی بهعمل میآمد، این آیین جدید در سرزمین ایران باقی ماند ولی كما بیش پنهانی و سری بود. روایاتی راجع بهتعقیب و آزار مانویان در عهد نرسی و هرمزد دوم در متنهای قبطی مانویه مسطور است. عمرو بن عدی پادشاه عرب حیره این فرقه را حمایت میكرد. در ایالت بابل كه منشأ این اعتقاد بود و در پایتخت شاهنشاهی تیسفون بسی از مانویه میزیستند، اما بهسبب فشار و تعدی اهل زمان گروهی بهسمت مشرق و شمال كه مسكن طوائف ایرانی نژاد بود هجرت كردند. در سغد جماعتی عظیم از مانویه ساكن شدند. این مانویان شرقی رفته رفته ارتباط خود را با همكیشان غربی از دست دادند...»[٨]
مذهب مانی نتوانست پایدار بماند و منقرض شد، مسلماً اسلام عامل اصلی شكست مانویت است. مانویت یك كیش صد در صد ثنوی است و طبعاً چنین آیینی در مقابل آیین توحید كه پشتوانه فطری و فكری دارد و بهتر قادر است افكار[۹] مستقیم، مخصوصاً افكار طبقه دانشمند و فیلسوف را جذب كند، نمیتواند پایداری كند، بهعلاوه كیش مانی مبتنی بر نوعی زهد و ریاضت است كه طبعاً غیر عملی است، مخصوصاً عقاید او درباره پلیدی تناسل و تقدیس تجرد عامل عمدهای برای روگرداندن از اوست، خصوصاً آنگاه كه با مكتبی مواجه میشود كه در عین معنویت وافر، از این نوع زهد و ریاضتها بیزار است ازدواج را مقدس و توالد و تناسل را «سنت» میشمارد.
اگر مسلمین، مانویه را مانند زردشتیان و یهودیان و مسیحیان از اهل كتاب میشمردند و ریشه آسمانی برای مانویت قایل میشدند، ممكن بود مانویان نیز كه مقارن ظهور اسلام در قلمرو اسلام زیاد بودند، مانند زردشتیان و یهودیان و مسیحیان بهصورت یك اقلیت مذهبی بهحیات خود ادامه دهند. اما زندقه شمردن مانویت از طرف مسلمین امكان ادامه حیات را برای آنها ولو بهصورت یك اقلیت مذهبی از میان برد.[۱٠]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی بازنویسی و نقد شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- خدمات متقابل اسلام و ایران، ج ۱، ص ۱٨۴
[٢]- مانی و دین او، صص ٢٨-٢۹.
[٣]- همان كتاب، ص ٣٦.
[۴]- خدمات متقابل اسلام و ایران، ج ۱، ص ۱٨۵
[۵]- تمدن ایرانی، بهقلم جمعی از خاورشناسان، ص ٢٢٢.
[٦]- مانی و دین او، ص ۱٨؛ خدمات متقابل اسلام و ایران، ج ۱، ص ۱٨٦
[٧]- مانی و دین او، ص ۱۹ (پاورقی). ( ٢ )
[٨]- ایران در زمان ساسانیان، ص ٢٢۵.
[۹]- خدمات متقابل اسلام و ایران، ج ۱، ص ۱٨٧
[۱٠]- همانجا، ص ۱٨٨
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران (جلد اول)، تهران: انتشارات صدرا، چاب دوازدهم - ۱٣٦٢