جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۶ اسفند ۱۳, یکشنبه

هورمون‌های شادی

از: دانشنامه‌ی آریانا

هورمون‌های شادی

راه‌های افزایش هورمون‌های شادی


فهرست مندرجات

.


هورمون‌های شادی

شاد زیستن حق طبیعی هر آدمی است.

هورمون‌ها مواد بیوشیمیایی هستند که متابولیسم بدن را تنظیم می‌کنند. همه‌چیز به آن‌ها بستگی دارد: سلامتی، خلق و خو و ظاهر. در این میان، هورمون‌های شادی (Happiness Hormones): اکسی‌توسین (Oxytocin)، دوپامین (Dopamine)، سروتونین (Serotonin) و اندورفین (Endorphins)، به بدن و روح انسان کمک می‌کنند تا با شرایط سخت کنار آمده و دوباره شاد شود. هورمون‌های شادی‌آور به آدم‌ها کمک می‌کنند تا از زندگی لذت ببرند. برای داشتن یک زندگی خوب، انسان‌ها باید همیشه آن‌ها را در وجود خود داشته باشند.

در این نوشتار راه‌های افزایش هورمون‌های شادی‌آور شامل دوپامین (هورمون هوشیاری)، سروتونین (هورمون ضد افسردگی)، اکسی‌توسین (هورمون عشق) و اندورفین (مسکن طبیعی) بیان می‌شود.

ما نمی‌توانیم درختی داشته‌ باشیم که میوه‌ی آن پول باشد، اما می‌توانیم درختی داشته‌باشیم که میوه‌ی آن شادی باشد. دوپامین، سروتونین، اکسی‌توسین و اندورفین مسئولان چهارقلوی شادی ما هستند. بسیاری از رویدادها می‌تواند محرک این انتقال‌دهنده‌های عصبی باشد، اما ما می‌توانیم به‌جای این‌که مانند مسافری بی‌اراده در یک قطار باشیم، عامدانه این مواد شیمیایی را به جریان بیندازیم.

این‌که وضعیت روحی مثبتی داشته‌ باشیم تاثیر چشمگیری روی انگیزه، بهره‌وری، و بهداشت و سلامت ما دارد. هیچ فردی عاقلی مخالف این نیست که انگیزه، بهره‌وری، و سلامت بیش‌تری داشته‌ باشد.


دوپامین

دوپامین (Dopamine با مخفف: DA)، یک ترکیب آلی از خانواده کاتکولامین‌ها و فنتیل‌امین‌هاست که نقش حیاتی در بدن و مغز دارد. دوپامین از پیش‌سازهایش در مغز و کلیه انسان و هم‌چنین در بیش‌تر جانوران و گیاهان سنتز می‌شود. دوپامین در مغز نقش پیامرسان عصبی و در خون نقش هورمونی دارد، و به‌صورت عمده در وزیکول‌های نورون‌های دوپامینرژیک و هم‌چنین در غدد آدرنال ذخیره می‌شود.

در مغز چندین مسیر دوپامینی وجود دارد که مسیرهای دوپامینرژک نامیده می‌شوند، دوپامین مهم‌ترین نقش را در ایجاد لذت و پاداش دارد، افزایش دوپامین در مناطق خاصی از مغز که به مرکز پاداش معروف‌اند در فرد ایجاد حس سرخوشی (پاداش) می‌کند؛ به‌همین داروهای دوپامینرژیک به‌صورت عمده مورد سؤاستفاده قرار می‌گیرند. دوپامین هم‌چنین در کنترل دستگاه حرکتی نقش دارد، به‌طوری‌که با از بین رفتن نورن‌های دوپامینرژیک علائم بیماری پارکینسون پدید می‌آیند. از کارکردهای دیگر دوپامین در مغز کنترل و تنظیم ترشح هورمون‌هاست. دوپامین از طریق تحریک گیرنده دو دوپامینی (D2) ترشح پرولاکتین را کاهش می‌دهد و از این طریق بر تولید شیر نیز اثر گذار است. در خارج از مغز و در بدن، دوپامین نقش هورمونی دارد، دوپامین در خون از آزادسازی نوراپی‌نفرین جلوگیری می‌کند و باعث گشادی عروق خونی می‌گردد، در کلیه دفع سدیم و حجم ادرار را افزایش می‌دهد. ترشح انسولین از پانکراس و تحرک دستگاه گوارش را کاهش می‌دهد.

دوپامین به ما انگیزه می‌دهد تا در راستای اهداف، خواسته‌ها و نیازهای‌مان اقدام کنیم، و هنگام به‌دست آوردن آن‌ها موجی از لذت قوی را در ما ایجاد می‌کند. به تعویق انداختن، تردید به‌خود، و بی‌اشتیاقی با کمبود دوپامین در ارتباط است. پژوهشی که روی موش‌ها انجام شده‌ است نشان می‌دهد موش‌هایی که میزان دوپامین در آن‌ها کم است، همیشه به‌دنبال یک گزینه‌ی آسان و غذای کم‌تر هستند. موش‌هایی که میزان دوپامین در آن‌ها بالاتر بود، تلاش لازم را اعمال می‌کردند تا ۲ برابر میزان غذا را دریافت کنند.

اگر به‌جای این‌که فقط به مغزمان اجازه دهیم وقتی به خط پایان رسیدیم جشن بگیرد، اهداف را به بخش‌های کوچک‌تر بشکنیم و تقسیم کنیم، می‌توانیم زنجیره‌ای از خط‌های پایان کوچک بسازیم که سبب ترشح دوپامین می‌شود و واقعاً ضروری است هر بار که به‌یک هدف کوچک دست پیدا می‌کنید به رستوران مورد علاقه‌تان بروید و جشن بگیرید.

برای این‌که با خماری دوپامین تنها نمانید، قبل از دست یافتن به هدف فعلی‌تان اهداف جدید خلق کنید. این به شما اطمینان می‌دهد ترشح دوپامین تداوم خواهد یافت. به‌عنوان یک کارفرما یا رهبر از دستاوردهای تیم‌تان قدردانی کنید، مثلاً به آن‌ها یک ایمیل ارسال کنید یا پاداش بدهید. این باعث می‌شود دوپامین در آن‌ها افزایش بیابد و در آینده انگیزه و بهره‌وری را بالا می‌برد.

افزون بر این، دوپامین عامل اصلی شهوت، عشق و تمام احساسات انسان‌ها است. دوپامین در هسته تمایلات جنسی و نیازهای حیاتی ما قرار دارد و دوپامین است که انگیزه لازم را برای انجام هر کاری در ما ایجاد می‌کند. این مکانیزم در مرکز پاداش مغز بدوی، میلیون‌ها سال است که آن‌جا قرار گرفته و تغییر نکرده است. همه پستانداران، و از جمله انسان‌ها، در این مورد بسیار شبیه به‌هم هستند.

پشت بسیاری از تمایلات ما در خوردن و روابط‌ جنسی، دوپامین قرار دارد. به‌همین ترتیب، همه موادمخدر دوپامین را تحریک می‌کنند تا مرکز لذت یا پاداش را تحریک کند. قمار، خرید، پُرخوری و سایر فعالیت‌هایی که به‌ظاهر بی‌ارتباط به‌هم به‌نظر می‌رسند هم همین‌طور. خرید می‌روید: دوپامین. سیگار می‌کشید: دوپامین. بازی‌های کامپیوتری: دوپامین. هروئین: دوپامین. ارگاسم: دوپامین. این‌ها تقریباً متفاوت در مغر عمل می‌کنند، اما همه‌ی آن‌ها دوپامین شما را بالا می‌برند.

شما با خوردن غذاهای پُرکالری و پُرچربی به نسبت سبزیجات کم‌کالری، افزایش دوپامین بیش‌تری خواهید داشت. ممکن است فکر کنید که عاشق بستنی هستید، اما در واقع عاشق دوپامینی هستید که خوردن بستنی آن را بالا می‌برد. از نظر ژنتیکی شما طوری برنامه‌ریزی شده‌اید که غذاهای پُرکالری را به غذاهای دیگر ترجیح دهید. به‌همین ترتیب، دوپامین رابطه‌‌ی جنسی را نسبت به خیلی از فعالیت‌های دیگر برای‌تان ارجح‌تر می‌کند. بیولوژی شما را طوری طراحی کرده است که برای ساختن بچه‌های بیش‌تر، عمل بارورکننده داشته باشید که نیروی محرک آن دوپامین است و به‌همین ترتیب انسان‌های نخستین را وادار می‌کرد برای ایجاد تنوع ژنتیکی بیش‌تر در بچه‌های‌شان سراغ شرکای جنسی جدید بروند.

مغز بدوی شما این اهداف را با تغییر و دستکاری شیمی مغزتان و در نتیجه تمایلات و افکارتان به انجام می‌رساند. بالا بودن میزان دوپامین، تمایلات جنسی را افزایش می‌دهد و باعث می‌شود بی‌قید و بی‌بندوبارتر رفتار کنید. هیجان یک رابطه تازه و کشش به پورنوگرافی نمونه‌هایی از بالا بودن سطح دوپامین هستند. متاسفانه، بالا بودن مداوم دوپامین موجب رفتارهای متغیر و دمدمی‌مزاجانه شده که برای بقا مفید نیستند. از این‌رو، اکثر پستانداران در زمان جفت‌گیری، دوره‌های تحریک شوندگی مشخص دارند. در سایر زمان‌ها در مورد رابطه‌جنسی دارای رویکری خنثی می‌باشند. اما انسان‌ها دوره «اوج» تمایل جنسی که بعد از آن دوره‌ای طولانی از بی‌تفاوتی جنسی ایجاد شود را ندارند. برخلاف سایر پستانداران، ما می‌توانیم به‌طور دائم در سطحی بالا، تمایلات جنسی که با دوپامین تحریک می‌شوند، داشته باشیم. اما در عین حال می‌توانیم این احساسات را به‌طور خودکار تنظیم و کنترل کنیم. بعد از مدتی طولانی تمایلات شدید، دکمه‌ای برای خاموش‌شدن داریم.

این دو اتفاق همزمان روی می‌دهند. دوپامین کاهش یافته و پرولاکتین (Prolactin، هورمونی پروتئینی که از هیپوفیز قدامی ترشح می‌شود) افزایش می‌یابد. این مکانیزم توجه شما را به‌جایی دیگر معطوف می‌کند: با شکار و مهمانی، مراقبت از بچه‌ها، ساختن سرپناه و از این قبیل. بدون این خاموش‌شدن طبیعی و محافظت‌کننده، رابطه‌جنسی را به قیمت از دست دادن سایر فعالیت‌ها دنبال می‌کردید. وقتی موش‌های آزمایشگاهی را طوری قرار دادند که بتوانند اهرمی را در قفس‌شان برای تحریک سلول‌های عصبی که دوپامین روی آن‌ها عمل می‌کند، فشار دهند، مشخص شد که آن‌ها تا زمانی‌که بیفتند به فشردن این اهرم ادامه می‌دادند - حتی برای خوردن یا کشف همسران جدید متوقف نمی‌شدند. دوپامین شدیداً اعتیادزا است؛ بالا رفتن پرولاکتین ترمز آن است.

با این‌حال، سطح متوازن از دوپامین برای داشتن سلامت روانی الزامی است. وقتی سطح دوپامین افت می‌کند، احساس خواهید کرد مشکل وحشتناکی وجود دارد. زیاد بودن دوپامین هم منجر به رفتارهای بی‌بندوبارانه و بیقیدانه می‌شود که این نیز می‌تواند مشکل‌ساز باشد. این احساسات ناراحت‌کننده به همسرتان هم منتقل خواهد شد. و ناگهان او دیگر برای‌تان آن‌قدرها جذاب نخواهد بود. این چرخه در رابطه صمیمانه‌تان بسیار ناراحت‌کننده خواهد بود. در طول بخشی از رابطه که سطح دوپامین پایین است، ممکن است احساس تنهایی‌ کنید یا احساس کنید دیگران چیزی از شما می‌خواهند که قادر به تحمل آن نیستید. یا ناامیدانه به‌دنبال راه‌هایی خواهید بود که سطح دوپامین شما را دوباره بالا ببرد (مثل نوشیدنی‌های الکلی، شیرینی‌جات، شرکای جنسی جدید، پورنوگرافی و از این قبیل).

می‌توانید ببینید که چطور چرخه بالا و پایین‌ها یا جذابیت‌ها و تنفرها رابطه شما را بیش‌تر شبیه به یک ترن‌هوایی می‌کند تا یک داستان عاشقانه. مثل شروع و متوقف‌شدن در یک ترافیک سنگین می‌ماند. ابتدا جذابیت شدید و بعد رفتارهایی که موجب جدا شدن آن‌ها از هم می‌شود (پرولاکتین هم می‌تواند جدایی را تقویت کند).

نکته این‌جاست که رابطه‌جنسی سنتی می‌تواند در شیمی اعصاب شما ایجاد خطر کند. اکثر مواقع سطح دوپامین شما یا بسیار بالا یا بسیار پایین خواهد بود.

به‌همین دلیل است که خردمندان از قدیم نزدیکی بدون ارگاسم سنتی را توصیه می‌کردند. با اجتناب از افزایش بیش‌ از اندازه که سلول‌های عصبی را در مغز بدوی شدیداً تحریک می‌کند، از کاهش‌های شدید که با ریکاوری همراه است نیز اجتناب خواهید کرد. با این روش سطح دوپامین را در حدی ایدآل نگه می‌دارید که باعث حس سلامت و ایجاد تعادل در رابطه‌تان می‌شود.

دوپامین تنها مقصر رفتارها و تغییر روحیاتی که زوج‌ها را از هم جدا می‌کند نیست. پرولاکتین، ماده‌‌ی شیمیایی عصبی که بعد از ارگاسم در بدن بالا می‌رود نیز با بسیاری از علائمی که زوج‌ها در روابط خود از آن شکایت دارند همراه است.

تاثیرات پرولاکتین ممکن است طول بکشند. مثلاً، کوکائین یک‌باره سطح دوپامین را در مغز بالا می‌برد و پرولاکتین در دوره ترک افزایش می‌یابد. در واقع، معتادانی که به‌سراغ ترک می‌روند نیاز دارند تا دو هفته سطح پرولاکتین مغز آن‌ها به حد نرمال پایین بیاید. موش‌های آزمایشگاهی مونث بعد از زوج‌گیری تا دو هفته با افزایش پرولاکتین روبه‌رو بودند - حتی با این‌که باردار نشدند. آخر این‌که پرولاکتین با استرس و فشار احساس ناامیدی همراه است. وقتی زوج‌ها به‌خاطر پستی و بلندی‌های رابطه خود ناامید و پریشان می‌شوند، سطح بالای پرولاکتین در آن‌ها می‌تواند پریشانی‌شان را بیش‌تر کند. فراموش می‌کنند که متعادل بودن چه حسی دارد و کم‌کم حس سلامت طبیعی‌شان را از دست می‌دهند.

هم پایین‌بودن دوپامین و بالا بودن پرولاکتین باعث تیره و تار به‌نظر رسیدن دنیا می‌شود - و میل شما برای پیدا کردن رابطه‌جنسی بهتر و شرکای جنسی جدیدتر که سطح دوپامین را در شما افزایش دهند بیش‌تر خواهد شد (و شما را وارد چرخه دیگری از پستی و بلندی‌ها خواهد کرد). همه این‌ها در کنار هم می‌تواند مسبب دور شدن زوج‌ها بعد از یک‌سال از هم باشد.

عملاً هیچ‌کس این منبع پنهان و بیولوژیکی پریشانی را تشخیص نمی‌دهد. در عوض، بخشی از مغز شما که تحلیل می‌کند به‌دنبال بهانه‌های دیگری خواهد بود. مثلاً می‌دانید که حس خوبی ندارید. همسرتان عجیب رفتار می‌کند. ناراحت هستید و ماه‌عسل‌تان هم تمام شده است. ممکن است برای تغییر روحیه افکارتان را بنویسید یا به قرص‌های ضدافسردگی روی بیاورید. یا شاید هم فکر کنید که همسرتان در این احساس خستگی و دلزدگی شما مقصر است. با این‌حال وقتی تلاش می‌کنید همدیگر را درست کنید، فقط سعی در برطرف کردن علائم دارید و مشکل اصلی و عمیق‌تر را نادیده می‌گیرید.

این تغییرات مربوط به شیمی اعصاب است. برای درمان مشکل اصلی، فقط کافی است روش و سبک نزدیکی و رابطه‌ی جنسی خود را تغییر دهید. (تنوع سبب افزایش دوپامین می‌شود).


سروتونین

سروتونین (Serotonin) یا هیدروکسی‌تریپتامین نوعی انتقال‌دهنده‌های عصبی از نوع مونوآمینه اسید بیوژنیک است. به لحاظ بیوشیمی از مشتقات تریپتوفان می‌باشد. سروتونین به‌طور اهم در دستگاه گوارش، پلاکت‌ها و سیستم عصبی مرکزی حیوانات و همین‌طور انسان یافت می‌شود. این ماده نزد افکار عمومی به‌عنوان جاری‌کننده‌ی «احساس خوب» شناخته شده است.

تقریباً ‍۹۰ درصد از سروتونین موجود در بدن انسان در سلول‌های انتروکرومافین که به‌صورت پراکنده در غشای دستگاه گوارش موجودند، متمرکز است و در آن‌جا موجب تنظیم تحرکات روده می‌گردد. مقادیری کمتری از سروتونین با شبکه عصبی سروتونرژیک سیستم اعصاب مرکزی سنتز شده و کارکردهای گوناگونی می‌یابد، این کارکردها شامل تنظیم در حالات روحی، اشتها و خواب می‌گردد. سروتونین هم‌چنین دارای عملکردهای شناختی، مانند تأثیرات بر حافظه و یادگیری نیز می‌باشد. مدولاسیون سروتونین در سیناپس‌ها به‌عنوان عملکرد اصلی برای چندین کلاس مختلف از داروهای ضدافسردگی شناخته شده است.

سروتونین ترشح‌شده از سلول‌های انتروکرومافین دستگاه گوارش در نهایت راه را به یاخته‌های خونی می‌یابد و در آن‌جا فعالانه توسط پلاکت‌ها حمل شده و جاسازی می‌گردد. آن‌ها سروتونین را در هنگام لخته‌شدن آزاد می‌کنند که با ایجاد انقباض در عملیات هموستازی (خون ایستی) و انعقاد خون نقش‌آفرینی کند. سروتونین هم‌چنین به‌عنوان بهبود-دهنده‌ی آسیب‌ها، به‌عنوان یکی از فاکتورهای رشد در برخی از سلول‌ها شناسایی شده است.

سروتونین زمانی جریان پیدا می‌کند که شما احساس می‌کنید مهم یا اثربخش هستید. احساس تنهایی و افسردگی زمانی بروز می‌کند که احساس سروتونین وجود ندارد. شاید به‌همین دلیل باشد که آدم‌ها درگیر گروه‌های خلافکارانه و فعالیت مجرمانه می‌شوند. فرهنگ برای آدم‌ها تجربیاتی فراهم می‌کند که ترشح سروتونین را تسهیل می‌کند. یک عصب‌شناس به‌نام بری جیکوبز در دانشگاه پرینستون توضیح می‌دهد که بیش‌تر داروهای ضدافسردگی روی تولید سروتونین تمرکز دارند.

فکر کردن به دستاوردهای گذشته به مغز اجازه می‌دهد آن تجربه را دوباره زندگی کند. برای مغز ما دشوار است که بین آن‌چه واقعی است و آن‌چه خیال است تفاوت قائل شود، بنابراین برای هر دو مورد سروتونین ترشح می‌کند. این دلیل دیگری است که چرا رفتارهای قدرشناسانه رایج است. قدردانی به ما یادآوری می‌کند ارزشمند هستیم و در زندگی چیزهای زیادی داریم که ارزشمند هستند. اگر در طول یک روز پُراسترس به افزایش سروتونین نیاز دارید، چند دقیقه وقت بگذارید تا به دستاوردها و پیروزی‌های گذشته فکر کنید.

نهار یا قهوه را بیرون میل کنید و به‌مدت ۲۰ دقیقه خودتان را در معرض خورشید قرار دهید. پوست ما اشعه‌های فرابنفش را جذب می‌کند. این اشعه‌ها ویتامین D و تولید سروتونین را افزایش می‌دهد. هرچند بیش از حد قرار گرفتن در معرض اشعه فرابنفش خوب نیست، اما روزانه دریافت کمی از آن برای سلامتی و افزایش سطح سروتونین خوب است.


اکسی‌توسین

اکسی‌توسین (Oxytocin) یک هورمون نوروهیپوفیزیال و پپتید است که در پستانداران وجود دارد. اکسی‌توسین به‌صورت طبیعی در زیرنهنج تولید و در هیپوفیز خلفی ذخیره می‌شود و نقش اساسی در ارتباط عاشقانه، تولیدمثل جنسی و قبل و بعد از زایمان دارد. مطالعات هم‌چنین نشان داده که اکسی‌توسین در بسیاری از رفتارها از جمله اوج لذت جنسی، شناخت اجتماعی، جفت‌پیوندی، اضطراب و رفتارهای مادرانه دخیل است.

اکسی‌توسین سبب ایجاد صمیمیت و اعتماد می‌شود و روابط سالم را می‌سازد. این هورمون در طول رسیدن به ارگاسم در مردان و زنان، و هنگام زایمان و شیر دادن به نوزاد در مادر ترشح می‌شود. حیوان‌ها وقتی ترشح اکسی‌توسین در بدن‌شان متوقف می‌شود فرزندان خود را طرد می‌کنند. اکسی‌توسین وفاداری را افزایش می‌دهد؛ آن دسته از مردانی که فقط با یک خانم رابطه داشتند، وقتی اکسی‌توسین دریافت می‌کردند، در مقایسه با مردانی که اکسی‌توسین دریافت نکرده‌ بودند، هنگام تعامل با زنان مجرد فاصله‌ی خیلی بیش‌تری را حفظ می‌کردند. پرورش اکسی‌توسین برای ایجاد پیوندهای قوی و بهبود تعاملات اجتماعی ضروری است.

روشی ساده برای حفظ جریان اکسی‌توسین، که اغلب به آن هورمون آغوش نیز گفته می‌شود، در آغوش گرفتن یک فرد دیگر است. دکتر پل زاک توضیح می‌دهد نوازش فرد دیگر نه‌تنها اکسی‌توسین را افزایش می‌دهد، بلکه استرس قلبی عروقی را نیز کاهش می‌دهد و دستگاه ایمنی را تقویت می‌کند. دکتر زاک توصیه می‌کند هر روز به‌جای این‌که فقط دست بدهید، ۸ بار یک‌دیگر را در آغوش بگیرید.

وقتی یک فرد هدیه دریافت می‌کند میزان اکسی‌توسین در او افزایش می‌یابد. شما می‌توانید با یک هدیه‌ی ساده‌ی تولد یا سالگرد ازدواج روابط کاری یا شخصی را تقویت کنید.


اندورفین

اندورفین‌ها (Endorphins) یا مسکن‌های طبیعی بدن موادی هستند که از غدد مخاطی و هیپوتالاموس ترشح می‌شوند و اثر اصلی آن‌ها تسکین درد است. اندورفین‌ها که مرفین طبیعی بدن (Endogenous morphine) خوانده می‌شوند در حقیقت بسیار شبیه به مخدرها - مانند مرفین و دیگر مشتقات تریاک - عمل می‌کنند و تولید آن‌ها در زمان فعالیت بدنی، هیجان، احساس درد، خوردن غذاهای فلفلی، احساس عشق و اوج لذت جنسی است .

این نوروپپتیدها در نورون‌های سیستم عصبی مرکزی، هیپوفیز و محیطی یافت می‌شوند. اندورفین از سه نوع اصلی آلفا و بتا و گاما تشکیل می‌شوند که هر یک بر روی گیرنده‌های خاصی در دستگاه عصبی بدن عمل می‌کنند. دو ترکیب α-neo-endorphin و β-neo-endorphin نیز در این گروه هستند.

با این‌حال، اندورفین در واکنش به درد و استرس ترشح می‌شود و به تسکین اضطراب و افسردگی کمک می‌کند. موجی از «جان تازه» و «سرخوشی» که هنگام دویدن تند و پس از آن در دونده ایجاد می‌شود حاصل اندورفین است. این هورمون درست مانند مورفین، به‌عنوان داروی مسکن و آرام‌بخش عمل می‌کند و درک ما را نسبت به درد از بین می‌برد.

علاوه بر ورزش مرتب، خندیدن یکی از آسان‌ترین روش‌ها برای تحریک ترشح اندورفین است. حتی پیش‌بینی و انتظار خنده، مثلاً شرکت در یک برنامه‌ی کمدی، میزان اندورفین را افزایش می‌دهد. در طول روز حس شوخ‌طبعی‌تان را به‌کار بیندازید، آن پیام خنده‌دار را به دیگران ارسال کنید، و بهانه‌های مختلفی برای خندیدن پیدا کنید. این‌ها روش‌های فوق‌العاده‌ای هستند که از پزشک دوری کنید.

رایحه‌درمان (آروماتراپی): بوی وانیل و اسطوخودوس با تولید اندورفین در ارتباط است. پژوهش‌ها حاکی از آن است که شکلات تلخ و خوراکی‌های تند می‌تواند باعث ترشح اندورفین در مغز شود. برای افزایش سریع اندورفین، کمی عصاره‌ی معطر و کمی شکلات تلخ در کشوی میزتان داشته‌باشید.[۱]


[] يادداشت‌ها

يادداشت ۱: اين بخش برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.


[] پی‌نوشت‌ها

[۱]-


[] جُستارهای وابسته




[] سرچشمه‌ها