جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۷ اسفند ۱۰, جمعه

حروف مقطعه

از: دانشنامه‌ی آریانا

حروف مقطعه

قرآن‌پژوهیتفسیر

حروف مقطعه یا حرف‌های گسسته (به انگلیسی: Muqattaʿat)، حروفی هستند که در ابتدای ۲۹ سوره از سوره‌های قرآن آمده، معنای مستقلی ندارند و مجموعاً ۷۸ حرف است که با حذف حروف تکراری، ۱۴ حرف باقی می‌ماند. این حروف، که به آن «حروف نورانی» نیز گفته می‌شود، عبارتند از: ا، ح، ر، س، ص، ط، ع، ق، ک، ل، م، ن، ه، ی.


فهرست حروف

۷۸ حرف «حروف مقطعه» - که بدون تکرار ۱۴ تا می‌شود - به‌قرار زیر است:

ردیف حروف مقطعه طول کلمه (حرف) تعداد تکرار تعداد حروف سوره
۱ الم ۳ ۶ ۱۸ بقره، آل‌عمران، عنکبوت، الروم، لقمان، السجده
۲ المص ۴ ۱ ۴ الاعراف
۳ الر ۳ ۵ ۱۵ یونس، هود، یوسف، ابراهیم، الحجر
۴ المر ۴ ۱ ۴ الرعد
۵ کهیعص ۵ ۱ ۵ مریم
۶ طه ۲ ۱ ۲ طه
۷ طسم ۳ ۲ ۶ الشعرأ، القصص
۸ طس ۲ ۱ ۲ النمل
۹ یس ۲ ۱ ۲ یس
۱۰ ص ۱ ۱ ۱ ص
۱۱ حم ۲ ۶ ۱۲ غافر، فصلت، الزخرف، الدخان، الجاثیه، الاحقاف
۱۲ حم عسق ۵ ۱ ۵ الشوری
۱۳ ق ۱ ۱ ۱ ق
۱۴ ن ۱ ۱ ۱ القلم
جمع ستون ۳۸ ۲۹ ۷۸


تحلیل ساختاری

در ابتدای ۲۹ سوره از سوره‌های قرآن، یک یا چند حرف از حروف الفبا وجود دارد، که مجموعاً ۷۸ حرف است که با حذف مکررات ۱۴ حرف می‌شود؛ یعنی نصف حروف هجأ که ۲۸ حرف است. این حروف را «حروف مقطعه»، یا «حروف نورانی» گویند.

زمخشری گوید: «این چهارده حرف - كه نصف حروف هجا هستند - كاملاً نیمی از صفات حروف را دارا هستند: نیمی از حروف «مهموسه»: «ص ك ه س ح» و نیمی از حروف «مجهوره»: «ا ل م ر ع ط ق ی ن» و نیمی از حروف «شدیده»: «ا ك ط ق» ونیمی از حروف «رخوه»: «ل م ر ص ه ع س ح ی ن» و نیمی از حروف «مطبقه»: «ص ط» و نیمی از حروف «منفتحه»: «ا ل م ر ك ه ع س ح ق ی ن» و نیمی از حروف «مستعلیه»: «ق ص ط» و نیمی از حروف «منخفضه»: «ا ل م ر ك ه ی ع س ح ن» ونیمی از حروف «قلقله»: «ق ط» سپس گوید: «چه بزرگ است خداوندی كه حكمتش در هر چیزی دقت نشان داده است».


گمانه‌زنی‌ها

در تفسیر حروف مقطعه، آرای مختلف و نظریات گوناگون بیان شده است؛ در این‌جا به پاره‌ای از آن‌ها می‌توان اشاره کرد:

    ۱- این حروف اشاره است به این‌که این کتاب آسمانی با آن عظمت و اهمیتی که تمام سخنوران عرب و غیرعرب را متحیر ساخته، و دانشمندان را از معارضه با آن عاجز نموده است، از همان حروف «الفبأ» و کلمات معمولی که در اختیار همگان قرار دارد، ترکیب یافته است. سید محمدجواد غروی می‌گوید: در بیست‌وهفت سوره از بیست‌ونه سوره که با این حروف آغاز شده‌اند، بعد از آن‌ها لفظ کتاب یا کلمه‌یی که دارای همین مفهوم باشد مثل ذکر یا قرآن یا کتابت آمده‌ است که آوردن کلمه‌ی کتاب پس از حروف مقطعه بیان این حقیقت است که علی‌رغم ترکیب کتاب خدا از این حروف کسی نتوانسته و نخواهد توانست تا نهایت دنیا کلامی مثل آن بیاورد. تمام لغات جهان از ابتدا تا این عصر از همین حروف که به تنهایی اصواتی بیش نیستند پدید آمده‌ است و وسیله‌ی ایجاد ارتباط بین بشر و توسعه علوم ثمره ترکیب این حروف محدود می‌باشد و قرآن نیز از این قاعده مستثنی نیست و پس از ترکیب دارای معنی و اشکال مختلف می‌شود. پس مقصود از آوردن این حروف در ابتدای سوره‌ها بدین منظور بوده‌ است که قرآن از همین حروف و کلماتی ترکیب‌شده که خود شما هم تلفظ می‌کنید، ولی مانند این قرآن را نمی‌توانید بیاورید و به‌همین جهت بعد از آوردن حروف مقطعه نام و مفهوم کتاب را بیان می‌کند.

    ۲- حروف مقطعه از متشابهات قرآن است که هرگز قابل حل نبوده و از جمله مجهولات مطلق است و راه علم به آن، کاملاً بر مردم بسته است. چنان‌که در سیوطی و تفسیر طبری آمده است: «حروف مقطعه از نوع متشابهات قرآنی است که علم آن مخصوص به خداوند است».

    ۳- این حروف، صرفاً حروف مجرده هستند و هیچ رمز و اشاره و معنایی جز خاصیت آوائی ندارند. حکمت آوردن این حروف در اوایل سوره‌ها از محدوده الفاظ و اصوات تجاوز نمی‌کند و آوای این حروف در آن روزگار هنگام تلاوت قرآن، موجب جلب توجه حاضرین بوده تا به قرآن گوش فرا دهند؛ زیرا معاندین پیوسته در این صدد بودند که سر و صدا ایجاد کنند تا نوای قرآن به گوش رهگذران عرب نرسد.

    ۴- این حروف نشانه بیش‌تر به‌کار رفتن حروف مزبور در کلمات آن سوره است و یک معجزه است. بدرالدین رزکشی گوید: یکی از اسرار دقیق این حروف آن است که بیش‌ترین کلمات هر سوره با همان حرفی که در ابتدای آن واقع شده ترکیب یافته‌اند؛ مثلاً حرف «ق» در هر یک از سوره‌های «ق» و «حم عسق» ۵۷ بار تکرار شده است و نسبت به آن حروف دیگر این سوره بیش‌تر است به‌جز سوره «شمس»، «قیامت»، «فلق». یک دانشمند مصری بر اساس این نظر محاسبه‌های پیچیده‌ای را توسط رایانه انجام داده و نتیجه گرفته است که این حروف نشانه‌ی غلبه آن در کلمات آن سوره است و این خود یک معجزه است.

    ۵- این حروف به‌منظور سوگند به‌کار رفته‌اند. سوگند خوردن به این حروف بدان سبب است که اصل کلام در تمامی زبان‌ها بر پایه‌ی این حروف است. قرطبی می‌گوید: «حروف مقطعه از ناحیه خدا، سوگندهایی است مبنی بر این‌که این کتاب از سوی او است».

    ۶- میان این حروف و محتوای سوره‌های مربوط، رابطه‌ای وجود دارد؛ زیرا با تدبر در سوره‌هایی که با حروف مقطعه مشابه افتتاح شده، می‌توان دریافت که این سوره‌ها از حیث محتوا متشابه به یکدیگرند.

    ۷- برخی از این حروف مقطعه علامت اختصاری و اشاره به اسمی از اسمای حسنای الاهی و برخی نیز رمز اشاره به‌نام پیامبر اسلام است، هر یک از نام‌های الاهی مرکب از چند حرف است و از هر نامی حرفی گزینش شده و به‌صورت ناپیوسته در ابتدای برخی سور قرآن قرائت می‌شود. جویریه از سفیان الثوری روایت کرده است که: به جعفر بن محمد بن علی بن الحسین عرض شد: ای پسر رسول خدا معنای این کلمات از کتاب خداوند متعال که می‌فرماید: «الم» و ... چیست؟ امام صادق گفت: معنای «الم» که در اول سوره بقره است، «انا الله الملک» است و اما «الم» که در ابتدای سوره آل‌عمران است، معنایش «انا الله المجید» است و ... برخی دیگر از مفسران گفته‌اند: «این حروف اجزای اسم اعظم الاهی است.»

    ۸- حروف مقطعه، برای آگاه نمودن پیامبر از نزول وحی و تمایز آن از سخنان بشری نازل شده‌ است.

    ۹- این حروف می‌تواند به تعداد آیات سوره‌ها اشاره داشته باشد.

    ۱۰- حروف مقطعه‌ی هر سوره، نام همان سوره است، چنان‌که سوره‌های «یس»، «طه»، «ص»، و هر کدام به‌نام حروف مقطعه خود موسوم شده است.

    ۱۱- این حروف اشاره به‌مدت بقای امت اسلامی دارد.

    ۱۲- این حروف برای مرزبندی بین سوره‌ها و نشانه‌ی انقضای سوره‌ی قبلی و شروع سوره‌ی بعدی است.

    ۱۳- این حروف به‌منزله‌ی خلاصه و پیام اجمالی محتوای سوره است.

    ۱۴- این حروف، ناظر به‌نام کسانی است که نسخه‌هایی از قرآن را در اختیار داشتند. چنان‌که بنابر بررسی‌های پژوهشگران، از جمله تئودور نولدکه، این حروف، مخفف نام افرادی است که نسخه‌های مختلف قرآن را در زمان عثمان از آن افراد جمع‌آوری کرده بودند. قرآن در زمان عثمان، خلیفه‌ی سوم، تحت نظارت جمعی از صحابه به‌رهبری زید بن ثابت به‌صورت یک کتاب، موسوم به مصحف عثمان جمع گردید. بنابر پژوهش‌های محققان، حروف مقطعه نمایانگر حروفی بوده که به‌صورت برچسب بر روی جعبه‌های حاوی هر نسخه نوشته شده بود تا مشخص شود هر قسمت از متن از کدام شخص دریافت شده و بنابراین منظور از «الر»، الزبیر است و منظور از «المر»، المغیره و «حم» عبدالحمن است و طه کوتاه‌شده نام طلحه است که به‌عنوان برچسب بر روی جعبه‌ها نوشته شده بود.

    ۱۵- این حروف رموزی هستند میان خدا و رسول، که کسی از آن، آگاهی ندارد. رأی مختار محققان این است. از امام صادق روایت شده است: «الم، رمز و اشاره‌ای است میان خدا و حبیب او محمد؛ [خدا] خواسته تا کسی جز او بر آن آگاه نگردد. آن‌را به‌صورت حروف درآورده تا آن رموز را از چشم اغیار دور نگاه دارد و تنها بر دوست روشن و ظاهر سازد.» هم‌چنین، برخی دیگر از مفسران تاکید کرده‌اند: «این حروف در واقع رمز و سری میان خدا و پیامبر اسلام است که تنها پیامبر و افراد پاک می‌توانند از آن‌ها آگاهی یابند.»

گفتنی است تفاسیر دیگری نیز درباره‌ی «حروف مقطعه»، از جانب قرآن‌پژوهان ارائه گشته و روایات زیادی نیز در این‌باره نقل شده‌ است. اما همین نظریات گوناگون و آرای پراکنده حاکی از آن است که نمی‌توان بر بیش‌ترین این دیدگاه‌ها اعتماد کرد، به‌ویژه که از سر گرایش‌های مذهبی خاص بیان شده‌اند. اما واقعیت این است، که این حروف مهمل (سخنان بیهوده) هستند که هیچ‌بار معنایی خاصی را حمل نمی‌کنند.


[] يادداشت‌ها




[] پيوست‌ها


...


[] پی‌نوشت‌ها

منظور از حروف الم در قرآن چيست؟ پاسخ مسلمان این است:
الف‌) «الم‌» از حروف‌ مقطعه‌ است‌ و درباره‌ی اين‌ حروف‌، مطالب‌ زيادى نوشته‌ شده‌ است‌. ۲۹ سوره‌ی قرآن‌ با اين‌ حروف‌ آغاز مى‌شود، چون‌ آن‌ها قطعه‌ قطعه‌ و هر كدام‌ جداگانه‌ هستند، حروف‌ مقطعه‌ ناميده‌ مى‌شوند. هر كدام‌ از حروف‌ مقطعه‌ به‌‌طور رمزى، به‌‌يك‌ يا چند معناى مهم‌ اشارت‌ دارند.
اين‌ حروف‌ اعجاز قرآن‌ را مى‌رساند. به‌ اين‌ بيان‌ كه‌ به‌ مردمان‌ منكر و تكذيب‌‌گر، اعلام‌ مى‌نمايد كه‌ قرآن‌، آيات‌ و كلماتى است‌ كه‌ از همين‌ حروف‌ تركيب‌ يافته‌ و اين‌ حروف‌ و لغاتى كه‌ از آن‌ تركيب‌ شده‌ در دسترس‌ شما است‌. اگر معجزه‌ و از جانب‌ خدا نيست‌، خود مانند آيات‌ آن‌‌را بياوريد.
طبرسی (صاحب‌ مجمع‌ البيان‌) در تفسير خود آورده‌ است‌: حروف‌ مقطعه‌ از متشابهات‌ قرآن‌ است‌ كه‌ خداى سبحان‌ علم‌ به‌ آن‌ را، خوداختصاص‌ داده‌ است‌.
ب‌) درباره‌ی «الم‌» گفتنى است‌ كه‌ اين‌ حروف‌ در اول‌ شش‌ سوره‌‌ی بقره‌ آل‌عمران‌، عنكبوت‌، روم‌، لقمان‌ و سجده‌ آمده‌ است‌. شايد مشهورترين‌ و بهترين‌ نظر درباره‌‌ی «الم‌» و ساير حروف‌ مقطعه‌ همين‌ باشد كه‌ بگوييم‌ رمزى ميان‌ خدا و پيامبرش‌ است‌.
علامه‌ طباطبايى نوشته‌ است‌: «مراد به‌ اين‌ حروف‌ اين‌ است‌ كه‌ بر اسماى الهى دلالت‌ كنند. معناى «الف‌، لام‌، ميم‌» اين‌ است‌ كه‌ «انا الله‌ اعلم‌»...».



زمخشری، تفسیر کشاف، ج ۱، صص ۲۹-۳۱
سید محمدجواد غروی، آدم از نظر قرآن، تهران: نشر نگارش، ۱۳۸۴، فصل پنجم، مبحث هفتم: حروف مقطعه در قرآن، ج ۳، صص ۸۸۷ و ۸۸۹
همان، صص ۸۸۸-۸۸۹
همان، ص ۸۸۹؛ در قرآن ادعای بزرگ و شگفت‌آوری مطرح شده است، که چهارده قرن است دستاویز مسلمانان است که گویا تاکنون اگر کسانی هم در ابطال آن کوشیده‌اند، ناکام مانده‌اند. این ادعای عجیب که اصطلاحا «تحدّی» نام گرفته از این قرار است: «اگر تمام کسانی که می‌شناسید و نمی‌شناسید (همه متخصصان کلام و ادبیات و عرفان و...) جمع شوند تا (کتابی) مثل این قرآن عرضه کنند، نخواهند توانست، حتی اگر همکاری گروهی کنند!» (سوره‌ی اسرأ، آیه‌ی ۸۸: قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَىٰ أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هَٰذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا) باز به نقل قرآن، بارها کسانی ادعا کرده‌اند که: «اگر ما هم می‌خواستیم، مانند این می‌گفتیم» (سوره‌ی انفال، آیه‌ی ۳۱: لَوْ نَشَاءُ لَقُلْنَا مِثْلَ هَٰذَا) یا: «به‌زودی مثل آن‌چه خدا نازل کرده، نازل خواهیم کرد»(سوره‌ی انعام، آیه‌ی ۹۳، سَأُنْزِلُ مِثْلَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ). اما مسلمانان مدعی‌اند که تاکنون کسی مانند آن نگفته و نکرده‌اند. با این حال، مخالفان هم مدعی بودند که محمد قرآن را از خود بافته است! قرآن پاسخ می‌دهد: «اگر در آن‌چه بر رسول‌مان نازل کرده‌ایم شک دارید، اگر راست می‌گوئید، شما نیز (نه یک کتاب، بلکه) یک سوره مانند آن بیاورید و هرکسی را هم که به‌غیر از خدا می‌توانید (برای همکاری) دعوت کنید.» (سوره‌ی بقره: آیه‌ی ۲۳) یا «بگو اگر راست می‌گوئید شما نیز سوره‌ای همانند آن بیاورید و با تمام توان هرکسی را هم که به‌غیر از خدا می‌خواهید برای این کار فرا خوانید.» (سوره‌ی یونس، آیه‌ی ۳۸)
این‌طور قاطع و محکم و با اطمینان صددرصد سخن صاحب قرآن گفتن، بسیار جدی و پرسش‌برانگیز است! مگر این کتاب چه ویژه‌گی دارد که ادعا می‌شود قابل تقلید و تکرار نیست؟ اگر از بیش‌تر مسلمانان درباره‌ی علت این امر پرسش شود؛ پاسخ‌شان یا به‌وجه اعجاز «هدایتی» قرآن بر می‌گردد، که بشر را به شناخت آفریدگار، درک فلسفه خلقت و راه رستگاری رهنمون می‌گردد، یا به سجع و قافیه و اعجاز ادبی قرآن استناد می‌کنند. اما هیچ‌کدام از این دو دلیل، به‌گفته‌ی عبدالعلی بازرگان به‌نظر قانع‌کننده نیست؛ اولاَ سایر کتاب‌های دینی، حتی کتاب‌های عرفانی و ادبی نیز در حدّ خود و به‌طور نسبی می‌توانند هدایت کننده باشند، ثانیاً شعرگونه بودن آیات و اعجاز ادبی، منحصر به قرآن نیست و مثل و مانند فراوانی دارد.
اگر برای اعراب معاصر نزول قرآن، که از دوران جاهلیت شیفته‌ی شعر و هنر شاعری بودند، آیات قرآن، به‌خصوص آیات مکی آن جاذبه فراوان داشت، با توجه به سیال‌بودن زبان، برای مسلمانان نسل امروز، به‌ویژه اکثریت فارسی‌زبانان که با شاهکارهایی همچون: شاهنامه‌ی فردوسی، دیوان حافظ، گلستان سعدی و مثنوی مولوی و امثالهم خو گرفته‌اند و در ضمن شناختی هم به ادبیات عرب و ساختار قرآن ندارند، چگونه این منطق می‌تواند قانع‌کننده باشد؟
حقیقت این است که «اعجاز ادبی» تصور مسلمانان بوده و در قرآن مطلقاً به چنین امتیازی اشاره نشده است! ادعای قرآن در ناتوانی دیگران از «مثل» و «مانند»آوردن آن است، مگر قرآن چگونه کتابی است که آدمیان نمی‌توانند مثل آن بیاورند...؟ به‌نظر می‌رسد این «اعجاز»، اتفاقاً همان «عیب و ایراد» و انتقادی باشد که ناباوران یا ناآشنایان به قرآن به ساختارش می‌گیرند! یعنی همان جُنگ و کشکول مانندبودن و درهم‌ریختگی ظاهری آن است که از آسمان و زمین، خدا و انسان، تاریخ و طبیعت، گذشته و حال و آینده در ترکیب باهم سخن گفته است!
کتاب‌هایی علمی، اعم از: تاریخ، جغرافیا، فیزیک، شیمی، ریاضیات، ادبیات و... نظم و ترتیب مشخصی دارد که معمولاً از یک موضوع، در یک زمان واحد و با مخاطب ثابتی صحبت می‌کند. اما ضمائر قرآن دائماً از حاضر به غائب و در شش حالت: من، تو، او، ما، شما، ایشان در نوسان است و با تمام کتاب‌هایی که علمی تفاوت دارد، هم «متن» است، هم «گفتمان»، هم شریعت است، هم طبیعت! در یک کلام؛ همچون معجون، متنوع است. به‌تعبیر خودش: «ما برای مردم در این قرآن از همه‌چیز مثال زده‌ایم» (سوره‌ی اسرأ، آیه‌ی ۸۹).
همین آشفتگی متن و محتوا را افرادی چون عبدالعلی بازرگان، دلیل آن دانسته‌اند که «اگر تمام آدمیان هم جمع شوند، حتی یک سوره هم مشابه آن نمی‌توانند بیاورند!»
سیوطی، الاتقان، ج ۳، ص ۲۴؛ و تفسیر طبری، ج ۱، ص ۷۲.
ویکی‌پدیا، دانشنامه‌ی آزاد می‌نویسد: «یک محقق مصری معتقد بود اگر حروف مقطعه در ابتدای هر سوره را به تفکیک بررسی کنیم، بیش‌ترین حجم آن سوره متعلق به این حروف‌اند. به‌طور نمونه حروف الف و لام و میم که در ابتدای سوره بقره آمده‌ است. با بررسی و شمارش تمام حروف این سوره این نتیجه حاصل می‌شود که حروف الف و لام و میم بیش‌تر از سایر حروف در سوره بقره به‌کار رفته‌است.(تفسیر البرهان، ج ۱، ص ۵۳ و ج ۲، صص ۲، ۱۷۶، ۲۰۶ و ۲۷۷؛ بحارالانوار، ج ۸۹، ص ۳۷۳؛ و تفسیر نورالثقلین، ج ۳، ص ۳۲۰.)
اما در مورد اکثر سوره‌هایی که با دیگر حروف شروع می‌شوند این موضوع صدق نمی‌کند مانند سوره‌ی طه و سوره‌هایی که با حروف مقطعه طس و طسم شروع شده‌ است الف و لام و میم این سوره‌ها بیش‌تر از حروف ط و س می‌باشند. پس چنین استنباط می‌شود که موضوع به‌همین سادگی‌ها هم نیست.»
قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج ۱، ص ۱۱۰؛ در باقر مجلسی نیز در بحارلالوار آورده است: «این حروف نوعی سوگند و قسم الهی است» (بحار، ج ۸۸، ص ۷).
تفسیر المیزان، ذیل آیه ۶ سوره شوری.
سیوطی، الاتقان، ج ۳، ص ۳۱.
معرفت هادی، علوم قرآنی، ص ۱۳۸.
ابن طاووس، سعد السعود، ص ۲۱۷، چاپ نجف.
دقت شود به پاسخ مسلمانان: اين حروف رموزى هستند بين خدا و پيامبر اسلام. رموزى كه معناى آن از ما پنهان شده و فهم ما راهى براى درك آن‌ها ندارد، مگر به‌همين مقدار كه حدس بزنيم بين اين حروف و مضامينى كه در سوره‌ها آمده، ارتباط هست. يا از مضمون روايات بتوانيم به برخى از اسرار آن دست يابيم. اگر بعضى ار مفسران معناهايى را براى حروف مقطعه ذكر كرده‌اند، احتمالاتى است كه مطرح شده است، وگرنه به‌طور قطع نمى‌توان گفت كه حتماً معناى آيه يكم سوره ق، قدّوس و بعضى ديگر از اسماى خداوند باشد. با این‌حال، مفسران بزرگ در تفسير حروف مقطّعه اختلاف كرده‌اند.
«مهمل»، لفظی است که معنی ندارد و به‌معنای «کلام بیهوده و بی‌معنی» است. با آن‌که در سوره‌ی الشعرأ، آیات ۱۹۲-۱۹۳ آمده است: «وَإِنَّهُ لَتَنْزِيلُ رَبِّ الْعَالَمِينَ» و «نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ» (و راستى كه اين [قرآن] وحى پروردگار جهانيان است. روح‌الامين آن را بر دلت نازل كرد) و در آیه‌ی ۱۹۵ می‌گوید: «بِلِسَانٍ عَرَبِيٍّ مُبِينٍ» (به‌زبان عربى روشن). اما واقعیت خلاف این ادعا را می‌رساند. ساختار نوشتار قرآنی فاقد فصاحت و روشنایی ساختاری و دستوری و محتوایی محکم می‌باشد.


[] جُستارهای وابسته






[] سرچشمه‌ها







[] پيوند به بیرون

[۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]

رده‌ها │ ...