"سرمايهداری، به عقیده ماکس وبر، مبتنی است بر وجود نوعی از بنگاههای تولیدی که رسیدن به حداکثر سود هدف آنها و سازمان عقلانی کار و تولید وسیله آنهاست." (آرون،۱۳٨۱، ص ۶۰۱) وبر سرمايهداری را نتیجه اخلاق اقتصادی خاصی میداند که تحت تاثیر تعلیمات آیین پروتستان در غرب شکل گرفت. وی ذات سرمايهداری را جستجوی سود از طریق بازار معرفی میکند. "به عقیده ماکس وبر، کاپیتالیسم، در وهله اول روحیه و طرز فکری است که نمیتوان آن را تنها دنباله تمایل به ثروت، درآمد و آسایش و رفاه دانست، تمایل به تصرف و تملک و گردآوری مال خارج از ساختهای کاپیتالیستی وجود داشته و دارد و روحیه سرمايهداری را میتوان اینگونه تعریف نمود: نوعی رفتار اقتصادی خاص که با کوشش فزایندهای در جهت کسب منافع هر چه بیشتر مشخص میگردد که خود مرهون استفاده عقلایی و حساب شده و منطقی از وسال تولید سازمان کار و شرایط بازار یا مبادله است. براساس این تعریف، روحیه سرمایهداری نه تازه است و نه مربوط به قرون جدید." (روشه، ۱۳٨۳، ص ٧٢)