جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۸۷ اسفند ۳, شنبه

رهپو طرزی، صديق

از: مهدیزاده کابلی


فهرست مندرجات

[...][...]


صديق رهـپو طـرزی (زادۀ ۱۳٢۱ خ - )، شاعر، نویسنده، پژوهشگر، مترجم و روزنامه‌نگار افغان است که چند سالی در دستگاه دیپلماسی افغانستان نیز مشغول خدمت بود.


[] زندگی‌نامه

صديق رهپو طرزی فرزند محمدحسين طرزی، در روز پنجشنبه ۱۵ حوت ۱۳٢۱ خورشیدی (۵ مارچ ۱٩۴٢ میلادی) در "كوچه حضرت‌ها" که در محل "شور بازار" شهر "كابل" واقع است، چشم به‌جهان گشود.[۱] پدرش که یکی از هواخواهان شاه امان‌الله بود، به‌حکم حكومت نادرشاه به‌جرم گفتن اين كه "من به مرد خدمت کرده‌ام و خدمت نامرد را نمی‌توانم کرد"، نخست در سال ۱۳۱۱ خورشیدی (۱٩۳٢ میلادی) از وزارت خـارجـه اخراج شد، و سپس در ماه جوزای ۱۳٢٢ خورشیدی (می ۱٩۴٢ میلادی)، همراه با خانواده‌اش به‌هرات تبعيد گرديد. در آن ایام صدیق رهپو دو ماهه بود.[٢]

رهپو آموزش‌های ابتدایی و متوسطه را در مكتب‌های گوناگون و ولايت‌های مختلف كشور مانند: ليسه (دبیرستان) "سلطان غياث‌الدين غوری" در هرات، "ابونصر فارابی" در ميمنه و "ليسه باختر" در مزار شریف فرا گرفت و در نهایت، آن را در سال ۱۳۴٢ خورشیدی (۱٩۶۳ میلادی) در دبیرستان سلطان غياث‌الدين غوری به پایان رساند. او هنوز دانش‌آموز بود که پدر و مادرش، در سال ۱۳۳۶، یکی در پی دیگر، چشم از جهان فرو بستند.

وی تحصیلات عالی را در دانشكده "حقوق و علوم سياسی"، دانشگاه كابل ادامه داد و در دوران تحصیل به "جنبش محصلان (دانشجویان)" پيوست و سپس عضو "حزب دموكراتيك خلق افغانستان" شد.

پس از پایان تحصیل، در سال ۱۳۴۶ خورشیدی (۱٩۶٧ میلادی)، به‌جای رفتن به‌خدمت سربازی، به‌مدت شش سال آموزگار شد و در اين مدت، در ولايت‌های گوناگون كشور، به‌تدريس "ادبيات فارسی" پرداخت.

زمانی که در کابل به‌سر می‌برد، زبان انگليسی را در دو آموزشگاه خارجی "امريكن سنتر" و "برتتش كنسول" فرا گرفت و با برگردان برخی اثرها از اين زبان به فارسی، همكاری را با نشريه‌های مختلف كابل آغاز کرد.

رهپو پس از شش سال خدمت به‌عنوان آموزگار در عرصۀ معارف افغانستان، به مطبوعات روی آورد و این کار را از هفته‌نامه "ژوندون" شروع کرد. سپس به همکاری با روزنامه "انيس" پرداخت.

پس از كودتای نظامی ٢٦ سرطان ۱۳۵٢ و استقرار نظام جمهوری، به‌سبب جانبداری حزب دمکراتیک خلق از كودتا، از این حزب بريد. سپس، در مسابقه‌يی كه برای به‌دست آوردن بورس تحصيلی در "وزارت اطلاعات و كـلتور" بـرپا شده بود، شرکت کرد و موفق به گرفتن بورس "پلان كولمبو" شد. به اين ترتیب، از ٢٩ جنوری تا ۳ جولای ۱٩٧۴، برای تقويت زبان انگليسی، به شهر "سيدنی" در "آستراليا" رفت.

وقتی به افغانستان بازگشت، دوباره به كار مطبوعاتی در روزنامه "انيس" مشغول شد و برای اين روزنامه، صدها مقاله را از روزنامه‌های معتبر جهان به فارسی برگردان کرد. افزون بر این، به نگارش صدها تبصره (یادداشت) سياسی در نشريه‌های مختلف کابل پرداخت. باری به‌نوشتن داستان‌های كوتاه روی آورد. اما بر پيشانی برخی از اين‌ داستان‌ها، مهر "قابل نشر نيستند" خورد.

در آغازین ماه‌های پس از كودتای نظامی هفتم ثور ۱۳۵٧ خورشیدی، از كار اخراج شد و در خانه تحت نظر قرار گرفت. در اين هنگام به "مبارزه زير زمينی" عليه رژيم پرداخت. اما اشغال افغانستان توسط قشون سرخ شوروی، فرصتی تازه برای آغاز به‌کار دوباره او بود.

در این ایام، ابتدا در سال ۱٩٨۰ میلادی، به‌عنوان رئيس روزنامه "حقيقت انقلاب ثور" که از سوی وزارت "اطلاعات و كلتور" به نشر می‌رسید، گماشته شد، سپس در سال ۱٩٨۱ میلادی، در سمت معاون این روزنامه که نشريه كميته مركزی حزب دمکراتیک خلق افغانستان بود، خدمت می‌کرد. در سال ۱٩٨٢ میلادی، رئيس هفته‌نامه "دهقان" (نشريه كميته مركزی ح.د.خ.ا.) شد.

بین سال‌های ۱٩٨۳-۱٩٨۶ میلادی، به‌عنوان سفير كبير و نماينده فوق‌العاده در سوفيه، پايتخت کشور بلغاريا برگزیده شد، سپس در سال ۱٩٨٧ میلادی، در سمت مدير شعبه دوم سياسی وزارت امور خارجه مشغول به کار بود.

در سال ۱٩٨٨ میلادی، به‌عنوان مدير مسوؤل روزنامه انگليسی زبان "كابل تايمز" خدمت کرد و از سال ۱٩٩۰ تا ٢٧ اپريل ۱٩٩٢ میلادی، ابتدا معاون شعبه روابط بين‌المللی حزب دمکراتیک خلق افغانستان و پس از آن، رئيس شعبه روابط بين‌المللی حزب "وطن" بود. چنان که در سال ۱٩٩۱ میلادی، در تركيب هيأت حزب "وطن" به‌دعوت حزب "سوسيال دموكرات آلمان"، برای دريافت يك راه حل سياسی برای افغانستان به اين كشور سفر کرد و در جريان این سفر، با حزب‌های مختلف "جمهور فدرال آلمان" گفتگو داشت.

افزون بر این، وی عضو سازمان‌های اجتماعی مانند: "انجمن نويسندگان افغانستان"، "اتحاديه روزنامه‌نگاران افغانستان" و "اتحاديه حقوق‌دانان افغانستان" نیز بود.

در جون ۱٩٩٢ میـلادی، به آلمان پناهنـده سـیاسی شـد و مدتی در شـهر هـامبـورگ اقـامـت گـزیـد و در حـال حـاضــر، بـا خـانـواده خـود در شــهر "گـت‌تـينگـن" (Goettingen) این کشور به‌سر می‌برد.

صدیق رهپو طرزی، در ده مه ۱٩٧۳ میلادی، با "نجوا عبدالله طرزی"[٣]، در شهر كابل پیمان زناشویی بست. حاصل این پیوند، سه فرزند به‌نام‌های "نبيد" (پسر)، "نيسا" (دختر) و "آمو" (پسر) است.


[] فعالیت‌های سیاسی



[] فعالیت‌های اجتماعی



[] فعالیت‌های فرهنگی



[] آثار

    ۱- "سيد جمال‌الدين افغانی (۱٨۳٨ تا ۱٨٩٧ م) در مطبوعات افغانستان". اين اثر، به‌مناسبت هشتادمين سال مرگ سيد جمال‌الدين افغانی، در سال ۱۳۵۵ برابر ۱٩٧۶، در "كابل" نشر شد.
    ٢- "اسيران جنگ چيلی". اين اثر، در روزهای داغ "نبرد زيرزمينی" به‌فارسی بر گردان شد. اين اثر، مـورد پذيرايی گـرم قرار گرفته و از سال ۱٩٧٨ تا ۱٩٧٩ دست به‌دست می‌گشت و در سال ۱٩٨٢، جايزه مطبوعاتی در بخش ترجمه را به‌دست آورد.
    ۳- "نبرد انديشه و ادبيات". اين اثر، ناچاپ باقی مانده است.
    ۴- "سالگرد". نمايشنامه‌يی از "ا. پ. چخوف ۱٨۶۰ تا ۱٩۰۴"، که در سال ۱٩٨۳، در كابل، در مجله "ژوندون" نشريه انجمن نويسندگان افغانستان به‌دست نشر سپرده شد.
    ۵- ف. د. داستايويسكی: "با چراغی در بخش تاريك روان". مقاله بلندی كه در شماره‌های متعدد مجله "ژوندون" نشريه انجمن نويسندگان افغانستان به‌دست نشر سپرده شد.
    ۶- "خنده". گزينه‌يی از داستان‌های كوتاه. اثر "ويليام سارويان" (۱٩۰٨ تا ...) نمايشنامه، ناول و داستان كوتاه‌نويس معروف ارمنی اصل امريكايی. ناشر: انجمن نويسندگان افغانستان. سال چاپ: ۱٩٨٧. اين اثر، جايزه مطبوعاتی را در سال ۱٩٨٩ به‌دست آورد.
    ٧- "چه گوارا". زندگی‌نامه‌يی از چه گوارا. ناشر: موسسه انتشارات بيهقی. سال چاپ: ۱٩٩۰. اين اثر با دست يافتن "مجاهدان" به‌قدرت، به آتش سوزانده شد.
    ٨- "بازسازی: تفكر نو برای ما و جهان". نوشته م.گرباچف. سال چاپ: ۱٩٩۰
    ٩- "فالبين". گزينه‌يی از داستان‌های كوتاه نويسندگان هند. ويراستار: پويا فارايابی. ناشر: انجمن نويسندگان افغانستان. سال چاپ: ۱۱٩۱.
    ۱۰- "دست‌ها". گزينه‌يی از داستان‌های كوتاه نوِيسندگان چين. ناشر: انجمن نويسنده گان افغاستان. سال چاپ: ۱٩٩۱.
    ۱۱- "مرد رقصنده". گزينه‌يی از داستان‌های كوتاه از نويسندگان جاپان (ژاپن). ناشر: انجمن نويسندگان افغانستان. سال چاپ: ۱٩٩۱-٩٢.[۴]



[۵]
[٦]
[٧]
[٨]
[۹]
[۱٠]

[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]

[٢۱]
[٢٢]
[٢٣]
[٢۴]
[٢۵]
[٢٦]
[٢٧]
[٢٨]
[٢۹]
[٣٠]
[٣۱]
[٣٢]
[٣٣]
[٣۴]
[٣۵]
[٣٦]
[٣٧]
[٣٨]
[٣۹]
[۴٠]
[۴۱]
[۴٢]
[۴٣]
[۴۴]
[۴۵]
[۴٦]
[۴٧]
[۴٨]
[۴۹]

[] يادداشت‌ها

يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.
يادداشت ٢: صدیق رهپو طرزی، در جون ۱٩٩٢، به‌عنوان پناهنده سياسی، وارد شهر "هامبورگ" واقع در شمال آلمان شد و در جولای ۱٩٩٢، به خيمه‌گاه پناهندگان در شرق آلمان فرستاده شد. در سال ۱٩٩۳، اقدام به اولين ترجمه‌اش هنگام هجرت، در پناه‌گاه پناهـندگان در دهكده "راينزدورف" واقع در شرق آلمان، کرد. اين اثر، زير نام "تا نكی، تا نكی، تمام پادشاهی‌ام به تا نكی" در روزنامه "كيهان لندن"، در شماره ۵۰۴، تاريخ پنجم ماه مه ۱٩٩۴، به‌نشر رسید. از همين‌جا بود که در ۱۶ سپتامبر ۱٩٩۵، برای آغاز يك كار روشنگرانه، در تماس با سایر روشنفكران افغانستان در آلمان و كشورهای دیگر اروپایی و جهان شد. با يـك گروه از افغانان پناهنده، پس از جر و بحث فراوان و بررسی همه جانبه با نگاه نقادانه از وضعيت پيشين، به‌ويژه چارچوب تنگ نگاه ايديولوژيك به مساله‌ها، "كانون روشنگران افغانستان" را بنياد گذارد. او در جلسه موسس، به‌عنوان رئيس كانون برگزيده شد. بعد در ٢۳ سپامبر ۱٩٩٩، به‌عنوان محرر و دبير فصلنـامه "روشنی" نشريه "كانون روشنگران افغانستان" برگزيده شد. در اگست ٢۰۰۳، عضو "انجمن نويسندگان و شاعران افغانستان (انشا)" گرديد. سپس، در جولای ٢۰۰۴، "بنياد فرهنگی محمود طرزی" او را به‌عضويت "هيئت امنا" پذیرفت. در ٢ نوامبر ٢۰۰۴، مقام‌های بلند پايه جمهوری فدرال آلمان، او را به‌عنوان شهروند اين كشور، با نام: "صديق رهپو طرزی" پذيرفتند.



[] پيوست‌ها

پيوست ۱: زندگی‌نامۀ صديق رهپو طرزی
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]-
[۲]-
[۳]- پدر خانم صدیق رهپو طرزی، "عبدالله طرزی" نام داشت و آخرين پسر "غلام‌محمد طرزی" بود. وی در سال ۱٩۴٩ میلادی با خانواده‌اش از "دمشق" مركز کشور سوريه، به وطن بازگشت.
[۴]- اين دو اثر، پس از دست يافتن مجاهدان به‌قدرت، در ٧ ثور ۱۳٧۱ (٢٧ اپريل ۱٩٩٢)، به آتش كشيده شد. يك يك از داستان‌های اين دو مجموعه كه برای كشيدن تصوير پشت جلد برای آقای سيد عمر برهنه معصوم، به ج. ف. جرمنی، فرستاده شده بود، از سوختن در آتش، به امان ماندند. اين دو داستان را، نشريه فردا در ماه می ٢۰۰۴ در شبكه جهانی‌اش به‌دست نشر سپرد. (صدیق رهپو طرزی)
[۵]-
[۶]-
[٧]-
[۸]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱۲]-
[۱۳]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱۶]-
[۱٧]-
[۱۸]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[٢۱]-
[٢۲]-
[٢۳]-
[٢۴]-
[٢۵]-
[٢۶]-
[٢٧]-
[٢۸]-
[٢۹]-
[۳٠]-
[۳۱]-
[۳۲]-
[۳۳]-
[۳۴]-
[۳۵]-
[۳۶]-
[۳٧]-
[۳۸]-
[۳۹]-
[۴٠]-
[۴۱]-
[۴۲]-
[۴۳]-
[۴۴]-
[۴۵]-
[۴۶]-
[۴٧]-
[۴۸]-
[۴۹]-



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها








[] پيوند به بیرون

[1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]




[برگشت به بالا] [گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله]